كارشناس رسانه: اصول فمينيستي سرمنشأ فكري بسياري از كارگردانان و نويسندگان ما قرار گرفته است

تبيين: كارشناس مسائل رسانه و سينما در گفتگويي تفصيلي به تبيين اصول فمينيستي و اسلام در مورد خانواده و تفاوتهاي آنها و نمودهاي تفكرات فمينيستي در سينماي جهان و ايران پرداخت.
اصول فمنيسم
يك كارشناس مسائل ديني در گفتگو با خبرنگار تبيين با اشاره به اين كه فمينيسم، يك ديدگاه خاص نيست و داراي مكاتب و ديدگاههاي مختلفي است كه همه آنها داراي مباني مشتركي هستند، ابراز داشت:
اولين مبناي ديدگاه فمينيستي، اومانيسم است كه بر طبق آن فقط انسان وجود دارد و نه جنسيت و لذا منكر تفاوتهاي مذكر و مؤنث هستند. به عبارت ديگر بر اساس اين نگاه، انسان و خواستههاي نفساني او محور قرار ميگيرد و در نتيجه لذت بردن، نقش محوري پيدا كرده و هر چيزي مانع آن است، بايد از بين برده شود.
رفيعالدّين اسماعيلي دومين مبناي فمينيستها را سكولاريسم عنوان و خاطر نشان كرد:
سكولاريسم در واقع با حذف خدا و مفاهيم متعالي از عرصه زندگي، افراد را تشويق به بهرهبرداري از لذتهاي مادي مي كند، طبق اين نگاه ازدواج و بچهدار شدن براي يك زن، امري نامطلوب تلقي ميشود، چرا كه موجب سلب آزادي و اختيارات تام است.
وي نسبيتگرائي اخلاقي را سومين مبناي فمينيستها دانست و ادامه داد:
كمترين آسيب نسبيت اخلاقي در خانواده، نبود معيار صحيحي براي شناخت كار خوب و بد در خانواده است.
اين كارشناس حوزه دين فردگرائي و ليبراليسم را از ديگر مباني فمينيسم برشمرد و افزود:
آنها معتقدند اصالت فرد شامل حقوق، خواستهها، عقائد و غرائز ميشود و هيچ قانوني نبايد آنها را ممنوع و محدود كند و از طرف ديگر طبق مبناي ليبراليسم، بايد براي اعضاي خانواده آزادي مطلق تعريف شود كه در واقع معرفي نهاد خانواده به عنوان فحشاي عمومي است كه در وهله اول بدبختي زنان را به دنبال دارد.
وي برابري زن و مرد را مبناي ديگر فمينيسمها دانست و خاطر نشان كرد:
البته فمينيستها در خصوص برابري زن و مرد گرايشهاي مختلفي دارند، اما وجه مشترك آنها اين است كه زن و مرد كاملا با يكديگر برابر بوده و حتي تفاوتهاي بيولوژيك ناديده انگاشته ميشود و لذا تمام نقشهايي كه به مرد داده شده يا ميشود، بايد به زن نيز داده شود.
اصول اسلام درباره خانواده
رفيعالدين اسماعيلي در ادامه به اصول اسلام در اين زمينه اشاره و خاطره نشان كرد:
مهمترين اصول در اسلام بندگي خدا و مسئول بودن انسان در برابر خدا، هدفمند بودن هستي و غايت است، در حالي كه فمينيستها نه تنها هدفمندي را قبول نداشتند، بلكه طبيعت را مسئول ظلم به زنان ميدانستند.
وي با اشاره به اين كه تفاوت زن و مرد از الگوي خلقت ناشي شده است، اظهار داشت:
بنا بر ديدگاه اسلام نوع زن و مرد در انسانيت با هم برابرند و تفاوت آنها از لحاظ بيولوژيك و روحي و رواني، سبب تفاوت مسئوليتها و نقشهاي آنها ميشود.
اسماعيلي با اشاره به اين كه زن و مرد در اسلام به عنوان مكمل يكديگر تلقي ميشوند، اظهار داشت:
نقشهاي مرد و زن در محيط خانواده و اجتماع در تربيت فرزند و زندگي خوب و روبه رشد، كامل كننده يكديگر هستند.
وي با اشاره به اين كه اسلام معتقد به محوريت اخلاق در خانواده است، اظهار داشت: بر اين اساس اخلاق بايد محور قرار بگيرد و نه فردگرائي و ....
اين كارشناس فمينيسم با مقايسه اجمالي بين اصول فمينيسم و اسلام اظهار داشت:
فمينيسم لوازمي دارد، از جمله اين كه، خانه محل آرامش نيست و تربيت فرزند نيز دچار اشكال اساسي ميشود، در حالي كه اسلام خانه را محل آرامش و تربيت فرزند را ارزشي بس بزرگ ميداند.
وي با اشاره به اين كه مهمترين مشكل در فمينيسم عوض شدن جاي زن و مرد با يكديگر است، اظهار داشت:
بر اساس اين ديدگاه، ويژگيهاي تكويني كه خدا در بشر قرار داده و نيازهاي فطري هر يك از زن و مرد، ناديده گرفته ميشود.
اسماعيلي در ادامه در پاسخ به خبرنگار تبيين در خصوص ميزان نفوذ فمينيسم در سينماي جهان اظهار داشت:
از سال 1960 ميلادي فمينيسمها و به ويژه فمينيسم ليبرال در سينماهاي جهان به ويژه هاليود نفوذ زيادي داشتند. ترسيم زنان جنگاور و نيرومند كه مانند مردها توان انجام هر گونه كار فيزيكي و خشن و مسلحانه را دارند و همچنين سپردن خطرناكترين مأموريتهاي جنائي و پليسي بر عهده زنان در برخي فيلمها از جمله نمودهاي تفكرات فمينيستي در هاليوود است كه سعي دارد اين گونه به مخالطب القاء كند كه همه اموري كه مردها قادر بر انجام آن هستند، زنان نيز ميتوانند عهدهدار شوند.
وي معتقد است فيلمهايي مانند حرفهاي، مهاجم بد، آقا و خانم اسميت و تله بر مبناي چنين نگاهي ساخته شده است كه حتي توليدات رسانهاي در كشور ما نيز از اين مبنا تأثير پذيرفته است.
اين دانشجوي دكتراي فرهنگ و ارتباطات ادامه داد: از جمله ديگر مواردي كه در فيلمهاي هاليوودي به چشم ميخورد اين است كه سعي در نمايش دادن ظلم تاريخي مردها نسبت به زنان دارد و نگاه ابزاري مردها به زنان را مورد توجه قرار ميدهد تا حقانيت فمبنيسم به بيننده القاء شود.
مثلاً در فيلمهايي مانند فيلم عشق كه اتفاقاً فيمي ضد عشق است، اين چنين نگاههايي زياد است و بدبختي زنان را به مردان نسبت ميدهد. يا در فيلم " همه چيز درباره مادرم " و يا فيلم " لوئيس و تلما " همين نگاه دنبال ميشود، به گونهاي كه در فيلم اخير دو زن نقش اول فيلم حاضر ميشوند خود را به ته دره پرت كرده و از زندگي دست بشويند، اما به دست پليسهاي مرد نيفتند و از آن جا كه چنين فيلمهايي بسيار زيبا ساخته شده، هر بينندهاي را تحت تأثير خودش قرار ميدهد.
اسماعيلي افزود: متأسفانه نظير چنين فيلمي با عنوان " تسويه حساب " در ايران هم توليد شده است. داستان فيلم اين گونه است كه چند دختر به خاطر شرايط نامطلوب اجتماعي به ترك خانواده مبادرت ميكنند و همه آنها به خاطر جامعه مردسالار، تحت فشار مردهايي قرار ميگيرند كه نگاه ابزاري به آنها دارند.
وي با اشاره به اين كه توقع از صدا و سيما به عنوان رسانه ملي بيشتر است، اظهار داشت: از آن چه كه نسل جوان بيشتر به رسانه توجه داشته و كمتر به نهادهاي سنتي توجه ميكنند و رسانه ملي نيز بايد در راستاي حفظ حاكميت تلاش كند، لذا بايد بتواند سخنان حاكميت را به نظام برساند.
وي در پاسخ به اين سئوال خبرنگار تبيين كه چگونه رسانه ملي ميتواند نقش خود را در اين زمينه ايفاء كند، ابراز داشت:
متأسفانه از آن جا كه صدا و سيما از الگوي مشخصي تبعيت نميكند، داراي تناقضهايي است. به عنوان نمونه فردي در برنامه صدا و سيما دعوت شده و ديدگاه فمينيستي را رد ميكند، اما بلافاصله بعد از آن سريالي پخش ميشود كه اصول فمينيستي در آن كاملا مشهود بوده و آن را به مخاطب القاء ميكند. اين تفاوت در برنامهها، مخاطب را در تناقض قرار ميدهد، البته شكي نيست كه ميزان تأثيرگذاري فيلم بيشتر است.
اسماعيلي در ادامه با اشاره به نمودهاي تفكر فمينيستي در فيلمها و سريالهاي ايراني اظهار داشت:
در فیلمها مردم خشن، مستبد و سنتی با افكار مذهبی در یک کاراکتر قرار میگیرد و در کنار آن مرد مدرن و مهربان، به تصویر كشيده ميشود. يا در برخي فيلمها، افراد مذهبی، با نوعي عقب افتادگی و عدم توانایی به تصویر كشيده ميشوند و در همان فيلمها غیرمذهبیها هم از لحاظ ثروت و هم توانایی و رفتاري برتر هستند.
وي افزود: همچنين بسياري از فيلمهاي ايراني، زنان خانهدار را زنانی بیفکر و بیفایده برای جامعه نشان میدهد و در مقابل زن شاغل را فردی شاداب، بانشاط و باهویت نشان میدهد.
اسماعيلي افزود: جایگاه زنان باعاطفه و مهربان که در جامعه وجود دارند و به عنوان مادر، خواهر یا همسر ما در جامعه فعاليت ميكنند، كمتر در فيلمها و سريالها به نمايش گذاشته ميشود.
وي ادامه داد: متأسفانه در فيلمها، زنی که تابع شوهر و مورد حمایت اوست کمتر به عنوان نقش مثبت، به آن نگريسته ميشود و بالعكس زن مدرن در فيلمها و سريالها كه نقش مثبت براي او در نظر گرفته ميشود، زني است که در مقابل شوهر تصمیم و موضع گرفته و دائماً با او در حال اختلاف بوده و بر سر او غر میزند و مرد هم خواستههای زن را قبول میکند بدون این که هیچ استدلالی باشد.
اين كارشناس مسائل رسانه اظهار داشت: متأسفانه در كشور ما هنوز فیلمی ساخته نشده است که نشان دهد، خانهداری به عنوان یک ارزش برای زن و اولویت کاری اوست، در حالی که اين مسأله علاوه بر اثرات مفيد در خانواده و جامعه، یک امر مقدس است.
وي مشكلات ديگري كه در سريالهاي صدا و سيما وجود دارد اشاره كرد و گفت: عدم آرامش و اعتماد به نفس در خانواده، نبود رابطه خوب بین زن و شوهرها، نبود رابطه خوب بين فرزندان و والدین از دیگر مشکلاتي است كه تحت تأثیر نگاه فمينیستی قرار گرفته است.
اين كارشناس مسائل رسانه با اشاره به اين كه متأسفانه در فيلمهاي ما به تبعيت از هاليوود، تأکید اصلی بر حقوق است و نه تکالیف ادامه داد:
به عنوان مثال طلاق که برآمده از اصول اساسی فمينیسم است، در فيلمها و سريالهاي ايراني زياد مورد توجه قرار ميگيرد كه بر اساس آن، زن از قید و بند رها شده و میتواند مستقل زندگی کند و به گونهاي در فيلم نمايش داده ميشود كه زن مطلقه هيچ كمبودي نيز احساس نميكند.
وي با جمعبندي سخنان خود اظهار داشت:
به طور كلي فمينیسمها موجب سه اثر و تغییر در سريالهاي كشورمان شدهاند، اولين آنها تغييرات ساختاري است كه مثلا خانوادهها در فيلمها و سريالها داراي فرزندان كم و يا بدون فرزند هستند، دوم تغييرات فكري است كه بر اساس آن قواميت و نقش حمايتي كه مرد بايد در خانواده داشته باشد، ناديده گرفته شده است و سوم تغييرات نقشي است كه بر اساس آن زنها سركار ميروند و حتي گاهي مردها در نقش خانهدار ظاهر ميشوند.
اسماعيلي با اظهار تأسف از اين كه اصول فمينیستی، سرمنشأ فکری بسياري ازکارگردانان و نویسندگان ما قرار گرفته است، ابراز داشت: غرب و فمينیستها برنامههای خود در زمینههای مختلف را برای کشورهای در حال توسعه و به خصوص ايران به کار گرفتهاند، چرا كه ميدانند اگر كشورها و به خصوص ايران را از لحاظ فرهنگي مورد تهاجم قرار نداده و فرهنگ آنها را تضعيف نكنند، نميتوانند به اهداف فرهنگي و حتي سياسي خود دست يابند و البته بهترين ابزار يعني رسانه را براي رسيدن به اين منظور انتخاب كردهاند، كه اثرات آن نيز در كشور قابل مشاهده است.
وي در خصوص راهكارهاي مبارزه با تفكر فمينيستي ابراز داشت:
راهكار اول اين است كه خانوادهها به طور كامل به دنبال شناخت وظايف و حقوق خود بر اساس اصول و مباني اسلام باشند و الگوي اسلام در خانواده را براي مرد، زن و تربيت فرزند را مورد توجه قرار دهند.
دانشجوي دكتراي فرهنگ و ارتباطات خاطر نشان كرد كه: البته مبلغين نيز بايد اين نگاه اصولي اسلام را در بين خانوادهها ترويج كنند، تا خانوادهها با شناخت كامل احكام اسلام به سمت فرهنگ اسلامي سوق پيدا كنند.
اسماعيلي با اشاره به وظايف صدا و سيما در اين زمينه خاطر نشان كرد:
مسئولين صدا و سيما نيز با سياستگذاريهاي صحيح و استفاده از افراد متفكر براي نظارت بر فيلمها ميتوانند در اين زمينه اثرگذار باشند.
وي ادامه داد: از آن جا كه فیلم بسیار تأثیرگذار است و خانوادهها بدون نیاز به نقد و بررسی فیلم و بازگوئی محتوای تربیتی فیلم، نهایت تأثیر را از آن میپذیرند، فیلم سازان نیز باید به صورت حرفهای رابطه خوب زن و مرد و تربیت فرزند را ارائه دهند. البته خانوادهها نيز با فطرت خداجوی خود میپذیرند که آن چه این فیلمها نشان ميدهند، صحیحتر است و نه آن چه در فیلمهای هالیوودی به نمایش گذاشته میشود.
اين كارشناس مسائل رسانه خاطر نشان كرد:
صدا و سیما نيز باید با استفاده از متفکرین به ارائه الگوی اسلامی - ایرانی برای زن و مرد بپردازد.
وي با اشاره به اين كه صدا و سيما بايد نقد سازنده را بپذیرد، ادامه داد: گاهی ديده ميشود كه فیلمی كاملا ضد اسلام بوده و اثرات مخربی دارد و اتفاقاً همان فیلم مورد تأیید و تقدیر قرار میگیرد.
اسماعيلي با اشاره به اين كه رفتار متناقض نبايد در صدا و سيما وجود داشته باشد، اظهار داشت:
لذا فیلمی که قرار است برای ساخت آن، هزینههاي زيادي صورت گيرد، بايد از ابتداء و همان نوشتن فيلم نامه مورد توجه قرار گرفته و با متفكرين بر سر محتواي آن بحث شود تا كامل شود.
وي در پايان خاطر نشان كرد: تأکید بر تفاوت جسمی مرد و زن، تأکید بر قوامیت مرد، هویت دادن به زنان و مردان، از جمله مؤلفههايي است که در فیلمها باید مورد توجه قرار گیرد.
انتهاي پيام/




























ارسال کردن دیدگاه جدید