خبر پایان دنیا دیر به صدا و سیما رسید؟!
گویا این سخن منسوب به آنتوان چخوف است که میگوید «از میان کسانی که برای دعای باران به بالای تپهها میروند، تنها آنهایی که با خود چتر به همراه میبرند به کار خود ایمان دارند».
شاید این که برخی از شبکههای تلویزیونی دربارهی بحث اخیر پایان یافتن دنیا در روز جمعه (اول دی ماه)، پس از محقق نشدن این وعدهی اعتقادی، به پخش برنامههایی در نقد آن پرداختند، این پرسش را به ذهن متبادر سازد که آیا دستاندرکاران این شبکهها منتظر بودند تا ببینند سرنوشت این وعده چه خواهد شد و بعد در صورت محقق نشدنش به آن بپردازند؟!
یک کارشناس رسانه و مدرس دانشگاه معتقد است، «رسانه ملی در برخی حوادث، از مخاطبان و اتفاقاتی که رخ میدهد، عقب است و در برخی موارد نیز به قدری روی یک موضوع مانور میدهد که مخاطب را خسته میکند؛ به عبارتی، تلویزیون در برخورد با حوادث و مناسبتها یا از این طرف بام یا از آن طرف بام میافتد.»
این کارشناس از همین رو از رسانه ملی خواست در استراتژی رسانهیی خود تجدید نظر و به ذائقهی مخاطب بیشتر توجه کند. او کمیت برنامههای تلویزیونی را هم نقد کرد و گفت: تلویزیون باید به کیفیت برنامههایی که تولید میکند توجه کند و در مواقعی که انتقاداتی علیه آنها مطرح است به آگاهیبخشی بپردازد و به مخاطبانش توضیح دهد.
*** رسانه ملی یا از اینور بام یا از آنور بام میافتد
سعید خال در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، تصریح کرد: رسانه ملی در خیلی از مسائل یا از اینور بام یا از آنور بام میافتد؛ علتش هم به چند دسته برمیگردد. اول این که از قبل برنامهای مدون و استراتژی تعیین شدهای برای برنامهسازی ندارد و خیلی از برنامهها خارج از روالی که گذاشتهاند به تصویب و اجرا میرسد. دوم، مساله شناخت ذائقه مخاطب است که بسیار اهمیت دارد. در حال حاضر یک برنامه به نام «رادیو هفت» وجود دارد که ذائقه مخاطب را شناخته و با استقبال هم مواجه شده است. به طوری که میتوان گفت «رادیو هفت» یک طرف و کل شبکه آموزش یک طرف دیگر است. خیلی از موفقیت «رادیو هفت» هم به خلاقیتهای فردی و ارتباط نوستالژیک با مردم است.
این مدرس دانشگاه سپس به شایعه پایان دنیا در روز جمعه گذشته اشاره کرد و گفت: در قضیه پایان جهان هم هرچند در برنامهای آقای قرائتی آمده بود و صبحت میکرد، یا برنامههای دیگری هم داشتیم اما لزوم پخش برنامههای بیشتر حس میشد؛ چراکه فرهنگ دینی ما بسیار غنی و برگرفته از کتاب انسان ساز قرآن است؛ میتواستند در این زمینه میزگردهای بیشتری بگذارند ولی به نظر میرسد محتاطکارانه عمل کردند. این امر هم به دلیل فشارهای خارجی بر صدا و سیما است و احتیاطهایی که برای وارد نشدن به چالش یا مسالههای پرسر و صدا به خرج میدهند. رسانه ملی باید راه افراط و تفریط را در پیش نگیرد ولی میبینیم در بسیاری از مسائل عقب میافتد که نمونه اخیر آن هم همین مساله پایان دنیا بود. هر چند شاید از نظر رسانه ملی مهم نبود ولی مساله این است که آگاهیبخشی بسیار مهم است. به علاوه ما در این زمینه منابع خوبی داریم. بحث خالق و گرداننده جهان میتوانست خیلی مفید باشد. شاید این بحثها میتوانست برای عدهای از مخاطبان که سطح فکری کمتری دارند خیلی مفید باشد.
او با تاکید بر این که رسانه ملی باید در همه موارد از به خدمت گرفتن افراد تا بحث آموزش برنامهسازان حرفهیی و به خصوص برنامهسازی مناسبتها تجدید نظر کند، گفت: البته شاید یکی از دلایل محتاط بودنش این است که نمیخواهد موارد مسائل حاشیهیی شود؛ مثلا اگر از سریالی که با وقت و هزینه زیاد طی چند سال ساخته شده، انتقاد میشود بهترین کار پاسخگویی و آگاهی بخشی است؛ عدم اطلاعرسانی نتیجه خوبی در بر نخواهد داشت. در موردی که یک سریال مورد انتقاد قرار میگیرد بهتر است صدا و سیما در برنامههایی به این مساله بپردازد و به انتقادات جواب دهد.
سعید خال ادامه داد: هرچند بارقههای امیدی هم هست مثلا در یک مدت باب مناظرههایی باز شده بود ولی این مساله فصلی است. اما واقعیت این است که رسانه ملی باید با آگاهی بخشی به موقع و صحیح به مخاطبان اعتماد دهد که متاسفانه این اعتماد وجود ندارد. بعضی از اوقات هم میبینیم که رسانههای بیگانه مطالب زیادی علیه ما پخش میکنند که وقتی دقت میکنیم و میبینیم آنها نیرویی در داخل کشور ندارند میفهمیم همه آنها را از خود برنامههای صدا و سیما میگیرند و پخش میکنند.
این کارشناس رسانه خاطرنشان کرد: رسانه باید تجدیدنظری در استراتژی خودش داشته باشد. باید هم در اطلاعرسانی و هم در برنامهسازی به ویژه در مناسبتهای شاد استراتژی تازهای داشته باشد. علتش هم این است که گاهی به این نتیجه میرسند که روی موضوعی کار نکنند و گاهی یک موضوع به قدری تکرار میشود که مخاطب خسته میشود. صدا و سیما باید مخاطب تشنه را به موقع سیراب کند. مردم ما هم مردم آگاه و اندیشمندی هستند و رسانه را خوب میشناسند. به اعتقاد من بهترین منتقدین برنامههای صدا و سیما منتقدان حرفهیی نیستند بلکه همین مردم هستند که قادرند برنامههای فاخر را از غیر فاخر را تشخیص دهند؛ مثلا همین برنامه «رادیو هفت» حتی در مواجه با شبکههای بیگانه هم برنده بود و مردم در رقابت مساوی آن را انتخاب میکنند. اما یک برنامه باید جذابیتهایی هم داشته باشد مخاطب را به خود جذب کند.
*** «دیدنیها» و «ورزش و مردم» که در ذهن مردم باقی میماند
او سپس به بحث کیفیت برنامهها نسبت به کمیت آنها پرداخت و گفت: ما میگوییم سکانداران رسانه باید به جای اینکه به کمیت بپردازند و تعداد شبکهها را زیاد کنند، کیفیت را بالا ببرند. در گذشته برنامههای داشتیم که ماندگار میشد مثل «دیدنیها» و «ورزش و مردم» که در ذهن مردم باقی میماند. اما حالا میبینیم که توجه به کمیت زیاد شده است مثلا در یک پنجشنبه، جمعه 30 فیلم سینمایی پخش میشود. در حالی که باید به کیفیت بپردازند تا کمیت.
سعید خال در پایان تاکید کرد: مشکل ما تعداد نیست بکله کیفیت است در یک مناسبت تولید خیلی زیاد است اما در یک مناسبت دیگر اصلا تولیدی نمیبینیم در صورتی که باید توازن برقرار باشد. بچههای صدا و سیما هم بچههای خوبی هستند که باید از آنها استفاده شود. اما میبینیم که سریالهای خارجی شبکههای بیگانه با تحریف تاریخ حتی صدای دولتمردان خودش را هم درآورده است با مخاطب مواجه میشود. در صورتی که اگر ما برنامه خوب داشته باشیم مطمئنا مردم به آنها جذب میشوند.
انتهای پیام
ارسال کردن دیدگاه جدید