انتقاد روانبخش از دولت: آیا دکتر فاطمي شهيد است؟!

هفته گذشته آقاي رئيس جمهور محترم به مناسبت سالگرد اعدام دکتر فاطمي طي پيامي خطاب به همسرش خانم سطوتي، ضمن تبريک شهادت وي نوشت:«سالروز شهادت دکتر سيدحسين فاطمي، فرصت تازه‌اي براي يادآوري حماسه دلير مردي است که جان خود را در راه آرمان‌هاي ملت مسلمان و انقلابي فدا کرد. شهيد فاطمي، امروز به‌عنوان نماد وطن دوستي و غيرتمندي در نزد ايراني‌ها شناخته مي‌شود و جوانان اين سرزمين ياد و نام مردي مبارز را در خاطر دارند که مردانه در برابر پلشتي طاغوتيان ايستاد. آن روز که دژخيم ستمشاهي با صحنه گرداني استعمار پير دکتر فاطمي را به جوخه اعدام سپرد، تصور مي‌کرد با از ميان برداشتن يک تهديد بالقوه، ماندگاري خود را تضمين کرده است، غافل از آن‌که شهادت فاطمي نيز عاملي براي بيداري نسل حق‌طلب ايران و خيزش آن‌ها عليه رژيم دست نشانده شاهنشاهي خواهد شد. ياد شهيد سيد حسين فاطمي و همه شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي را گرامي مي‌داريم و از خداوند متعال شادي روح اين به معراج رفتگان را خواستاريم.» درباره اين پيام و محتواي آن مطالبي است که براي تنوير افکار عمومي و توجه رئيس جمهور عزيز ضروري به نظر مي‌رسد.
1. در سال 87 براي اولين بار آقاي دکتر احمدي‌نژاد در ديداري که يکي از مشاورانشان زمينه آن را فراهم کرده بود با همسر فاطمي اظهار داشت: دكتر فاطمي در راه آرمان خود جوانمردانه ايستاد و مبارزه كرد. ايشان همچنين با يادآوري شكنجه‌ها و ظلم‌هايي كه در آن دوران به دكتر حسين فاطمي روا داشته شد خاطر نشان كرد؛ دكتر فاطمي پايبند منافع ملت و نه منافع شخصي بود و افتخار كشته شدن را بر ننگ وابستگي به بيگانگان ترجيح داد.(1) ولي پس از گذشت دو سال واژه «کشته شدن» به شهيد تبديل شد و فاطمي به مرحله‌اي دست يافت که شايستگي صدور پيام به مناسبت سالگرد به‌اصطلاح شهادتش نيز پيدا کند! و احتمالاً در سال‌هاي بعد ممکن است برخي مشاوراني که طرح مکتب ايران را به جاي مکتب اسلام مناسب‌تر مي‌دانند پيشنهاد برگزاري مراسم خاص نيز به مناسبت شهادتش مطرح کنند. در سال 87 مطلبي با موضوع «در حاشيه ديدار با همسر دکتر فاطمي» در پرتو‌ سخن به چاپ رسانديم و تا حدودي شخصيت وي را براي خوانندگان عزيز معرفي کرديم. به نظر مي‌رسد اکنون که واژه مقدس شهيد براي او به کار رفته است به معرفي بيش‌تر نيازمند باشد تا مردم ببينند واقعاً ايشان از چنين جايگاهي برخوردار است. البته اگر اين عنوان از سوي رؤساي جمهور قبل يا نخست وزير موقت يا فرد ديگري داده شده بود چندان حساسيتي نشان نمي‌داديم چنان‌که در دولت نهضت آزادي اين کار صورت گرفت و فاطمي را به‌عنوان شهيد تلقي و حتي پول‌هاي کلاني براي فرزندانش به خارج از کشور ارسال مي‌شد چندان حساسيتي نشان داده نشد. البته آن زمان آقاي کروبي به‌عنوان نماينده امام در بنياد شهيد در سخنراني قبل از خطبه‌هاي خودش، آن را افشا و به شدت از اين اقدام انتقاد کرد(2) از اين رو، بي ترديد اين‌گونه اقدامات را حاصل مشاوره‌هاي کساني مي‌دانيم که اين روزها تلاش مي‌کنند تفکر ملي‌گرايي و ايراني‌گرايي را در قالب مکتب ايران به جامعه عرضه کنند.
2. آقاي رئيس جمهور نوشته‌اند «شهادت فاطمي نيز عاملي براي بيداري نسل حق طلب ايران و خيزش آن‌ها عليه رژيم دست نشانده شاهنشاهي خواهد شد» در حالي که به گواه تاريخ مرگ فاطمي کوچک‌ترين تأثيري در بيداري نسل جوان در مبارزات حق طلبانه‌شان بر ضد رژيم شاهنشاهي نداشته است. آن‌چه ملت ايران را بيدار و بر ضد رژيم منحوس پهلوي بسيج کرد آموزه‌هاي ديني و انقلابي امام امت(ره) بود و انقلاب اسلامي از مدرسه فيضيه و مسجد شروع شد و جبهه ملي و نهضت آزادي جز ترمز هيچ نقش ديگري در اين نهضت ايفا نکردند. شايسته است آقاي رئيس جمهور به جاي پيام براي دکتر فاطمي در سالگرد شهادت نواب صفوي و فدائيان اسلام و آيت‌ا... کاشاني که نقش آفرينان اصلي نهضت ملي شدن صنعت نفت بودند بيانيه صادر کند و به جاي تجليل از خانم سطوتي از خانم نواب صفوي که صبورانه در برابر جنايات دژخيمان شاهنشاهي ايستاد و همواره در مسير حق و حقيقت قرار داشته و دارد و امروز نيز با همان شجاعت در برابر ظلم و ستم بيگانگان و انحرافات برخي افراد و گروه‌ها ايستاده است بيانيه‌اي صادر مي‌کردند. اميدواريم در 27 دي سال جاري شاهد صدور اين بيانيه باشيم.
3. به نظر مي‌رسد کسي که درصدد ترويج مکتب ايران و احياي ملي‌گرايي برآمده است مي‌داند که نمي‌توان از مصدق آغاز کرد؛ بهترين چهره براي اين هدف مي‌تواند امثال دکتر حسين فاطمي باشد.
4. درباره شخصيت فاطمي، تحليل‌ها و برداشت‌هاي متناقضي وجود دارد؛ از يك سو مصدق او را از پيشنهاد دهندگان ملي شدن صنعت نفت و شهيد راه وطن معرفي كرده(3) كه پس از كودتاي 28 مرداد توسط مأموران شاه دستگير و در چهارشنبه 19 آبان 1333 به اعدام محكوم و حكم اجرا گرديده است(4) و از سوي ديگر پيش از آن، عبدالحسين واحدي (از اعضاي فدائيان اسلا‌م)، دكتر فاطمي را بزرگ‌ترين مانع اجراي احكام الهي تشخيص داده و به عبد‌خدايي گفته بود «ابتدا بايد او را از ميان برداريم تا بتوانيم مصدق را وادار به تسليم در برابر نظارت اسلامي خود كنيم.»(5) در همين راستا فاطمي توسط عبدخدايي مورد حمله قرار گرفت و از ناحيه شكم مجروح شد.
البته يك سال و اندي پس از آن حادثه با نامه‌اي كه ميان وي و شهيد نواب صفوي رد و بدل شد به نظر مي‌رسد روابط جمعيت فدائيان با وي تا حدودي حسنه شده بود(6). به هر حال موقعيت دكتر فاطمي در حكومت مصدق يك موقعيت متناقضي است و تاريخ درباره او چندان شفاف نيست.
5. چنان‌كه اشاره شد، شخصيت دكتر فاطمي مبهم و غير شفاف است؛ ولي مي‌توان با نگاه به برخي مواضع سياسي وي كه در تاريخ به صورت شفاف آمده فهميد که او شخصيتي نيست که ارزش الگو شدن براي نسل جوان امروز ما باشد:
«دكتر فاطمي مورد اعتمادترين يار دكتر مصدق بود... مصدق به خاطر علاقه زيادي كه به دكتر فاطمي داشت او را پسر سوم خود مي‌دانست»(7) «دكتر فاطمي موتور لوكوموتيوي بود كه مصدق نحيف و پير را در صدر نشانده بود و پيش مي‌رفت»(8) «پيشنهاد تشكيل جبهه ملي از سوي دكتر فاطمي در احمدآباد به مصدق داده شد.»(9) آخرين جمله دكتر فاطمي به هنگام اعدام «زنده باد دكتر مصدق، پاينده باد ايران» بود. (10)
پس از ترور دكتر فاطمي توسط فدائيان اسلام، زماني كه وي را به بيمارستان مي‌بردند در بين راه گفت: «ديديد بالاخره انگليسي‌ها مرا كشتند»(11) فرداي آن روز 24 بهمن، كه دكتر فاطمي تا اندازه‌اي بهبود يافته بود به دوستانش كه به عيادتش آمده بودند گفت: «انگليسي‌ها در تيراندازي ناشي هستند، مي‌بينيد كه تيرشان كارگر نيفتاد»(12) همچنين در سرمقاله روزنامه باختر نيز نوشت: خداي بزرگ نخواست گلوله‌اي را كه از طرف يك تروريست دست پرورده اينتلجنت سرويس به طرف من رها شد كارگر افتد.... ديگر قوه تبليغ اينتلجنت سرويس به صفر رسيده است و ناچار است تروريست‌هاي بي‌وجدان كه شرف و مردانگي خود را در اختيار ليره‌هاي انگليسي مي‌گذارند استخدام نمايد(13) دكتر فاطمي در خاطراتش مي‌نويسد: «مصدق غالباً از مداخلات آقاي [آيت‌ا... كاشاني] و اطرافيانش گله داشت و دو سه مرتبه هم كار به جاهاي باريك كشيد. آيت‌ا... كاشاني هم در ابتداي نهضت ملي، خدمات پر ارزشي به پيشرفت نهضت كرد. اين اواخر بيش‌تر از حد، غرور و نخوت پيدا كرده بود به طوري كه مكرراً مي‌گفت اگر من 136 وكيل ايران را انتخاب كنم مردم به آن‌ها كه من مي‌گويم رأي خواهند داد... نظر ما اين بود كه كاشاني را از اين‌گونه مداخلات بر كنار نگه داريم.(14) يكي از اقدامات دولتي كه دكتر فاطمي مغز متفكر و موتور لوكوموتيو آن بود، زنداني كردن شهيد نواب صفوي به مدت 22 ماه بود؛ اكنون پرسش‌هايي كه با توجه به اين مواضع و گفتارها، درباره شخصيت فاطمي به ذهن خطور مي‌كند اين است:
دكتر فاطمي كه به اعتراف مورخان ملي‌گرا، مورد اعتماد‌ترين يار دكتر مصدق، «پسر سوم مصدق» و «موتور لوكوموتيو او» بوده و هنگام مرگ جمله «زنده باد مصدق» به‌عنوان آخرين كلا‌م بر لبانش نقش بسته بود، چرا در برابر دستگيري و زنداني شدن شهيد نواب صفوي به مدت 22 ماه سكوت اختيار كرد و آيا اين موتور لوكوموتيو در دستگيري ايشان هيچ نقشي نداشته است؟!
به نظر مي‌رسد دليل سكوت يا همكاري وي با مصدق اين بود كه وي فدائيان اسلام را از عوامل اينتلجنت سرويس انگليس مي‌دانست؛ موضوعي كه پس از ترور وي چند بار بر زبانش جاري شد!! شهيد عبد‌الحسين واحدي در برابر اين‌گونه اتهامات به فدائيان اسلا‌م اظهار داشت: «كسي كه فاقد همه چيز‌، خانه، جا و مكان بوده و حتي تاكسي كه بخواهد سوار شود بايد ديگران پول او را بدهند، چگونه انگليسي است؟!»(15) شهيد نواب صفوي طي نامه‌اي به جمعيت فدائيان اسلام علت زنداني شدن خود را تأكيد بر ضرورت اجراي احكام الهي دانسته و نوشته است: «در ملاقات با نمايندگان اقليت، تقاضا كردم دولت را وادار كنند مقررات دين حنيف اسلام را اجرا كنند. چون نمايندگان مزبور با من مخالفت كردند، آن‌ها را به محاكمه دعوت كردم‌، روي اين اصل، حكم زنداني شدنم را صادر كردند.‌اي دليران! شما مبارزه كنيد، سعي كنيد منظور جمعيت تأمين گردد. مهم نيست براي آزادي من كوشش كنيد‌، شما بايد به اين اقليت پست و ناقابل نشان دهيد كه اين جمعيت زنده است و تا آخرين قطره خون خود براي ترقي و تعالي اسلام مبارزه خواهد كرد.
از زندان و چوبه‌دار نترسيد. بكشيد و كشته شويد. آن‌هايي كه در تبعيد بودند ما جانبازي كرديم تا آن‌ها به وطن خود بازگشتند و دستور بازداشت ما را صادر كردند.»(16) و چقدر شرم‌آور است كه در دولت مصدق و فاطمي، مجاهد بزرگ نواب صفوي به جرم مبارزه با مي‌گساري و مشروب‌فروشي و تأكيد بر اجراي احكام اسلا‌م به دو سال زندان محكوم شود و حكم با سكوت و حمايت مصدق و فاطمي اجرا گردد! آيا مي‌توان واژه مقدس شهيد را بر چنين افرادي اطلاق کرد؟! و بالاخره در قضاوت تاريخ در اين اختلاف ميان فدائيان اسلام و دکتر فاطمي حق با کدام است؟ اگر بر نام فاطمي عنوان شهيد اطلاق کنيم بر فدائيان اسلام چه عنواني اطلاق خواهيم کرد؟
آري! اين مجاهدان مظلوم در 27/10/1334 با سكوت مرگ‌بار جبهه ملي در حالي كه فرياد تكبير و شهادتين آخرين جملا‌ت آن‌ها را تشكيل مي‌داد، به دست رژيم ديكتاتوري پهلوي به شهادت رسيدند. در شب واقعه پيوسته قرآن مي‌خواندند و مناجات مي‌كردند، نواب صفوي آيه «ولا‌ تحسبن الذين قتلوا في‌سبيل ا... امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» را مكرر تلا‌وت مي‌كرد و چون مصادف با شب شهادت حضرت زهرا(س) بود، مي‌گفت خليلم، محمدم، مظفرم تعجيل كنيد، جده‌ام فاطمه زهرا منتظر ما است.(17) و چقدر تفاوت است ميان كسي كه در آخرين لحظات عمرش جمله زنده ‌باد مصدق را تكرار مي‌كند با كساني كه غريو‌ ا... اكبرشان، صداي گلوله‌هاي دشمن را خفه مي‌سازد!
6. فاطمي كه لوكوموتيو دولت مصدق بوده تا چه اندازه گرايش‌هاي ديني داشته است؟ در كتاب‌هايي كه درباره انديشه‌ها، فعاليت‌ها و خاطرات وي نوشته شده چيزي در اين‌باره به چشم نمي‌خورد. مطالب فوق و اظهاراتش درباره مرحوم آيت‌ا... كاشاني كه قبلا‌ً اشاره شد نشان‌گر آن است كه نسبت به مذهب و روحانيت روي خوشي نشان نمي‌داده است! و حتي اظهار داشته بود كه در مشروطه بايد كار روحانيت را تمام مي‌كردند! حضرت امام(ره) درباره جبهه ملي و مصدقي كه قبله آمال فاطمي بود مي‌فرمايند: «جبهه ملي يك گروهي كه با اسلا‌م و روحانيت سرسخت مخالف بودند. از اولش هم مخالف بودند. اولش هم وقتي كه مرحوم كاشاني ديد كه اين‌ها خلا‌ف دارند مي‌كنند صحبت كرد، اين‌ها كاري كردند، يك سگي را نزديك مجلس عينك به آن زدند اسمش را آيت‌ا... گذاشتند اين در زمان آن [مصدق] بود كه اين‌ها (ملي‌گرايان) فخر مي‌كنند به وجود او؛ او [مصدق] مسلم هم نبود. من در آن روز در منزل يكي از علماي تهران بودم كه اين خبر را شنيدم كه يك سگي را عينك زده‌اند و به اسم آيت‌ا... در خيابان‌ها مي‌گردانند. من به آن آقا عرض كردم كه اين ديگر مخالفت با شخص نيست، اين سيلي خواهد خورد و طولي نكشيد كه سيلي را خورد و اگر مانده بود سيلي بر اسلا‌م مي‌زد.»(18)
مرحوم فلسفي در كتاب خاطراتش درباره ملا‌قات با دكتر مصدق و رساندن پيام مرحوم آيت‌ا... بروجردي به وي و كمك خواستن از رئيس دولت براي جلوگيري از ظلم بهائيان به مسلمانان مي‌گويد: مصدق بعد از تمام شدن صحبت من به‌گونه‌اي تمسخرآميز قاه‌قاه و با صداي بلند خنديد و گفت: آقاي فلسفي! از نظر من مسلمان و بهايي فرق ندارند همه از يك ملت و ايراني هستند.(خاطرات و مبارزات فلسفي، ص132و133)
7. البته بعضي در ملي بودن مصدق و فاطمي و ياران‌شان نيز ترديد كرده، معتقدند گرچه يك چهره ضدانگليسي بوده ولي هدفش از ملي كردن نفت واگذاري نفت به امريكايي‌ها بوده است و شايد بتوان نامه مرحوم آيت‌ا... كاشاني به مصدق در روز 27 مرداد و هشدار به وقوع كودتا و بي‌اعتنايي وي به آن هشدارها را با همين ملا‌ك تحليل كرد. نامه آيت‌ا... كاشاني به مصدق و پاسخ وي به شرح زير است:
حضرت نخست وزير معظم جناب آقاي دكتر مصدق دام اقباله
عرض مي‌شود گرچه امكاني براي عرايضم نمانده ولي صلا‌ح دين و ملت براي اين خادم اسلا‌م بالا‌تر از احساسات شخصي است و علي‌رغم غرض‌ورزي‌ها و بوق و كرناي تبليغات، شما بهتر از هركس مي‌دانيد كه هم و غم در نگهداري دولت جنابعالي است كه خودتان به بقاي آن مايل نيستيد! از تجربيات روي كار آمدن قوام و لجبازي اخير بر من مسلم است مي‌خواهيد مانند سي‌ام تير كذايي، يك‌بار ديگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه برويد. حرف اين‌جانب را در خصوص اصرارم در عدم اجراي رفراندوم نشنيديد و مرا لكه حيض كرديد. خانه‌ام را سنگ‌باران و ياران و فرزندانم را زنداني فرموديد. مجلس را كه ترس داشتيد شما را ببرد، بستيد. حالا‌ نه مجلس هست و نه تكيه‌گاهي براي اين ملت گذاشته‌ايد. زاهدي را كه من با زحمت در مجلس تحت‌نظر و قابل كنترل نگه‌داشته بودم، با لطايف‌الحيل خارج ساختيد و حالا‌ همين‌طور كه واضح بود درصدد به اصطلا‌ح كودتا است. اگر نقشه شما نيست كه مانند سي‌ام تير عقب‌نشيني كنيد و به ظاهر قهرمان بمانيد و اگر حدس و نظر من صحيح نيست كه همان‌طور در آخرين ملا‌قاتم در دزاشيب به شما گفتم و به هندرسن هم گوشزد كردم كه امريكا ما را در گرفتن نفت از انگليسي‌ها كمك كرد و حالا‌ به دست جنابعالي به صورت ملي و دنياپسندي مي‌خواهد اين ثروت را به چنگ آورد. و اگر واقعاً با ديپلماسي فعال نمي‌خواهيد كنار برويد اين نامه من سندي در تاريخ ملت ايران خواهد بود كه من شما را با وجود همه بدي‌هاي خصوصي‌تان نسبت به خودم از وقوع حتمي يك كودتا به وسيلهِ زاهدي كه مطابق با نقشه خود شما است آگاه كردم كه فردا جاي هيچ‌گونه عذر موجهي نباشد.»
ولي مصدق در پاسخ چنين نوشت: «اينجناب مستظهر به پشتيباني ملت ايران هستم والسلا‌م.»(24) سرانجام در 28 مرداد كودتا انجام گرفت و امريكايي‌ها محمدرضا شاه را كه مطيع محض آن‌ها بود بر كشور حاكم ساختند و همه دستاورد ملت ايران، آيت‌ا... كاشاني و فدائيان اسلا‌م به باد فنا رفت. با اين وجود چه انگيزه‌اي وجود دارد که ما در چنين شرايطي که صدها چهره مثبت و روشن براي معرفي کردن به‌عنوان الگو به نسل جوان داريم چنين فردي با اين سوابق به نسل جوان امروز معرفي کنيم؟!
پي‌نوشت‌ها
1. پايگاه اطلاع رساني رياست جمهوري، 19/1/1387
2. افشاگري کروبي عليه نهضت آزادي، انتشارات بنياد شهيد سخنراني قبل از خطبه نماز جمعه تهران ، 1361
3. كارگزاران، 20/1/87
4. عبد‌الرضا هوشنگ مهدوي،سرنوشت ياران دكتر مصدق
5. يك روز پس از قتل رزم‌آرا، عبدالحسين واحدي به نمايندگي از طرف فدائيان اسلام به منزل آيت‌‌ا... كاشاني رفت تا با وي درباره نحوه استفاده از فرصتي كه در فقدان رزم‌آرا براي ملت ايران فراهم شده بود مذاكره كند. مرحوم كاشاني باقر كاظمي را براي احراز پست نخست‌ وزيري معرفي كرد كه واحدي گفت: اگر قرار است يكي از افراد جبهه ملي باشد دكتر مصدق اولي است. جمعيت فدائيان اسلام ص225
6. داوود اميني، جمعيت فدائيان اسلام و نقش آن در تحولات سياسي-اجتماعي ايران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص222
7. همان
8. سرنوشت ياران دكتر مصدق، ص175
9. همان، ص182
10. جمعيت فدائيان اسلام، ص273
11. همان، ص277
12. خاطرات و مبارزات دكتر حسين فاطمي، ‌ص188و189
13. سايت باختر
14. پيشين، ص16
15. سرنوشت ياران دكتر مصدق، ص183
16. خاطرات و مبارزات دكتر فاطمي، ص181
17. همان، ص182
18. همان، ص183و184
19. همان، ص66و67
20. جمعيت فدائيان اسلا‌م، ص293
21. همان، ص246
22. همان، ص326
23. صحيفه امام، ج12، ص456
24. چهره حقيقي مصدق‌ السلطنه، ص219و220

 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی