پاسخ پناهیان به شبههای دربارۀ استقبال از رهبر
هربار که مقام معظم رهبری سفری استانی دارند، مثل همیشه آنانکه از درک مفهوم «ولایت» عاجزند وقتی حیرانِ دلدادگیِ عمیقِ بین امت و امام میشوند، با ذکر احادیثی! شروع به شبههپراکنی برای زیرسوال بردن استقبال پرشور مردم ولایتمدار شهر میزبان میکنند. اینجاست که ناخودآگاه کلمات سید شهیدان اهل قلم، شهید مرتضی آوینی در گوش جان تداعی میشود؛ آن زمان که هنوز داغدار رحلت امامخمینی(ره) بود ولی در آبانماه سال1368بعد از دیدار هنرمندان حوزه هنری با رهبرانقلاب خطاب به امـامخـامـنـهای نوشت: عزیز ما، ای وصی امام عشق! آنان که معنای «ولایت» را نمیدانند در کار ما سخت در ماندهاند، اما شما خوب میدانید که سرچشمۀ این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست. خودتان خوب میدانید که چقدر شما را دوست میداریم و چقدر دلمان میخواست آن روز که به دیدار شما آمدیم، سر در بغلِ شما پنهان کنیم و بگرییم. ما طلعتِ آن عنایتِ ازلی را در نگاه شما باز یافتیم. لبخند شما شفقت صبح را داشت و شبِ انزوای ما را شکست. سَرِ ما و قدمتان، که وصیِ امامِ عشق هستید و نائب امام زمان.
به گزارش رجانیوز، این بار نیز بعد از استقبال پرشور مردم خونگرم خراسانشمالی با استناد به یک حدیث، شبهاتی در این مورد مطرح شده که در ادامه به پاسخ این شبهات که توسط حجتالاسلام پناهیان بیان شده میپردازیم.
گروهي از مردم شهر «انبار» حضرت علی علیهالسلام را در مسیری که به سمت شام میپیمودند ديدند، پياده به دنبال امام و در مقابل ايشان دويدند و مراسم استقبال از حضرت را انجام دادند. ابتدا حضرت اعتراض نکردند، بلکه از علت کارشان سوال کردند و فرمودند: «ما هذا الذي صنعتموه؟» اين چه کاري است که انجام ميدهيد؟ منظور حضرت از اين سؤال اين بود که فلسفه اين کار شما چيست؟ زيرا حضرت ميدانستند آنها چه کار ميکنند و معلوم بود که به استقبال آمدهبودند. بهعبارت ديگر حضرت ميفرمايند: «براي چه اين کار را ميکنيد؟» آنها در جواب گفتند: «خلق منا نعظم به امرائنا» اين عادت ماست، هرکسي رئيس شود ما اين کار را برايش ميکنيم. بعد از اين که فلسفه اين کار خود را بيان کردند، حضرت آنها را از اينکار نهي کردند و فرمودند: به خدا سوگند حاکمان شما از اينگونه احترام گذاشتنها سودي نبردند. شما در دنيا خود را به زحمت ميافکنيد و در آخرت نيز دچار عذاب ميشويد و چه سودمند است آسايشي که امان از جهنم در پي آن باشد.
اگر آنها در جواب حضرت روايت مشهور پیامبر اعظم در کتاب اختصاص شيخ مفيد، ص150 را ميگفتند که «علي جانم اگر نميترسيدم که مردم در مورد تو چيزي را بگويند که در مورد عيسيبنمريم گفتند، در مورد تو سخني ميگفتم که از هرجا رد شوي، مردم خاک کف پاي تو را به عنوان تبرّک بردارند و ما به اين دليل که تو وصيي رسول ربّالعالمين هستي دورت را گرفتهايم» مطمئنا حضرت مانع آنها نميشدند. زيرا رسولخدا در زمان هجرت مانع استقبال مردم مدينه نشدند و همچنين حضرترضا در ارتباط با استقبالکنندگان نيشابور هيچ نهي نکردند و بلکه حديثي نيز به آنها هديه کردند. در حاليکه اين استقبالها بسيار پرشورتر و پرجمعيتتر از آن استقبال مردم شهر انبار بود.
بنابراين آنچه تعيين کننده و حائز اهميت است نيت و انگيزه استقبال است. البته بايد گفت اينکه بعضيها حرفهايي را ميزنند و شبهههايي را ايجاد کنند اصلاً مسأله تازهاي نيست، چون نميتوان جلوي زبان را گرفت. حتي در روايات آمده که در دوران ظهور امامزمان بعضيها با استناد به آيات قرآن، دل ایشان را خون ميکنند و با آن آيات به جنگ حضرت ميروند. طبق روايات حضرت بقيةالله وارد هر شهري ميشوند، مردم استقبال شديدي از ايشان ميکنند. حتي در روايت آمده است، ياران خوب حضرت، جهت تبرّک، به مرکب ايشان دست ميکشند «يتمسحون يسرجِ الامام يطلبون بذلک البرکة».
لذا اين حديث نشان ميدهد که اصل استقبال اشکالي ندارد و مهم اين است که فلسفه آن چه باشد. اگر فلسفه آن شاهپرستي باشد، بايد ترک شود ولي اگر نيت و فلسفه آن خدايي باشد، نه تنها اشکالي ندارد، بلکه طبق روايات، يکي از اوصاف ياران امامزمان است و اين جنبه استقبال براي ما ملاک است و قداست دارد.
حضرت امام خمینی; زماني که در نجف يا قم تدريس ميکردند وقتي سرِ درس ميرفتند، شاگردانشان را از اينکه برايشان صلوات بفرستند نهي ميکردند و به اين کار راضي نبودند و ميگفتند صلوات را جاي ديگري بفرستيد ولي وقتي بنا شد ايشان بعد از سالها دوري از وطن به ايران بازگردند، نه تنها از شکلگيري کميته استقبال ممانعت نکردند، بلکه توصيهها و هماهنگيهايي را هم با آن کميته داشتند، و لذا از برنامهريزي براي استقبال ميليوني در تهران ممانعت نکردند زيرا اين استقبال، استقبال از شخص نبود؛ استقبال از شخصيت و جايگاه مقدّس ولايت بود.
شاهدي ديگر بر اين قضيه، وقتي است که مردم آب وضوي پيامبر را به عنوان تبرّک ميبردند و ايشان ازاين کار مانع نميشدند و نميفرمودند: «اين چه کاري است که ميکنيد؟ خودتان را ذليل نکنيد!» چون ميدانستند مردم اين کار را به خاطر خدا و با معرفت انجام ميدهند. و لذا اگر مردم ميگفتند: «هرکسي رئيس ما باشد وقتي دست و صورتش را ميشويد ما آبش را جمع ميکنيم»، قطعاً حضرت مانع ميشدند.
بنابراين استقبال از رهبر انقلاب هم يک تظاهرات مقدس در پاسداشت مقام ولايت است. قطعاً ثمره طبيعي استقبال مردم، نااميدي دشمن و شاد شدن قلب دوستداران انقلاب است ولي اين برکات تمام آن چيزي نيست که خداي متعال به خاطر اين استقبال به مردم ما عنايت کرده است. تمام برکاتي که ما براي ولايتمداري مردم تصوّر ميکنيم، چيزهايي است که «ما» تصوّر ميکنيم، نه چيزهايي که «خدا» تفضّل ميکند. آنچه خداوند عنايت ميکند براساس «و يرزقه من حيث لايحتسب» ميباشد.
ارسال کردن دیدگاه جدید