اگر نجف رفتید با امیرالمومنین اینگونه صحبت کنید
زیارات متعدّد از امام صادق داریم که به اصحاب آموزش داده است که چگونه صحبت کنید. یکی در مورد صفوان است.
یکی از مهمترین اقدامات امام صادق (سلام الله علیه) این بود که قبر مبارک امیر المؤمنین را به صورت مخفیانه آشکار کرد. هر بار که حضرت را از مدینه به سمت عراق میآوردند… امام در مدینه مجلس درسی داشت، پر رونق بود، امام صادق هیچ ادّعای معارضه با حکومت را هم نداشت حتّی بعد از شهادت خود به منصور دوانیقی وصیّت کرد، این دانایی معصوم را میرساند، کیاست او را نشان میدهد. میدانستند که امام صادق آنها را نابود میکند و هیچ دلیلی برای دستگیری حضرت نداشتند. لذا پادشاه به حضرت میگفت که دل من برای تو تنگ شده است، سه، چهار ماه بیاید و برود و معطّل شود و وقت او گرفته شود. حضرت که از مدینه به عراق میآمد فرصت را غنیمت میشمارد و هر بار یکی، دو نفر را سر قبر مبارک امیر المؤمنین میبرد. یک تحقیق بسیار خوبی برادر زادهی مرحوم سیّد بن طاووس به نام سیّد عبد الکریم دارد به نام فرحة الغری است، کتاب بسیار خواندنی است. آنجا ماجرای مکشوف شدن قبر مبارک امیر المؤمنین را بیان کرده است که در زمان امام صادق بود.
نحوه آموزش امام صادق علیه السلام به شاگردان برای صحبت کردن با قبر امیر المؤمنین علیه السلام
حضرت هر بار یکی، دو نفر را با خود میبرد که آنجا به زیارت بروند. بعد میگفت صفوان به اینجا بیا، وقتی سر قبر علی رفتی چه گفتی؟ گفت آقا رفتم کنار قبر مبارک او گفتم «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ». گفت بعد. بعد گفتم «يَا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبِ»؛ گفتم «یا إِمَامُ الْمُتَّقِينَ». حضرت فرمود: این فایده ندارد. زیارات متعدّد از امام صادق داریم که به اصحاب آموزش داده است که چگونه صحبت کنید. یکی در مورد صفوان است. من امید دارم برخی از شما این را بخوانید بزرگان توصیه میکردند، در مفاتیح، در زیارات مطلقه از این موارد وجود دارد که این شمارهی ششم است، معارف زیادی وجود دارد، آدم پی میبرد که امیر المؤمنین با ما فاصلهی زیادی دارد. «السَّلَامُ عَلَى الثَّمَرِ الْجَنِيِّ» سلام بر میوهی اسلام، درخت و ریشه و ساقه و باغبان و زمین و گلخانه همهی اینها بهانه است که آن میوه برسد. همهی این عالم بهانه بود که حیدر کرّار بیاید. میگوید «السَّلَامُ عَلَى الثَّمَرِ الْجَنِيِّ… السَّلَامُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ الرَّضِيِّ».
امیر المؤمنین اسم الله الأعظم است
در نوشتههای خیلی از بزرگان است که اسم اعظم خدا چیست. اسم یک چیز است، مسما یک چیز دیگری است. لفظ کاشانی یک چیز است، به گوش شما میرسد اگر من را بشناسید، شخصیّت من را تصوّر میکنید، به مسما رهنمون میشود. یک وقت میگویید فلان، کاشانی از فلانی برای من واضحتر است. در بین اسامی که میخواهند به حضرت حق اشاره کنند، خداوند را که کسی نمیشناسد چه بگوید؟ در بین اسامی میگویند الله مهمترین اسم است، مجتمع صفات جلال و جمال است. اشاره به آن ذات باری تعالی ناشناخته است. بعد در روایات داریم آیا کلمهی الله بیشتر به خدا رهنمون میکند یا امیر المؤمنین؟ امیر المؤمنین بهتر مردم را به ذات ناشناخته نزدیک میکند، معرّفی میکند یا کلمهی الله؟ لذا گفتند امیر المؤمنین اسم الله الاعظم است.
اینجا هم اشاره به همان است «السَّلَامُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ الرَّضِيِّ وَ وَجْهِهِ الْمُضِيءِ وَ جَنْبِهِ الْعَلِيِّ وَ صِرَاطِهِ السَّوِيِّ» فراوان است «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى … عَبْدِكَ الْمُرْتَضَى وَ أَمِينِكَ الْأَوْفَى … وَ صِدِّيقِكَ الْأَكْبَرِ» صدها فضیلت عظیم در مورد امیر المؤمنین نقل است و دهها زیارت از این نوع از امام صادق رسیده است.
بخش هایی از بیانات حجت الاسلام حامد کاشانی
اولین روز اعتکاف – 12 اردیبهشت 1394 مسجد جامع ازگل
ارسال کردن دیدگاه جدید