شرکت پرشور شیعیان در عزاداریها/ غلبه فرهنگ حسینی بر فرهنگ مبتذل غربی

اگر مدعی شویم که عزاداری های حسینی ماه محرم امسال در جمهوری آذربایجان پرمعنی ترین عزاداری ها در کل دنیا بود، قطعا مبالغه نشده است.

شیعیان جمهوری آذربایجان چنان با شور و اشتیاق در عزاداری های محرم شرکت جستند و چنان نوحه ها و شعارهایی را برای عزاداری های خود برگزیدند  که با درنظر گرفتن مجموعه شرایط این جمهوری، در تاریخ مردم این دیار به ثبت خواهد رسید.

بی تردید تجمع عظیم عزداران حسینی در کنار حرم  امامزاده بی بی رحیمه، خواهر گرانقدر امام رضا(ع) در روستای نارداران در حومه باکو اوج  این شکوه و اشتیاق حسینی شیعیان جمهوری آذربایجان بود. اما، این صرفا نارداران  و حرم بی بی رحیمه نبود که  به  شرف پذیرایی از سیل  مشتاقان و دلسوختگان مولای آزادگان در روز عاشورا  مفتخر شد.

تمامی مساجد و امامزاده ها و سایر اماکن مورد احترام مردم مسلمان جمهوری آذربایجان در دهه محرم و علی الخصوص روزهای تاسوعا و عاشورا به این افتخاز نایل آمدند که محمل اشک ریختنها و ناله کردنها و دعاهای دینی و سیاسی جویندگان و پویندگان مکتب عاشورا در جمهوری آذربایجان باشند.

البته در این میان، یک فرق اساسی میان نارداران و مابقی جمهوری آذربایجان کاملا مشهود بود. عزاداران در نارداران به برکت وجود امامزاده بی بی رحیمه و مردمان آزاده و شجاع این منطقه در برگزاری مراسم و تجمع عاشورایی از آزادی برخوردار بودند و ناله کنندگان برای مظلومیت شهدای کربلا  توانستند علاوه بر اشک ریختن برای امام حسین (ع) و یاران شهیدش و لعن یزید و یزیدیان، صدای مظلومیت خود را نیز بلند کنند و بر یزیدیانی که در زمانه کنونی بر مردم جمهوری آذربایجان ظلم می کنند، روحانیانش را به زندان می اندازند، حجاب دخترانش را ممنوع می کنند، جامعه را به سمت فساد و تباهی فرهنگی و اقتصادی می برند و با رهبران صهیونیسم و آمریکای ظالم دست دوستی می دهند،  لعنت فرستاند و برائت  خود را از آنها اعلام کردند.

اما، تاثیر هق هق گریه ها و زلال اشکهای مردم گنجه نیز در دهه محرم و تاسوعا و عاشورای حسینی  با وجود مواجهه شان با سرکوبهای شبه استالینی، به همان عظمت و شوکت مراسم عاشورای نارداران بود.  با آنکه حاکمان محلی در گنجه و  نمایندگان  کمیته دولتی امور دینی و اداره مسلمانان قفقاز تدابیر پیشگیرانه خود را مدتها قبل از ماه محرم با احضار و هشدار دادن به روحانیون و مبلغان اسلامی شروع کرده بودند و با آنکه در تاسوعا و عاشورای حسینی دستکم  35 نفر از عاشقان دلسوخته امام حسین (ع) را دستگیر و زندانی کردند تا از سایر عزاداران حسینی زهرچشم بگیرند و مانع حرکت دسته عزاداری آنها شوند و با آنکه به دانش آموزان گنجه قاطعانه ابلاغ شد که به رغم تعطیلی آخر هفته ( تعطیلی روز یکشنبه به رسم اجانب) که مصادف با عاشورا بود در مدارس و کلاسهای درس حاضر شوند و.... مردم گنجه نیز چنان تجمع پرازدحامی را در کنار حرم امامزاده ابراهیم، فرزند گرانقدر امام محمدباقر(ع) و برادر امام جعفر صادق(ع) رییس مذهب جعفری برپا کردند که تمامی سرکوبگران و مانع تراشان محلی و خارجی را حیرت زده کرد.

در سایر مناطق جمهوری آذربایجان از جنوب در مرز ایران گرفته تا  شمال در مرز داغستان روسیه  نیز وضعیت در داخل مساجد به همین منوال بود.  با آنکه  دستگاه امنیتی و سرکوبگر از هرگونه حرکت دسته های عزاداری جلوگیری کرده  و تجمع در فضای آزاد را  ممنوع کرده بود، اما هیچ نیرویی نتوانست از حضور پرجمعیت و پرشور مردم به خصوص جوانان و نوجوانان عاشق سرور و سالار شهیدان در عزاداری های درون مساجد در این مناطق جلوگیری کند.

با آنکه  نمایندگان  اداره مسلمانان قفقاز و کمیته امور دینی  شهرها و روستاهای مختلف جمهوری آذربایجان را و به متولیان مساجد هشدار داده بودند که به روحانیون تحصیل کرده در حوزه های علمیه ایران اجازه منبر رفتن و موعظه کردن ندهند، اما این نیز در خیلی جاها عملی نشد و به خواست و حمایت دینداران، روحانیون شجاع و از جان گذشته وظیفه دینی خود را در ایام محرم انجام دادند.

گرچه پیشاپیش متوجه بودند که خود را با چه خطری مواجه می کنند و ممکن است در ماه های آینده به بهانه های واهی با مکر و حیله و سرکوب و عذاب و اذیت وارثان دستگاه مخوف ک.گ.ب. و دستگیری  و زندان رویارو شوند.

این همه پایمردی و دلدادگی و جانبازی مردم جمهوری آذربایجان برای برگزاری عزاداری حسینی و ابراز عشق و علاقه شان به ارزشهای اسلامی در حالی بود که دولت باکو و تمامی ارگانهای تبلیغاتی آن طی یک سال گذشته با تمام قوتی که داشتند با هدایت و حمایت فکری و برنامه ریزی سازمانهای صهیونیستی و غربی در تقلا بودند که فرهنگ غربی را  در جهشی برق آسا  بر جمهوری آذربایجان حاکم کنند. با طراحی ها و برنامه ریزی های رژیم صهیونیستی و جریان خطرناک صهیونیسم فرهنگی ، باکو مامور برگزاری مسابقه موسیقی ابتذالی  یوروویژن – 2012 شده بود و برای اجرای این ماموریت دست از پا نمی شناخت و به مدت بیش از یک سال نیرو و بودجه هنگفتی را برای شتاب گرفتن و جهش برای همگرایی با فرهنگ غربی کرده بود.

در چارچوب همین سیاست بود که حتی برگزاری رژه همجنس بازان غربی در باکو به موازات مسابقه موسیقی یوروویژن 2012  درنظر گرفته شده بود که به این شکل دلباختگان فرهنگ غربی با رژه جشن پیروزی خود را در باکو  تکمیل کنند و عیش خود را نوش نمایند.

البته دینداران شجاع  و روحانیون از خودگذشته آذری با حمایت مراجع عالیقدر شیعه با مقاومت بی سابقه ای حسرت این جشن ابتذال را به دل طراحان صهیونیست آن و عاملان محلی اش باقی گذاشتند و مانع از این رسوایی تاریخی شدند.

اما، لشگریان جریان ابتذال خواه  بازهم از پای ننشستند و بازهم به  امید ادغام در فرهنگ غربی و تکمیل پروژه یوروویژن 2012 بود که در همین یک سال گذشته با طراحی و اجرای مسابقه انتخاب ملکه به اصطلاح زیبابی در جمهوری آذربایجان، ماه ها و هفته ها بخشهای مختلف این مانور ابتذال را تداوم بخشیدند.

علاوه برآن، جریان ابتذال جو در باکو با هدایت فکری که از غرب و سازمانهای صهیونیستی گرفته بودند، به موازات  مسابقه یوروویژن 2012 و مسابقه ملکه زیبایی، هر ماه یک ستاره موسیقی – رقاصی غربی و شبه غربی را از کشورهای مختلف به باکو دعوت کردند و کنسرتهای بزرگ برایشان تدارک دیدند.

اوج این حرکت نیز دعوت از یکی از مظاهر ابتذال فرهنگی آمریکا، جنیفر لوپز به باکو بود که به تعبیر روزنامه آمریکایی واشنگتن پست دعوت این به اصطلاح ستارگان موسیقی غربی به  باکو، به عنوان جنگ ایدئولوژیک با اسلام و ایران پیگیری می شد.

در همین مدت مجلس ملی جمهوری آذربایجان با تصویب تغییرات در قوانین حاکم بر این کشور، منبر رفتن روحانیون تحصیل کرده در خارج،  تحصیل دینی در خارج از کشور (در واقع حوزه های علمیه شیعی) را ممنوع کرد. شورای رادیو و تلویزیون این جمهوری نیز پس از سالها پخش بی قیدوبند سریالهای مبتذل غربی و غیرغربی در این کشور،  به بهانه ممنوعیت پخش سریالهای خارجی تلاش کرد استقبال و علاقه مردم جمهوری آذربایجان به سریالهای دینی تولید ایران را مهار کند و در بند بکشد!!  پروژه غربگرایی فرهنگی و سیاسی این جمهوری ، بی رحمی و اما، در مقابل تمامی این هجوم وحشیانه و در عین حال مذبوحانه لشگریان ابتذال و یزیدیان زمانه  به  فرهنگ و اخلاق و ارزشهای مردم جمهوری آذربایجان، شیعیان این دیار تنها در عرض ده روز نخست از ماه خون و قیام وعلی الخصوص در روز عاشورا نشان دادند که ارزش و انسانیت و تعالی و رشد و ارتقای خود را در احیا و پاسداشت مکتب عاشورا و اسلام عزیز و تشیع می جویند و خود را در تمسک به فرهنگ و اخلاق شیعی سربلند  احساس می کنند نه  در غلطیدن به منجلاب فرهنگ و اخلاق غربی.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی