واکاوی ۳ پیام اعلام موجودیت مقاومت اسلامی بحرین/ گردانهای الاشتر؛ کابوس جدید محور غربی-عبری
آنچه به تازگی گروه مقاومت اسلامی بحرین انجام داده و خواهد داد نشان می دهد که اقدام برخی دولت های عربی در عادی سازی روابط با اشغالگران اسرائیلی، به معنای ایجاد حاشیه امن برای آن ها نیست بلکه برعکس، جدای از اینکه افکار عمومی آن ها را علیهشان تحریک خواهد کرد، خود ایجاد کننده مخاطرات امنیتی تازه و البته جدی علیه آن ها خواهد بود.
به تازگی و در بحبوحه تداوم یافتن جنگ غزه و جنایات صهیونیست ها علیه مردم فلسطین، شاهد وقوع یک رویداد قابل تامل بوده ایم. ماجرا از این قرار است که یک گروه مقاومت جدید با نام "مقاومت اسلامی بحرین"(گردان های الاشتر) اعلام موجودیت کرده و البته که ظرف یک هفته، دو مرتبه حملات مهمی را به اهداف راهبردی در ایلات اشغالی انجام داده است.
موضوعی که توجه بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل راهبردی را به همراه داشته و البته تفسیرهای مختلفی نیز در این رابطه مطرح می شود. با این همه، اینطور به نظر می رسد که معادله مذکور، حداقل حامل 3 پیام مهم و راهبردی است.
یک: آشکارشدن بنیان سُست توافق ابراهیم
شاید یکی از نخستین پیام های اعلام موجودیت مقاومت اسلامی بحرین و انجام حمله از سوی آن علیه اراضی اشغالی، آشکار شدن بنیان های سُست توافق ابراهیم باشد. توافقی که در قالب آن شماری از دولت های عربی-اسلامی از جمله رژيم آل خلیفه در بحرین، اقدام به عادی سازی روابط خود با رژیم اشغالگر قدس کرده اند.
در این چهارچوب، آنچه به تازگی گروه مقاومت اسلامی بحرین انجام داده و خواهد داد نشان می دهد که اقدام برخی دولت های عربی در عادی سازی روابط با اشغالگران اسرائیلی، به معنای ایجاد حاشیه امن برای آن ها نیست بلکه برعکس، جدای از اینکه افکار عمومی آن ها را علیهشان تحریک خواهد کرد، خود ایجاد کننده مخاطرات امنیتی تازه و البته جدی علیه آن ها خواهد بود.
معادله ای که بار دیگر هزینه های هرگونه عادی سازی روابط با اسرائیل را برای برخی دولت های حاکم در کشورهای اسلامی افزایش خواهد داد و البته که این موضوع ضربه ای جدی به رژیم صهیونیستی است.
دو: محدود شدن دایره مانور آمریکا و دیگر قدرت های غربی در منطقه
اعلام موجودیت گروه مقاومت اسلامی بحرین و فعال شدن ظرفیت های عملیاتی از سوی آن، پیامی هشدار دهنده را به آمریکا و دیگر قدرت های غربی حاضر در منطقه غرب اسیا نیز می رساند. کنشگرانی که روز به روز دامنه اقدام و فعالیت های خود در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه را با چالش های تازه ای مواجه می بینند.
در این چهارچوب، این بازیگران اکنون به خوبی به این درک رسیده اند که اقدامات مخرب آن ها در سطح منطقه بدون پاسخ نمیماند و آن ها بایستی بهایی سنگین را بپردازند. به بیان ساده تر، آن ها هم با ابراز انزجار گسترده افکار عمومی ملت های منطقه از خود رو به رو هستند و هم نمود این مساله را در شکل گیری گروه های جدیدِ مقاومت در سطح منطقه و اقدامات آن ها علیه منافع خود و متحدانشان مشاهده می کنند.
سه: دستِ بالای محور مقاومت در منطقه
در نهایت باید گفت که اعلام موجودیت مقاومت اسلامی بحرین و فعال شدن ظرفیت های عملیاتی آن، در نوع خود از جذابیت قابل توجه ایده مقاومت و محور مقاومت در سطح منطقه خبر می دهد. سناریویی که برای صهیونیست ها و متحدان غربیشان به شدت نگران کننده است. توجه داشته باشیم که در سال های اخیر مقاومت اسلامی یمن در این کشور توانسته ظرف مدت کوتاهی به قدرت قابل توجهی برسد و اکنون از توان موشکی و پهپادی قابل ملاحظه ای برخوردار است و البته که برخی منابع غربی اعلام کرده اند که انصار الله یمن اکنون چیزی قریب به نیم میلیون شبه نظامی را در اختیار دارد.
به بیان ساده تر، جذاب بودن ایده مقاومت در یمن و استقبال گسترده افکار عومی این کشور از این موضوع سبب شده تا ظرفیت های قدرتِ قابل توجهی در این کشور ایجاد شود. در مورد تشکیل مقاومت اسلامی بحرین نیز با معادله ای مشابه رو به رو هستیم و انتظار می رود که این گروه مقاومت نیز ظرف مدت کوتاهی به واسطه جذاب بودن ایده محوری خود که همان مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست و قدرت های غربی و استکباری است، بتواند قدرت قابل ملاحظه ای را پیدا کند.
موضوعی که بیش از پیش می تواند دستِ محور مقاومت در سطح منطقه را تقویت و باعث نگرانی رژیم های مرتجع عرب و البته حامیان غربی-صهیونیستی آن ها شود. معادله ای که در کلیت خود از تغییر کریدورهای قدرت در منطقه غرب آسیا و کلیت خاورمیانه نیز حکایت دارد.
ارسال کردن دیدگاه جدید