نقد سریال زمانه
رسانههاي تصويري، يکي از عوامل موثر در جامعه پذير کردن افراد جامعه اند که کارکرد انتقال فرهنگ را به عنوان بخشي از کارکردهاي متعدد خود به همراه دارند. بديهي است رسانههاي گروهي در هر جامعه متأثر از فرهنگ همان جامعهاند. اما روند بازتوليد فرهنگي، قادر به گزينش نيز هستند. گزينش اين که چه عناصري از فرهنگ را به چه نحو انتقال دهند.
از جمله وظايف رسانه ملي در بعد از انقلاب اسلامي، کمک به تقويت بنيانهاي اعتقادي و افزايش باور و ايمان در ميان افراد جامعه بوده است. اشاره تاريخي و راهگشاي حضرت امام خميني(ره) به قرارگرفتن صدا و سيما در جايگاه دانشگاه نيز ناظر بر همين رسالت است.
با توجه به توان تلويزيون به جذب حداکثري مخاطب به گونهاي که بيش از 90 درصد مردم از اين رسانه استفاده ميکنند و رشد روز افزون اين رسانهها که به توليد و پخش اطلاعات ميپردازند و از جهات مختلف بر افکار و رفتار ما تاثير ميگذارند نشان ميدهد که ما بايد از ظرفيتهاي اين رسانه به نحومطلوب استفاده کنيم.
یکی از استراتژیهای رسانه ملی ، تولید برنامه و سریالهایی برای تحکیم جایگاه زن و مقام خانواده در فرهنگ اسلامی - ایرانی و الگوسازی صحیح و مؤثر است. (افق رسانه، 1385، ص29-35) اما متأسفانه رسانه ملی به این امر توجه ندارد. در سالهای اخیر سریالهای زیادی ساخته شده است ولی در اکثر سریالها خانوادهای که مطلوب و آرمانی باشد مشاهده نمیشود.
با توجه به اسلامي بودن حکومت ايران انتظار ميرود رسانهها به خصوص رسانه ملی، فرهنگ مذهبي جامعه ايران را در تمامي ابعاد مد نظر داشته باشد و به دليل اين که نهاد خانواده از مهمترين نهادها میباشد بايد خانوادهای را منعکس کند که منطبق با فرهنگ اسلامي – ايراني باشد.
وقتي سينماي ايران به خوبي شخصيت مرد و زن را به تصوير نکشد و الگوهاي غير اسلامي - ايراني را از شخصيت مرد و زن نشان دهد موجب اثرات منفي در خانواده و به مرور زمان اضمحلال خانواده و فراموشي فرهنگ خودي میشود.
در این نوشتار تلاش می شود که در حد اجمال به بررسی سریال زمانه که اخیراً از شبکه 3 سیما پخش میشد پرداخته شود.
خانوادههایی که در این سریال بازنمایی شده است از جمله موارد مهمی است که میتوان مورد بررسی قرار داد. متأسفانه همه خانوادههایی که در این فیلم وجود داشت یک رکن را نداشتند که به ترتیب به بررسی همه خانواده و همچنین شخصیتها و نقشهای موجود در هر خانواده خواهیم پرداخت.
خانواده فروزانفر(خانواده بهزاد)
مهمترین نقص این خانواده نبود پدر بود. قطعاّ پدر یکی از ارکان اصلی خانواده میباشد. شاید بسیاری از مشکلاتی که در این خانواده وجود داشت نیز از نبود وجود پدری بود که بتواند مشکلات و بحرانهای خانوادگی را حل و فصل کند. خب شاید بگوییم برای این که قصه خوب پیش رود نبود پدر در این خانواده لازم بود ولی منصفانه این بود که حداقل یک خانواده خوب و الگو در این فیلم نشان داده میشد.
پسر این خانواده(بهزاد) هم که نقش اصلی فیلم را بر عهده داشت نه تنها جای خالی پدر را پر نکرده بود بلکه چالشها و مشکلات فراوانی را برای خانواده خود ایجاد میکرد. بهزاد در ابتداء فیلم فردی مهربان و خوش اخلاق نشان داده شد فردی که به خاطر رسیدن به حقیقت از هیچ تلاشی فروگذار نیست و بیش از ده بار تکرار میکند که « من به دنبال حقیقت هستم ». به خاطر رعایت اصول اخلاقی تا حد ورشکست شدن میرود و باز به خاطر همین اصول از مدیرعاملی کناره میگیرد. و به قول خودش « من برای اجرای عدالت خیلیها رو دارم قربانی میکنم.
برای حقیقت از همه چیزم گذشتم » اگر چه در همان ابتداء هم تناقضاتی در این شخصیت مشاهده میشد ولی متأسفانه هر چه فیلم جلوتر میرود شخصیت بهزاد خرابتر میشود. او با این که به قول خودش خیانت ارغوان به نیکخواه را میبیند ولی حاضر میشود با او ازدواج کند. ولی حاضر نیست به خاطر دروغی که ارغوان گفته است او را ببخشد و به زندگی خود ادامه دهد.
پول، او را وسوسه میکند و با بهار ازدواج میکند. در انتهای فیلم هم که به خاطر پول کلاه برداری میکند. رشوه میدهد. دیگر از عدالت و حقیقتی که خود میگفت خبری نبود. از ابتداء تا انتهای فیلم بارها و بارها دروغ میگوید. شخص بعدی این خانواده مادر بهزاد است.
مادری که به قول خودش نه خونه پدر آزادی داشته است نه خانه شوهرش. مادری که فقط اشک و گریه بلد است نه کمک و یاری. از کارهای پسر خود بی اطلاع است. رابطهای صمیمی و عاطفی با فرزند خود برقرار نمیکند. اعتمادی هم میان آنها وجود ندارد.
خانواده فروزانفر(حسام):
اگر چه در این خانواده پدری وجود دارد ولی او مهمترین ویژگی یک مرد را که تدبیر درست امور خانواده میباشد را ندارد. به همین دلیل هم در این خانواده هر کس برای خود تصمیم میگرفت و به دنبال کار خود است. او فردی است که با ظلم به خواهرش جلوی ازدواج او را گرفته بود.
مردی که پدرش را به خاطر ازدواج مجدد سکته داده بود. دروغگویی هم که ویژگی همه شخصیتهای این فیلم است و حسام نیز به نوبه خود این تکلیف را انجام میدهد و در چند جا به بهزاد و بقیه دروغهایی می گوید. فردی که با پولش همه را می خرد. رشوه میدهد و ... مادر این خانواده نیز اگر چه در ظاهر دلسوز بود ولی هیچ کدام از اعضای خانواده با او رابطه خوبی نداشتند.
او به قول دخترانش در اکثر جاها آتش بیار معرکه بود. بهار نیز که در ابتداء دختری منطقی بود دچار عشقی شده است که تقریباً در بسیاری از صحنههای فیلم این عشق مشهود است. او نیز تکلیف خود را نمیداند. بهار و خواهرش نیز در بسیاری از جاها بدون اجازه خانواده کارهایی انجام میدانند. در نتیجه در اینجا هم خانوادهای که منسجم باشد و هر کس در جایگاه واقعی خود باشد را نمیبینیم.
خانواده منوچهر:
این خانواده نیز بچه دار نمیشوند. مثل این که وجود یک خانواده کامل در این فیلم گناه است. منوچهر نیز فردی دورو، ریاکار، به دنبال منفعت خود، همیشه همه چیز را به خاطر پول فدا میکند. مردی منفعل و بیمسؤلیت. زن او نیز تا میتواند به او زور میگوید. توی سرش میزند. متأسفانه دیالوگهایی که بین منوچهر و زنش به کار میرود بسیار زشت است. ارتباط عاطفی درستی میان آنها وجود ندارد.
خانواده آذرنیا(خانواده ارغوان)
این خانواده نیز از اگر چه پدری دارند ولی به دلایلی که دقیقاً مشخص نمیشود سالهای قبل از خانواده جدا شده است. پدری که غیر از کار خلاف چیز دیگری بلد نیست. و فرزندان نیز از او متنفر هستند و اصلاً دوست ندارند اسم او را بشنوند یا او را ببیند. مادر این خانواده که تلاش میکند با کارهای خیاطی زندگی فرزندان خود را بگذراند ولی در تربیت و مراقبت از فرزندان موفق نیست. به گونهای که پسر او معتاد میشود و دخترش هم بدون اجازه او ازدواج میکند.
خانواده نیکخواه(وکیل)
او وکیلی به اصطلاح باهوش است که همسرش او را ترک کرده و به خارج از ایران رفته است. نیکخواه هم با تنها فرزندش در ایران زندگی میکند. او اصلاً ارتباط خوبی با همسرش ندارد. و از ابتداء فیلم علاقه خاصی هم به ارغوان دارد که در نهایت نیز با او ازدواج میکند. در نتیجه این خانواده هم یک خانواده ناقص هستند. شخصیت او نیز به گونه ای است که فقط منفعت خود را می خواهد. او هم حاضر است رشوه بدهد هم رشوه بگیرد. استاد دور زدن قانون است و در جریان گرفتن وام برای بهزاد، او را در کلاهبرداری کمک می کند. دروغهایی که میگوید هم بسیار زیاد است.
خانواده دکتر داوودی:
شاید بتوان گفت تنها شخصیتی که کمی بهتر از بقیه است و در این فیلم مطلوب است دکتر داوودی باشد. ولی متأسفانه او که از افراد ميلیاردر این کشور است دارای خانواده نیست. همسرش فوت کرده و بچههای او نیز در کنارش نمیباشند. باز هم یک خانواده ناقص را مشاهده میکنیم.
خانواده سهیل(مدیر داخلی کارخانه)
در این فیلم یک خانواده دیگر هم به تصویر کشیده میشود که مدیر داخلی کارخانه مهندس فروزانفر است. ولی به دلیل کلاهبرداری که انجام داده است از کارخانه اخراج میشود. او نیز فردی دروغگو است و در جاهای مختلف فیلم دروغ میگوید. فردی کینهای که حاضر است برای رسیدن به جایگاه خود هر کاری بکند.
حتی حاضر است دیگران را نیز با خود به چاه افکند. اهل رشوه گرفتن و بدقول است. زن او نیز شخصیتی عجیب دارد. همسرش حاضر است که شوهرش را ترک کند ولی حاضر نیست برادر معتاد و قاچاقچی خود را ترک کند یا او را تحویل پلیس بدهد. یعنی به راحتی از شوهر خود میگذرد ولی حاضر نیست از برادرش بگذرد. همین علاقه به برادر قاچاقچی موجب میشود که سهیل از کارخانه کلاهبرداری کند.
بعد از بررسی خانوادهها در این فیلم به برخی از اموری که این فیلم به آن میپردازد به صورت خلاصه اشاره میکنیم.
1- جامعه ایران به گونهای نشان داده شده است که همه سر هم کلاه میگذارند. همه یا رشوه میدهند یا رشوه میگیرند البته با اسمهای مختلف مثل پورسانت و حق السکوت و.. هیچ کس نمیتواند در شرکت خود بر اساس اصول اخلاقی کار کند ولی سود هم بکند. اصول اخلاق حرفهای مانع سود کردن است.
با پارتی بازی میتوان به خیلی از مقامها رسید. خیلی کارهای اداری و گرفتن وام و.. با دور زدن قانون و آشنائیت حل میشود. فضایی که بسیار در فیلم پررنگ نشان داده میشود. متأسفانه هر چه خلاف است در این جامعه انجام میشود در حالی که عمومیت هم دارد. قطعاً در هر کشوری خلاف میشود ولی عمومیت دادن آن خیلی غیر منصفانه است.
همانگونه که همه شخصیتها دروغ میگویند. جالب این جاست که در پایان فیلم هم در حالی که ارغوان و نیکخواه سر بهزاد کلاه گذاشته ولی قانون با آنها هیچ برخوردی ندارد و این بهزاد است که مجرم شناخته میشود. و جالبتر جایی است که شخصیتها به مرور زمان عوض میشوند.
یعنی بسیاری از شخصیتها که اول فیلم شخصیتی مثبت بودند مثل بهزاد، ارغوان، نیکخواه و.. آخر فیلم افراد کاملاً منفی میشوند و دلیل این تغییر هم جامعه معرفی میشود زیرا قوانین و فضای جامعه به گونهای بازنمایی میشود که تا دروغ نگویی، رشوه ندهی، کلاهبرداری نکنی کارت حل نمیشود.
در دیالوگی، همکار بهزاد به او میگوید: « یا شرکت را تعطیل کنیم و بریم سرکار خودمون. یا باید از این اخلاق مداری دِمُدِه دست بکشیم و همرنگ بقیه بشیم » یعنی مجبوری برای پیش بردن کار خود خلاف کنی. یک نوع جبرگرایی اجتماعی در فیلم بازنمایی میشود. قطعاً اگر این سریال یک فیلم سینمایی بود جایزه اسکار را از این جهت که ضد ایرانی است به دست میآورد.
2- در این فیلم مادر بهزاد، مادر ارغوان، پدر ارغوان، دکتر داوودی، نیکخواه، در ادامه فیلم مادر بهار و حتی خود ارغوان و بهزاد، بیوه هستند و بقیه نیز مجرد هستند مثل: برادر ارغوان، خواهر بزرگ ارغوان، خواهر بهار، فاطمه فروزانفر. فقط منوچهر و زنش از اول فیلم تا اخر با هم هستند که آنها هم بچه دار نمیشوند و مشکلاتی که گفته شد. آیا لازم است در یک فیلم این همه بیوه و طلاق گرفته یا مجرد وجود داشته باشد ؟ یعنی فضای واقعی جامعه همین گونه است. چرا باید برای این که داستان فیلم پر تنش باشد جامعه ایران را این گونه نشان داد.
3- متأسفانه در این فیلم چنان ازدواج موقت تخریب شد که نگاه اسلام درباره ازدواج موقت هم زیر سؤال رفت. اصلاً معلوم نشد که به چه دلیلی ازدواج موقت خوانده شد. چرا از همان ابتداء ازدواج دائم نکردند. اگر مشکل ثبت شناسنامه بود که آنها به راحتی میتوانستند شناسنامه خود را همچون ازدواج مخفی نگه دارند.
زیرا این دو نفر به نیت ازدواج دائم با هم ازدواج کردند و به همین دلیل هم ارغوان اصرار داشت که « نامردی نکنی ». و بهزاد هم گفت: « عاشق شدم پاش وامیستم. من قولم قوله قسم می خورم » یعنی تصور ازدواج دائم بود ولی ازدواج موقت انجام شد. به همین دلیل وقتی بهزاد به راحتی ارغوان را رها کرد آن چه نزد مخاطب خراب شد ازدواج موقت بود. قطعاً ازدواج موقت هم در اسلام بر اساس شرایط و اصولی گفته شده است که بررسی آن به نوشتاری جدا نیاز دارد ولی در این فیلم کاری به این شرایط ندارد.
حداقل کاری که رسانه میتواند انجام دهد این است که این ازدواج تخریب نشود. در نتیجه کارگردان به گونهای بازنمایی کرد که وقتی دیگران فهمیدند که بهزاد در گذشته ازدواج کرده است مثل این که گناهی کبیره و غیر قابل بخشش انجام داده است. اگر چه کار بهزاد در این جهت که به بهار نگفته است قبلاً ازدواجی داشته اشتباه بود ولی کارگردان چنان در نشان دادن این اشتباه افراط میکند که انگار گناهی بالاتر از این گناه در این عالم وجود ندارد.
همه اعم از مادر و خواهر و همسر و.. چنان شدید با او برخورد کردند که انگار قتل عمد انجام داده است البته به نظر میآید اگر قتل عمد بود خانواده این گونه با او برخورد نمیکردند در بسیاری از فیلمها دیدهایم که در این مواقع باز هم خانوادهها دور هم جمع میشوند و به فرد کمک میکنند تا او را نجات دهند ولی در این سریال ازدواج گذشته بهزاد چنان گناه بود که هیچ کس حاضر نشد به او کمک کند.
یعنی این عمل از قتل عمد هم بدتر است ؟ جالب اینجاست که حتی قبل از ازدواج هم با این که خانواده ارغوان میدانند که ارغوان و بهزاد با یکدیگر صحبت میکنند ولی تا زمانی که اسمی از ازدواج نمیآید اشکالی نیست ولی تا اسم ازدواج میآید همه مخالفت میکنند. واقعاً اگر بهزاد با ارغوان ارتباطی غیر از ازدواج داشت باز خانواده بهار با او این گونه برخورد می کردند ؟ متأسفانه با بازنمایی که رسانه ملی درباره ازدواج موقت و ازدواج مجدد انجام میدهد تصور عامه این گونه است که اگر فرد رابطهای خلاف شرع داشته باشد بهتر از ازدواج موقت یا مجدد است.
نتیجه گیری:
1- اکثر افراد در این فیلم دروغ میگویند. حال امکان دارد کسی کمتر و کسی دیگر بیشتر. همچنین تمام کسانی که دروغ میگویند از این که دروغ میشنوند ناراحت میشوند و دوست ندارند دروغ بشنوند در حالی که خود دروغ میگویند. مثل بهزاد که خود بسیار دروغ می گوید ولی به خاطر دروغ ارغوان او را ترک میکند.
2- خانوادهای که کامل و خوب و الگو باشد اصلاً وجود ندارد. یعنی انصافاً در این کشور یک خانواده اصیل و مستحکم با روابط خوب بین اعضای خانواده وجود ندارد ؟ حتی اگر هم فرض را بگذاریم که وجود ندارد آیا در رسانه ملی نباید الگوسازی شود ؟ نباید بر اساس فرهنگ اسلامی - ایرانی الگوی خانواده مطلوب ارئه شود ؟ مگر غیر از این است که صدا و سیما باید مثل دانشگاه باشد. واقعاً انتظار دوری نیست که رسانه ملی در جمهوری اسلامی ایران به ارائه الگو بپردازد.
3- وجود افراد زیادی که بیوه یا مجرد هستند عجیب به نظر میرسد.
4- وجود فرزند کم در همه خانواده ها نیز از نکاتی قابل توجه است.
5- نبود آرامش در همه خانوادهها از دیگر نکات منفی این فیلم است.
6- عدم وجود محبت و مودت میان اعضای خانوادهها مخصوصاً زن و شوهر نیز از جمله نقدهایی است که به این سریال وارد است.
7- سیاه نمایی از جامعه ایران و دادن رشوه و کلاهبرداری و .. از امور عادی در ایران بازنمایی شده است.
ارسال کردن دیدگاه جدید