ترکیه باید به ایران احترام بگذارد؛ تهران سالهاست آمریکا را روی نوک انگشت چرخانده است/ ایرانیان شطرنجبازان قهاری هستند
بعد از مردم، نوبت کارشناسان و خواص ترک است تا به انتقاد از رویکرد «رجب طیب اردوغان» در برابر ایران و بالا بردن تنش سیاسی میان دو کشور بپردازند و آقای نخستوزیر را به شدت به خاطر این موضوع، مواخذه کنند؛ رویکردی که البته از سوی کاخ سفید به مقامات آنکارا دیکته شده و قرار است الحاق به اتحادیه اروپا به عنوان دستمزد آن به ترکیه پرداخت شود.
به گزارش رجانیوز، روزنامه ترک «حریت» وابسته به جریان رقیب دولت اردوغان، به عنوان یکی از نشریات موثر ترکیه در شماره جدید خود، دست به انتشار یک تحلیل درباره رابطه میان ترکیه و ایران زده و به مقامات آنکارا هشدار داده که ایران را دستکم نگیرند و از پیروزیهای دیپلماتیک پی در پی ایران در عرصه سیاست بینالملل عبرت بگیرند. نویسنده این مطلب با اشاره به سابقه تاریخی ایران و ابداع بازی شطرنج توسط مردم ایران، به تحسین ذکاوت ایرانیان در عرصه رقابت بینالمللی پرداخته و خواستار تعامل بیشتر با کشورمان شده است.
ترجمه متن کامل مقاله روزنامه حریت با عنوان «بیایید ایران را دستکم نگیریم»، به شرح زیر است:
نه تنها در کشور ما بلکه در تمام جهان به ویژه سازمان ملل، تمام صحبتها متمرکز روی ایران است. در گذشته، ترکیه درگیر این مساله و ماجرا نبود اما این روزها آنگارا هم وارد محاسبات شده است. باد در منطقه غرب آسیا وزش گرفته و جهتها را تغییر داده است. تا مدتی پیش، ترکیه و ایران در آغوش یکدیگر بودند اما در یکی دو سال اخیر بر سر مناقشه سوریه، تنشهای جدی میان دو کشور شکل گرفته و مسیر آنها را از هم جدا کرده است.
جامعه و مردم ترکیه واقعا در یک حالت سرگیجه و غیرشفاف درباره نحوه تعامل با ایران قرار گرفته و مردم رسما نمیدانند که باید ایران را به عنوان یک دوست واقعی تلقی کنند یا یک دشمن جدی. البته وقتی نگاهی کلی به سر تاریخ روابط ایران و ترکیه میاندازیم میبینیم که هیچوقت خیلی به تهران نزدیک نبودهایم. تا سال ۱۹۷۹ که دوره حکومت شاه بود، ما مجبور بودیم در کنار هم باشیم. زوری بود اما رهبران ایران و ترکیه دست در دست هم راه میرفتند و قوای نظامی را برای اتحاد منطقهای، نظام میدادند تا هر دو کشور «ژاندارم» واشنگتن در منطقه باشند.
زمانی که آیتالله خمینی در سال ۱۹۸۰ با یک انقلاب مردمی، قدرت را در دست گرفت، آنکارا سیاست متفاوتی را در برابر تهران اتخاذ کرد که ناشی از ترس صادر شدن انقلاب اسلامی ایران به ترکیه بود. مقامات ایرانی هم هیچگاه در زمان حضور در ترکیه، حاضر نشدند تا به آرامگاه آتاتورک بروند و آنجا را بازدید کنند. با این حال، ترکیه دروازه ایران به سمت غرب بود و ایران دروازه ترکیه برای صادرات در منطقه.
بعد از سال ۱۹۸۳ یعنی در دوران ریاست جمهوری «تارگوت اوزال»، روابط بین دو کشور ارتقای خوبی پیدا کرد و در سال ۱۹۹۷، نجمالدین اربکان، نخست وزیر وقت ترکیه برای نخستین بار به عنوان یک مقام عالی ترک، به تهران رفت. در سال ۲۰۰۰ که نخست وزیر «رجب طیب اردوغان» روی کار آمد، این رابطه به عالیترین سطح خود در تاریخ دو کشور رسید. اردوغان در اوج انتقادات غرب علیه خود، از حق ایران در زمینه برنامه هستهای دفاع کرد و از مذاکرات هستهای پشتیبانی کرد. او همچنین علیه اعمال تحریم علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل رای داد. با این حال و درست در زمانی که همه این کارها توسط اردوغان در حال انجام بود، ناگهان او پذیرفت که ناتو در خاک ترکیه، پایگاه نظامی و سپر موشکی مستقر کند. به طور خلاصه، ترکیه هیچوقت «دوست صمیمی» ایران نبود چرا که ایران هم چنین رابطهای را قبول نداشت؛ ماجرایی که شاید به دلیل عدم اعتماد سران تهران به آنکارا بود.
تا قبل از حوادث سوریه، ایران با ما برادرانه برخورد میکرد؛ هر چند بدگمانی و عدم اعتماد هنوز وجود داشت و نمیخواست به طور کامل حس اعتماد نسبت به ترکیه داشته باشد. در هر صورت، بعد از درگیریهای نیروهای مخالف با حکومت بشار الاسد در سوریه، این حس بسیار تقویت شد و ایران نشان داد که باقی ماندن الاسد در قدرت را با ضریب بالایی نسبت به حفظ روابط دوستانه با ترکیه ترجیح میدهد.
به نظر میرسد اکنون روابط ایران و ترکیه منطقیتر شده و در یک موقعیت شفاف قرار گرفته است. آنکارا به طور جدی و صریح به دنبال جذب نظر واشنگتن و کشیدن خود به سمت کاخ سفید است و از سوی دیگر، ایران در حال هدایت فضای جهانی به سمت خودش و به رهبری خودش است. در هر صورت، هنگامی که به همه این تلاطمات در روابط دو کشور نگاه میکنیم، خیلی سخت نیست که بفهمیم کسانی که در ترکیه در جایگاه قدرت هستند – به ویژه رسانهها – ایران را خیلی خوب نمیشناسند. فضای عمومی در رسانههای ترک به سمت تمسخر ایران است و بسیار اندک هستند کسانی که به طور واقعی از ایران حقیقی و شرایط موجود در آن باخبر باشند.
ما در حال فراموش کردن چند فاکتور و عامل بسیار مهم هستیم: ایران بازمانده امپراتوری پارس است و به آسانی از میان نمیرود و به راحتی هم نمیتوان آن را فریب داد. وقتی شما سیاست خارجی ایران را از نزدیک بررسی میکنید، به سرعت متوجه هوش و ذکاوت بسیار بالای ایرانیان میشوید. آنها حداقل ۲۲ سال است که غرب – به طور خاص، ایالات متحده آمریکا – را بر سر انگشتان خود چرخاندهاند. کافیست به نحوه مدیریت سیاستهای هستهای ایران در سالهای اخیر بیندازیم. واقعا کدام کشور دیگری را در جهان میشناسید که اینگونه سیاست خارجی خود را موفقیتآمیز هدایت کرده باشد و بیشترین دستیابی به اهداف پیروزمندانه را داشته باشد؟
ما نباید ایران را دستکم بگیریم. البته این به معنای تسلیم شدن نیست اما نباید فراموش کنیم که ایرانیان مخترع بازی «شطرنج» بودهاند. ایران هرگز مانند مصر یا عربستان سعودی نیست. هر کس در ایران مسئول هدایت سیاست خارجی باشد، بافت اصلی ایران تفاوت نخواهد کرد.
ارسال کردن دیدگاه جدید