دستور حجاب در اسلام به معناي پذيرش حضور زن در عرصه اجتماع است

تبيين: عضو هيئت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) به برخي شبهات مطروحه در خصوص محدوديتهاي زنان در ايران پاسخ داد.
حجت الاسلام سيد ابراهيم حسيني در گفتگو با خبرنگار تبيين، با اشاره به شبههاي مبني بر اين كه آمارها مشاركت زنان ايراني را در جامعه بسيار پايين نشان ميدهد، اظهار داشت: اولاً بسياري از آمارها سنديت و اعتبار ندارد و تنها صرف ايجاد شبهه و اهرم فشار بر نظام اسلامي ارائه ميشوند و ثانياً يكي از اشكالاتي كه به غرب وارد است اين است كه آنها كه معتقدند زن و مرد مشاركتي برابر داشته و نگاه آنها در فعاليتهاي اجتماعي به زنان و مردان برابر است، در اين كشورها چند، زن به عنوان رئيس جمهور در حال فعاليت هستند ؟
وي با اشاره به اين كه اتفاقاً زنان در جامعه ما در مشاركتهاي سياسي و اجتماعي مشاركتي فعالتر از زنان غرب دارند، اظهار داشت: اگر مراد از مشاركت، حضور زنان در جامعه به صورت افسارگسيخته همراه با اختلاط با مردان است، در ايران وجود نداشته و اسلام هم آن را قبول نميكند. البتّه بايد توجه داشت در برخي از كشورهاي اسلامي زنان اصلاً در اجتماع مشاركت ندارند، كه البته عدم مشاركت زنان ناشي از نگاه دين نيست، بلكه ناشي از تعصبات و رسومات غلط آنهاست.
عضو هيئت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) اظهار داشت: در دين اسلام، تأمين هزينه زندگي و مسئوليت اقتصادي بر دوش مرد است و لذا طبيعي است كه حضور و مشاركت مرد در عرصه اجتماع براي تأمين اين هزينه و انجام اين مسئوليت بيشتر باشد، اما چنين نيست كه زنان هيچ حضوري نداشته و نقشي در جامعه ايفاء نكنند.
وي با اشاره به اين كه اسلام نه با انزوا موافق است و نه با افسارگسيختگي و اختلاط اظهار داشت: رعايت عفاف به معناي انزواي زنان نيست، بلكه اتفاقاً دستور حجاب براي زنان به خاطر اين است كه اسلام حضور زن در عرصه اجتماع را پذيرفته است. اگر اسلام ميخواست زن منزوي و گوشهنشين باشد و در فعاليتهاي اجتماعي شركت نكند، دستور حجاب را صادر نميكرد. چون حجاب تنها در برابر نامحرم لازم است، لذا اگر قرار بود در خانه بمانند، حجاب لازم نبود.
حجت الاسلام حسيني در پاسخ به اين شبهه غربيها مبني بر اين كه عليرغم موفقيتهاي زنان ايراني در زمينههاي گوناگون مانند گرفتن جايزه نوبل يا رفتن به فضا، داراي محدوديت هستند، اظهار داشت: در خصوص اين مسأله چند نكته را بايد مورد توجه قرار داد: اولاً بايد ديد ملاك افتخار چيست و انسان به چه افتخار ميكند ؟
وي با اشاره به روايتي اظهار داشت: كمال انساني، در مسير قرب الي الله است و كامل شدن فرد و قرب الي الله افتخار دارد، لذا صرف رفتن به كره ماه به عنوان اولين زن فضا نورد، افتخاري محسوب نميشود.
وي ادامه داد: ثانياً ملاك ارزشيابي افراد در هر جامعهاي، بر اساس ارزشهاي همان جامعه است، لذا نميتوان با محك غربي انسان مسلمان را مورد ارزيابي قرار داد. از اين رو اگر گرفتن جايزه نوبل با معيار اسلام كه مبتني بر قرآن و وحي است، انطباق داشته باشد، امري مناسب و ارزشي و در غير اين صورت ارزشي نخواهد داشت.
عضو كانون طلوع ادامه داد: لذا نه تنها خانم شيرين عبادي به عنوان اولين زن ايراني دريافت كننده جايزه نوبل را سبب افتخار نميدانيم، بلكه با توجه به تفكرات ايشان، او را به عنوان الگوي منفي ميشناسيم. چرا كه قرار بود جايزه نوبل يا به وي داده شود و يا به پاپ، اما از آن جايي كه پاپ از همجنسگرائي حمايت نميكرد، به خانم شيرين عبادي داده شد، چرا كه ايشان حامي همجنسگرائي است و اين بر اساس ارزشهاي جامعه اسلامي، نه مايه افتخار بلكه مايه ننگ است.
وي در پاسخ به اين شبهه كه اسلام، انسانها و به ويژه زنان را محدود كرده است، اظهار داشت: بسياري ازمواردي كه محدوديت تلقي ميشود، در واقع مصونيت است كه از شخصيت انساني در راه رسيدن به كمال انساني محافظت ميكند. همان گونه كه قوانين راهنمايي و رانندگي فرد را محدود ميكند كه با سرعتي بيش از حد مجاز حركت نكند، اما اين محدوديت، در واقع مصونيت خودش و ديگران را در پي دارد.
وي ادامه داد: گاه انسان كاري را در خفا و در حريم خصوصي انجام ميدهد كه مانع رسيدن وي به كمال انسانيت است، اما ضرر آن تنها متوجه خودش است، در اين صورت در نظام اسلامي با چنين فردي برخورد نميشود، در حالي كه اگر احكام اسلامي را در اجتماع نقض كند، مورد بازخواست قرار ميگيرد، چرا كه نه تنها خودش، بلكه جامعه را نيز متضرر ميكند.
وي با بيان اين كه نبايد رفتارهاي افراد در جامعه باعث اذيت و آزاري مادي و معنوي ديگران شود، اظهار داشت: دنياي غرب نيز اين مسأله را با عنوان اصل ممنوعيت ضرر پذيرفته است. البته در غرب فقط آزادي مادي مورد توجه قرار داده شده است كه به خاطر تفسير آنها از انسان است كه وي را محدود به اين دنيا ميدانند، اما با توجه به انسانشناسي از ديدگاه اسلامي كه انسان را ابدي ميداند، آزادي معنوي نيز بايد مورد نظر قرار گيرد. لذا همان گونه كه اگر كسي به آزادي مادي افراد جامعه ضرري بزند، جريمه و مجازات ميشوند، اگر موجب ضرر به آزادي معنوي و روحي افراد جامعه نيز بشود، بايد مورد مجازات قرار گيرد.
وي در پاسخ به اين سئوال كه چرا در نظام اسلامي كسي كه اعتقاد به حجاب ندارد، ملزم به رعايت حجاب ميشود، ادامه داد: اولاًً يك اصل مسلم وجود دارد كه هر جامعه اي قانون دارد و افراد جامعه بايد آن قانون را رعايت كنند، ولو اين كه عدهاي آن را قبول نداشته باشند. ثانياً برخورد با بدحجابي تنها زماني كه جنبه عمومي پيدا كند، صورت ميپذيرد و لذا شخص مخالف با حجاب اگر در حريم خصوصي و شخصي، حجاب را رعايت نكند، كسي حق برخورد با وي را ندارد.
اين استاد حقوق دانشگاه خاطر نشان کرد: لذا هيچ يك از نهادهاي بينالمللي نميتوانند از لحاظ قانوني به ايران ايراد بگيرند، چرا كه همان گونه كه ماده 29 بنده 2 اعلاميه جهاني حقوق بشر که خودشان تدوين کرده اند، مسأله نظم عمومي را با عنوان public order مدنظر قرار داده است و البته طبيعي است كه هنجارهاي جوامع مختلف با يكديگر فرق ميكند، لذا همين قاعده نظم عمومي اقتضاء ميکند که هر کس در ايران زندگي ميکند، هنجارهاي جامعه ايران را نيز رعايت کند.
وي ادامه داد: ثانياً مخالفت با اين هنجارها نيز در جايي كه به ديگران ضرري نرساند و تنها خود فرد متضرر باشد نيز موجب مجازات و مصداق نقض هنجار تلقي نشده و افراد در حريم خصوصي آزاد هستند، اما از آن جا که اظهار بيحجابي در جامعه به ديگران صدمه ميزند، رعايت نظم عمومي لازم و مخالفت با آن صحيح نخواهد بود.
وي با اشاره به انتقادات وارد بر اعلاميه جهاني حقوق بشر ابراز داشت: حتي غرب هم اين اعلاميه را به درستي اجراء نميکند و در رفتار آنها تناقض در گفتار و کردار ديده ميشود. مثلاً طبق ماده 18 اعلاميه جهاني حقوق بشر همه انسانها در انتخاب مذهب و عمل به آن آزادند، لذا هر زن مسلمان حق دارد به وظيفه شرعي خود يعني داشتن حجاب که يک دستور قرآني است، عمل کند.
اما برخي کشورها مانند فرانسه که خود را مهد تمدن و پايهگذار تدوين اعلاميه جهاني حقوق بشر ميدانند، با آن مخالفت کنند. البته ما از اين کشورها انتظار نداريم که مسلمانان را به حجاب وادار کند، اما جاي سئوال اين است که چرا آنها را مجبور به کشف حجاب مي کنند در حالي که در اعلاميه حقوق بشر آن را حق انسان ميدانند.
حجت الاسلام سيد ابراهيم حسيني در پاسخ به اين مسأله که نظم عمومي طبق جوامع دموکراتيک تعريف ميشود، اظهار داشت: اولاً غرب حق ندارد که معيار خود را بر ديگران تحميل نمايد و همه را ملزم به پذيرش چنين معياري کند و ثانياً: جامعه ما از دموكرات ترين جوامع است، چرا که بر اساس انتخابات و آراي مردمي، بيش از 98 درصد مردم به جمهوري اسلامي آري گفتند و به قانون اساسي نيز رأي دادند و طبق اين قانون اساسي كه شريعت اسلامي را مطرح ميكند، بايد حجاب رعايت شود.
وي با اشاره به اين که تعريف غرب از دموكراتيك اين است كه خواست مردم، مبناي حكومت قرار گيرد و در انتخابات آزاد بيان شود، ادامه داد: لذا بر اساس همين معنا از دموکراسي که غربيها ميگويند، افراد بيحجاب در نظام جمهوري اسلامي، خلاف نظم عمومي رفتار ميكنند.
عضو کانون طلوع در پاسخ به سؤال خبرنگار تبيين که توجيه غربيها در جلوگيري از حجاب چيست، اظهار داشت: آنها ميگويند که ما جامعه سكولار هستيم و بايد نسبت به دين بيتفاوت باشيم و چون حجاب تبليغ ديني است، نبايد صورت بگيرد. اما اين استدلال صحيح نيست.
وي افزود: اعلاميه بار حقوقي ندارد و نميتواند براي دولتها تكليفآور باشد، اما در عين حال مواد اين اعلاميه را قواعد آمره ميدانند و بر طبق اين اعلاميه هر كسي ميتواند طبق مذهب خويش رفتار كند و در آن به صراحت گفته شده است که به هر فرد در نهان و آشکار ميتواند به دستورات مذهب خويش عمل کند.
حجت الاسلام حسيني ادامه داد: از طرف ديگر سكولاريسم بايد نسبت به دين، بيطرف باشد. يعني غيرمذهبي باشد نه ضد مذهبي. كاري كه آنها ميكنند ضد مذهبي است. در حالي كه اين رفتار را با گروههاي ديگري غير از مسلمانان انجام نميدهند و با رفتارهاي مذهبي ديگر اديان مخالفتي نميكنند.
انتهاي پيام/




























ارسال کردن دیدگاه جدید