استاد روانشناسي: تغيير نگرش مردم به مسأله افزايش جمعيت بايد در دستور كار قرار گيرد

تبيين: عضو كانون طلوع با اشاره به اينکه امروز دغدغه ذهني مردم در مرحله اول امرار معاش زوجين است، ادامه داد: اما حقيقت امر اين است که برخي نيازهاي اقتصادي ظاهرا ضروري يک نياز کاذب رواني است که از نوع سبک زندگي به وجود آمده است. در واقع سبک زندگي مادي نوعي نياز رواني به وجود مي آورد و ضعف نفس افراد، سبک زندگي مادي را قوي تر مي کند.

به گزارش خبرنگار تبيين، دکتر علي ابوترابي در گفتگو با خبرنگار تبيين با اشاره به لزوم افزايش جمعيت اظهار داشت: افزايش جمعيت و ترويج اين تفکر با مانع بزرگي به نام سبک زندگي مردم که اقتضاي کم فرزندي را در همه ابعاد دارد، روبه روست.
وي با اشاره به برخي از ابعاد سبک زندگي مردم افزود: امروزه سن ازدواج بالا رفته است، چرا که در سبک زندگي امروز تحصيلات عاليه و فارغ التحصيلي يک ضرورت تلقي مي شود که پيامد آن نيز اشتغال بانوان است و اثر بلاواسطه تحصيل و اشتغال بانوان کاهش فرزندآوري و يا نداشتن فرزند است.
عضو کانون طلوع با اشاره به تأثير سبک تفکر مردم در سبک زندگي ادامه داد: امروزه تفکر لذت گرائي و همچنين تفاخر افراد بر يکديگر در جهات مادي، تفکر جمع کردن مال و تبديل برخي از تجملات زندگي مانند ماشين و دکوراسيون به صورت يک ضرورت در زندگي ها اقتضاي کاهش فرزند آوري را دارد، چرا که هزينه اي که مي تواند صرف فرزندپروري شود، در امور ضروري تر در اين نوع تفکر هزينه مي شود.
وي با اشاره به اينکه امروز دغدغه ذهني مردم در مرحله اول امرار معاش زوجين است، ادامه داد: اما حقيقت امر اين است که برخي نيازهاي اقتصادي ظاهرا ضروري يک نياز کاذب رواني است که از نوع سبک زندگي به وجود آمده است. در واقع سبک زندگي مادي نوعي نياز رواني به وجود مي آورد و ضعف نفس افراد، سبک زندگي مادي را قوي تر مي کند.
دکتر ابوترابي خاطر نشان کرد: با توجه به مطلب بالا بايد اقرار کرد که مشوق هاي محدود و اقتصادي نمي تواند سبک زندگي را تغيير دهد، چون سهم زيادي از علت کاهش فرزندآوري را تفکر به شدت نهادينه شده در ذهن مردم تشکيل مي دهد، چرا که عموم افرادي که شغلشان با زمينه فرزندآوري مرتبط است،از کارکنان وزارت بهداشت گرفته و تا پزشکان و ماماها، پيوسته بر تفکر کاهش جعيت تأکيد کرده اند و کسي را که بيش از دو فرزند داشته را ، از لحاظ فرهنگي ضعيف دانسته اند و همين تفکر که از سوي اکثريت پذيرفته شد، به صورت مد درامد و مبناي طبقه بندي اجتماعي شد.
وي افزود: لذا در مجموع دو عامل عمده در پديد آمدن اين سبک زندگي نقش داشته اند، يکي ايجاد تفکر و شکل گيري مدل شناختي، هيجاني و عاطفي مردم بر کاهش جمعيت و ديگري قالب هاي زندگي از لحاظ برنامه ريزي هاي اقتصادي و هزينه هاي زندگي و مسلما اين سبک زندگي نمي تواند با اختصاص يک سکه تغيير پيدا کند.
اين استاد حوزه و دانشگاه افزود: البته وقتي تفکر مردم در زمينه افزايش جمعيت همراه نيست، هرمسأله اي را به عنوان مويد خود در خصوص لزوم فرزندآوري کم ومساعد نبودن شرايط براي افزايش جمعيت عنوان مي کنند.
وي با اشاره به اينکه در ترويج کاهش جمعيت از شيوه هاي غلط و افسارگسيخته و ترويج افکار کليشه اي استفاده شد، ادامه داد: اما فرآيند افزايش جمعيت بايد بر اساس حقايق علمي و شيوه اي همراه با صداقت و بالا بردن قدرت مردم در تحليل هاي اجتماعي شکل گيرد. چرا که در اين سالها نوعي بايکوت خبري عليه کساني که مخالف تحديد نسل و کاهش جمعيت بودند اتفاق افتاد، اما اکنون که با عنايت رهبري و دلسوزي و تدابيرکارشناسانه آنها فضا براي اين نوع بحث ها آماده شده است، بايد با صداقت براي تغيير شناخت مردم گام برداشت.
دکتر ابوترابي با اشاره به راهکارهاي تغيير تدريجي سبک زندگي و نوع تفکر مردم ابراز داشت: ديدگاه واقعي اسلام در مورد جمعيت و تعداد فرزندان بايد تبيين شود. چرا که گوهر ايمان به عنوان يک نگرش اصلي مي تواند تمام نگرش هاي فرعي را در هرم فکري و شناختي مردم تحت تأثير قرار دهد. لذا اگر بتوان بدون هرگونه شائبه اي ديدگاه اسلامي را براي مردم روشن کرد و تبيين کرد که اسلام در يک جامعه ايماني طرفدار افزايش جمعيت است مگر در شرايط استثنائي.
وي افزود:وي با اشاره به لزوم تغيير نگاه مادي گرايانه به نگاه تعالي گونه انساني ادامه داد: اگر براي مردم روشن شود که يکي از راه هاي نسبتا آسان جهت قرب الي الله  و کسب رضايت الهي و درجات عظيم بهشتي داشتن فرزندان سالم و تربيت صحيح آنهاست، انگيزه اي براي فرزندآوري در انها ايجاد خواهد شد.
دکتر ابوترابي با اشاره به روايات مختلف در اين زمينه خاطر نشان کرد: از سويي  پيامبر خانواده اي را که در آن فرزنداني نباشند، فاقد برکت دانسته اند، از سوي ديگر از لحظه انعقاد نطفه کودک تا تحمل هزينه هاي ازدواج، و تحمل بيماري هاي کودک، حتي ابراز عاطف و بوسه بر فرزند به گونه اي بسيار زيبا در روايات ما برشمرده شده است تا جائي که که فرزند به عنوان شفيعي که در آخرت شفاعتش مقبول واقع شده، معرفي مي شود.
وي بررسي ابعاد فقهي مسأله و ارائه آن به مردم از ديگر مسائلي دانست که بايد مردم را نسبت به آن آگاه کرد و ادامه داد: در مورد اين مسإله نيز در ساليان گذشته يک جهل هدايت شده توسط کارشناسان در سطح خانواده ها و اجتماع منتشر شده است، افراد بسياري وجود داشته اند که بر اساس تبليغات آنها خود را عقيم کرده و امروز پشيمان شده اند و حتي از حرام بودن عمل عقيم سازي بي خبر بوده اند. و از طرفي بسياري از شيوه هاي کنترل جمعيت و جلوگيري از بارداري به لمس و نظر نامحرم احتياج دارد که تا به مرحله اضطرار نرسيده، مستلزم حرام است.
وي تغيير ديدگاه در بانوان را از ديگر مسائلي دانست که در تغيير سبک زندگي موثر است و ابراز داشت: در يک نگاه صحيح که از گذشته تاريخ در بسياري از جوامع و اديان آسماني  نيز وجود داشته است، زن به هنگام بارداري داراي شأن و منزلت اجتماعي، خانوادگي و مقدس گونه اي قرار مي گرفته است، اما در ساليان اخير در کشور ما، باردار شدن حتي به صورت مشروع و در حريم خانواده، گاه به صورت يک ننگ و عار تلقي مي شود. که تحمل اين احساس حقارت و رنج هاي رواني به همراه تحقير از سوي افرادي که يک زن باردار تا زمان زايمان با آنها سروکار دارد ، در کنار تحمل مشکلات و دردهاي زيستي و بدني و اضطرابهاي ذاتي بارداري و در کنار همه اينه جرائم قانوني که هم اکنون نيز از قانون حذف نشده، مي تواند يک شناخت غلط اما بسيار محکم را در بانوان به وجود بياورد.
عضو كانون طلوع افزود: اگر بتوان در يك فرآيند تدريجي جايگاه خانوادگي، اجتماعي و پراز قداست زن باردار را در جامعه به جايگاه اصلي خود برگرداند و علاوه بر حمايت هاي مادي ، بهداشتي و اقتصادي، از بانوان حمايت هاي رواني و فرهنگي كرد، مي توان به تدريج شاهد تغيير رفتارهاي اجتماعي در اين زمينه بود.
وي با اشاره به لزوم تبيين همه واقعيت هاي مربوط به افزايش جمعيت  وحتي ديدگاه هاي اقتصادي براي تغيير نگرش مطلوب جامعه ادامه داد: بايد آخرين ديدگاه هاي اقتصادي كه هم بسيار علمي و هم منصفانه هستند را در حوزه دروس دانشگاه ها و آموزش و پرورش به صورت علمي ارائه كرد و به عبارت ديگر سلاح جنگ نرم دشمن در زمينه كنترل جمعيت را نه تنها فاقد كارآمدي كنيم، بلكه افسران جنگ نرم خود را به سلاح فكري و قدرت استدلال مجهز كنيم.
حجت الاسلام ابوترابي با اشاره به نظريه اقتصادي غيركارشناسانه و غيرواقع بينانه مالتوس كه سب پيدايش بحث كنترل جمعيت شد ادامه داد: اين نظريه، نظريه اي كهنه و منسوخ است و كشورهاي غربي نيز خود را به جهت شيوع چنين فكري شكست خورده مي دانند و اكنون كه خلاف آن اثبات شده قوانين خود را تغيير داده اند.
وي با بيان اينكه مردم زماني كه حقايق علمي را بدانند، به تغيير سبك دست خواهند يافت ادامه داد: بايد ارتباط سه رأس هرم جمعيت، توانمندي اقتصادي و امنيت يك كشور براي مردم تبيين شود ، چررا كه با كشف اين حقايق بر مردم، بخشي از نگرش مطلوب براي تغيير سبك زندگي در آنها ايجاد مي شود.
وي با اشاره به تأكيدات مقام معظم رهبري بر لزوم افزايش جمعيت خاطر نشان كرد: مردم حتي اگر به برخي نظرات كارشناسي چندان اعتمادي نداشته باشند، اماهموره فرمايشات رهبري را نه تنها از سر صداقت و خيرخواهي و مطابق با موازين ديني بودن، بلكه به خاطر صلاح بودن آن مسأله براي كشور، مورد توجه قرار مي دهند، لذا وقتي ايشان از درگاه الهي براي خود و ساير زمامداران به خاطر استمرار سياست كنترل جمعيت، طلب عفو و مغفرت مي كنند، گام بزرگي ايجاد يك چالش شناختي در مردم بود.
اين استاد حوزه و ودانشگاه افزود: لذا با سخنان مقام معظم رهبري در جمع هاي زيادي مشاهده مي شود كه عامه مردم وجود يك نوع خطر و بحران اجتماعي را بدون مقاومت زياد پذيرفته اند و به عبارتي خط خاكريز نگرش لزوم تحديد نسل توسط رهبر معظم انقلاب با درايت تمام شكسته شد، اما مراحل بعد و تبيين هاي مختلف، روشن سازي ابعاد علمي، اجتماعي، ديني، روانشناختي، تربيتي و امنيتي برعهده نظريه پردازان و اساتيد حوزه و دانشگاه است.
وي افزود: از سويي بايد نسبت به لغو هر چه سريعتر قوانين تنبيهي در حوزه سياست ها اقدام شود و از سوي ديگر بايد علاوه بر حمايت هاي مادي و اقتصادي قابل توجه، زمينه براي حمايت هاي عاطفي، روانشناختي ، اجتماعي و معنوي نيز فراهم شود.
انتهاي بخش دوم//

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی