بدون ايستادگي و مقاومت عدالت تحقق نمي يابد

امام خامنه ای: مشروعيت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعيض و نيز عدالت خواهي است. اين، پايه مشروعيت ماست. الان درباره مشروعيت حرف هاي زيادي زده مي شود، بنده هم از اين حرف ها بلدم؛ اما حقيقت قضيه اين است كه اگر ما دنبال عدالت نباشيم، حقيقتاً من كه اينجا نشسته ام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ يعني هر چه اختيار دارم و هر چه تصرف كنم، تصرف نامشروع خواهد بود؛ ديگران هم همينطور.

در انديشه امام، مهم ترين بعد برابري، برابري در مقابل قانون است. به اين معنا كه همگان بايد در برابر قانون يكسان باشند و در محاكم و مراجع، با افراد و گروه هاي داراي جايگاه ها و منزلت هاي مختلف، به طور مساوي برخورد شود. بنابراين، قانون، معيار و محور برابري است.

حضرت امام شرايط و الزامات تحقق عدالت را در چند چيز مي دانستند كه بدون توجه به آن ها، اميدي براي اجراي عدالت اجتماعي متصور نبودند:

1-ضرورت شناخت عدالت: پايه اي ترين و ابتدايي ترين مسئله اي كه در هر كاري از جمله تحقق عدالت در جامعه بايد بررسي شود، در واقع تعريف روشن و واضح موضوع، همراه با تعيين حد و مرزهاي آن در جامعه است.

2-ايمان به حقانيت و كمال اسلام : بعد از اينكه ضرورت شناخت و تعريف عدالت روشن شد، حال در مرحله ي تعريف عدالت، سوالات بسياري پيش مي آيد-عدالت چيست؟ حد و مرزش تا كجاست؟ عدالت در چه ساحت هايي در زندگي انسان قابل تعريف و در نتيجه قابل رعايت است؟ و...-

اما براي پاسخ به اين سؤالات بايد به كجا مراجعه و از چه منبعي استفاده كرد؟ آيا عقل بشري به تنهايي قادر است به اين سؤالات  پاسخ كاملي بدهد؟ يا براي پاسخ به اين سؤالات، بايد به منابع ديگر رجوع كرد؟ با رجوع به انديشه حضرت امام (ره) متوجه مي شويم كه ايشان دين اسلام  و منبع وحياني آن را در تأمين و تدبير امور و حوائج جامعه انساني كافي مي دانند:

" اين را شما بدانيد، همه بايد بدانيد كه آني كه مصلحت ملت ماست كه از زير بار خارجي ها و افكار خارجي ها و اعمال خارجي ها اين ايران را بيرون مي كند و يك مملكت عدل به تمام معنا آزاد، آزادي صحيح، نه آزادي غربي، و عرض مي كنم كه اقتصادش صحيح باشد، همه چيزش صحيح باشد، آنكه بتواند يك همچو كاري بكند، اسلام است، اسلامي است كه خدا قوانينش را وحي فرموده، و بهتر مي داند كه براي اينها تا ابد، چي لازم است."

البته اين را بايد اضافه كرد كه براي تعريف درست عدالت و حد و مرز آن بايد عالمانه و محققانه به كتاب و سنت و عقل رجوع كرد، چرا كه ظرافت بحث عدالت به گونه اي است كه ممكن است ما را دچار تناقص يا نگاه هاي تك بعدي به آن كند.

3-    مجاهدت و تلاش و ايستادگي: "ما هم كه كار انبيا و پيغمبر اكرم را انجام مي دهيم بايد بايستيم ، بايد مقاومت كنيم تا اسلام استقرار پيدا كند و عدالت برقرار شود و دست ظالم ها كوتاه گردد،اين را بايد دنبال كرد."

اگر موارد 1 و 2 به بهترين شكل تحقق يابد اما فاكتور  ايستادگي و مقاومت در مسير عدالت خواهي كمرنگ باشد، عدالت مورد نظر اسلام تحقق نمي يابد و اين يعني بي ثمري تلاش ها در مراحل 1 و 2.

4-ضرورت اطلاع رساني در خصوص طرز حكومت اسلام و رفتار حكام اسلامي: حضرت امام (ره) يكي از وظايف جوامع اسلامي بخصوص جمهوري اسلامي را تبليغ و اطلاع رساني در مورد طرز حكومت در اسلام و رفتار حاكمان اسلامي مي دانند. ايشان اين امر را آنقدر مهم مي دانند كه معتقدند با اين اطلاع رساني ، اساس حكومت هاي ظالمانه استعماري و مكتب هاي بشري و غير الهي خود به خود برچيده مي شود:

 "بايد كوشش كنيد تا طرز حكومت اسلام و رفتار حكام اسلامي را با ملت هاي مسلمان به اطلاع دنيا برسانيد تا زمينه فراهم شود كه حكومت عدل و انصاف به جاي اين حكومت هاي استعمارزده كه اساس آن برظلم و چپاول است، برقرار شود. اگر قشرهاي جوان از هر طبقه كه هستند، ماهيت حكومت اسلام را كه با كمال تأسف جز چند سالي در زمان پيغمبر اسلام صلي الله و عليه و آله و در حكومت بسيار كوتاه امام علي عليه السلام جريان نداشت، بفهمند، اساس حكومت هاي ظالمانه استعماري و مكتبهاي منحرف كمونيستي و غيره، خود به خود برچيده مي شود. اين كاخهاي مجلل  آسمانخراش و آن كامجويي هاي رويايي سلاطين جور و حكومت هاي باطل كه با دسترنج ملت ها فراهم شده است ، مردم را به سوي حزب هاي منحرف مي كشاند." (همان، 2/346)

5-تشكيل حكومت : تمام مراحل پيشين يعني تعريف حد و مرز عدالت و چگونگي برنامه ريزي براي رسيدن به آن در جامعه و... بدون تشكيل حكومت و بدون تشكيل هسته ي مركزي براي امر و نهي در اين مورد امكان پذير نيست:

"قيام بالقسط و مردم را به قسط وارد كردن، مگر مي شود بدون دخالت در امور سياسي؟ مگر امكان دارد بدون دخالت در سياست و دخالت در امور اجتماعي و در احتياجات ملت ها، كسي بدون اينكه دخالت كند، قيام به قسط باشد؟ لِيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسطِ باشد؟ مگر مي شد ما و شما با محمدرضا بسازيم كه بيا، ديگر ما كاري به شما نداريم؟"(همان، 15/215)

چه كساني در تحقق عدالت در جامعه وظيفه دارند؟

حضرت امام (ره) همه آحاد مردم را در مسير اجراي عدالت، موظف و مسئول مي دانند. با وجود اين، مسئول و متولي اصلي اجراي عدالت در جامعه ، دستگاه هاي حكومتي هستند. قوه ي مقننه بايد در قانون گذاري، بيشترين توجهش به عدالت باشد. جداي از اينكه وضع قوانين بايد مطابق شريعت و  قانون اساسي باشد، بايد عادلانه نيز باشد. همچنين قوه ي مجريه نيز بايد در اجراي قانون، عادلانه عمل كند و نيز قوه ي قضاييه هم بايد قاطعانه جلوي بي عدالتي در اجراي قوانينِ جامعه بايستد.

نتايج خطرناك بي عدالتي در نظام اسلامي: در انديشه امام (ره) نتايج بي عدالتي، سرشكستگي اسلام، رفتن آبروي اسلام و در نهايت شكست جمهوري اسلامي است:

" سيد الشهدا كه خونش را داد، نمي خواست كه حكومت كند؛ مي خواست عدالت باشد... ما الان در موقعي واقع شده ايم كه مكتبمان در خطر است . دشمنها چشمهايشان را دوخته اند كه به ما اشكال بكنند، و اشكال را هم پاي مكتب حساب كنند، نه پاي ما. اگر پاي ماحساب مي كردند، اشكالي خيلي نداشت؛ مي گفتند: خميني آدم فاسدي است! اما اگر چنانچه ما يك كاري بكنيم كه بگويند: اين مكتب درست نبود، اين خطرناك است. اينها درصدد اين معنا هستند" (همان، 8/408)

" خداي نخواسته از ما عملي صادر بشود كه برخلاف مجاري عدالت است، انحراف است؛ اگر اينطور شد، جمهوري اسلامي شكست مي خورد. اگر اين جمهوري اسلامي شكست خورد، اسلام مدفون مي شود؛ ديگر خيال نكنيد، بعدها شما بتوانيد دوباره يك كاري انجام بدهيد

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی