دوری سیاستمداران از زبان و ادب فارسی تأسف‌بار است

زبان‌های مادری و محلی جزو سرمایه‌های زبانی کشور ما هستند، باید وجود داشته باشند و ادامه پیدا کنند. سیاست جمهوری اسلامی به هیچ‌وجه دست‌کم گرفتن و از بین بردن زبان‌های مادری نیست، بلکه حفظ این زبان‌ها در کنار تقویت زبان فارسی و رسمی بودن و مشترک بودن زبان فارسی است.


به گزارش روزنامه اطلاعات، غلامعلی حداد عادل، در گفتگو با ایسنا افزود:در روزگار ما معمولا اهل سیاست، اشتغال زیادی به ادبیات و زبان ندارند و کمتر کسانی که دستی در کار شعر و زبان و ادبیات فارسی دارند در عرصۀ سیاست هم فعالند، اما در گذشته‌های نه چندان دور این امر خیلی رایج بوده است؛ دست‌کم از مشروطه تا امروز، اشخاص معروفی در عرصۀ سیاست داریم (چه با مشی سیاسی آن‌ها موافق باشیم و چه مخالف) که هم در زمرۀ فعالان سیاسی بوده‌اند، هم در عرصۀ زبان و ادبیات زبان فارسی مشهورند و فعال و بلندآوازه؛ ازجمله وثوق‌الدوله که دیوان شعر دارد و شاعر توانایی بوده یا ملک‌الشعرای بهار که یک فعال سیاسی و  زندانی رضاشاه و دارای فراز و فرود در عالم سیاست و درعین‌حال ملک‌الشعرا هم بوده است. بهار، استاد دانشگاه تهران بود  و در ادبیات، مقامی بالاتر از سیاست داشت اما فردی کاملا سیاسی و نمایندۀ مجلس هم بود، یا ذکاءالملک فروغی. بنابراین این‌که کسانی هم به ادبیات فارسی عشق بورزند و هم فعالیت سیاسی داشته باشند، چندان غریب نیست اما آنچه عجیب است، دوری اهل سیاست از زبان و ادبیات در زمانۀ ماست که باعث تأسف است.

وی درباره نقش فضای مجازی برزبان فارسی توضیح داد: نسل نوجوانی که از این فضا استفاده می‌کنند، زبان فارسی‌شان گاه متفاوت و بعضا دیریاب است. البته کورش صفوی در مصاحبه‌ای گفته یک نسل، زبان خاصی را برای خودش ایجاد می‌کند. این امر دلایل جامعه‌شناختی دارد. شما یک نسلی را می‌بینید که با هنجارهایی از جامعه سازگاری ندارد و ناسازگارشدنش می‌تواند نمودهای مختلفی داشته باشد. ممکن است در لباس پوشیدن یا طرز صحبت کردنش باشد  یا زبان خاصی را برای خودش ایجاد کند. این‌ها را ما نمی‌توانیم به‌عنوان یک پدیدۀ اجتماعی جامع و ماندگار در نظر بگیریم.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود:من هم مثل مرحوم دکتر صفوی نگرانی‌ای از این لحاظ ندارم؛ چیز جدیدی هم نیست و از این جزیره‌های کوچک زبانی در همه جای دنیا و در همه زبان‌ها وجود دارد و حتی این نوع زبان ویژۀ گروه‌های محدود، لفظی هم در زبان فارسی دارد و در فرهنگ‌های لغت آمده است و به آن «لوترا» می‌گویند. اگر به دهخدا یا فرهنگ سخن دکتر انوری مراجعه کنید در آنجا آمده است.

حداد عادل درباره پیشنهاد تشکیل «فرهنگستان زبان ترکی» اظهار کرد:واقعیت این است زبان مادری شمار زیادی از ایرانیان در جای جای این کشور، فارسی نیست؛ خواهران و برادران ترک یا آذری ما زبان ترکی دارند، بلوچ‌ها زبان بلوچی دارند، کردها به زبان کردی سخن می‌گویند و عرب‌های خوزستان زبان عربی، همین طور مناطق و اقوام دیگر ایران. در عین حال، چندهزار سال است که مردم این سرزمین با داشتن زبان مادری متفاوت از زبان فارسی، پذیرفته‌اند یک زبان مشترک داشته باشند که همان فارسی بوده است. زبان فارسی محدود به مرزهای امروز ایران هم نبوده است؛ در غزنه که شهری است در افغانستان امروز، فردوسی به همان زبانی شعر می‌گفته که قطران در آذربایجان شعر می‌سروده است. در این فاصله جغرافیایی، حتماً زبان محلی قطران با زبان محلی غزنه فرق می‌کرده اما زبان مشترک آنها فارسی بوده است .

وی تأکید  کرد: اشتراک در زبان فارسی عامل وحدت بین همه ایرانیان بوده است؛ در واقع کسی‌که می‌گفته من ایرانی‌ هستم منظورش این بوده اگر بخواهم با ایرانی دیگری صحبت کنم که‌ زبان مادری‌اش غیر زبان مادری من باشد، من و او به زبان فارسی صحبت می‌کنیم. درست مثل امروز  که یک ایرانی از سرخس خراسان با یک عرب در آبادان، هر دو به زبان فارسی با هم صحبت می‌کنند یا یک ایرانی از بندرعباس با یک ایرانی در ماکوی آذربایجان به زبان فارسی صحبت می‌کنند. همیشه این‌طور بوده است.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: زبان‌های مادری و محلی جزو سرمایه‌های زبانی کشور ما هستند، باید وجود داشته باشند و  ادامه پیدا کنند. سیاست جمهوری اسلامی به هیچ‌وجه دست‌کم گرفتن و از بین بردن زبان‌های مادری نیست، بلکه حفظ این زبان‌ها در کنار تقویت زبان فارسی و رسمی بودن و مشترک بودن زبان فارسی است.

حداد عادل توضیح داد: در جمهوری اسلامی ایران به زبان‌های کردی و عربی و بلوچی و ترکی اجازه داده شده که به زبان خودشان کتاب بنویسند، روزنامه داشته باشند، فرهنگ لغت تألیف کنند و حتی در دانشگاه‌ها زبان و ادبیات آن‌ها هم تدریس شود؛ در دانشگاه‌های تبریز و  سنندج، رشته‌های زبان و ادبیات ترکی و زبان و ادبیات زبان کردی داریم. حتی در سمنان واحد زبان سمنانی داریم و این حق مردم و جزو فرهنگ مردم است و هیچ مانعی نیست.

وی گفت: مبحث زبان فارسی در فراتر از مرزهای امروز ایران، بسیار مهم و مفصل است، به‌ویژه در افغانستان و بالاخص بعد از به روی کار آمدن طالبان. البته بی‌مهری نسبت به زبان فارسی، در افغانستان چیز جدیدی نیست؛ دست‌کم ۱۰۰سال است که این نغمه از آنجا شنیده می‌شود اما قوت و ضعف داشته، حتی در دوران آقای اشرف غنی هم ما مخالفت با زبان فارسی را می‌دیدیم و دلیل خارجی آن را هم می‌دانستیم.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی تصریح کرد: زبان فارسی، زبانِ قاطبۀ مردم افغانستان است و هیچ حکومتی نمی‌تواند با زبان مردم خود مخالفت کند. مخالفت با زبان مردم یعنی مخالفت با مردم. زبان فارسی زبانِ اقلیتی از مردم افغانستان نیست.

دوسوم مردم افغانستان یا فارسی‌زبان هستند یا فارسی را خوب می‌دانند. بزرگان زبان فارسی از افغانستان برخاسته‌اند، بیهقی تاریخ خود را که گوهر درخشنده‌ای در نثر فارسی است، هزار سال پیش در غزنه نوشته، فردوسی شاهنامه را که سرچشمه زلال زبان فارسی است در غزنه سروده و سنایی، شاعر بزرگی که پیشرو مولانا بوده، اهل غزنه است. این‌ها به مردم و ملت افغانستان تعلق دارند و ما اطمینان داریم مردم افغانستان با زبان فارسی مخالفت نخواهند کرد.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی