مشایی و ترويج موسيقي با اتهام به امام و ر هبري!

اين سي دي حاوي فيلم سخنراني مشايي در جمع هنرمندان استان البرز مي‌باشد که در آن به تعريف و تمجيد از موسيقي پرداخته و باز هم مخالفان موسيقي را به ناآگاهي متهم کرده و در مواردي نسبت‌هايي به امام و مقام معظم رهبري داده است که جاي پيگرد قانوني دارد. وي مي‌گويد: باز هم مي‌گويم، 100 هزار بار ديگر هم تکرار مي‌کنم، چون درست است. آن‌هايي که کل موسيقي را مطرود و حرام مي‌دانند، حتماً علم ندارند به موسيقي. موسيقي حرام مبتذل يک قطره است در برابر اقيانوس موسيقي؛ اگر حرف من غلط است بگوييد فتواي امام غلط است، فتواي مقام معظم رهبري غلط است، فتواي آقاي مکارم غلط است. اگر آقاي مکارم از من انتقاد مي‌کند حتماً فکر مي‌کند من يک چيز ديگري گفته‌ام!!

مشايي، موسيقي را به دو دسته لهوي و غير لهوي تقسيم کرده مي‌گويد: موسيقي لهوي آن است که انسان يک طوري‌اش بشود. اگر کسي يک طوري‌اش نشد هم حضرت امام‌(ره) و هم مقام معظم رهبري مي‌فرمايند اشکال ندارد! لهو بودن موسيقي به مخاطب بستگي دارد. ساز بيچاره گناهش چيست؟! آيا سازي داريم که لهوي است و لهو در ذاتش است؟ آن کس که طوري‌اش مي‌شود در همه سازها اين طور مي‌شود. ساز ممکن است بگرياند و انسان را غمگين کند. اين‌که اشکال ندارد. ساز بي گناه است، اصلاً گناه ندارد! سپس از موسيقي به هنر نقب مي‌زند و مي‌گويد: يقين دارم که دين عين هنر است و هنر عين دين است. هنر فصل برتر و لايه برتر انسان است.

او در ادامه، ملاک حرمت موسيقي را به باد تمسخر گرفته مي‌گويد اگر به آرژانتين برويم و بگوييم موسيقي حرام است، اگر گفتند چرا؟ مي‌توانيم بگوييم چون يک چيزي‌مان مي‌شود؟ موسيقي يک بد نامي دارد، از ساحت موسيقي به دور است، ظلم است، ظلم به آفرينش است!

در حاشيه اين اظهارات نکاتي چند را متذکر مي‌شويم:

1. موسيقي يکي از پيچيده‌ترين و اختلافي‌ترين مسايل فقهي است. برخي از فقها موسيقي را به طور کامل حرام مي‌دانند و عده‌اي قايل به تفصيل هستند. حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري و.... موسيقي لهوي را از غير لهوي تفکيک کرده‌اند و موسيقي لهوي را حرام مي‌دانند. آيا شخصي مثل مشايي که در موضوع فقه هيچ تخصصي ندارد، حق دارد با حفظ کردن چند اصطلاح از علم موسيقي به بيان حکم آن بپردازد و بزرگاني را که موسيقي را به طور کامل حرام مي‌دانند، به نداشتن علم متهم کند؟! او با اين ادبيات خطاب به آن‌ها مي‌گويد: " نمي‌داني موسيقي چيه، دستگاه چيه، ربع پرده چيه، خوب برو ياد بگير!..."اين درحالي است که مقام معظم رهبري در پاسخ به اين استفتاء که " بعضى از جوانان كه تازه به سن بلوغ رسيده‏اند از مراجعى تقليد مى‏كنند كه فتوى‏ به حرمت موسيقى به‌طور مطلق داده‏اند، هر چند از راديو و تلويزيون دولت اسلامى پخش شود، حكم اين مسأله چيست؟ و آيا اگر ولىّ فقيه گوش دادن به موسيقى حلال را اجازه داده باشد، آيا تجويز او به‌خاطر احكام حكومتى براى جواز آن كافى است يا اين‌كه آنان بايد به فتواى مرجع تقليد خود عمل كنند؟" مي‌فرمايند:

"فتوى‏ به جواز يا عدم جواز گوش دادن به موسيقى از احكام حكومتى نيست، بلكه حكم شرعى فقهى است و بر هر مكلّفى واجب است در اعمالش به فتواى مرجع تقليد خود مراجعه كند."

وقتي شخص رهبر معظم انقلاب اين موضوع را حکم حکومتي ندانسته وظيفه هر کسي را به نظر مرجع تقليد احاله مي‌دهند، آيا مشايي حق دارد که آن مرجع و مقلدانش را به ناداني متهم کند؟! و با توجه به اين نظر صريح ايشان، مي‌تواند ادعاي پيروي از ولايت داشته باشد؟!

2. آقاي مشايي موسيقي را عامل پرواز روح و رشد و تعالي هر انساني بر مي‌شمارد در حالي که در سخنانش کم‌تر به موسيقي مبتذل اشاره شده است. او موسيقي مبتذل را بسيار نادر و قطره‌اي از درياي پهناور موسيقي معرفي مي‌کند و عجيب اين‌که اين نظرات غير کارشناسانه را به امام و مقام معظم رهبري نيز منسوب مي‌کند! در حالي که اطلاق موسيقي از گذشته تا‌کنون بر موسيقي لهوي بوده است و بخش موسيقي مفيد در موارد اندکي مجاز شمرده مي‌شود. امام(ره) از گذشته تا اواخر عمر شريفشان واژه موسيقي را براي موسيقي لهوي به کار مي‌برده‌اند، به همين دليل مي‌فرمايند" موسيقى تضعيف مى‏كند روح انسان را، موسيقى اسباب اين مى‏شود كه انسان از استقلال فكرى مى‏افتد." (صحيفه نور، ج‏9، ص57)

امام(ره) در جاي ديگر موسيقي را موافق با طبع جوان ولي حرام شرعي دانسته، فرموده‌اند: " قضيه موسيقى يك مطلبى است كه خوب، طبع جوان به آن توجه دارد. اگر يك مدتى اين عادت كرد كه موسيقى را باز كند و گوش كند، مغز اين از تفكر در امور جِدّى باز مى‏مانَد؛ مى‏رود دنبال همين قضيه. اين‌ها امورى است كه با نقشه درست كردند كه جوان‌هاى ما را منحرف كنند."(همان، ج9، ص175) بر خلاف آقاي مشايي، که موسيقي را عامل رشد و ترقي انسان‌ها مي‌داند، امام(ره) موسيقي را عامل انحراف و از نقشه‌هاي شوم بيگانگان براي مقابله با رشد و تعالي جوانان کشور معرفي مي‌کند و مي‌فرمايند: "اگر شما علاقه داريد به اسلام، علاقه داريد به كشور، علاقه داريد به ملت خودتان، اين دستگاهى كه دست شماهاست اين دستگاه را اصلاحش كنيد؛ يعنى غربى نباشيد، غرب زده نباشيد، كه حتماً بايد بين اين خبر و اين خبر، موسيقى باشد، اين غربزدگى است، يك طرح ديگرى درست كنيد، يك چيز ديگرى. اخبار را زيادترش كنيد، يك كارهايى بكنيد كه موسيقى را تركش كنيد. شما خيال نكنيد كه موسيقى يك چيزى است براى يك مملكت مترقى. موسيقى خراب مى‏كند دِماغ بچه‏هاى ما را؛ مغز بچه‏هاى ما را فاسد مى‏كند. دائماً تو گوش يك جوان موسيقى باشد، اين ديگر به كار نمى‌رسد؛ اين ديگر نمى‏تواند فكر جدى بكند. اين‌كه ما مى‏گوييم كه اين‌ها را از بين ببريد و مكرر من گفته‏ام، شايد تا حالا ده مرتبه بيش‌تر من به آقاى قطب‌زاده‏ گفته‏ام كه آقا اين را برداريد از آن، مى‏گويد نمى‏شود. من نمى‏دانم اين «نمى‏شود» يعنى چه؟ چرا نمى‌شود؟ شما به عرض من گوش بكنيد. من عرض مى‏كنم كه اگر ما يك كارى كه صلاح ملتمان است بكنيم، غربي‌ها يا غرب زده‏ها بيايند به ما اشكال بكنند و بگويند كه اين‌ها كهنه پرستند، ما بايد دست برداريم برويم سراغ آن‌ها؟! يا نه، ما بايد مصلحت خودمان را ملاحظه كنيم؟"(همان، ج9، ص157).

امام(ره) در جاي ديگر، موسيقي را هزل و مسخره دانسته، فرموده‌اند: "مسائل موسيقى، مسائل هزل است، نه مسائل جدى. شما بايد مسائلتان مسائل جدى [باشد]. شما مى‏خواهيد يك مملكت درست بكنيد. كسى كه مى‏خواهد مملكت درست‏ کند، بايد مسائلش جدى باشد، نه مسائل شوخى و هزل باشد.... يك چيزى بايد باشد مارش باشد، كه ضايع نكند؛ تقويت بكند؛ نه موسيقى باشد كه خراب مى‌كند جوان‌هاى ما را، خدا مى‏داند كه خراب مى‏كند." و از جمله چيزهايى كه باز مغزهاى جوان‌ها را مخدّر است و تخدير مى‏كند موسيقى است. موسيقى اسباب اين مى‏شود كه مغز انسان وقتى چند وقت به موسيقى گوش كرد، تبديل مى‏شود به يك مغزى غير آن [مغز] كسى كه جدّى باشد. از جدّيت، انسان را بيرون مى‏كند، و متوجه مى‏كند به جهاتى ديگر. تمام اين وسائلى كه حالا اين بعضيش بود، و الى ما شاء ا... وسائل درست كرده بودند، همه براى خاطر اين بود كه ملت را از مقدّرات خودش غافل كند، و متوجه به جهات ديگر بكند، منحرف كند او را از مسائل روز كه مبادا مزاحمش بشود. اين يك برنامه بسيار مفصّلى بوده است كه طرح شده؛ نه اين است كه مِن باب اتفاق مثلاً اين مسائل واقع شده. نخير، اين يك طرح‌هايى است كه آن‌هايى كه طرّاح هستند طرح كردند، كه اين جوان‌ها را به تباهى بكشند." (همان، ج‏9، ص201)

در جاي ديگري بر ضرورت حذف موسيقي از صدا و سيما تاکيد ورزيده، فرموده‌اند: "موسيقي مثل همان ترياك مى‏ماند، اين هم اين قدر با او فرق ندارد، اين يك جور خلسه مى‏آورد، آن يك جور خلسه مى‏آورد. اين‌ها بايد تبديل بشود. اگر بخواهيد مملكتتان يك مملكت صحيح باشد، يك مملكت آزاد باشد، يك مملكت مستقل باشد، مسائل را از اين به بعد جدّى بگيريد. راديو و تلويزيون را تبديلش كنيد به يك راديو و تلويزيون آموزنده، موسيقى را حذف كنيد. نترسيد از اين‌كه به شما بگويند كه ما موسيقى را كه حذف كرديم كهنه پرست شديم! باشد ما كهنه پرستيم! از اين نترسيد. همين كلمات نقشه است براى اين كه شماها را از كار جدى عقب بزنند. (همان، ج ‏9، ص 205)

امام(ره) درباره اين عذر که اگر موسيقي نداشته باشيم از جاي ديگري استفاده مي‌کنند، مي‌فرمايند: "اين كه مى‏گويند كه اگر چنان‌چه موسيقى در راديو نباشد آن‌ها مى‏روند از جاى ديگر مى‌گيرند موسيقى را، بگذار بگيرند از جاى ديگر، شما عجالتاً آلوده نباشيد؛ آن‌ها هم كم كم برمى‌گردند به اين‌جا. اين عذر نيست كه اگر موسيقى در راديو نباشد، آن‌ها مى‏روند از جاى ديگر موسيقى مى‏گيرند. حالا اگر از جاى ديگر موسيقى بگيرند، ما بايد به آن‌ها موسيقى بدهيم؟! ما بايد خيانت بكنيم؟! اين خيانت است به يك مملكتى، خيانت است به جوان‌هاى ما. اين موسيقى را حذفش كنيد به‌كلى، عوض اين يك چيزى بگذاريد آموزنده باشد. كم كم مردم را و جوان‌هاي ما را عادت به آموزندگى بدهيد؛ از آن عادت خبيثي كه داشتند برگردانيد. اين كه مى‏بينيد كه جوان‌ها اگر اين نبود مى‏روند سراغ موسيقى ديگر، براى اين كه اين‌ها عادت كردند! اين شاهد بر اين است كه جوان‌هاى ما فاسد شدند. الان ما موظّفيم كه اين نسلى كه فاسد شده برگردانيم به صلاح و نگذاريم اين كوچك‌هاى ما فاسد بشوند، اين‌ها را جلويش را بگيريم، بايد جدّ باشد اين مسائل. يك آدمى كه مغزش به موسيقى عادت كرد نمى‏تواند براى مملكت مفيد باشد. و اين هايى كه بازى خوردند از خارج، يا بازى نخورده عمّال خارج هستند، و ترويج موسيقى مى‏كنند، ترويج فحشا مى‏كنند، ترويج اين كارهايى كه جوان‌هاي ما را به تباهى مى‏كشد مى‏كنند، اين‌ها نتيجه كارهايشان اين است كه يك مملكت را كه قدرتش بايد از جوان سرچشمه بگيرد، بايد جوان، آن قدرت را داشته باشد تا اداره بكند، اين قدرت را از جوان مى‌گيرند. اين فكر اين كه چه مى‏گذرد به اين مملكت، حكومت‌ها چه مى‏كنند با اين مملكت، محمدرضا چه به سر اين مملكت آورد، اين فكر از توى كلّه‏ها بيرون مى‏رود. تمام توجه، تمام اين مغز، مغز موسيقى مى‏شود. به جاى مغز جدّى، مغز لَهْوى مى‏نشيند. بايد يك آدمى باشد كه به سرنوشت خودش فكر كند، اين فكر را از او گرفته‏اند. اين آزادى است كه «آزادى استعمارى» بايد به آن بگوييم‏. (همان، ج9، ص464)

امام(ره) به عکس آن‌چه مشايي و هم فکرانش مي‌پندارند که موسيقي مبتذل قطره‌اي در برابر اقيانوس است، موسيقي سالم را قطره‌اي در برابر اقيانوس موسيقي مبتذل مي‌دانند و حتي دستور مي‌دهند مواردي مشکوک به صحت رد شود. ايشان به رغم پي‌گيري‌هاي مکرر باز هم رگه‌هاي موسيقي را در برنامه‌ها مشاهده و تاکيد مي‌کنند که موارد مشکوک نيز بايد حذف شود: " باز هم اين را تكرار مى‏كنم كه موسيقى‏ها باز كمى هست، بايد اشخاصى كه مطلعند مشاهده كنند ببينند اگر يك چيزى را مى‏بينند موسيقى‏اش را نمى‏توانيد رد كنيد، اصلش را رد كنيد."(همان، ج18، ص290) ايشان در مورد موسيقي حلال که آن را بسيار اندک مي‌دانند، در حد سرود‌ها و مارش جنگ اکتفا مي‌کنند: " اشخاصى كه مطلعند، مشاهده كنند، ببينند اگر يك چيزى را مى‏بينند موسيقى‏اش را نمى‏توانيد رد كنيد، اصلش را رد كنيد." [آقاى محمد هاشمى، مدير عامل دقت صدا و سيما] مي‌پرسد: " منظور غنا است؟" ايشان مي‌فرمايند: همان را مى‏گويم [اگر] موسيقىِ حرام باشد. آن چيزهايى كه راجع به جنگ است اين‌ها چيزى نيستند. آقاى محمد هاشمى مي‌پرسد: سرودها چطور؟ ايشان مي‌فرمايند: بله، اين‏ها چيزى نيستند، اما گاهى هم هست كه غناست.

[آقاى هاشمى مي‌گويد: شما موارد خاصى كه به نظرتان [هست‏]، اگر موارد خاصى را [در نظر داريد] معيّن كنيد].

امام در پاسخ مي‌فرمايند: "من نمى‏توانم بگويم، من كه نمى‏توانم بنشينم پاى راديو ببينيم چى مى‏گويد، اين‌جايش چطور است. اين را بايد خود شما آقايان، اشخاصى كه مطلعند از آن، جدا كنند از هم، لابد مى‏توانند اين را، وقتى هم كه چيزى را مى‏خواهند [به پخش‏] بدهند، مى‏توانند اين را جدايش كنند، اگر هم نتوانستند اصلش را كنار بگذارند.... (همان، ج‏18، ص290) همان‌گونه که روشن است امام(ره) حتي برخي سرودها را از مصاديق غنا و حرام مي‌دانستند و در موارد مشکوک نيز خواهان کنار گذاشتن کل برنامه بودند، با وجود اين آيا اتهام حلال دانستن موسيقي به حضرت امام از مصاديق جمله ذيل نيست که فرموده‌اند: "اتهام حلال كردن حرام‌ها و حرام كردن حلال‌ها، اتهام كشتن زنان آبستن و حِليّت قمار و موسيقى از چه كسانى صادر مى‏شود؟ از آدم‌هاي لامذهب يا از مقدس نماهاى متحجر و بي شعور؟!" (همان، ج‏21، ص282)

مقام معظم رهبري نيز در جمع اعضاي دولت آقاي خاتمي که فيلم آن در دفتر نشريه پرتو موجود است، با صراحت مي‌فرمايند:" الان در دانشگاه‌هاي کشور ترويج موسيقي مي‌شود، نبايد. ترويج موسيقي ‌شود! ترويج موسيقي کاري است بر خلاف مذاق اسلام، مقام معظم رهبري برخلاف ادعاي مشايي، ترويج موسيقي را برخلاف مذاق اسلام دانسته‌اند. معلوم نيست چرا آقاي مشايي بر خلاف نظر امام(ره) و مقام معظم رهبري مدتي است درصدد تقديس موسيقي برآمده و عجيب اين که با تقطيع برخي جملات آن بزرگان و نسبت‌هاي نا بجا مي‌خواهد آن‌ها را هم موافق پندارهاي غلط خود معرفي کند!

مشایی در بخشی از صحبت هایش ملاک حرمت موسیقی را "یک طوری شدن انسان " ذکر می کند و می گوید می گوید "موسیقی لهوی آن است که انسان یک طوری اش بشود اگر کسی یک طوری اش نشد هم حضرت امام ره و هم مقام معظم رهبری می فرمایند اشکال ندارد! لهو بودن موسیقی به مخاطب بستگی دارد." این در حالی است که هم امام و هم مقام معظم رهبری ملاک را نظر عرف دانسته اند ایشان در پاسخ به این سوال "ملاك تمييز موسيقى حلال از حرام چيست؟ و آيا موسيقى كلاسيك حلال است، بسيار مناسب است كه معيار آن را بيان فرماييد؟" می فرمایند "هر موسيقى كه به نظر عرف موسيقى لهوى و مطرب كه مناسب با مجالس عيش و نوش است باشد، موسيقى حرام محسوب مى‏شود و فرقى نمى‏كند كه موسيقى كلاسيك باشد يا غير كلاسيك. تشخيص موضوع هم موكول به نظر عرفى مكلّف است و اگر موسيقى اين گونه نباشد بخودى خود اشكال ندارد." (سایت معظم له ) بسیار روشن است که نظر مقام معظم رهبری در این مورد این است که آن چه ملاک است برای تعیین مصداق موسیقی حرام نظر عرف است. اگر در این پاسخ نیز نظر مکلف را ملاک دانسته اند قید زده اند به نظر عرفی مکلف؛ از این رو در پاسخ به سوال دیگری می فرمایند " چنانچه موسيقى يا آوازى كه با ترجيع و طرب همراه است از لحاظ كيفيت يا مضمون يا حالت خاص شخص نوازنده يا خواننده در خلال نواختن يا خواندن از نوع غنا يا موسيقى لهوى مناسب با مجالس لهو و معصيت باشد، گوش كردن به آن حرام است حتّى براى كسى كه او را به طرب نيندازد و تحريك نكند" پس ملاک حالت فردی یک شخص نیست که تحریک می شود یا نمی شودملاک حالت عرفی اوست و این دقیقا همان اشتباه فاحشی است که مشایی مرتکب شده و فتوی به حلیت آن داده است!! مقام معظم رهبری در پاسخ به این که " راه تشخيص موسيقى مطرب و لهوى از غير آن چيست؟" فرموده اند "موسيقى مطرب و لهوى آن است كه به سبب ويژگي هائى كه دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقى دور نموده و به سمت بى‏بند و بارى و گناه سوق دهد و مرجع تشخيص موضوع عُرف است" معظم له حتی غنا را درقراتت قرآن و اشعار مذهبی نیز حرام دانسته می فرمایند "غنا صوتى است كه با ترجيع و طرب همراه بوده و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد كه بطور مطلق حرام است حتّى اگر در دعا و قرآن و اذان و مرثيه و غيره باشد" با این وجد این طور نیست که گوش دادن موسیقی مربوط به نظر خود شخص باشد چنان چه تحت تاثیر قرار نگیرد و خوشش نیاید برای او حلال باشد! چنان چه آقای مشایی ادعا کرده است. یا موسیقی قرآن به طور کامل حلال باشد چنان که او پنداشته است.

4. اقای مشایی برای حلیت موسیقی با طرح این سوال خواسته است عملا همان ملاک قبلی را نیز کنار گذاشته، به طور کلی حرمت موسیقی را انکار کرده است، و با استفهام انکاری می گوید "اگر به آرژآنتین برویم و بگوییم موسیقی حرام است اگر گفتند چرا؟ می توانیم بگوییم چون یک چیزی امان می شود؟" با این سوال معلوم می شود که او معتقد به حلال بودن همه نوع موسیقی است ولی چون جرات نمی کند بر آن تصریح کند یکی به نعل و یکی میخ می کوبد. ظاهرا بر خلاف نظر فقها و امام و رهبری که عرف متشرعین را برای لهوی بودن ملاک می دانند او عرف جوامع کفر مثل آرژآنتین را ملاک دانسته است! اگر ملاک عرف آرژانتین باشد شراب نیز باید حلال باشد چون اگر از ما بپرسند چرا شراب نمی نوشید نمی توانیم بگوییم چون یک چیزمان می شود. و همین طور زنا و لواط و ...که آن ها جایز می دانند د رعرف آن ها نمی توانیم بگوییم حرام است چون ممکن است بر ما بخندند! امام ره در برابر چنین اظهاراتی که در آن زمان هم فکران لیبرال مشایی مطرح می کردند می فرمود: "اگر ما يك كارى كه صلاح ملتمان است بكنيم، غربي ها يا غرب زده‏ها بيايند به ما اشكال بكنند و بگويند كه اين ها كهنه پرستند، ما بايد دست برداريم برويم سراغ آن ها؟ يا نه، ما بايد مصلحت خودمان را ملاحظه كنيم"( همان ج 9 ص157)  "نترسيد از اين كه به شما بگويند كه ما موسيقى را كه حذف كرديم كهنه پرست شديم! باشد ما كهنه پرستيم! از اين نترسيد. همين كلمات نقشه است براى اين كه شماها را از كار جدى عقب بزنند. "(صحيفه نور، ج‏9، ص: 205)

5. شگفت این که رییس جمهور محترم جناب آقای دکتراحمدی نژاد که نسبت به مسایل دینی تعهد خاصی دارند و بنا به نقل فرزندشان حتی آهنگ های مشکوک رادیو و تلویزیون را می بندند، چگونه نسبت به این حرف ها و اقدامات موهن رییس دفتر خودشان موضعی نمی گیرند و هیچ تذکری به او نمی دهند؟! این هم معمایی است که هم چنان لاینحل مانده و معلوم نیست چه زمانی حل خواهد.

منبع: وبلاگ " نوشتارهای قاسم روانبخش"

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی