جمعيت خاكستري در ايران

1.خاكستري شدن جمعيت

براساس برآورد باستان شناسان، انسان اولين بارحدود 600/000 سال قبل ظهور كرده و ازآن تاريخ تاكنون قريب به 77 ميليارد انسان متولد شده است. بنابراين، جمعيت 5 ميلياردي كنوني كره زمين، حدود 6/5 درصد رقم فوق است. درطول تاريخ بشر دراوايل دوره مسيحيت، حدود 200 تا 300 ميليون نفر جمعيت روي زمين زندگي مي‌كردند. اين رقم تا سال 1650 م. به 500ميليون نفر رسيد ودرسال 1850 جمعيت دنيا بيش از يك ميليارد نفر ودر سال 1988 ازمرز 5 ميليارد نفر گذشته است.درواقع، جمعيت جهان در ساعت 7 صبح روز بيستم تيرماه 1366، برابر با 11 ژوئيه 1987 با تولد نوزادي بنام ماتي گاسپار در شهر زاگرب يوگسلاوي، به صورت سمبليك ازمرز پنج ميليارد نفر گذشت. آخرين برآورد درسال‌هاي اخير، حاكي است كه رشد جمعيت جهان بدين قرار است كه درهردقيقه 153 نفر ودر هر روز 200/000 نفر به جمعيت دنيا افزوده مي‌شود.
درطول چند دهه اخير نسبت سالمندان دردنيا درحال افزايش است. براساس برآوردها، نرخ رشد سالمندي به جمعيت درحدود 2/5 درصد است كه با ادامه اين روند در سال 2025 م. جمعيت سالمندي جهان به حدود يك ميليارد نفر خواهدرسيد و حدود 13/7درصد جمعيت را تشكيل خواهد داددراین صورت، ازهرهفت نفرجمعيت دنيا يك نفربيش از 60 سال زندگي مي‌كند كه اين رقم درسال 1950 به ازاء هر 12 نفر يك نفر بوده است.
براساس تحقيق آماري سازمان ملل، پيرشدن جمعيت جهان پديده‌اي غيرقابل برگشت است و درسال 2050 شمار افرادي كه بيش از 60 سال سن دارند، بيشترازافراد زير 15 سال خواهد بود. پيرشدن جمعيت جهان درسال‌هاي آينده چهره‌اي جديد از دنيا ارائه مي‌كندكه درتاريخ بشريت بي‌سابقه است.دراين پژوهش، آمده است 629 ميليون نفرازجمعيت جهان 60 سال ياپيش ازآن سن دارند كه اين رقم بيانگر يك نفر از هر ده نفر در جهان است.
درسال 2050 اين رقم به 2 ميليارد نفرمعادل يك نفر از هرپنج نفر مي‌رسد. و شماره افرادي كه بيش از 60 سال سن دارند، بيشتر از افراد زير 15 سال خواهد بود. درسال 2150 ازهرسه نفر درجهان يك نفر بيش از60 سال سن خواهد داشت. درحال حاضر، يمن باسن متوسط 15 سال به عنوان جوانترين كشور جهان شناخته مي شود. درحاليكه، ژاپن با سن متوسط 41 سال پيرترين كشور جهان است.احتمالاًتاسال 2050 سن متوسط جمعيت جهان 26 سال خواهد بود و نيجريه باسنم توسط 20 سال جوانترين واسپانيا باسن متوسط 55 سال پيرترين كشور جهان خواهند بود (سازمانملل، 1380،ص4)
در كشورهاي جهان سوم نيز با افزايش سطح بهداشت و بالارفتن اميد زندگي و كاهش زاد و ولد تعداد سالخوردگان رو به افزايش است. مقايسه آمارها نشان مي‌دهد كه در طول 75 سال، يعني از سال 1950 تا 2025 جمعيت سالخوردگان جهان شش برابر مي‌شود كه دو برابر رشد كل جمعيت جهان در اين مدت است كه نزديك به سه برابر رشد خواهد داشت.كشورهاي توسعه يافته هم اكنون در اين مرحله يعني باروري پايين و مرگ و مير پائين قرار دارند و جمعيت آنها بتدريج پيرتر خواهد شد. چنانکه در اتريش 20 درصد، دانمارك 10/2 درصد، آلمان غربي21/7 درصد، ايتاليا20/8 درصد و انگلستان20/6 درصد بوده است. در حالي كه اين نسبت در كشورهاي عقب مانده يا درحال توسعه چاد4/7 درصد، نيجريه4/3 درصد، الجزاير5/7 درصد و ايران در سرشماري سال 1375 براب 6/62 درصد بوده است.
آمار سال 1375 درايران نشان مي‌دهد كه از جمعيت 60/055/488 نفري ايران تعداد 3/978/127 نفر مرد وزن 60 سال وبالاتر وجود داشته، يعني درآن سال 6/62 درصد جمعيت ايران را سالخوردگان تشكيل مي‌داده‌اند.

تامل در سياست‌هاي جمعيتي ايران

1. اسلام گرچه به تکثیر موالید توصیه و ترغیب نموده است، اما شواهد فراوانی نشان می‌دهد که تنها تکثیر كمی جمعیت در اسلام هدف نیست.فزونی کمّی و کیفی، هر دو باید مورد لحاظ قرار گیرد. آنچه پیامبر اسلام(ص) به آن توصیه نمودند، تکثیر فرزندان شایسته و نیکو است. بنابراین، توجه به کثرت عددی به معنای عدم جواز اعمال هرگونه کنترل و محدودیت نیست. البته صرف کمّیت و کثرت عددی در ایجاد اقتدار و عظمت برای مسلمانان در مقابل پیروان سایر ادیان دنیا مؤثر است؛ چرا که تا دهه‌های اخیر، رهبران سیاسی و عامه مردم همواره جمعیت زیاد را نشانه ثروت و قدرت می‌دانستند. اما تعبیراتی از قبیل «لأباهی بکم الأمم غداً» نشان می‌دهد که آنچه مورد مباهات پیامبر است، فزونی مسلمانان در جهان آخرت است. به هرحال، در سياست افزايش جمعيت، توجه به تربيت و پرورش و كيفيت نيروي انساني نيز مهم و ضروري است.
2. آنچه در باب جمعيت، بويژه كاهش جمعيت مطرح است، تنها مربوط به دیدگاه اسلام در زمینه کنترل موالید از ناحیه فردی و خانوادگی است، بی‌تردید گاه ضرورت‌ها و شرایط ویژه اجتماعی و اقتصادی کشور ایجاب می‌کند که حکومت‌ها، سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی را در جهت کنترل جمعیت اتخاذ نمایند و به طور موقت تا زمانی که شرایط ویژه و ضرورت‌ها حاکمند، به توصیه‌ها و اعمال سیاست‌های خاص ادامه دهند. بنابراین، می‌بایست سیاست‌های جمعیتی کشور بر اساس کارشناسی دقیق و مستقل از راهبردهای جهانی و بر اساس مصالح کشور تا زمانی که ضرورت اقتضا می‌کند، پیگیری شود.
3. بسیاری از آثار و پیامدهایی كه در ارتباط با فزونی جمعیت مطرح شده‌اند، هیچ ارتباطی با جمعیت ندارد، ‌بلكه بیشتر ناشی از عدم برنامه‌ریزی صحیح و ناكارآمدي دولت‌ها و عدم مدیریت صحیح منابع، پیامدهای صنعتی شدن، مدرنیته و...  است.
4. با توجه به ادله و شواهد موجود، ‌سیاست كنترل جمعیت، سیاستی استعماری است. پیروی از سیاست‌های جهانی و توصیه و ترغیب مداوم و هنجارسازی نسبت به داشتن فرزند کم،و نفي مطلق افزايش جمعيت، خطر رشد منفی جمعیت و پیر شدن جمعیت را به دنبال دارد؛ پدیده‌ای که اکنون بسیاری از کشورهای غربی از آن رنج می‌برند.
5. اگر هرم سني جمعيت يك كشورجوان باشد، به اين معنا است كه اين نيروي جوان مي‌تواند به عنوان يك فرصت طلايي و قابليت در چرخة توسعه و عامل پيش برنده رشد اقتصادي قلمداد گردد.
6. با توجه به رشد منفی جمعیت در كشور ما و حركت به سمت پيري و خاكستري شده جمعيت، ‌باید به رويكرد فزوني جمعيت روي آورد و افزايش جمعيت را در جامعه اسلامي ايران به عنوان يك سياست راهبردي تلقي كرد.
7. با فرض پذيرش ادله مخالفان مبني بر رابطه معكوس فزوني جمعيت و توسعه، به نظر مي‌رسد اين امر بيشتر ناشي از توزيع نامناسب جمعيت و امكانات در شهرهاست. اما با استفاده از فرصت فزوني و جواني جمعيت در كشور، كه موجب افزايش نسبت جمعيت فعال به جمعيت غيرفعال شده است، امكان رشد اقتصادي و تأثير مثبت جمعيت بر توسعه فراهم خواهد شد.
8. با عنايت به سياست‌هاي راهبردي جمعيت در اسلام، از جمله تشويق به ازدواج به هنگام و مذموم بودن تجرد، تشويق به ازدواج آسان و تشويق به تعدد زوجات در صورت داشتن شرايط، تأكيد بر تمايل فطري به فرزند، و افزايش كمي و كيفي جمعيت، مي‌توان سياست راهبردي جمعيت در اسلام را،‌ فزوني جمعيت كمي و كيفي با هدف تحقق سياستِ «كسب قدرت جامعه اسلامي و تأثير‏گذاري آن» و «افزايش پيروان دين حق و تحقق هدف خلفت، و...» دانست.
9. با توجه به تجربه عملي بسياري از كشورهاي توسعه يافته پرجمعيت، و نيز نياز شديد به نيروهاي كاري كمي و كيفي فعال، مجرب جوان به عنوان پيش شرط توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، و نيز بحران‌ها و پيامدهاي منفي متعدد براي كاهش جمعيت از جمله، چالش‌هاي جمعيتي، چالش‌هاي فرهنگي، اجتماعي، چالش‌هاي اقتصادي،چالش‌هاي سياسي و امنيتي، در ايران اسلامي با توجه به تنوع فصلي، امكانات عظيم خداداي معدني، آبي، كشاورزي و امكانات فراوان براي توسعه كشاورزي و صنعتي، سياست افزايش و تناسب جمعيتي در ايران اسلامي توصيه مي‌گردد.
 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی