يك كارشناس رسانه: حوزه بايد خود را براي اهالي رسانه اثبات كند

تبيين: مدیر گروه مطالعات اجتماعی فرهنگی مرکز پژوهش کاربردی اجتماعی اقتصادی قدر خاطر نشان كرد: يكي از مشكلات موجود در حال حاضر اين است كه اصحاب سينما و متنفذين در رسانه گمان مي كنند كه كارشناسان حوزوي هنوز نمي توانند از عهده بحث هاي تخصصي رسانه بر بيايند، لذا حوزه بايد خود را براي اهالي سينما و رسانه اثبات كند.
حجت الاسلام والمسلمين حسن يوسف زاده در گفتگو با خبرنگار تبيين با اشاره به جايگاه و نقش و كاركرد سينما در انقلاب اسلامي اظهار داشت: انتظاراتي كه از رسانه سینما به عنوان يك رسانه تأثيرگذار در جامعه وجود دارد، در جوامع مختلف، متفاوت است و لذا بايد اين نكته را روشن كرد كه نظام اسلامي كه قرار است از اين رسانه استفاده كند، دارای چه اهدافی بوده و قصد رسیدن به چه نتایجی را دارد.
وی با اشاره به اینكه جهت گیری نظام طبق فرمایش مقام معظم رهبری مشخص است اظهار داشت: نظام اسلامی طبق فرمایش رهبری برای پیمودن مراحل پنجگانه از انقلاب اسلامي تا امت اسلامی جهت خود قرار داده است.
مهمترين وظيفه سينماي ديني
این کارشناس حوزه رسانه با بیان اینکه سینما با توجه به نقش فراملی خود، در رسیدن انقلاب اسلامی به هدف مورد نظر، می تواند بسیار تأثیرگذار باشد، ادامه داد: به نظر می رسد مهمترین وظیفه برای سینما در حال حاضر، فرهنگ سازی برای سبک زندگی اسلامی باشد و به عبارت دیگر سینما ابزار تبدیل دین به زندگی از طریق فرهنگ سازی است.
وی نشان دادن تمایز سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غیر اسلامی را از مهمترین وظایف سینما دانسته و خاطر نشان کرد: تمایز سبک زندگی اسلامی و غیر اسلامی باید ازسينمايي كه در متن نظام اسلامي توليد شده با سينمايي كه در متن نظام سكولار توليد شده، كاملا واضح باشد.
یوسف زاده معتقد است: سینمای جمهوری اسلامی در بحث سبک زندگی می تواند مسائل مربوط به جامعه اسلامی را به درستی انعکاس دهد و حتی با رویکرد نقد نسبت به رفتارهای موجود در جامعه، رسالت خود را در این زمینه انجام دهد.
مدیر گروه مطالعات اجتماعی فرهنگی مرکز پژوهش کاربردی اجتماعی اقتصادی قدر با تأكيد بر اينكه اگر بخواهیم سبک زندگی اسلامی را حتی به صورت فراملی مطرح کنیم، نیازمند سینما هستیم ،اظهار داشت: یکی از مشکلات پیش رو این است که تلقی واحدی از رسانه مطلوب و به تبع آن سینمای مطلوب در نظام اسلامی وجود ندارد. می توان گفت به تعداد کسانی که در این حوزه اظهار نظر کردهاند، اختلاف نظر در تعریف سینمای مطلوب وجود دارد.
وی افزود: متأسفانه در این بحث به شدت تشتت آراء وجود دارد، لذا برخی فیلم های معناگرا و دینی مانند فیلم هایی که امثال آقای مجیدی ساخته اند را فیلم های مطلوب دانسته و برخی دقیقا نظری برعکس دارند و حتی فیلم حضرت یوسف را که بر گرفته از یک قصه قرآنی است، دینی نمی دانند. لذا اظهار نظر در این زمینه تا زمانی که تلقی واحدی از سینما و رسانه مطلوب وجود نداشته باشد، کار بسیار دشواری است.
به همین دلیل امروز اگر بنده چند فیلم سینمائی و سریال را به عنوان سریال و فیلم مطلوب و دینی نام ببرم، قطعا نظری شخصی تلقی خواهد شد، چرا که همانگونه که اشاره شده هیچ تلقی مشترکی از سینما و فیلم دینی و مطلوب وجود ندارد.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی تولید شده در طراز انتظارات جمهوری اسلامی قرار دارند یا خیر؟ اظهار داشت: به نظر بنده مي شود نمونه ای از آنها را در تلویزیون و سینما دید، اما متاسفانه تعداد آنها بسیار اندک است. البته در سريال هاي تلويزيوني وضع نسبتا بهتر است اما در عین حال متأسفانه در برخی از سریالهایی كه در حال حاضر از تلويزيون پخش مي شود سياه نمايي از جامعه ایران به شدت بالاست.
حجت الاسلام یوسف زاده به طور مشخص با اشاره به سریال «زمانه» اظهار داشت: در این سریال به نوعي سیاه نمایی از جامعه مردان و خانواده های ایرانی موج می زند. هیچ مردی به طور منطقی عمل نمی کند و هیچ خانواده سالمی مشاهده نمی شود. زنان این سریال نیز یا مطلقه یا بیوه و یا دختران سن گذشته در انتظار ازدواج هستند که مصاحبه مستقلی می طلبد. اما به صورت خلاصه شما در این سریال كاراكتر مثبت تاثیرگذار نمي بينيد.
وی ادامه داد: در فیلم ها و سریال ها نمی توان يك خانواده مطلوب را مشاهده کرد و تكرار آنها در يك سريال و تأكيد آن با هم افزايي ديگر سريال ها، سبب می شود که اگر كسي بخواهد جامعه ايران را در حال حاضر با توجه به این فیلم ها ارزيابي كند، گمان مي کند كه ايران دچار يك بدبختي و آشفتگي مفرطي شده است.
این کارشناس رسانه اظهار داشت: هرچند این ارزیابی ها نیز به خاطر همان عدم شفافیت و وضوح در تلقی از فیلم و سینمای مطلوب، یک نظر شخصی خواهد بود.
چه بايد كرد؟
وی ادامه داد: باید سينماي مطلوب و شاخص هاي آن و حتي نماگرهاي مربوط به هر شاخص ارائه شود و انتظارات از جامعه فرهنگي و اصحاب رسانه مطرح شود تا بتوانیم بر اساس این معیارها و شاخص ها به داوری و ارزیابی و نقد بپردازیم.
دکتر یوسف زاده خاطر نشان کرد: البته اين مسأله كه سينماي ما به كدام سمت مي رود و چگونه باید باشد به دغدغه اي بين صاحب نظران تبديل شده كه امري مطلوب باشد، هر چند نباید توقع داشت اثر آن، الآن ظاهر شود.
وي همچنين اظهار داشت: البته يكي از مشكلاتي كه داريم اين است كه افرادي در خصوص سينما اظهار نظر كرده اند، ولي راجع به سریال های صدا و سيما ، نظري نداده اند، چرا كه معتقدند كه صدا و سيما قواعد خاص خود را دارد و آزادی عمل در آن به اندازه سینما نیست و لذا داوری در مورد آثار آن الزامات خاص خود را دارد. از سوي ديگر برخي از آثاري كه نوشته شده مربوط به توليدات تلويزيوني است و آنها هم سينما را مدنظر قرار نداده اند، لذا در بين صاحب نظران نگاهي جامع به رسانه تصويري كه شامل سينما و تلويزيون شود، كمتر به چشم مي خورد.
دكتريوسف زاده در خصوص رسيدن به تلقي واحد از سينماي مطلوب با جمع كردن صاحب نظران ادامه داد: به نظر من متولي اصلي سینما، وزارت ارشاد است و بايد مطالعات نظری و اسلامی در باب سینمای مطلوب را افزایش و از آثار مرتبط حمایت کند.
وي با انتقاد از عدم ورود كارشناسان حوزوي به اين بحث ها اظهار داشت: نوع نگاه ديني بر هر دو حوزه سينما و تلويزيون را اصحاب فرهنگ و به ويژه حوزه هاي علميه بايد تبيين كنند، چرا كه تنها كارشناسان مذهبي هستند كه مي توانند از عهده اين بحث بر آيند و مشخص كنند فيلم و سريال مطلوب به معنای دینی آن كدام است و از طرف ديگر نظر يك حوزوي كارشناس بهعنوان يك كارشناس مذهبي قابل اعتمادتر است.
اين كارشناس مسائل رسانه عنوان داشت: يكي از مشكلاتي كه الآن وجود دارد اين است كه اصحاب سينما و متنفذين در رسانه گمان مي كنند كه كارشناسان حوزوي هنوز نمي توانند از عهده بحث هاي تخصصي رسانه برآيند و در چنين شرايطي اگر حوزويان به اين بحث ورود كنند، تصور مي شود كه در حوزه غير تخصصي شان وارد شده اند، لذا بايد حوزه خود را براي اهالي سينما و رسانه اثبات كند.
انتهاي پيام/




























ارسال کردن دیدگاه جدید