عرضه نفس به شیطان برای کسب نیروهای غیرانسانی

خبرگزاری شبستان: بدون شک همزمان با رشد مدرنیته در جهان رابطه انسان با معنویت هم اشکال گوناگون به خود گرفته است، اما آنچه که همواره در درون انسان اصیل و بی‌کم و کاست باقی می‌ماند، تشنگی و نیاز انسان به ارتباط با نیرویی ماورایی و حس پرستش آن موجود مافوق و تکیه بر آن در زندگی است. از این رو است که حتی در عرفان‌های کاذب نیز اصل رابطه انسان با نیرویی ماورایی پابرجا است، ولی شکل آن دچار تغییر ماهوی می‌شود.

جایگاه ابلیس در شیطان‌پرستی
یکی از فرقه‌های انحرافی که مولود از خود بیگانگی غر در میدان معنویت به شمار می رود، فرقه شیطان پرستی است. در این شیوه باطل نه تنها مفهوم خدا و رابطه با آن تغییر می‌یابد بلکه موجودی به نام شیطان در محور پرستش پیروان آن قرار می‌گیرد. نکته جالب توجه این است که در فرقه شیطان پرستی، شیطان از جایگاه بالایی برخوردار است به طوری که پیروان باید وی را معبود خود قرار داده، برای تقرب به وی اعمال عبادی انجام دهند تا از نیروهای اهریمنی طلب قدرت کنند! این قضیه وقتی رنگ جدی به خود می‌گیرد که به ریاضت‌ها و اعمال عبادی شیطان پرستان نگاه شود. فروکردن میخ و حلقه در اعضای بدن، معلق شدن آویزان برای ساعت‌های متمادی، وارد کردن زخم‌ها و جراحت‌های فراوان بر بدن، بخشی از این اعمال تکان دهنده برای ارتقای درجه معنوی شیطان پرستان است.
اما آیا شیطان پرستان واقعا شیطان را مورد پرستش قرار می‌دهند و اگر پرستش واقعی صورت می‌گیرد‌‌ همان صفاتی را که خداپرستان برای خداوند متعال قائل هستند، برای شیطان نیز قائلند؟

آیا شیطان معبود واقعی شیطان‌پرستان است؟
انسان هیچ وقت از پرستش نیروی بر‌تر بی‌نیاز نیست و هرگز نمی‌تواند بر این کشش درونی خود سرپوش همیشگی بگذارد. اما حتی بت پرستان نیز بت‌های خود را دارای قدرت بی‌‌‌نهایت نمی‌دانند بلکه آن‌ها را دارای بخشی از قدرت‌ها می‌دانند. به عبارت دیگر بت پرستان نیز بت را خالق مطلق نمی‌دانند اما آن‌ها را در معیشت و... دارای تاثیر اصلی می‌دانند. شیطان پرستان نیز از این قاعده مستثنی نیستند ولی شیطان را نه خالق جهان و کائنات بلکه دارای نیروی بسیار زیادی می‌دانند. این قدرت به حدی زیاد است که می‌تواند اهریمن را در کنار خداوند قرار دهد. شیطان پرستان با اعمال خود از اهریمن حقیقتا تقاضا و استمداد قدرت‌های غیرانسانی دارند. آن‌ها با اعمال عجیب بر این اصرار دارند که خود را از مقام انسانیت دور و در عالم حیوانیت وارد کنند. اساسا آن‌ها از هر امر مقدس و روحانی دوری می‌کنند و در عوض به تمام اعمال گناهان دست می‌زنند تا شان انسانیت خود را فراموش کنند و افسار بندگی خود را به دست شیطان بسپارند.
با این رویکرد مفهوم عبادت که در ادیان ابراهیمی رایج است به هیچ عنوان در شیطان پرستی معنا ندارد. عبادت در اینجا بیشتر به واگذاری نفس انسانی به شیطان و ورود به عالم حیوانی معنا می‌کند و از شئون مختلف که می‌توان برای یک معبود در نظر گرفت، مهم‌ترین آن صاحب قدرت بودن است. در شیطان پرستی انجام هر کاری بر ضد اعمال عبادی د رادیان حسنه محسوب می‌شود و انجام گناهان نیز راهی برای نزدیک به شیطان شدن. از بررسی این فرقه به این نتیجه می‌رسیم که «دین زدگی» در این مکتب نقش پرررنگی دارد.

نقش حکومت کلیسا در ایجاد روحیه ضد دینی
در واکاوی علل سوق انسان به شیطان پرستی در غرب به ضد دین بودن آن‌ها می‌رسیم که بعد از قرون وسطی شیطان پرستی مدرن شدت بیشتری گرفته است و گویا بعد از دوران رنسانس انسان از یوق دین تحریف شده کشیشان نجات پیدا کردند و نفسی راحت کشیدند. اما دوران سیاه سلطه مسیحیت آنقدر بر جان و روح غربی‌ها گران و زجرآور آمد که باعث نفرت آن‌ها از مطلق دین شد. به همین خاطر ریشه‌های مبارزه در دین در قالب سکولاریسم خود را نشان داد. اما انسان مدرن سر به طغیانگری و سنت شکنی گذاشته بود تا تمارد فردی و اجتماعی او مرهمی باشد بر دردهایی که قرن‌ها او را در بند دین کرده بود. انسان در این وضعیت علاوه بر اینکه خود را مرکز خواسته‌ها قرار می‌داد، بلکه به هر آنچه که به نوعی ممنوع و حرام شمارده می‌شد به شدت و به وجهی افراطی دست می‌زد. از این رو شیطان پرستان نه تنها به مخالفت با تعالیم مسیحیت و با شخص مسیح(ع) پرداختند بلکه حتی با خدای مسیح هم مبارزه کردند و در یک حرکت واگرایی، دست به دامن شیطان شدند تا او را مورد پرستش قرار دهند. این نوع توسل به شیطان یک توسل حقیقی است تا شیطان با نیروهای اهریمنی خود به انسان چنان قدرت و توانایی دهد که بتواند در برابر خدا و لشکریانش بیاستند. اگر به راستی غرب اینچنین با دین تحریف شده دست به حکمرانی بر انسان‌ها نمی‌زند این دین زدگی هم در بین انسان‌ها ایجاد نمی‌شد.

دیدگاه اسلام
بر طبق دیدگاه اسلامی، شیطان و ابلیس، از جنس اجنه و مخلوقی از مخلوقات خداوند است که در اثر نافرمانی از دستورات خداوند، از زمره بندگان مطیع خداوند خارج شد و تا روز قیامت در این تلاش است که جن و انس را به عاقبتی مشابه خود دچار کند. این موجود بر اساس مشیت الهی قدرت و توانایی یافت تا انسان را مورد آزمایش قرار دهد. بر طبق آموزه‌های اسلامی، قدرت شیطان هرگز بالذات نبوده و به نگاهی دقیق‌تر هیچ موجودی جز خداوند دارای قدرت ذاتی نیست بلکه خداوند بر اساس مشیت خود به آن‌ها توانایی داده تا در ‌‌نهایت انسان را بیازماید. با این نگاه نه تنها شیطان بلکه هیچ موجود دیگری نمی‌تواند در عرض خداوند قرار گیرد زیرا در عالم فقط یک موجود و قدرت حقیقی وجود دارد و بقیه همه به خاطر عنایت خداوند متعال هستی وتوانایی یافتند و طبیعتا اگر عنایت خداوند از آن‌ها بر داشته شود هستی خود را ا زدست می‌دهند. آشنایی انسان با این مفاهیم والا که همواره شعار محوری دین اسلام است، باعث می‌شود که انسان جایگاه خود را در عالم هستی درک کند و رابطه خود را به درستی با خداوند تنظیم کند.
پایان پیام/

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی