مسکو در بزنگاه تصمیم درباره اردوغان

اگر اردوغان و ترکیه همواره با دلالی در سیاست خارجی، موقعیت خود را پیش برده‌اند، پوتین و روسیه نباید در سراب یک توهم تحقق‌ناپذیر یا سیاست مرحله‌ای، خوراک سیاست‌های ترکیه می‌شدند.

 

هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در کمتر از ربع قرن که اردوغان و حزب رفاه بر ترکیه حاکم شده‌اند، کیش شخصیت وی در سیاست خارجی ترکیه برجسته‌تر از قبل تجلی یافته است. اگرچه در ظاهر این‌گونه است که ترکیه در مقابل برخی سیاست‌های غربی گردن‌کشی کرده و در ۲۰۰۴ به نیروهای امریکایی برای حمله و اشغال عراق اجازه عبور نداده، ولی به تدریج روشن شد که رویای امپراتوری‌خواهی اردوغان و عثمانی‌گری وی که عمدتاً دارای شاخص‌های منافع شخصی است، جوهره رفتارهای سیاست خارجی ترکیه بوده است. جنگ تروریستی نیابتی در سوریه هم تأکید دیگری از این رفتار است و رقابت در جایگاه محوری اداره جنگ ویرانگر تروریستی با عربستان و امارات یا بعدها با مصر، یکباره افول و دشواری و چالش‌های حکمرانی در ترکیه را نشان داد.

نگاه امریکا به دیگر بازیگران خرد منطقه‌ای برای ریز پروژه‌های غرب آسیا، اردوغان را در بازی پیچیده‌ای قرار داد تا همزمان و ضمن حفظ بنیان‌های روابط با صهیونیست‌ها و امریکا و غرب، بازی با روسیه را به عنوان متعادل‌کننده فشارها شروع کند. اردوغان با ساقط کردن هواپیمای روسی در شمال غرب سوریه و ترور سفیر روسیه در استانبول، با انعطاف مقابل پوتین و عذرخواهی از روسیه، روابط پرشتاب با روسیه به ثمره مناسبات تجاری قریب ۷ میلیارد دلاری رسید. روسیه و پوتین وسوسه بی‌طرف کردن ترکیه در ضلع جنوبی خاک خود با ناتو را داشتند. اردوغان نیز برای مقابله با فشارهای اقتصادی غرب و صهیونیسم بین‌الملل و کشورهای عربی، پیوندهای همکاری در انرژی، روابط بانکی، تجاری و سیاسی و گاه امنیتی را قوت بخشید. اگر اردوغان و ترکیه همواره با دلالی در سیاست خارجی، موقعیت خود را پیش برده‌اند، پوتین و روسیه نباید در سراب یک توهم تحقق‌ناپذیر یا سیاست مرحله‌ای، خوراک سیاست‌های ترکیه می‌شدند.

ترکیه در جنگ اوکراین به جز پیوندهای ناشی از عضویت در ناتو و پیوند ریشه‌های حکمرانی ترکیه با غرب یا آنچه از دلبستگی و تعهدات به صهیونیسم جهانی راجع به اردوغان گفته می‌شود، با نگاه تاریخی به ترک‌های کریمه، به سیطره روس‌ها بر جزیره کریمه مشکل دارد و همانگونه که در توهم تاریخی عثمانی‌گری دنبال بخش بزرگی از عراق است، به بهانه ترکمن‌ها و پ. ک. ک، هم در عراق مداخله می‌کند و هم سهم بزرگی از تجارت یا سرقت نفت شمال عراق و ارسال به اسرائیل را سامان می‌دهد و به دنبال سهم خواهی از تحولات ناشی از جنگ روسیه و غرب در اوکراین است و نوای ترک‌های کریمه را هر از گاهی مطرح می‌کند. اردوغان می‌داند که دایره‌ای از یهودیان وفادار به پوتین، مأموریت دور زدن تحریم‌های مالی و بانکی غربی برای روسیه را به عهده دارند و در بازرگانی تجار نیز، بخشی از تکیه‌گاه مالی و بانکی تجار و طرف‌های رسمی روسیه از طریق ترکیه است و با همین ارزیابی اکنون سخت‌گیری در مسائل بانکی و مالی و مسدود کردن حساب‌های مالی روسیه و تجار روس را آغاز کرده و با عزم جدیدی وارد معرکه اوکراین شده و هماهنگ با خیز ناتو برای نقش‌آفرینی علنی در جنگ اوکراین، ترکیه هم که مهم‌ترین پتانسیل نیروی زمینی ناتو است، چراغ سبز خود را با قرارداد ساخت پهپادهای بیرق‌دار در اوکراین نشان داده است و سیطره روسیه بر کریمه را نمی‌پذیرد. او بر یکپارچگی اوکراین در حالی تأکید می‌کند که غربی‌ها پذیرفته‌اند بخشی از اوکراین را باید به روس‌ها واگذار کنند.

شاید مواضع تند اخیر ترکیه و اردوغان در قفقاز نیز که روسیه را مشغول در تنش جدید با غرب می‌بیند، کارت فشار جدید اردوغان علیه پوتین و روسیه قلمداد شود. با اینکه روس‌ها در سوریه در قبال ترکیه نرمش و خامی نشان دادند و نسبت به دست‌اندازی ارضی ترکیه اغماض نموده‌اند، ولی اکنون روشن شده است که ترک‌ها در آستانه، ژست صلح و ثبات‌سازی در سوریه دارند، ولی همزمان بر سیاست توسعه‌طلبی ارضی و توهم تاریخی و عثمانی‌گری اصرار دارند و این رفتار ترکیه در قبال روسیه در لیبی و غرب آفریقا هم در حال افزایش است.

ترکیه همین روابط پیشرفته با روسیه را دستمایه چانه زنی با غرب قرار داده و در پایان یک ماراتن چندین ساله موافقت کنگره در مورد جنگنده‌های اف ۱۶ امریکایی را دریافت کرده‌اند. البته این رفتار ترک‌ها فقط به روابط با روسیه اختصاص ندارد و در بیش از هفت ماه جنگ وحشیانه صهیونیست‌ها و جنایات آن‌ها در غزه، هم ساکت و منفعل بودند و هم بخش مهمی از نیازمندی‌های گوناگون انرژی و مواد غذایی و فولاد را به بنادر صهیونیستی در مدیترانه رسانده‌اند، ولی اکنون که کار اسرائیل به نهایت خود نزدیک شده و پس از پرچمداری ایران با وعده صادق در غزه و فلسطین مانورهای سیاسی ترکیه نیز پررنگ شده است و برای امید بخشیدن به پروژه امریکایی برای پس از جنگ در غزه، دنبال نقش‌آفرینی و گره‌گشایی است، ولی علیه اسرائیل هم شعار می‌دهد.

شکاف‌های روسی-ترکی، به پروژه سپر هوایی اروپایی در مقابل روسیه و مشارکت ترکیه در این پروژه و عضویت سوئد و فنلاند در ناتو و امتیازخواهی ترکیه برای موافقت و همراهی، که پیام ضد امنیتی روشنی برای روسیه و پوتین در بر داشت، گسترش یافته است. به هر حال اردوغان باید در سال آینده به استقبال انتخابات ریاستی برود و زنگ خطر انتخابات پارلمانی و ناکامی اردوغان و حزب رفاه در آن و پیچیده‌تر شدن اوضاع اقتصادی ترکیه، که در تاریخ ترکیه بی‌سابقه است و می‌تواند یک پایان غم انگیز برای اردوغان و حزب حاکم باشد، توجیه روشنی در سیاست‌های سینوسی ترکیه ارزیابی می‌شود، ولی روسیه را در یک نقطه عطف در تحولات جنگ اوکراین به منازعه راهبردی با غرب و امریکا، با چالش روبه‌رو می‌کند. شاید تعویق معنادار سفر پوتین به ترکیه، یک تأمل دیرهنگام در سیاست خارجی روسیه در قبال ترکیه باشد که در انتخاب‌های سیاست خارجی گام‌های سست را تکرار نکند.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی