یک بازنده بزرگ در انتخابات ۱۴۰۲

 رای ندادن خاتمی در انتخابات ۱۱ اسفند تحت تاثیر رادیکال‌های جریان اصلاحات نه تنها به چشم نیامد و از عظمت حضور مردم نکاست، بلکه ضربه سختی به شخصیت وی چه از نظر سیاسی و چه ملی وارد کرد؛ ضربه‌ای که سخت می‌توان آن را جبران کرد.

 

تسنیم_ انتخابات مجلس دوازدهم روز گذشته به پایان رسید و علی‌رغم کمپین بین‌المللی برای تحریم انتخابات مردم به اندازه دور قبل پای صندوق‌های رای آمدند. این دوره انتخابات و نتایج حاصل از آن تاحدودی موجب شگفتی شد و شاید بیش از همه آنها که رای ندادند را غافلگیر کرد چراکه با رای خود می‌توانستند دست به تغییرات بزرگی بزنند.

اما در بین شخصیت‌های داخلی که رای ندادند، بیش از همه سید محمد خاتمی رئیس‌جمهور اسبق برجسته شد و می‌توان خاتمی را به دلایل متعددی بازنده انتخابات روز گذشته دانست.

1_ خاتمی اعتبار سیاسی خود در کسوت ریاست‌جمهوری را مدیون صندوق رای و انتخابات سال 76 است؛ انتخاباتی که تا روز آخر او و اطرافیانش بعید می‌دانستند بر علی‌اکبر ناطق‌نوری غالب شوند.

مرتضی حاجی رئیس ستاد خاتمی در سال 76 در مصاحبه‌ای می‌گوید "برآورد ما حدود 7 الی 8 میلیون رای بود و با شرایطی که ناطق نوری در ابتدای کار داشت احتمال موفقیت خاتمی را بسیار کم و بهتر بگویم مطلقا نمی‌دیدم."

با این وجود فردای انتخابات او با رای 20 میلیونی به سمت پاستور بدرقه شد؛ پیروزی روحانی در انتخابات سال 92 هم شاید در ابتدا کسی تصور نمی‌کرد اما در نهایت با اختلاف 250 هزار رای وی رئیس‌جمهور شد. پشت کردن خاتمی به صندوق رایی که در ادوار متخلف دولت، مجلس و شورای شهر نتیجه به نفع او و جریان مطلوبش بیرون آمده، نشان می‌دهد شکی در صحت و سلامت انتخابات در نظام جمهوری اسلامی نیست. با این وجود رابطه خاتمی و برخی اصلاح‌طلبان با صندوق رای به‌گونه‌ای است که انتخابات را خوب می‌دانند اما به شرط نتیجه!
در حقیقت نوعی رفتار اپورتونیستی در رادیکال‌های این جناح حاکم است که اگر نتیجه به نفع‌شان باشد هم خاتمی را مجبور به "تَکرار" می‌کنند و هم امضای وی را پای لیست‌شان می‌اندازند.
2_ خاتمی یک بار دیگر هم در معرض رای ندادن بود. انتخابات مجلس نهم بعد از فتنه 88، احزاب اصلاح‌طلب حاضر به مشارکت نشدند و آن را تحریم کردند. صادق خرازی دبیرکل سابق حزب ندای ایرانیان می‌گوید شب انتخابات با خاتمی تماس گرفتم تا فردا رای بدهد و او هم در دماوند رای خود را به صندوق انداخت.
با این وجود قبح رای ندادن او در این دوره بیشتر از این بود که بخواهد در انتخابات مجلس نهم رای ندهد؛ جبهه ضد ایرانی متشکل از تجزیه‌طلب‌ها، سلطنت‌طلبان، رژیم صهیونیستی و همه آنهایی که سال گذشته کشور را به اغتشاش کشاندند تلاش وافری برای تحریم این دوره انتخابات داشتند. همراهی با جریان تحریم‌طلب و پا گذاشتن بر وصیتنامه امام خمینی که انتخابات را وظیفه‌ای الهی، ملی و انسانی برشمرده و فرمودند "همه‏مان باید در انتخابات شرکت بکنیم" انقطاع حداکثری وی را از ارزش‌های انقلاب نشان می‌دهد.

3_ خاتمی از سالهای دوره اصلاحات تاکنون محصور طیف رادیکال این جریان است؛ گروهی که خود را جبهه اصلاحات می‌نامد و قرار است هماهنگی فعالیت انتخاباتی اصلاح‌طلبان بر عهده داشته باشد، از زمان پیش‌ثبت‌نام‌های انتخابات با تاختن بر قانون انتخابات، بنا بر انفعال و انتقاد گذاشت. این جریان متشکل از اعضای حزب منحله مشارکت نه تنها انتخابات را تحریم کرد بلکه حتی مانع از ورود احزاب و شخصیت‌ها برای کنش‌گری شدند؛ در مقابل نامه 110 نفره اصلاح‌طلبان ایستادند و با سکوت در برابر فهرست "صدای ملت" به سرلیستی علی مطهری باعث شدند تا هیچ‌یک از اعضای این لیست در شمارش اولیه حتی در میان 60 نفر اول تهران نباشد.
در شهرستان‌ها نیز کاندیداهای اصلاح‌طلب از سوی احزاب حمایت شدند و جبهه اصلاحات در سکوت کامل به‌سر برد و اعضای آن نیز پای صندوق نیامده و حتی خاتمی هم تحت تاثیر آنها مشارکت نکرد.

انفعال خاتمی در برابر خواست برخی احزاب و چهره‌های مطرح امضاکننده بیانیه موسوم به روزنه گشایی، جایگاه او را در جناح اصلاحات بیش از پیش متزلزل خواهد کرد.

4_ نتایج انتخابات این دوره نسبت به ادوار قبل کمی شگفت‌انگیز بود؛ چهره‌هایی که شاید رای نیاوردن آنها زیر 1 درصد احتمال داشت از راه یافتن به بهارستان بازماندند.
محمدرضا باهنر و پورابراهیمی از کرمان، نوبخت از رشت، آیت‌الله آملی لاریجانی در خبرگان نشان می‌دهد مردم به‌دنبال چهره‌های جدید بودند.

همچنین در برخی شهرها اصلاح‌طلبان و چهره‌های نزدیک به این جناح  توانستند به‌رغم سکوت جبهه اصلاحات راهی مجلس شوند؛ مجید نصیرپور از سراب، فرید موسوی از مراغه، مسعود پزشکیان از تبریز، عبدالکریم حسین‌زاده از نقده، قسیم عثمانی از بوکان، حسن قشقاوی از رباط کریم، مهرداد لاهوتی از لنگرود و چند شهر دیگر که می‌توانند اقلیتی کوچک در مجلس آینده باشند.

با توجه به این نتایج، اگر اصلاح‌طلبان سکوت نکرده و در ثبت‌نام‌ها فعال حاضر می‌شدند یا جبهه اصلاحات به‌جای قهر و تحریم، نامزدهای تاییدصلاحیت شده را حمایت می‌کرد، اصلاح‌طلبان اقلیتی قوی‌تر در مجلس آینده تشکیل می‌دادند و موازنه تاحدودی برهم می‌خورد.

با این وجود رای ندادن خاتمی تحت تاثیر رادیکال‌ها نه تنها به چشم نیامد و از عظمت حضور مردم نکاست، بلکه ضربه سختی به شخصیت وی چه از نظر سیاسی و چه ملی وارد کرد؛ ضربه‌ای که سخت می‌توان آن را جبران کرد.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی