نفی ذوقزدگی و بدبینی مطلق در فرآیند آزادسازی منابع ایران
در صورت تحقق فرآیند آزادسازی منابع ایران نه میتوان آنقدر ذوق زده شد که تصور شود از فردا یخهای ضخیم بین ما با امریکا رو به آب شدن است و نه تلاش های دولت را بی ارزش و صرفاً حرکت تبلیغاتی به حساب آورد.
حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در ساعات پایانی روز پنج شنبه ابتدا نیویورک تایمز گزارشی را منتشر کرد مبنی بر اینکه فرایند آزادسازی داراییهای مسدود شده ایران و تبادل زندانیان میان تهران و واشنگتن آغاز شده است. در گزارش این روزنامه آمده بود پنج زندانی امریکایی در ازای آزادی ایرانیانی که به دلیل نقض تحریمها مجرم شناخته شدهاند، از زندان آزاد خواهند شد. البته این خبر پیوست مالی قابل توجهی هم داشت. این پیوست مالی حدود ۶ میلیارد دلار از داراییهای نفتی ایران بود که چند سالی است کرهجنوبی به دلیل تحریمهای بانکی ایران بلوکه کرده بود که اخیراً با میانجیگری عمان و قطر و توافق ایران با امریکا قرار است آزاد شود. خبر آزادی این چند زندانی امریکایی و آزادسازی ۶ میلیارد دلار پول بلوکه شده ایران آنچنان مهم تلقی شد که پساز انتشار آن در نخستین ساعتهای بامداد روز جمعه بهسرعت بازتاب جهانی یافت و از تحولی تازه در پیشبرد گفتگوهای غیرمستقیم میان ایران و امریکا سخنها رانده شد.
در مقابل خبر آزادی زندانیان امریکایی که عناصر شاخص آنها مراد طاهباز، سیامک نمازی و عماد شرقی بودند با دو نگاه متفاوت مواجه هستیم. برخی این اقدام را از دستاوردهای بزرگ دولت سیزدهم به حساب میآورند چرا که ایران در قبال چنین اقدامی، هیچ امتیاز مهمی را که به توافقات برجام بر میگشت به طرف امریکایی نداده و تازه در قبال آزادی جاسوسانی که با اراده جمهوری اسلامی با وجود همه فشارها برای آزادی آنها چند سالی است در زندانهای ایران دوران محکومیت خود را سپری میکردند، توانسته است حدود ۶ میلیارد از داراییهای خود را آزاد کند و از نگاه این عده، اقدام مورد اشاره، بزرگترین توفیق ایران و نشان از تسلیم طرف امریکایی در مقابل اراده ایران بوده است. کسانی که این اقدام را از دستاوردهای دولت سیزدهم میدانند معتقدند توافق حاصل شده در این زمینه، آن هم پس از حدود دو سال، در شرایطی است که طی این مدت طرف امریکایی همواره میکوشیده با کارشکنیهای گسترده، تهران را وادار کند در قبال آزادسازی منابعمسدود شدهاش، امتیازهای بیشتری، ازجمله در حوزه کاهش سطح غنیسازی اورانیوم و فعالیتهای هستهای، داشته باشد. ولی اکنون با تحقق راهبردهای مدنظر تهران در حوزه «دیپلماسی عزتمندانه» توافق بهدست آمده در آزادی زندانیان و آزادسازی ۶ میلیارد دلار دارایی ایران یک پیروزی برای دولت آقای رئیسی محسوب میشود. درواقع میتوان اینگونه تفسیر کرد که اجراییسازی توافقهای انجام شده بهمنظور آزادسازی منابع مسدود شده ایران در کشورهای مختلف، آنهم بدون برجام و موضوعاتی همچون FATF که دولت روحانی آب خوردن مردم را هم منوط به تصویب آن در مجلس کرده بود، از تحقق دستاوردهای مهم ایران در حوزه سیاستخارجی دولت سیزدهم بوده است.
اما گروه دیگر، توافق آزادی زندانیان دو طرف و آزادی ۶ میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده ایران را چندان مهم نمیداند چراکه معتقد است این اتفاق در دوران ریاست جمهوری روحانی هم افتاده و با آزادسازی بخشی از داراییهای ایران تعدادی از زندانیان امریکایی آزاد شدهاند. بنابراین، نباید با هر اتفاقی از این جنس ذوق زده شد یا برعکس، تلاشهای صورت گرفته و ایستادگی در مقابل زیاده خواهیهای امریکا برای آزادی جاسوسان امریکایی را عملی بی ارزش قلمداد کرد.
نکته مهم در آزاد شدن ۶ میلیارد دلاری است که قرار است کرهجنوبی پس از تبادل زندانیان انجام دهد و آن اظهار بی اطلاعی دستگاه دیپلماسی کرهجنوبی از آغاز فرایند تبادل زندانیان و آزادی داراییهای ایران است. کرهجنوبی در بیانیهای عنوان کرد هیچ اطلاعاتی درباره گزارش رسانهها مبنی بر اینکه تهران پنج جاسوس امریکایی که قرار است براساس آن، ۶ میلیارد دلار از داراییهای ایران در کرهجنوبی آزاد شود، ندارد. این موضعگیری کرهجنوبی هرچند با واکنش محمد مرندی مشاور تیم مذاکرهکننده برجامی ایران مواجه شد و او دراین باره در شبکههای اجتماعی نوشت: «کرهجنوبی نقشی در آزادسازی داراییهای به سرقت رفته ایران ندارد و پس از توافق، امریکا به سئول میگوید داراییهای ایران را منتقل کند»، اما در عین مهره بودن کرهجنوبی کمااینکه تاکنون نیز نسبت به مسدود کردن داراییهای ایران چنین بوده است، این نگرانی وجود دارد که این توافق آنگونه که با طرف امریکایی صورت گرفته، انجام نشود. در داخل هم اصلاح طلبان بدون توجه به کارشکنیهای امریکا و طرفهای غربی در بحث توافقنامه هستهای (برجام)، حرکت دولت سیزدهم برای تبادل زندانیان را گام مثبتی برای نشستن طرفین به صورت مستقیم نه با واسطه طرفهای دیگر ارزشمند میدانند و قائلاند اگر دولت رئیسی توانست بی واسطه با طرف امریکایی بنشیند و توافق مورد نظر را که بتواند تأمینکننده خواستههای هر دو طرف باشد منعقد کند، مناسب خواهد بود.
آنچه مهم است اینکه نه میتوان نسبت به توافق صورت گرفته با طرف امریکایی برای تبادل چند زندانی و آزادسازی ۶ میلیارد دلار – در صورت تحقق- آنقدر ذوق زده شد که تصور شود از همین فردا یخهای ضخیم بین ما با امریکا رو به آب شدن است و نه این میزان تلاش دولت و تسلیم شدن امریکا را در مقابل ایران بی ارزش و صرفاً حرکت تبلیغاتی به حساب آورد.
ارسال کردن دیدگاه جدید