حماسهي اقتصادی و اقتصاد مقاومتی در اندیشههای امام خامنهای/1
جهاد اقتصادی، مرحلهای جدید از حرکت تاریخی انقلاب اسلامی به سوی تمدن اسلامی است؛ این انقلاب در این دوره از دورههای حرکت خود باید در جنگی اقتصادی و تمام عیار به فرماندهی پیشوای خود به صحنه آید و نظام سلطهي جهانی و صهیونیزم بینالملل را شکست بدهد.
به محض مطرح شدن عبارت « جهاد اقتصادی » سؤالاتی مطرح میگردد. جهاد اقتصادی چیست ؟ چرا هست ؟ آیا چنین اندیشهای تا کنون مطرح شده است ؟ آیا چنین جهادی تا کنون رخ داده است ؟ این جهاد چه مبانیای دارد؟ هدف آن چیست ؟ آثار پیروزی یا شکست، غنایم یا تلفات در این جنگ کدام است ؟ دشمن در این جهاد کیست ؟ در این جبهه، دشمن، خارجی، داخلی و یا از هر دو صنف است ؟ برنامههای او برای حمله به ما چیست ؟ نقاط قوت ما در این جنگ چیست ؟
نقاط ضعف و تهدیدهایی که ممکن است به شکست احتمالی ما منجر شوند کدام مواردند ؟ نقاط ضعف و قوت دشمن چیست ؟ فرمانده ارشد ما در این جهاد کیست ؟ فرماندهان ردههای بعدی آن چه کسانی هستند ؟ سربازانش کیانند ؟ هر کدام از این سه قشر چه وظیفهای دارند ؟ این جهاد در چه موارد و عرصههایی است ؟ (موضوع یا موضوعاتش چیست ؟) راههای پیروزی در این جهاد چیست ؟ آیا این جهاد محتوای فکری و علمی خاص خود را میخواهد و یا با دستاوردهای علوم انسانی غربی به پیروزی میرسد ؟ و ... .
1. بسترهای طرح سیاست جهاد اقتصادی و تولید ملی
صدور فرمان جهاد اقتصادی بیشک زمینهها و بسترهایی دارد.
1.1. جنگ اقتصادی همه جانبه علیه جمهوری اسلامی ایران
در مدت کوتاهی قیمت ارز رکورد بیسابقهای از خود به جای میگذارد و در نتیجه موج گرانی کالاهای وارداتی اعم از مصرفی و واسطهای بازارهای کشور را درمینوردد و تورمی مضاعف را بر ما تحمیل میکند. سکه با افزایش قیمت کمسابقهای مردم و مسئولین اقتصادی کشور را انگشت به دهان میدارد. حباب مسکن پس از چند سال دوباره به بازار مسکن باز میگردد. بیشتر کالاهای مصرفی رو به گرانی مینهند و از چای ایرانی تا برنج هندی و از شیر گاو تا گوشت گوسفند به طرز ناباورانهای گران میشود.
تحریمهای گسترده از سوی دشمنان اعمال شده و بانکهای ایرانی از گشایش اعتبارات خرید ارزی و بسیاری معاملات ضروری بینالمللی ممنوع میگردند. از قوطی شیر پاستوریزه تا قطعات هواپیما از ما دریغ میگردد. در اقدامی باورنکردنی خرید نفت ایران از سوی آمریکا و اروپا تحریم میشود و استعمار، این آخرین حربهَ خود را نیز به کار میگیرد تا شریان اقتصادی کشوری نفتی مانند ایران را قطع نماید.
آیا این حجم بیسابقه از اختلالات آن هم در یک برهه خاص، طبیعی به نظر میرسد ؟ هر چند ضعف نظارتی در بسیاری از بخشهای عملکرد دولت به چشم میخورد ولی آیا دولت تا این حد ناتوان و ناکارآمد است ؟ آیا دولتی که صرفنظر از انتقادهای وارد بر آن، در دشوارترین اوضاع سیاسی و اقتصادی طرح ملی و طاقتفرسای هدفمندسازی یارانهها را با موفقیت دست کم نسبی و قابل قبولی اجراء میکند، از مقابله با افزایش قیمت کالایی چون تخم مرغ و ماست ناتوان است ؟
ظاهراً تحلیل درست چیز دیگری است و هماهنگی، همزمانی و یک دستی این رویدادها حاکی از وجود برنامهای عمیق، گسترده و انتقام جویانه است.
بخشهایی از یکی از سخنرانیهای اوباما که در کنگره آمریکا ایراد شده است و معمولاً پیشنویس آن توسط لابی یهود و صهیونیستها یعنی گردانندگان و ساکنان اصلی و همیشگی کاخ سفید تهیه میشود، قابل توجه است: « به ایران نگاه کنید؛ با قدرت دیپلماسیمان دنیایی را که زمانی در خصوص نحوه مقابله با ایران دچار اختلاف شده بود، متحد کردیم؛ رژیم ایران بیش از هر وقت دیگری منزوی شده است؛ رهبرانش با تحریمهای فلج کننده روبرو هستند و تا وقتی که آنها مسئولیت نپذیرند این فشارها متوقف نمیشود؛ شکی وجود ندارد که آمریکا مصمم است از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری کند و من هیچ گزینهای را برای رسیدن به این هدف از روی میز حذف نخواهم کرد. اما حل و فصل مسالمت آمیز این مسأله هنوز امکانپذیر است... .»
« ما چند سال پيش « اقتصاد مقاومتى » را مطرح كرديم. همهى كسانى كه ناظر مسائل گوناگون بودند، ميتوانستند حدس بزنند كه هدف دشمن، فشار اقتصادى بر كشور است. معلوم بود و طراحىها نشان ميداد كه اينها ميخواهند بر روى اقتصاد كشور متمركز شوند. اقتصاد كشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن اين بود كه بر روى اقتصاد متمركز شود؛ به رشد ملى لطمه بزند؛ به اشتغال لطمه بزند؛ طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود؛ مردم دچار مشكل شوند؛ دلزده بشوند؛ از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن اين است و اين محسوس بود؛ اين را انسان ميتوانست مشاهده كند.
من سال ۸۶ در صحن مطهر علىبنموسىالرضا (عليه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم كه اينها دارند مسألهى اقتصاد را پيگيرى ميكنند؛ بعد هم آدم ميتواند فرض كند كه اين شعارهاى سال حلقههائى بود براى ايجاد يك منظومه كامل در زمينه مسائل اقتصاد؛ يعنى اصلاح الگوى مصرف، مسأله جلوگيرى از اسراف، مسأله همت مضاعف و كار مضاعف، مسأله جهاد اقتصادى، و امسال توليد ملى و حمايت از كار و سرمايهى ايرانى. ما اينها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نكرديم؛ اينها چيزهائى است كه ميتواند حركت عمومى كشور را در زمينه اقتصاد ساماندهى كند؛ ميتواند ما را پيش ببرد. ما بايد دنبال اين راه باشيم. »
1.2. جنگ نفت در جهان
از دیگر سو تحلیلهای اقتصاد سیاسی انرژی برای آینده نه چندان دور دنیا حاکی از جنگی گسترده بر سر ذخایر نفتی جهان خواهد بود. بهتر است این وضعیت و شرایط آینده دنیا را در تحلیل ارزشمند امام خامنهای دام ظله بشنویم.
« چرا اين دشمنىها را ميكنند ؟ من اين نكته را عرض بكنم؛ بهانهى دشمنى در اوقات مختلف متفاوت است. از وقتى مسألهى هستهاى مطرح شده است؛ بهانه دشمنىها مسأله هستهاى است. ... يك روز اين مسأله بهانه است؛ يك روز حقوق بشر بهانه است؛ يك روز فلان مسألهى داخلى بهانه است؛ اما همهى اينها بهانه است.
مسأله اصلى چيست ؟ مسئله اصلى، حراست مقتدرانه نظام اسلامى از ثروت عظيم نفت و گاز در اين كشور است. امروز و فردا - مثل ديروز - اقتدار اقتصادى و سياسى و به تبع آن، اقتدار علمى و نظامى، متوقف است به انرژى، به نفت؛ تا دهها سال ديگر، دنيا محتاج نفت و گاز است؛ اين يك مطلبِ مسلّم است. استكبار و قدرتهاى استكبارى ميدانند كه رگ حياتشان به نفت و گاز وابسته است. آن روز كه نتوانند اين نفت ارزان را به دست بياورند، آن روز كه مجبور باشند براى تهيهى نفت و گاز امتياز بدهند و از زورگوئى دست بردارند، آن روز براى آنها مصيبتبار است.
از طرف ديگر، كشورهاى غربى از لحاظ منابع نفتى دچار مشكل شدهاند و روزبهروز مشكل آنها بيشتر خواهد شد. منابع نفتى كشورهاى اروپائى و به طور كلى كشورهاى غربى، بعضى چهار سال ديگر تمام خواهد شد؛ بعضى شش سال ديگر تمام خواهد شد؛ بعضى نُه سال ديگر تمام خواهد شد؛ لذا مجبورند از منابعِ غير خودشان استفاده كنند.
كشور آمريكا كه امروز حدود سى و چند ميليارد بشكه نفت ذخيره دارد، طبق محاسباتى كه كارشناسان كشورمان كردهاند - كه آمارشان متكى به آمار خود آمريكائىهاست - نفتش تا سال 2021، يعنى تا نُه سال ديگر تمام خواهد شد. نفت دنيا كه امروز بيش از پنجاه درصدش از خليج فارس خارج ميشود، آن روز متكى خواهد شد به سه منبع عمدهى نفتى در منطقه ما و در خليج فارس؛ كه البته يكى از آن سه منبع، ايران است؛ كه من حالا عرض خواهم كرد.
در بين همهى كشورهاى دنيا - اين ديگر مربوط به خليج فارس نيست - آن كشورى كه موجودى نفت و گازش بر روى هم از همه بيشتر است، كشور جمهورى اسلامى ايران است. بعضى از كشورها گازشان بيشتر از ماست؛ بعضى نفتشان بيشتر از ماست؛ ما در منابع گاز، كشور دوم در دنيا هستيم - اول روسيه است، بعد ما - در منابع نفت، ما كشور چهارم هستيم؛ سه تا كشور قبل از ما منابع نفت دارند كه بيشتر از ما هستند؛ ليكن اگر نفت و گاز را بر روى هم حساب كنيم، جمهورى اسلامى، كشور عزيز شما، منابعش - بر طبق آن چه كه تا امروز اكتشاف شده است - از همهى كشورهاى دنيا بيشتر است؛ اين خيلى چيز جذابى است براى مصرفكنندگان نفت در دنيا؛ براى دستگاههاى استكبار كه رگ حياتشان به حاملهاى انرژى به نفت و گاز وابسته است.
بنابراين ايران كشورى با يك چنين ثروتى است. آنها تا چهار سال ديگر، تا ده سال ديگر، تا پانزده سال ديگر نفتشان تمام ميشود؛ اما جمهورى اسلامى - بر طبق منابعى كه تا امروز اكتشاف شده است - تا هشتاد سال ديگر نفت و گاز دارد؛ اين خيلى جذاب است. ... مشكل آنها مسألهى هستهاى نيست؛ كشورهائى هستند كه سلاح هستهاى دارند؛ در منطقهى ما هم هستند؛ آنها ككشان هم نميگزد !
مسأله، مسألهى سلاح هستهاى يا صنعت هستهاى نيست، مسئله حقوق بشر نيست؛ مسأله جمهورى اسلامى است كه مثل شير در مقابل اينها ايستاده است. اگر جمهورى اسلامى هم در مقابل اينها مثل بعضى از رژيمهاى منطقه، حاضر بود به ملت خودش خيانت كند، در مقابل اينها تسليم بشود، با او كارى نداشتند. مسألهى اينها زيادهخواهىهاى استكبارى است؛ اين علت دشمنى با ملت ايران است.»
در پی گرفتن سیاستهای اقتصاد مقاومتی و خلق حماسه اقتصادی موجب افزایش تولید ملی و افزایش درآمد ملی از راههای غیر نفتی و در نتیجه ذخیره نفت برای سالهای آینده که جهان در جستجوی یک قطره نفت در تکاپوست، خواهد شد. یکی از مبادی اهمیت سیاسی و استراتژیک تولید ملی از همین نقطه ناشی میشود.
1.3. وضعیت کنونی اقتصاد و موانع پیش روی تولید در کشور
اگر در اقدامی غیرعلمی و نادرست اما ممکن، فرض کنیم که جنگ اقتصادی در کار نیست و شرایط حال و آینده جهان نیز به نفت بستگی ندارد، باز هم وضعیت کنونی تولید در کشورمان به هیچ روی شایسته کشوری چون ایران اسلامی نیست. سود بسیار بالای فعالیتهایی چون واسطهگری و دلالی در اقتصاد ایران انگیزهای برای تولید حقیقی باقی نمیگذارد.
به این عدم سودآوری نسبی، پیچ و خم دشوار ترتیبات اداری و بروکراسیهای کمنظیر کشورمان را اضافه کنید. از مجوز استفاده از زمین گرفته تا موانع پولادین اداره بهداشت و از صدور پروانه کسب تا اعطای وامهای با سهم مشارکت ! بالای بانکی، همگی خانهایی رستمکش در برابر تولید و تولیدگر است.
از این گذشته عدم ثبات قیمتها، نوسانات نرخ ارز، واردات ناگهانی، قیمت پایین کالاهای خارجی و عرضه نامحدود آنها در بازار ایران، فرهنگ مصرفی خارجیپسند بلکه خارجیپرست ایرانیها و ... گریبانگیر تولید و کار و سرمایه ایرانی هستند.
از دیگرسو کارخانجات بزرگ با تبلیغات دامنهدار تلویزیونی، رادیویی، بیل بوردی، دیواری و هر فضای خالی که تصور کنید، بازاری انحصاری به وجود آوردهاند که جلوی ورود و به فرض ورود، موفقیت تولیدکننده خُرد را میگیرند؛ و نیز مافیای اقتصادی و واسطهها بر تولید کننده حکومت نموده، سهم وی را کاهش میدهند و به ویژه در بخشی مانند کشاورزی این واسطهها و دلالان هستند که بر کومهها و انبارهای محصولات کشاورزی جشن ثروتمند شدن میگیرند.
این شرایط برای هر کشوری که به پیشرفت میاندیشد تکان دهنده و هشداردهنده است و ایجاب میکند سال خود را با شعار تولید ملی آغاز کنند؛ چه رسد به کشوری مانند ایران که امپراطوری اقتصادی صهیونیزم بینالملل برای به چالش کشیدن آن برنامهریزیها و سرمایهگذاریهای کلان نموده است.
ارسال کردن دیدگاه جدید