سكولاريسم درون ديني به روايت عضو هيئت علمي موسسه امام خميني(ره)

تبيين: استاد حقوق موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با بيان اينكه در غرب دين از سياست جدا نشد، بلكه مسيحيت منحرف كه متولي همه شئون زندگي بشر شده بود، از سياست جدا شد، ادامه داد: اما غربي ها با نوعي مغالطه، هر ديني را مانند مسيحيت دانستند كه در عرصه اجتماعي كارآئي ندارد و لذا در سراسر جهان و حتي جوامع اسلامي ، آن را نشر دادند.
عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در گفتگو با خبرنگار تبيين، با اشاره به معناي سكولاريسم گفت: برخلاف تصور بسياري از مردم در تعريف سكولاريسم به جدايي دين از سياست، اين تعريف فقط بخشي از سكولاريسم را در بر مي گيرد، چرا كه سكولاريسم در واقع نگرشي است قائل به جدايي دين از همه عرصه هاي اجتماعي، از سياسي و علمي گرفته تا اقتصادي، فرهنگ و هنري را شامل مي شود و هركدام بخشي از سكولاريسم هستند كه به آنها سكولاريسم فرهنگي، سكولاريسم اقتصادي و... اطلاق مي شود.
دكتر محمدرضا باقرزاده زادگاه سكولاريسم در معناي اصطلاحي را مغرب زمين دانست و خاطر نشان كرد: پيشينه سكولاريسم به قرون وسطي و رنسانس بر مي گردد كه خدا و دين از عرصه هاي اجتماعي به عقب رانده شد و عقل بسندگي و علم گرائي به معناي علمي كه تنها از طريق تجربه حاصل مي شود، جانشين خدا در ساير عرصه هاي اجتماعي شد. البته اين نگرش در پي عملكرد نادرست كليسا در غرب ايجاد شد.
وي با بيان اينكه در غرب دين از سياست جدا نشد، بلكه مسيحيت منحرف كه متولي همه شئون زندگي بشر شده بود، از سياست جدا شد، ادامه داد: اما غربي ها با نوعي مغالطه، هر ديني را مانند مسيحيت دانستند كه در عرصه اجتماعي كارآئي ندارد و لذا در سراسر جهان و حتي جوامع اسلامي ، آن را نشر دادند.
دكتر باقرزاده افزود:عدم كارآئي مسيحيت در عرصه سياست و در نتيجه جداشدن آن از سياست ، به اين معنا نيست كه اسلام نيز بايد از سياست جدا شود.
وي با اشاره به خاستگاه سكولاريسم در ايران خاطر نشان كرد: سكولاريسم در ايران زماني پديد آمد كه دريچه هاي ارتباطي بين جامعه ايراني و غرب باز شد و اقشاري كه از عمق انديشه اي و فكري كامل برخوردار نبودند تا در برخورد با فرهنگ غربي توان ديدن لايه هاي عميق آن را نيز داشته باشند، علت پيشرفت هاي غرب را جدائي دين از سياست قلمداد كردند و لذا براي دست يافتن به توسعه ، تنها راه را جدايي دين از سياست دانستند.
وي با اشاره به وجود پيشرفت هاي قابل توجه در غرب گفت: ما معتقديم با توجه به تلاش ها و كوشش هاي غربي ها براي رسيدن به اين پيشرفت ها، هنوز بايد اين پيشرفت ها بيشتر مي بود و اگر به پيشرفت مورد انتظار نرسيده است، به خاطر جدائي دين از سياست بوده كه در بسياري از موارد موجب پسرفت ها در زمينه هاي مختلف از جمله اخلاقي شده است.
اين استاد حوزه و دانشگاه افزود: الآن هم انديشه هاي سكولاريستي در كشور ما، حرف نو و تازه اي نيست ، چرا كه حرف هاي اين عده از افراد كه خود را انديشمند مي دانند، ترجمه اي از سخنان غربي هاست.
وي با تقسيم سكولاريسم در جامعه ما به دو بخش درون ديني و برون ديني گفت: يك بخش سكولاريسم كه جنبه آكادميك داشته و از جهت كلامي و فلسفي قابل بحث است و اين بخش جنبه برون ديني مسأله سكولاريسم است.
دكتر باقرزاده افزود: اما بخش ديگري از سكولاريسم كه بيشتر در درون حوزه وجود دارد و از آن به سكولاريسم در حوزه تعبير مي شود، سكولاريسم درون ديني است و آن اينكه عده اي سعي دارند در برخي روايات و آموزه هاي ديني ، ردپايي از سكولاريسم بيابند و از آن براي لزوم جدايي دين از سياست استفاده كنند. البته اين عده بايد بتوانند اگر چنين روايات و آموزه هايي هم در دين بيابند، آن را در مقابل خيل روايات و آموزه هاي ديني كه دلالت بر نفي سكولاريسم دارد، به اثبات برسانند.
وي افزود: البته عمده روايات مورد تمسك اين گروه، سال ها پيش توسط علما و بزرگاني كه انديشه هاي اسلام در زمينه حكومت و نظريه ولايت فقيه را بحث كرده اند، نقل و نقد شده است و جواب هاي آن نيز به صورت مكتوب موجود است، البته عده اي از افراد كه اين بحث ها را مطرح مي كنند يا قدرت استنباط اجتهادي ندارند و از لحاظ علمي بسيار ضعيف هستند و يا از روي برخي اغراض و جهت گيري هاي سياسي بوده و در اثر تغيير نگرشي كه در طول زمان براي آنها به وجود آمده است، به چنين استدلال هايي مي پردازند.
استاد باقرزاده انجمن حجتيه را به عنوان نمونه اي از افرادي كه به نوعي قائل به سكولاريسم هستند، مطرح كرد و افزود: اين انجمن كه داراي تفكري خطرناك بوده و سخنان خود را مستند به برخي از روايات مي دانند، قصد دارند مطلب مورد نظر خود را اثبات شده جلوه دهند، در حاليكه از لحاظ علمي، حرفي براي گفتن ندارند.
وي ادامه داد: البته بخشي از سكولاريسم درون ديني، گاهي صبغه عاطفي پيدا مي كند، مثلا گفته مي شود صلاح روحانيت و دين در اين است كه از سياست جدا باشد تا اگر در سياست خللي به وجود آمد و يا ناكارآمد بود و موفق نبود، به دين و مقام روحانيت لطمه و آسيبي وارد نشود و نقصان به حساب اسلام و دين گذاشته نشود.
اين نويسنده و پژوهشگر چنين استدلالهايي را سست و بي اساس دانست و ادامه داد: برخي كاسه داغ تر از آش شده اند، پيغمبر اكرم(ص) ،خودشان وارد عرصه سياست شده اند و در عين حال نقص ها و شكست ها را مي پذيرند، چرا كه مي دانند نقص ها معلول دين نيست، بلكه معلول عوامل ديگري از جمله نفاق، عدم تخصص و عدم تدين و... است، بنابرين اينگونه دلسوزي ها براي دين، وجهه عقلاني ندارد. چرا كه اصلا حرف باطلي است كه به بخشي از اسلام عمل نكنيم ، به اين دليل كه ممكن است موجب وهن اسلام شود، بلكه راه حل صحيح آن اين است كه درست و منطقي اسلام را شناخته و بدان عمل كنيم و تكليف خود رادر اين زمينه به خوبي انجام دهيم، تا نقصي پيش نيايد.
وي با اشاره به كلام امام خميني(ره) درباره كساني كه معتقد بودند روحانيت براي قداست خودش نبايد در سياست مداخله كند، افزود: كلام امام(ره) نشان مي دهد كه دل امام(ره) نيز از دست اين عده از افراد خون بوده است و لذا در تعابير خود از اين افراد به آخوندهاي احمق ياد مي كنند، چرا كه اگر كسي قرار است محترم و مقدس باقي بماند، شخص اباعبدالله (ع) اولي هستند، در حاليكه ايشان خودشان و حتي خانواده شان در معرض بدترين برخوردها و توهين ها قرار گرفتند و حتي بعد از شهادتشان نيز به خاطر ددمنشي دشمنان ، بدترين توهين ها به پيكر مطهرشان شد، اما دست از عمل به تكليف بر نداشتند، بنابراين اينگونه تفاسير از باب دلسوزي براي روحانيت، بخشي از جنبه هاي انديشه هاي سكولاريستي است.
استاد باقرزاده با بيان اينكه اين نوع نگاه سكولار در قبل از انقلاب هم به صورت غيرشفاف در عده اي وجود داشته است ادامه داد: عدم نگاه عقلاني و منطقي به دين سبب مي شود ، كساني كه مي خواهند دين را به جهان عرضه كنند، در برابر تهاجمات خلع سلاح شده باشند و نتوانند از دين دفاع كنند. لذا نگاه هايي كه نسبت به برخي متون ديني به صورت گزينشي و بي ضابطه و بدون اجتهاد براي انتساب يك حكم به دين وجود دارد، مي تواند بستر را براي انديشه هاي سكولاريستي فراهم كند.
انتهاي پيام/




























ارسال کردن دیدگاه جدید