جايگاه «مرجعيت علمي» در بازسازي تمدن نوين اسلامي/2

بر اساس آنچه بيان شد، مي‌‌توان انقلاب اسلامي را نقطة آغازين بازسازي تمدن نوين اسلامي پس از گذشت قرن‌‌‌ها دانست. امام خميني‌ره،‌بنيان‌گذار اين انقلاب، چشم‌‌انداز آينده اين نظام نوپا را چنين ترسيم مي‌کنند:
ما مي‏‌خواهيم ملت ايران غرب‏زده نباشد و بر پايه‏ هاي ملّي و مذهبي خويش به سوي ترقّي و تمدن گام بردارد. ...مسلمين آنها بودند كه مجد آنها دنيا را گرفته بود. تمدن آنها فوق تمدن‏ها بود. معنويات آنها بالاترين معنويت‏ها بود. رجال آنها برجسته‏ ترين رجال بود. توسعه مملكتشان از همه ممالك بيشتر بود. سيطره حكومتشان بر دنيا غالب شده بود. ...... اروپائيان و دانشمندان اروپا هم قايل به اين مطلب‌اند كه تمدن اسلام مقدّم بر ساير تمدن‏هاست. ... اين چيزهايي كه در ممالك ديگر شما خيال مي‌‏كنيد تمدن است، وقتي كه درست تأمّل كنيد تمدن نيست، بلكه به توحّش نزديك‏تر است؛ براي اينكه تمام سلاح‏هاي مدرني كه درست كردند همه براي كشتن همجنس خودشان و قتل‏عام كردن بشر است... تمدن صحيح در اسلام است؛ چنانچه حريت صحيح در اسلام است.
پس از رحلت بنيان‌گذار انقلاب، سال‌هاست ‌مقام معظم رهبري نيز در مقام پرچمدار اين حرکت عظيم اسلامي،در مناسبت‌هاي مختلف و در جمع اقشار گوناگون جامعه، به‌طور خاص بر لزوم بازسازي تمدن نوين اسلامي تأکيد ويژه دارند. ايشان چشم‌انداز انقلاب را اين‌گونه ترسيم مي‌کنند: «هدف ملت ايران و هدف انقلاب اسلامى، ايجاد يك تمدن نوين اسلامى است». همچنين در اجلاس سران کشورهاي اسلامي ضرورت تمدن‌سازي را اين‌گونه تبيين مي‌کنند:
دومين نكته، لزوم ترسيم هدف بلندمدت براى بيدارى اسلامى در كشورهاى مسلمان است؛نقطه‌‌ى متعالى و والائى كه بيدارى ملتها را بايد سمت و سو دهد و آنان را به آننقطه برساند. با شناسائى اين نقطه است كه ميتوان نقشه‌‌ى راه را ترسيم كرد و هدفهاى ميانى و نزديك را در آن مشخص نمود. اين هدف نهائى نمي‌تواند چيزى كمتر از «ايجاد تمدن درخشان اسلامى» باشد. امت اسلامى با همه‌‌ى ابعاض خود در قالب ملتها و كشورها،بايد به جايگاه تمدّنىِ مطلوب قرآن دست يابد. شاخصه‌‌ى اصلى و عمومى اين تمدن،بهره‌‌مندى انسانها از همه‌‌ى ظرفيتهاى مادى و معنوى‌‌اى است كه خداوند براى تأمين سعادت و تعالى آنان، در عالم طبيعت و در وجود خود آنان تعبيه كرده است. آرايش ظاهرىاين تمدن را در حكومت مردمى، در قوانين برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگوئى به نيازهاى نوبه‌‌نوى بشر، در پرهيز از تحجر و ارتجاع و نيز بدعت و التقاط، در ايجادرفاه و ثروت عمومى، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنى بر ويژه‌‌خوارىو ربا و تكاثر، در گسترش اخلاق انسانى، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و كار وابتكار، ميتوان و بايد مشاهده كرد. نگاه اجتهادى و عالمانه به عرصه‌‌هاى گوناگون،از علوم انسانى تا نظام تعليم و تربيت رسمى، و از اقتصاد و بانكدارى تا توليد فنى وفناورى، و از رسانه‌‌هاى مدرن تا هنر و سينما، و تا روابط بين‌‌الملل و غيره وغيره، همه از لوازم اين تمدن‌‌سازى است.
تمدن اسلامى ميتواند با شاخصه‌‌هاى ايمان و علم و اخلاق و مجاهدت مداوم، انديشه‌‌ىپيشرفته و اخلاق والا را به امت اسلامى و به همه‌‌ى بشريت هديه دهد و نقطه‌‌ى رهائى از جهان‌‌بينى مادى و ظالمانه و اخلاقِ به لجن كشيده‌‌اى كه اركان تمدن امروزىِغربند، باشد.
تجربه سي‌ساله نظام جمهوري اسلامي ايران و دستاوردهاي آن اين مسئله را نويد مي‌دهد که اگر همه ملت‌هاي مسلمان با يکديگر متحد باشند و از تجربيات ايران و نيز ديگر تجربه‌‌هاي بشري استفاده کنند، شکل‌گيري اين تمدن نوين چندان کار دشواري نخواهد بود؛ همان‌گونه که در طي اين سال‌ها بسياري از اهداف غيرممکن تحقق يافت. البته اين مهم با تلاش‌هاي فراواني در عرصه‌‌هاي گوناگون، و با توجه ويژه به ظرفيت‌هاي دروني هر يک از ملتها دست‌يافتني خواهد بود.

لوازم اصلي تشکيل تمدن اسلامي
بي‌ترديد رسيدن به اين هدف والا، نيازمند لوازم متعددي است؛ نگاهي گذار به ديد‌گاه‌هاي مقام معظم رهبري در اين‌باره نشان مي‌دهد همه آنچه که ايشان در اين‌سال‌ها بدان اشاره داشته‌اند، بخش‌هاي تشکيل‌دهنده اين تمدن بوده‌اند؛ موضوع‌هايي مانند:
* انديشه‌هاي بنيادين اسلامي؛
* مرجعيت علمي کشور؛
* گفتمان عدالت و پيشرفت؛
* فقه حکومتي يا فقه نظام‌ساز؛
* شاخص‌هاي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت؛
* اقتصاد مقاومتي؛
* علوم انساني اسلامي؛
* اصلاح الگوي مصرف؛
* سبک زندگي اسلامي؛
* توجه ويژه به زبان فارسي؛
* دوطرفه‌ بودن ترجمه؛
* تقويت بنيان‌هاي فکريديني؛
* عبرت گرفتن از نتايج تمدن غرب؛
*  و ده‌ها موضوع ديگر.
هر کدام از اين مؤلفه‌ها، تکميل‌کننده يکديگر، و تشکيل‌دهنده جنبه‌هاي مختلف تمدن اسلامي‌اند؛ به يقين، ضروري است هر يک از اين مؤلفه‌هاي راهبردي و استراتژيک، به‌طور جدي و عميق تحليل و بررسي شوند، که پرداختن بدان‌ها مجال ديگري مي‌طلبد؛اما در اين ميان، يکي از مهم‌ترين مؤلفه‌‌ها که مي‌تواند اين حرکت را سرعتي مضاعف بخشد، مرجعيت علمي است که نقشي کليدي و محوري دارند.از اين‌رو، در ادامه به نقش و جايگاه اين عنصر در تحقق تمدن نوين اسلامي مي‌پردازيم.
مرجعيت علمي
نگاهي گذرا به پيشينه تمدن‌ها ـ اعم از اسلامي و غربي ـ نشان‌ مي‌دهد يکي از عوامل اصلي‌ که موجب شکل‌گيري تمدن و ايجاد قدرت شده، علم بوده است ـ البته بايد يادآوري کرد که نبايد تصور شود «پايه اصلي تمدن» بر صنعت،فناورىوعلم بنا شده است؛بلکه پايه اصلي تمدن، برفرهنگ، بينش، معرفت وكمال فكرانساني مبتني است به تعبير ديگر، تمدن‌ها به‌ نوعي بخشي از اقتدار اصلي خود را مديون علم بوده‌اند. بديهي است با توجه به اقتدارآفريني علمي، براي بازسازي تمدن نوين اسلامي نيز بايد اين اقتدار علمي را کسب کرد. خوشبختانه پس از انقلاب اسلامي و شکل‌گيري چارچوب سياسي نظام بر اساس انديشه اسلامي، روح خودباوري در ميان جوانان ايران تقويت شد و تلاش‌هاي فراوان آ‌نها باعث شد که امروز ايران اسلامي در بسياري از رشته‌هاي علمي، رتبه‌هاي جهاني کسب کند. البته در تحقق اين مسئله عوامل متعددي نقش داشته و دارند که پرداختن بدان‌ها مجال ديگري مي‌طلبد؛ اما آنچه مهم است اينکه، امروزه ايران اسلامي توانسته است در رشته‌هاي مختلف خود را به جايگاه‌هاي کلان علمي برساند؛ شايد با قاطعيت بتوان گفت که هيچ کشوري در دنيا وجود ندارد که توانسته باشد در يک «گستره زماني محدود سي‌ ساله» و در «شرايط تهديد و تحريم هميشگي»، چنين افتخاراتي را کسب کرده باشد؛ ولي در پرتو خودباوري، تلاش و توکل به خداوند و رهبري‌هاي حضرت امام خميني‌ره و آيت‌الله خامنه‌اي‌مدظله‌العالي موضوعي که در حد محال بود، تحقق پيدا کرده است. مقام معظم رهبري درباره توجه به پيشينه اين مسئله چنين مي‌گويند:‌
كشور عقب‌مانده‌ى ما از لحاظ علمى، تبديل شد به يك كشور پيشرفته‌ى علمى. ما قبل ازانقلاب هيچ افتخار علمى در كشور نداشتيم. امروز ديگران درباره‌ى ما ميگويند، مراكزسنجش جهانى درباره‌ى ايران قضاوت مي‌كنند كه رشد و شتاب پيشرفت علمى، يازده برابرِمتوسط دنيا است. اين چيز كمى است؟ مراكز سنجش علمى پيش‌بينى مي‌كنند كه تا چند سال ديگر ـ تا سال ۲۰۱۷ ـ ايران در رتبه‌ى چهارم علمى دنيا قرار ميگيرد. اين چيز كوچكى است؟ آن كشورى كه از لحاظ علمى هيچ افتخارى نداشت، تبديل شد به اين. ما كشورى بوديم كه اگر مي‌خواستيم يك جاده، يك بزرگراه، يك سد، يك كارخانه بسازيم،بايد به سمت بيگانگان دست دراز مي‌كرديم تا مهندسان خارجى بيايند براى ما سد درست كنند، جاده درست كنند، كارخانه احداث كنند. امروز جوانان اين ملت، بدون كمترين اعتنائى به بيگانگان، هزاران كارخانه، صدها سد و پل و راه و بزرگراه در كشور ايجاد مي‌كنند. امروز رشد علمى و فنى و توانائى‌هاى سازندگى در كشور به اين نقطه‌ى از اوج رسيده است؛ آيا شايسته است كه ما اينها را نبينيم؟ ...  در زمينه‌ى بهداشت و درمان، براى يك جراحىِ اندكى پيچيده، بيمار ما بايد ميرفت در بيمارستانهاى اروپا سرگردان مي‌شد، اگر پول داشت؛ و اگر پول نداشت، بايد مي‌مرد.امروز در كشور ما پيچيده‌ترين جراحى‌هاى بزرگ - پيوند كبد، پيوند ريه، كارهاى مهم در زمينه‌ى جراحى و پزشكى - انجام مي‌گيرد؛ نه فقط در تهران، در بسيارى از شهرهاى دوردست. اين توانائى‌ها امروز وجود دارد. ملت ايران در اين زمينه احتياجى به بيگانگان ندارد؛ در اين زمينه‌ى بسيار مهم و حياتى، به استقلال و خودكفائى رسيدهاست.

تجربه عيني سي‌ساله انقلاب اسلامي و مواجهه آن با تمدن غرب، به‌خوبي اين واقعيت را نشان داده است که آنها از علم به منزله يک ابزار براي سلطه بر ديگران استفاده کرده‌اند؛ اين مسئله بيانگر آن است که قدرت اصلي از آن کساني است که اين ابزار را در دست داشته‌اند.البته بايد به اين نکته توجه داشت که بستر شکل‌گيري علم آنها مبتني بر انديشه‌هاي اومانيستي و پوزيتويستي‌ مغرب‌زمين است و با صدور آن به مجامع ديگر، فرهنگ نهفته در وراي آن را نيز از اين طريق منتقل مي‌کنند. روشن است که اين نوع علم نمي‌‌تواند بنياني قوي براي شکل‌گيري تمدن نوين اسلامي باشد. از اين‌رو، ضروري است علمي بومي، مبتني بر انديشه‌هاي بنيادين اسلامي توليد شود تا افزون بر حل مسائل زندگي، انسان‌ها را به سمت فرهنگ اسلامي نيز سوق دهد.
هدف از اين‌ رويکرد، فتح قله‌هاي علم، و کسب رتبه‌‌هاي جهاني و در واقع تبديل ايران اسلامي به يک مرجع و رفرنس علمي است. وقتي اين هدف تحقق يابد، به تبع آن فرهنگ اسلامي نيز که در درون آن نهفته است، در جهت‌گيري و نحوه استفاده از آن علم تأثير خواهد گذاشت و از طريق اين اقتدار علمي به اهداف خود دست خواهيم يافت. رهبر معظم انقلاب اسلامي با توجه به اين واقعيت مي‌گويند:
پيشرفت علمي زمينه‌ساز «اقتدار اقتصادي و سياسي ايران» و عزت بيشتر ايرانيان درجامعه بين المللي است که دستيابي به اين هدف، به حفظ و تقويت «گفتمان علمي، گفتمان پيشرفت علمي و گفتمان پيشرفت عمومي کشور» در دانشگاهها نياز دارد..... براساس اين آمارها، رشد علمي کشور در 12 سال گذشته، نسبت به قبل از آن 16 برابر شده و رشد پيشرفت علم در ايران 13 برابر متوسط دنيا است مراکز اطلاع رساني علمي دنيا تأکيد دارند که اگر رشد پيشرفت علمي ايران، به همين صورت ادامه پيدا کند، پنج سال ديگر، ايران رتبه چهارم علمي دنيا را بدست خواهدآورد.....  تأکيد مکرر بر تلاش همه جانبه براي پيشرفت علمي، فقط به علت احترام فراوان اسلام به علم و عالم نيست، بلکه به اين دليل است که علم، اقتدار آفرين است.

نکته‌اي که نبايد آن را دور از نظر داشت اينکه، هر چند ايران اسلامي، به منزله خاستگاه آغازين تمدن نوين اسلامي در حال پيشرفت علمي است، تمدن غرب نيز افزون بر اينکه هم‌‌اکنون در بسياري از رشته‌هاي علم پيشتازي مي‌کند، به تناسب زمان بر پيشرفت‌هاي خود مي‌افزايد؛ يعني به همين ميزان که ما مي‌کوشيم مرزهاي علم و دانش را بشکنيم و به اهداف خود نزديک‌تر شويم، به همان ميزان نيز آنها در حال تلاش علمي و پيشروي هستند. اين بدان معناست که بايد تلاش خود را در اين عرصه چندين برابر کنيم تا بتوانيم نخست به آنها برسيم و سپس سبقت بگيريم. آيت‌الله خامنه‌اي با رصد دقيق اين مسئله، چنين چشم‌‌اندازي را پيش‌روي نخبگان و انديشمندان قرار مي‌دهند:
شما كارى كنيد كه در يك دوره اى_حالا اين دوره ممكن است پنجاه سال ديگر يا چهل سال ديگر باشد ـ هر دانشمندى اگربخواهد به آخرين فرآورده‌هاى علمى دست پيدا كند، ناچار باشد زبان فارسى را كه شمااثرتان را به زبان فارسى نوشته ايد، ياد بگيرد؛ همچنانى كه امروز شما براى دستيابى به فلان علم، مجبوريد فلان زبان را ياد بگيريد تا بتوانيد كتاب مرجع را پيدا كنيد وبخوانيد. شما كارى كنيد كه در آينده، كشور شما يك چنين وضعى پيدا كند؛ و مي‌توانيد. يك روز اينجور بوده است؛ كتابهاى دانشمندان ايرانى را به زبانهاى خودشان ترجمه مي‌كردند، يا آن زبان را فرا مي‌گرفتند براى اينكه بتوانند بفهمند.
اين چشم‌انداز افق‌هاي جديدي را در برابر همه انديشمندان مسلمان مي‌گشايد تا با نگرشي آينده‌نگرانه، بتوانند با گشودن مرزهاي دانش و توليد علم، پايه‌هاي يک تمدن بنيادين اسلامي را پي‌ريزي کنند.
/پايان/
 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی