توافقنامه ژنو سرفرود آوردن غرب و شرق در برابر ايران است؟
رياست محترم جمهوري طي سخناني در مصلاي شهر اهواز در جمع مردم اين شهر ابراز داشت: توافقنامه ژنو سرفرود آوردن غرب و شرق در برابر ايران است.
اگر كسي كوچكترين اطلاعاتي در خصوص توافقنامه ژنو نداشته باشد، با شنيدن اين جمله از آقاي دكتر روحاني احساس مي كند در اين توافقنامه نه تنها ايران هيچ قدمي عقب نگذارده است، بلكه با اقتدار در مقابل زياده خواهي هاي غرب و شرق ايستاده است و آنها را با خاري و خفت مجبور به پذيرش كليه حقوق ايران كرده است.
البته طبيعي است كه دولت حق دارد عملكرد خود را به اطلاع مردم برساند، اما تعجب زماني به بي نهايت مي رسد كه توافقنامه ژنو – عليرغم انتقاداتي كه بر آن وارد است – به منزله نماد اقتدار ايران و زبوني غرب و شرق قلمداد مي شود. هرچند اين روحيه قابل تحسين است كه رئيس جمهور كشور، نسبت به قدرت و ظرفيت هاي كشور خويش اعتماد كامل داشته باشد و بداند غرب ضعيف تر از آن است كه بتواند كشور ما را تهديد كند.
هر چند در اين نوشتار قصد ناديده گرفتن تلاش هاي تيم ديپلماسي ايران وجود ندارد، اما نكاتي چند در خصوص اين جمله آقاي روحاني مورد توجه قرار گرفته است:
نكته اول كه در همان عبارت جمله دكتر روحاني به چشم مي خورد، كنار هم قرار گرفتن شرق و غرب است. بدون ترديد كشور ما نبايد به هيچ يك از قدرت هاي شرق و غرب وابسته باشد. اما نقش دو كشور شرقي چين و روسيه – كه به قول دكتر روحاني همراه با غرب در برابر ايران سر فرود آوردند – در حصول توافقنامه ژنو بر هيچ كس پوشيده نيست و رايزني هاي آنها براي تراضي طرفين مويد همين امر است. در واقع آنها به خواست خود هم رسيده اند و سر فرود آوردن آنها در برابر ايران معنايي ندارد.
نكته دوم در خصوص سر فرود آوردن غرب در برابر ايران در توافق نامه ژنو است. آيا واقعا غرب در اين توافقنامه در برابر ايران سر فرود آورده است؟ اگر به فرض محال بپذيريم در اين توافقنامه همه مسائل به نفع ايران رقم خورده است و اين توافقنامه نشان اقتدار كشور و سرفرود آوردن غرب در برابر ايران باشد، بايد از آقاي روحاني پرسيد چه كاري در اين سه ماه منتهي به توافق ژنو از سوي دولت تدبير و اميد صورت گرفت كه سبب سر فرود آوردن غربي ها شد؟
- دقيقا هنگام سفر به نيويورك ، رئيس جمهور كشورمان به توصيف اوضاع اسف بار اقتصادي كشور پرداخته و اظهار داشت كه گمان نمي كرده تا اين حد، وضع اقتصادي كشور آشفته باشد . آيا اين سخنان آن هم قبل از سخنراني در سازمان ملل سبب شد تا دشمنان بدانند ايران در موضع قدرت قرار دارد و لذا تن به اين توافقنامه داده اند؟
- رئيس جمهور محترم دقيقا در آستانه مذاكرات ژنو، بحث خالي بودن خزانه را مطرح كرد. آن هم بحثي كه گويا از آن اطلاع دقيقي نداشتند، چرا كه وزير محترم اقتصاد آن را تكذيب كرد. آيا آقاي روحاني كه حقوقدان بوده و متوجه تأثيرات بين المللي سخنان خود در آستانه مذاكرات بوده است، تعمدا اين سخنان را بيان كرده تا سبب ترس و دلهره غرب شده و آنها را مجبور به پذيرش حقوق ايران كند؟
- آيا اين بيان آقاي رئيس جمهور كه " اعتماد جاده دو طرفه هست و ما هم بايد به طرف مقابل اعتماد كنيم " و در واقع توپ را از زمين حريف به داخل زمين خودي بازگرداند ، سبب شد تا غرب در مقابل ايران سر فرود آورد؟ (بگذريم از اينكه آقاي اوباما چندي بعد اظهار داشت كه به ايران اعتماد ندارد)
- آيا كدخدا دانستن آمريكا در دهكده جهاني و عنوان كردن آن از سوي آقاي روحاني ( قبل از انتخابات ) سبب شد تا ايران در موضع قدرت قرار گرفته و دست طرف مقابل را براي مذاكرات ببندد؟
- آيا نوع نگاه مسئول ارشد مذاكره كننده هيئت ايراني كه معتقد است آمريكا با يك بمب مي تواند تمام سيستم دفاعي ايران را از كار بيندازد، سبب شد تا غرب در خود احساس ضعف كرده و در مقابل ايران سر تسليم فرود بياورد؟
- آيا وضع تحريم هاي جديد عليه كشورمان از سوي آمريكا بدون توجه به بندهاي توافقنامه ژنو كه بر اساس حسن نيت تدوين شده بود، نماد سرفرود آوردن غرب در برابر ايران است؟
- آيا ذوق زدگي بي حد و حصر رياست محترم جمهور بعد از توافقنامه ژنو و ارسال نامه تبريك به رهبري و عنوان شكسته شدن تحريم ها با شوق و ذوق زايدالوصف در رسانه ها كه قطعا مورد توجه طرف غربي قرار گرفته و موجب كاهش سطح چانه زني ايران در مذاكرات آتي مي شود، نشان از برد ايران و سرفرود آوردن غرب است؟
- آيا اظهارات مقامات غربي و آمريكايي مبني بر اينكه تحريم ها، ايران را بر سر ميز مذاكره آورد، نشان از سرفرود آوردن آنهاست؟
- آيا كنارگذاشتن دوستان شهداي هسته اي از فعاليت در مراكز هسته اي كه موجب اعتراض پدر شهيد احمدي روشن نيز قرار گرفت و رسانه اي شد، نشان از سرفرود آوردن غرب در برابر ايران است؟
- آيا دادن امتيازات نقد و كاملا شفاف به طرف غربي و گرفتن امتيازاتي كه منوط به امر مبهم و كشداري مانند راستي آزمايي ، تعريف مشترك و.... است، نشان سر فرود آوردن غرب است؟
- آيا قرار گرفتن آژانس به عنوان مسئول راستي آزمايي طرفين كه كاملا تحت سلطه آمريكا و شوراي امنيت است و از اين رو خانم هارف سخنگوي وزارت خارجه آمريكا بيان مي كند " با توافقنامه ژنو ، ما بيشترين دسترسي را به سايت هاي هسته اي ايران خواهيم داشت" ، پيروزي در مذاكرات تلقي مي شود؟
- سولانا مسئول سابق سياست خارجي اروپا كه اطلاعات كاملي در باره روند پرونده هسته اي ايران دارد ، در وصف امتيازات گرفته شده از ايران در اين توافقنامه ، رفتار ايران در دادن امتيازات را سخاوتمندانه توصيف مي كند. آيا اين چنين اظهاراتي از چنين افرادي نشان از اقتدار قاطع ايران در اين نشست ها و سرفرود آوردن غرب در برابر ايران حكايت دارد؟
- آيا معامله – و نه مذاكره- بر سر دستاوردهاي دانشمندان هسته اي كه در اثر مقاومت و ايستادگي به دست آمد، معامله اي عزتمندانه و مقتدرانه به شمار مي رود؟
هرچند اين نوشتار قصد ندارد كه اقتدار و عزت نظام اسلامي را زير سئوال ببرد، چرا كه ايران اسلامي 35 سال در سايه مقاومت و پايداري، چنان عزتي كسب كرده كه هيچ كس نمي تواند ، نقش آن را در معادلات منطقه اي و جهاني ناديده بگيرد. اما بايد توجه داشت كه سازشكاري و نرمش – غير قهرمانانه – با غرب از جمله آمريكا كه بارها و بارها مورد آزمايش قرار گرفته است ، تنها سبب جري تر شدن آنها و زياده خواهي بيشتر آنها مي شود، چرا كه ذات استكبار جز اين اقتضا ندارد.
تجربه ثابت كرده كه هركجا مقاومت و پايداري در برابر غرب بيشتر بوده، غرب عقب نشيني كرده است و هركجا ، به اندازه سر سوزني كوتاه آمديم، غرب بيشتر طمع كرده است.
سخنان سولانا مسئول سياست خارجي اروپا مويد همين امر است. جملات زير سخنان سولانا در کنفرانس " حال و آینده گفت وگو با ایران" در حضور وزیر امور خارجه ايران است كه در پي مي آيد:
- من با توجه به تجارب گذشته، فکر می کردم دیگر دوره چنین توافقی گذشته است چون من با وجود 10 سال تلاش در این زمینه شکست خوردم و نتوانستیم جلو برویم. ( شكست را به ايران نسبت نمي دهد، بلكه منسوب به خود مي كند)
- در سال 2003 که ایران فقط کیک زرد داشت و در مراحل اولیه برنامه اتمی خود بود، روحانی و دولت خاتمی پذیرفت برنامه هسته ای خود را متوقف کند و ایران به پروتکل الحاقی منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای بپیوندد، اما با آمدن احمدی نژاد همه چیز دگرگون شد. اگر غرب و اروپا در آن زمان با ایران توافق می کردند، برنامه اتمی ایران تا این اندازه پیشرفت نکرده بود، تعداد سانتریفوژها و سطح غنی سازی آن اینقدر بالا نمی رفت و از نظر فناوری هسته ای ایران تا این اندازه زیاد پیشرفت نمی کرد. سرعت پیشرفت ایران در زمینه هسته ای در فاصله دو توافق هسته ای، انقلابی و دگرگون کننده بود. ( البته طبيعي است كه احمدي نژاد موضوعيتي ندارد، بلكه آنچه طبق اذعان سولانا سبب پيشرفت ايران شد، مقاومت و عدم سازشكاري ايران با غرب بود )
از آنجا كه رياست محترم جمهور شعار زنده باد مخالف من را سر داده و - به غير از چند مورد توقيف رزنامه هاي منتقد- از نقد استقبال مي كند، اين سطور به نگارش در آمد.
ارسال کردن دیدگاه جدید