ماجرای دیدار لاریجانی و احمدی نژاد در ساعت یک بامداد
آقای احمدینژاد درباره ماجرای هولوکاست گفت که من چیزهایی را میدانم که شما نمیدانید و به توصیهها، توجهی نمیکردحرکت در جاده سیاست شاقول، لوازم و الزامات خودش را دارد.
منوچهر متکی سیاستمدار کهنه کار و سخنگوی شورای وحدت در گفت و گو با مهر در پاسخ به سوالی با این عنوان که؛ «با توجه به اینکه شما در دولت نهم، وزیر خارجه بودید این سوال را طرح میکنم. چرا رییس دولت نهم این روزها نسبت به حوادث غزه سکوت پیشه کرده است؟» گفت: حرکت در جاده سیاست شاقول، لوازم و الزامات خودش را دارد. شما اگر در جاده سیاست منطبق بر یک منطق حرکت نکنید و از یک موضع قابل دفاع و یکنواختی پیروی نکنید، خیلی زود به عنوان یک مذبذب سیاسی مطرح میشوید. در حوزه سیاسی و جاده سیاست، افراط و تفریط ما را به بیراهه میبرد. اولین باری که بحث هولوکاست مطرح شد، من و دبیر شورای امنیت ملی، آقای علی لاریجانی، ساعت ۱ بامداد به دفتر وی (رییس دولتهای نهم و دهم) رفتیم. در آنجا مطرح شد اینکه در قبال رژیم صهیونیستی و حامیانش یک موضع قوی، جدید و ابتکاری اتخاذ شود، بسیار هم خوب است اما باید این ابتکار با مطالعه و رعایت جوانب آن باشد زیرا این کار، الزاماتی دارد. آقای احمدینژاد معمولاً به این نقدها پاسخی ثابت و تکراری داشت و آن اینکه من چیزهایی را میدانم که شما نمیدانید و به توصیهها توجهی نمیکرد. نکته مهم این است که در سیاست خارجی اتخاذ مواضع متضاد، جایگاه و جدیبودن شخص را نزد طرف مقابل متزلزل میکند.
در قبال آمریکا به عنوان مهمترین دشمن انقلاب اسلامی، در آغاز موضعگیری او بهگونهای بود که همگان تصور میکردند، جنگ بین ایران و آمریکا اجتنابناپذیر است اما مدتی بعد برای مذاکره که عقبنشینی از موضع قبلی تلقی شد، اعلام آمادگی کرد و کسی هم از طرف آمریکاییها پاسخی به آن نداد؛ این کارها به حراج گذاشتن سیاست خارجی کشور است. در مورد موضوعاتی چون غزه و رویکردهای متعارض نسبت به آن نیز همینگونه است. این در حالی است که وقتی مواضع امامین انقلاب را در قبال آمریکا و رژیم صهیونیستی کنار هم میگذاریم رویکردی متین، موزون، منطقی و قابل دفاع از آن استخراج میشود. در این رویکرد، به موازات ظرفیت مقاومت و میدان، یک راهکار سیاسی مبتنی بر رفراندوم از ساکنین اصلی سرزمین فلسطین به کمک دیپلماسی مطرح میشود.
ارسال کردن دیدگاه جدید