جوان آنلاین-سینا سرمد: تحولات سال‌های اخیر منطقه خاورمیانه که در تجزیه و تحلیل ابعاد آن واژگان زیادی وارد ادبیات روابط بین‌الملل شده است، چنان در سطوح منطقه‌ای و جهانی پژواک داشته است که غرب و رسانه های غربی را تحت تاثیر قرار داده است و باعث شده توجه بیشتری از سوی غرب و آمریکا به خاورمیانه گسیل شود.

در این میان اما غرب برای کاهش قدرت خاورمیانه تحرکاتی را برای تجزیه آن آغاز کرده است.تحرکاتی که به زعم بسیاری از کارشناسان خاورمیانه باید جدی گرفته شود.

اخیرا نیز یک پایگاه تحلیلی کانادایی، با ارائه تحلیلی از نقشه آمریکایی-بریتانیایی-صهیونیستی تحت عنوان «خاورمیانه جدید» و در راستای «تجزیه کشورهای خاورمیانه» خبر داده است.

پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در مقاله‌ای تحت عنوان «برنامه‌هایی برای نقشه ریزی دوباره خاورمیانه: پروژه‌ای برای یک خاورمیانه جدید» به قلم «مهدی داریوش نظام الرعایا» نویسنده مستقل در اوتاوای کانادا، کارشناس در حوزه خاورمیانه و آسیای مرکزی و پژوهشگر مرکز تحقیقات پیرامون جهانی سازی (CRG) به تشریح تاریخچه و اهداف آنگلو-آمریکائی و صهیونیستی قدرت های غربی در «تجزیه کشورهای خاورمیانه» و ایجاد «بی نظمی و آشوب» در منطقه برای رسیدن به اهداف خود پرداخته است و نشان می دهد که قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی در ادامه سیاست های استعماری گذشته خود در صدد تعیین مجدد مرزهای خاورمیانه هستند.

البته اصطلاح "خاورمیانه جدید" برای اولین بار در ماه جون سال ۲۰۰۵ توسط کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده در تل آویو به جهانیان مطرح شد و پس از آن استفاده از این اصطلاح در رسانه های غربی رایج شد و رایس به همین دلیل اعتباری در نزد آن رسانه ها کسب کرد.

بعدها، اصطلاح و مفهوم «خاورمیانه جدید»، از سوی وزیر امور خارجه آمریکا و نخست وزیر رژیم صهیونیستی در بحبوحه حمایت آنگلو-آمریکائی از محاصره لبنان توسط آن رژیم بکار برده شد.

پروژه «خاورمیانه جدید» با این هدف توسط واشنگتن و تل آویو بصورت مشترک به افکار عمومی معرفی شد تا با رساندن لبنان به نقطه اوج فشار، آن کشور مجبور شود تا کل خاورمیانه را متحد سازد و از طریق آن نیروهای ایجاد کننده «بی نظمی و هرج و مرج» از بند رها شده و عملیات شان را انجام دهند. ایالات متحده، بریتانیا و رژیم صهیونیستی با استفاده از این نیروهای ایجاد کننده «هرج و مرج» می توانستند نقشه خاورمیانه را منطبق با ضرورت ها و اهداف ژئواستراتژیک خود باز-طراحی نمایند.

اما چرا غرب همیشه درصدد تجزیه خاورمیانه است؟

هدف غرب در این بازی سیاسی كاملا مشخص است. غرب که از قدرت گرفتن خاورمیانه در حراس است، می خواهد دشمن فرضی و احتمالی خود را تضعیف كند و این تضعیف جز با تجزیه، تقسیم و دور نگه داشتن ملت ها و طوائف مختلف این دشمن فرضی از یكدیگر نیست.

این امر یعنی تجزیه و تقسیم ملتها بر اساس اعتقادات طوائفی از نظر غرب درباره خاورمیانه امكان پذیر است.

در هر حال، آنچه مسلم است، در اهمیت خاورمیانه و جایگاه آن در محاسبات قدرت‌های فرامنطقه‌ای تردیدی نیست تا جایی که نیکسون رئیس‌جمهور وقت آمریکا در دسته‌بندی منافع این کشور به منافع حیاتی، حساس و محیطی به صراحت اعلام می‌کند که خاورمیانه و به‌ویژه قلب تپنده آن یعنی خلیج‌فارس در ردیف منافع حیاتی آمریکاست.

اما در تحلیل جایگاه بازیگران خاورمیانه بایستی به این مهم توجه داشت که هرچند برخی بازیگران ممکن است در مقاطعی به کمک ابزارهای رسانه‌ای و دلارهای نفتی بتوانند توجهات را به تحرکات خود جلب کنند اما تجربه تاریخی نشان داده که جایگاه ممتاز در معادلات خاورمیانه متعلق به ایران است، بنابراین نقش و جایگاه ایران در معادلات خاورمیانه غیرقابل انکار است چنانکه مقامات و نظریه‌پردازان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به آن اذعان دارند و به همین دلیل است که تجزیه کشوری چون ایران که دارای قومیت های مختلف است ، از اولویت های اول غربی ها به شما ر می رود که باید همواره در این خصوص هشیار بود.