اجتهاد سیاسی، بهانه‌ای برای فریب

می‌گویند هاشمی رفسنجانی یک مجتهد سیاست است پس نمی‌توان به او ایراد سیاسی گرفت. اتفاقاً چند سال پیش هم وقتی یکی از دوستان به یکی از بزرگان از علماء که بسیار محترم است ایراد گرفت که در انتخابات اشتباه کردند که از فلانی حمایت کردند طلبه‌ای که ظاهری وجیه هم داشت گفت: ایشان یک مجتهد است و این گونه تشخیص داده و تو به عنوان یک مقلد نمی‌توانی به وی اشکال کنی.

 

اجتهاد یعنی تلاش اصولی در جهت استنباط حکم شرع درباره یک موضوع. از این تعریف به چند مطلب پی می‌بریم:

 

1. اجتهاد مربوط به حکم‌هاست نه موضوعات. هر چند ممکن است مجتهد در موضوع‌شناسی نیز مانند حکم‌شناسی، داناترین باشد ولی این امکان در تحقق خارجی عمومیت ندارد. چه بسا غیرمجتهدی که موضوعات را بهتر از مجتهد بشناسد و قدرت تطبیق بیشتری داشته باشد.

 

2. در این تعریف، نامی از فقه یا سیاست نیامده. فقه یعنی فهم اصولی مطلب شارع پیرامون موضوعات مختلف و یکی از موضوعات، امر تدبیر اجتماع و حاکمیت و مسائل مربوط به آن‌ها یعنی سیاست است. پس احکام حوزه سیاست، بخشی از احکام مورد بحث در فقه است و افراد در قبال آن از دو حال خارج نیستند: یا مجتهد و فقیه‌اند که می‌توانند در آن اظهار نظر کنند و یا غیر مجتهد‌اند که حق اظهار نظر در این حوزه را همانند دیگر حوزه‌های فقهی ندارند. بنابر این اجتهادی به نام اجتهاد سیاسی وجود ندارد.

 

3. اشکال بر عملکرد یک مجتهد، به معنای نفی اجتهاد او نیست همچنان که اجتهاد افراد، ضرورتاً به معنای عملکرد صحیح ایشان نیست. پس می‌توان با مبانی و احکام صادره از کسی بر عمل خود او ایراد گرفت زیرا علم و عمل الزاماً توأم نیستند همچنان که نمونه‌های فراوان آن در عالم بیرون، یافت می‌شود.

 

4. وظیفه تطبیق احکام بر مصادیق، بر عهده بینش و بصیرت انسان است که مصادیق را از هم باز شناسد و احکام را بر آن‌ها بار کند. و اساساً بصیرت و علم از دو سنخ‌اند. پس اگر شخصی از هواهای نفسانی نیز بگذرد و در جهت همسان سازی علم و عمل خود تلاش کند الزاماً مصیب به واقع نیست زیرا واسطه‌ای میان دانش و بیرون است که به صرف اراده، به دست نمی‌آید. باید در جهت کسب بینش تلاش نمود و این اکتساب نیز فرآیندی است که الزاماتی دارد از قبیل تجربه شخصی یا غیرمباشر، عدم حب و بغض نابجا و ...

 

5. ممکن است مجتهد عامداً خطا کند.

 

6. اگر آقای هاشمی مجتهد سیاسی است و نمی‌توان به او ایراد گرفت، پس به چه کسی می‌توان ایراد گرفت ؟ ملاک کمی و کیفی استشکالات چیست ؟

 

7. آیا توصیه همیشگی ولی امر مسلمین بر کسب بینش صحیح، که خطاب به خواص و عوام و مجتهدین و مقلدین است، مورد اشکال واقع نمی‌شود ؟

 

8. فتأمّلوا ...

 

9. واجعل عواقب امورنا خیراً !

 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی