احمدینژاد: دموکراسی تنها شیوه شناخته شده برای استقرار زمامداری صالح است
رییسجمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه زمامداری صالح شرط لازم و اصلی برای سعادت بشر است و امروز دموکراسی به عنوان آخرین دستاورد بشر تنها شیوه شناخته شدهای است که میتواند راهی به سوی استقرار زمامداری صالح محسوب شود، اظهار داشت: نظامات بینالمللی به اندازه نظامات ملی دارای نقش و اهمیت بوده و اصلاح آنها به همان اندازه مهم است و استقرار کامل و حقیقی دموکراسی جز در سایه تعهد عمومی به عدالت و پاکی و آزادی ممکن نیست.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دولت، متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدینژاد در پنجمین اجلاس دموکراسی بالی اندونزی بدین شرح است:
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه
جناب آقای رییس
عالیجنابان، خانمها و آقایان
- خداوند بزرگ را از توفیق حضور در این اجلاس سپاسگزارم و از جناب آقای یودیونو رئیس محترم جمهوری و دولت و ملت بزرگ اندونزی برای حسن استقبال و پذیرایی و برنامهریزی خوب اجلاس تشکر مینمایم.
- اجلاس مجمع دموکراسی بالی در دوره تحولات بزرگ و درباره مهمترین موضوع زندگی بشر یعنی شیوه حکمرانی و بر اساس روش گفتوگو، تفاهم و مشارکت برگزار میگردد و از این منظر یک حرکت ارزشمند است که امیدوارم با همدلی و همراهی روزافزون همگان نقش سازندهای در همگرایی و اصلاح وضع جهان ایفا نماید.
همکاران محترم
همه ما در موضوعات زیر اشتراک نظر داریم:
- در بین مخلوقات خداوند، انسان دارای جایگاه ممتاز بوده و جهان برای او و در خدمت رشد و بالندگی او آفریده شده است.
- انسان دارای استعدادهای عظیم الهی مانند تعقل، قدرت انتخاب، علمآموزی، مدیریت و کمالجویی است و میل به جاودانگی دارد.
- همه انسانها به دنبال سعادت، کرامت و رفاه و ساختن دنیایی بهتر و زیباتر بودهاند.
- حقیقت وجودی انسان و تحقق آرزوها و شکوفایی استعدادهای او، در نظام اجتماعی و در سایه صلح پایدار معنا و مفهوم پیدا میکند.
- صلح پایدار نیز تنها در سایه حاکمیت عدالت، پاکی، آزادی و مشارکت همگانی فرصت استقرار پیدا میکند.
- به تعبیر دیگر زمامداری صالح شرط لازم و اصلی برای سعادت بشر است.
دوستان گرامی
- بشر طی هزاران سال و در یک سیر کمالی برای رسیدن به زمامداری صالح تلاش و شیوههای گوناگونی را تجربه کرده است. گرچه در اکثر مقاطع زمامداران ناصالح بر او تحمیل شدهاند.
- امروز دموکراسی به عنوان آخرین دستآورد بشر، تنها شیوه شناخته شدهای است که میتواند راهی به سوی استقرار زمامداری صالح محسوب گردد.
- دموکراسی آنقدر جاذبه دارد که بسیاری آن را قله دستآوردهای بشر معرفی مینمایند.
- دموکراسی امیدهای فراوانی را برانگیخته است و مبارزات گستردهای صرف تبیین و استقرار آن در جای جای جهان شده و میشود.
- اما آیا مشکلات جامعه بشری برطرف شده و سعادت آنگونه که مورد نظر بوده حتی در کشورهایی که مدعی پرچمداری و کمال دموکراسیاند استقرار پیدا کرده است.
- نگاهی به وضع موجود داشته باشید.
- روند بردهداری و استعمار و تضییع حقوق انسانها به شکلهای جدیدی ادامه دارد.
- اشغال سرزمینها و آواره و اسیر کردن مردم بومی مانند فلسطین، لشگرکشی و کشتار مانند افغانستان و عراق و پاکستان، خفقان و سرکوب و نقض گسترده آزادیها و حقوق اساسی ملتها،تروریسم، پایگاههای نظامی و اطلاعاتی قدرتهای مسلط جهانی، چپاول سیستماتیک ثروت ملتها و تحمیل عقبماندگی و فاصله طبقاتی بر آنها، توسعه سلاحهای کشتار جمعی خطرناکتر از اتم و تهدید آشکار ملتها ادامه دارد.
- اکثریت ملتها از وضع موجود ناراضیاند به گونهای که هر کجای جهان شعار "تغییر" آراءفراوانی را به خود جلب مینماید. اکثریت ملتها این احساس را ندارند که ارادةآنان در زمامدارانشان جاری میشود.
- به راستی مشکل در کجاست و چگونه باید به آن پایان داد.
همکاران عزیز
- شکی نیست که خداوند حق حاکمیت را به انسانها هدیه کرده و اجازه داده است که انسانها خود سرنوشت و شیوه زندگی خود را انتخاب نمایند.
- او از انسانها خواسته است که با اراده و انتخاب آزاد خود عدالت و پاکی را مستقر و راه را برای سعادت جامعه و صلح پایدار هموار نمایند.
- نظام اجتماعی و شیوه زمامداری نقش اصلی را در انجام این مأموریت بزرگ دارد.
- حاکمیت متشکل از دو بخش قابل تفکیک اما به هم پیوسته یعنی مردم و حاکمان است.
- هر دوی اینها مسوولند و باید با هم حاکمیت را اداره نمایند.
- نوع دریافت از نقش هر یک از این دو تاثیر تعیین کننده در ایفای مسئولیت دارد.
- مردم باید خود را حاکم بپندارند و با احساس مسئولیت دائمی نسبت به امور اجتماعی به عنوان یک وظیفه قطعی، عدالت و پاکی و آزادی را در زندگی خود اعمال نمایند و به طور مستمر آن را مطالبه، در تحقق آن مشارکت و بر اجرای آن نظارت داشته باشند. امکان تحقق این ارزشها با میزان حساسیت اجتماعی به آنها رابطه مستقیم دارد.
- متاسفانه برخی با انگیزههای گوناگون نقش مردم در زمامداری را به دادن رأی به کاندیداها و احزاب تنزل داده و میدهند.
- این امر موجب کاهش نقش و حساسیت اجتماعی آحاد جامعه در مدیریت و مآلاً عامل اصلی در بروز مشکلات در نظامهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است.
- از سوی دیگر حاکمان نیز در جهت اجرای عدالت و استقرار پاکی و آزادی باید خود را تنها متعهد به مردم بدانند و تمام ظرفیت حکومت را در راه آن اهداف به کار گیرند.
- تحقق اهداف متعالی مذکور میسور نخواهد بود مگر آنکه حاکم خود پاک، عادل و آزاد باشد و جز عشق به مردم و ایمان به وظایف و تکالیف پذیرفته شده، انگیزة دیگری برای قبول مسئولیت نداشته باشد.
- چنین حاکمی قطعاً نباید به غیر از قاطبة مردم به جایی متعهد باشد.
- حاکم باید فصل مشترک خوبیها، زیباییها و مطالبات فطری مردم باشد.
- متاسفانه برخی با انگیزههای گوناگون، حاکمیت را فرصتی برای بهرهبرداریهای شخصی و حزبی میدانند. به تعبیری همان تمایلات دیکتاتوری را در قالبهای جدید و فریبنده و گاه به نام دموکراسی به مردم تحمیل میکنند.
- کم و یا نادیده انگاشتن نقش مردم از یک سو و انحراف در کارکرد حاکمیت از سوی دیگر موجب تبعات منفی گستردهای شده است که به برخی از آنها اشاره مینمایم:
- دموکراسی در عمل به حاکمیت اقلیت تبدیل شده است و اکثریت مردم در تصمیمات اساسی جوامع نقش تعیین کننده ندارند. به وضع اروپا و آمریکا نگاه کنید.
- انتخابات که یکی از صحنههای اصلی تجلی اراده مردم است به صحنه مبارزات تبلیغاتی سرمایهداران و هزینههای سنگین تبدیل شده است و بسیاری از عناصر مستقل، پاک و کارآمد فرصت حضور در حاکمیت پیدا نمیکنند.
- عدالت و آزادی و کرامت انسانی قربانی خودخواهیهای عدهای اقلیت شده است.
- بین شعارها و رفتار حاکمان قبل و پس از انتخابات فاصله گستردهای ایجاد شده است.
- هزینههای تبلیغاتی موجب تعهد حاکمان به گروههای خاص شده و عملاً آنها را از اهتمام به مطالبات اکثریت مردم بازداشته است.
- اصالت جلب آراء گروههای خاص اجتماعی موجب زیر پا گذاشتن بسیاری از ارزشها و اصول انسانی شده است.
- در عرصه بینالمللی نیز همان مشکلات اما در ابعادی گستردهتر وجود دارد.
- امروز همه میدانند که نظامات اجتماعی ملی و بینالمللی درهم تنیدهاند و تعامل آنها روزافزون است و به زودی دایره تأثیر و تأثر تا جایی گسترش مییابد که این دو به یک مجموعه واحد تبدیل و مرزها به مرز تقسیم کار سرزمینی مبدل میشوند.
- نظامات بینالمللی به اندازه نظامات ملی دارای نقش و اهمیتند و اصلاح آنها به همان اندازه، مهم است.
- اما چه باید کرد؟
- بنظرم باید در یک همگرایی عمومی و در یک برنامه هماهنگ جمعی تلاش نماییم:
1- فرهنگ عدالت، پاکی، آزادی حقیقی و مسوولیت عمومی
عدالتطلبی و پاکیجویی تبلیغ و نهادینه گردد.
2- در شیوههای زمامداری تجدید نظر شود و سطح و نقش مردم در اداره جوامع به بالاترین سطح ممکن ارتقاء یابد به گونهای که مردم در همه امور اجتماعی نقش و مسئولیت فعال و مستمر به عهده گیرند.
3- تعریف واحدی از حقوق اساسی انسانها از جمله آزادی، کرامت و حق حاکمیت تبیین و ترویج گردد.
4- شیوه گزینش حاکمان اصلاح و از سیطره سرمایه و گروههای خاص خارج شود.
5- اصلاحات اساسی در شورای امنیت و سازمان ملل و مراکز وابسته به آن به نفع عدالت و به نفع مردم و مشارکت عمومی ملتها در مدیریت جهانی انجام شود.
- نشست جنبش غیرمتعهدها در تهران با تبیین و تاکید بر نقش مشارکت عمومی ملتها و دولتها در استقرار صلح پایدار، همگان را به این مشارکت فراخوانده است.
- استقرار کامل و حقیقی دموکراسی یعنی حاکمیت مردم جز در سایه تعهد عمومی به عدالت و پاکی و آزادی ممکن نیست و این خود بر آمده از دو حقیقت متحد یعنی خداپرستی و عشق به مردم است.
- پرستش ثروت و قدرت و خالی شدن قلبها از عشق به انسانها علت اصلی عدول از عدالت و همه مشکلاتی است که امروز گریبان جوامع بشری را به سختی گرفته است.
- پرستش خدا در حقیقت عشق به همه زیبائیها و در نقطه اوج عشق به بهترین مصداق زیبایی، یعنی انسان است.
- پرستندهترین انسانها، عاشقترین به مردماند و عاشقترین به مردم، پرستندهتریناند.
- دموکراسی هرگز از لولههای تفنگ و یا دیگر شیوههای تحمیلی مستقر نخواهد شد.
دوستان و همکاران
- مسوولیت جامعه بشری در استقرار عدالت و پاکی در سایه اراده ملتها و بر اساس توحید و عشق به انسانها بالاترین و سنگینترین مسوولیت است که طی قرون و اعصار فداکاریهای فراوان در راه آن انجام شده است.
- اما خالق مهربان انسانها را در انجام این مأموریت رها نکرده و پیوسته یار و مددکار آنان بوده است.
- خداوند جامعهای سرشار از عشق، زیبایی و صلح را مقرر کرده و وعده داده است و این خلاصه پیام پیامبران الهی است.
- او میداند که چند هزار سال زندگی بشر در زمستان سختِ تبعیض و تحقیر در حال سپری شدن است و جانها به سرعت تشنه بهار عدالت و پاکی و آزادی میشوند.
- او میداند که جز از طریق حاکمیت کامل توحید، عشق، عدالت و آزادی بر مراکز اصلی جهان، انسانها طعم شیرینِ بودن و زندگی را نخواهند چشید.
- او مقرر کرده است که انسان کامل که بالاترین مرتبة تجلی خداوند و همه زیباییها در عالم هستی و تنها راه دسترسی انسان به خدا و خوبیها است به همراه حضرت عیسی(ع) و صالحان خواهند آمد و با بکارگیری ظرفیتهایِ مثبتِ انسانیِ همة ملتها بهارِ واقعیِ بشریت را به او هدیه خواهند کرد.
- او میآید و همه زنجیرها و فشارهای سنگین مادی و روحی را از دوش بشر برمیدارد و آزادی حقیقی را به او هدیه میکند.
- او میآید و عشق و عدالت را در تمام رگهای هستی و تمام زوایای مناسبات ملی و بینالمللی جاری میکند.
- او میآید و کرامت همه ملتها و انسانها را زنده میکند و راه را برای مشارکت کامل و واقعی همه ملتها و انسانها در مدیریت جوامع ملی و بینالمللی باز میکند.
- او میآید و همه انسانها را تا خدا بالا میکشد و جهانی سرشار از سعادت و امید و زیبایی به همه هدیه میکند.
- ظهور منجی به همراه مسیح آغاز بهار حقیقی بشریت است.
- صدای پای بهار میآید، همه آماده باشند و با امید و عشق به کاروان بهار بپیوندند.
- مجدداً از برادرم جناب رییسجمهور و همه شما که برای هدفی مقدس گردهم آمدهاید تشکر میکنم و امیدوارم مجمع دموکراسی بالی در اهداف خود موفق باشد.
موفق باشید
انتهای پیام
ارسال کردن دیدگاه جدید