سينماي ايران و ارزيابي ابعاد شخصيت مرد در آن

تبيين: مقاله« سينماي ايران و ارزيابي ابعاد شخصيت مرد در آن براساس متون اسلامي و بررسي فيلم تسويه حساب» كه توسط آقايان سيدحسين شرف‌الدين1 و رفيع‌الدين اسماعيلي2 نوشته و در نشريه شماره 14 معرفت فرهنگي اجتماعي انتشار يافته توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت مطالعه اصل مقاله مي‌توانند به نشريه شماره 14 معرفت فرهنگي اجتماعي مراجعه نمايند.

مقدمه

سينماعملاً نقش برسازنده و بازتوليدكنندة هنجار‌ها را در زندگي اجتماعي امروزي بر‌ عهده دارد(سلطاني، 1385). در حال حاضر و در دهه‌هاي اخير، سينما، هم به‌عنوان رسانه از سازندگان و هم به‌عنوان هنر و سرگرمي با طيف عظيمي از تماشاگران در سراسر جهان روبه‌روست.
با توجه به اسلامي بودن حكومت ايران، انتظار اين است كه سينما فرهنگ مذهبي جامعه ايران را در تمامي ابعاد مدنظر داشته باشد و به دليل آنكه نهاد خانواده از مهم‌ترين نهادهاست، بايد خانواده‌اي را منعكس كند كه منطبق با اسلام باشد. وقتي سينماي ايران به خوبي شخصيت مرد و زن را تصوير نكشد و الگوهايي غيراسلامي از شخصيت مرد و زن ارائه دهد اثراتي منفي بر خانواده و به مرور زمان، اضمحلال خانواده و فراموشي فرهنگ خودي را موجب مي‌شود. شخصيت مرد داراي دو بعد فردي واجتماعي است. بعد فردي نگاهي صرفاً روان‌شناسانه به بحث است.ولي بعد اجتماعي،كه نگاهي فرهنگي- اجتماعي است، مدّ نظر اين تحقيق است.

مباني نظري تحقيق

با توجه به نيازهاي طبيعي، زيستي و رواني زنان و مردان، قوانين نوشته و نانوشتة زيادي در طول تاريخ، دربارة ارتباط مردان و زنان شكل گرفته است

سؤال مهمي كه در تمامي اين نظريات وجود دارد اين است كه آيا زن و مرد انسان‌هايي برابرند؟ اگر پاسخ مثبت است پس علت اين همه تفاوت وظايف و نقش‌ها، تفاوت در رفتارها، احساسات، علايق و سليقه‌ها چيست؟ اگر پاسخ منفي است و زن و مرد با يكديگر متفاوتند؛ اين تفاوت در چه حد و سطحي است؟ آيا اين تفاوت‌ها زن و مرد را مكمّل يكديگر قرار مي‌دهد؟

نظرية«حاكميت» و تسلط مردان بر زنان

مطالعة تاريخ فلسفة غرب نشان مي‌دهد كه زن در سنت فلسفي وفرهنگي غرب، موجودي حقير، تابع و تنها خدمت‌رسان به مرد بوده است.
ارسطو زن را موجودي درجه دوم و تابع مرد مي‌دانست .

نظرية«برابري»

دو اصل و شاخصة مهم نظرية «برابري»، تأكيد بر برابري زن و مرد و انكار تفاوت‌هاي دو جنس است. از جمله دلايلي كه موجب شد نظرية «برابري» ايجاد شود، ديدگاه فيلسوفان غرب دربارة تحقير زنان بوده است كه ديدگاه برخي از آنها بيان شد.

نظرية«تفاوت»

شايد بتوان گفت اصرار زيادي كه فمينيسم ليبرال بر برابري مطلق زن و مرد داشت، در ذائقة عمومي وحتي خود زنان، تا‌حدي افراطي، مخرّب و دور از واقعيت به نظر مي‌رسيد. ازاين‌رودر اين نظريه، از زنان به‌عنوان موجوداتي اخلاقي‌تر از مردان خواسته مي‌شد تفاوت خود را حفظ كنند.

نظرية«مكمّليت»

بنابر نظرية «مكمّليت»، زن و مرد دو موجود با تفاوت‌هايي طبيعي‌اند. تفاوت‌هاي آنان هدفمند و برپاية طرح حكيمانة آفرينش است. به‌عبارت روشن‌تر، همان‌گونه كه وجود تفاوت‌هاي طبيعي هدفمند ميان زنان و مردان، آنان رانيازمند و مكمّل يكديگر قرار مي‌دهد، مي‌تواند مبناي آن نظام اخلاقي يا حقوقي قرارگيرد كه نقش‌ها و رفتارهاي مكمّل را براي آن دو در حيطة خانواده در نظرمي‌گيرد.اين تفاوت‌هابه‌طور طبيعي، مردان و زنان را به سوي يكديگر جذب كرده است

سينما و جنسيت

پس از ظهور سينما و بازنمايي سينما از زندگي اجتماعي و خانوادگي مردم، نظريه‌پردازان حوزة خانواده نيز به بيان ديدگاه‌هاي خود در اين زمينه پرداختند. استدلال برخي فمينيست‌ها دربارة فيلم‌هاي سينمايي اين است كه سينماي امروز در غرب «نگاه مردانه» نسبت به مسائل ايجاد مي‌كند. از اين ديدگاه، ناخودآگاهِ جمعي جامعة مرد‌سالار، ساختار فيلم‌هاي سينمايي توده‌اي را تعيين مي‌كند. تصوير زن در اين فيلم‌ها، به اين شكل ظاهر مي‌شود كه زن موضوع اميال جنسي و عشقي مردانه است و سينما زن را براي «حظّ بصر» مردانه نمايش مي‌دهد. برخي از فمينيست‌ها برآنند كه ‌بايد از طريق تحليل لذت و زيبايي، به نحوي كه در فيلم‌هاي توده‌اي ظاهر مي‌شود، به تخريب آن پرداخت و با اين شيوه، ساختار مردانة فيلم‌ها را ويران كرد(بشيريه، 1379،ص117).

گسترش جنبش زنان به همراه ظهور فيلم‌سازي مستقل، شرايط رشد سينماي فمينيستي را به وجود آورد كه منجر به ايجاد نظريات مختلفي در اين حوزه، ازجمله نظرية«فمينيستي فيلم» و نظرية«لذت بصري و سينماي روايي فيلم» شد. نظرية«فمينيستي فيلم» طي دو دهة گذشته، ثأثير چشم‌گيري بر كل نظرية فيلم نهاده است.

نظريات فمينيستي در سينماي ايران بسيار تأثير‌گذار بوده است و در بسياري از فيلم‌ها، ردّپاي اين نظريات مشاهده مي‌شود.

شخصيت مرد در اسلام

ويژگي‌هاي شخصيت مرد در آيات و روايات

تحليل فيلم تسويه حساب

معرفي فيلم

نويسنده و كارگردان: تهمينه ميلاني و تهيه‌كننده: محّمد نيك‌ بين سال توليد: 1386

بازيگران اصلي: لادن مستوفي، مهناز افشار، بهاره افشاري، السا فيروزآذر، رضا عطّاران، حامد بهداد.

خلاصة داستان

«تسويه حساب» داستان چهار زني است كه مقصّر تمامي مشكلات خود در زندگي را مردان مي‌دانند و هر كدام از آنها قرباني خودخواهي و زورگويي مردان شده است.

اين چهار نفر، كه از همة مردان عالم متنفرند، تلاش مي‌كنند تا با به دام انداختن مردان، با آنان تسويه حساب كنند. اين زنان با توّسل به سلاح زنانه، سعي مي‌كنند مردان لاابالي و هوسران جامعه را به دام انداخته، تنبيه كنند؛ زيرا همة آنها كينه دارند و فكر مي‌كنند از مردها بازي خورده‌اند.

الف. تحليل روايت

هر روايت و داستاني بيش از هر چيز، آغاز و فرجامي دارد كه اين آغاز و فرجام، هر داستاني را از جهان عيني و داستان‌هاي ديگر جدا مي‌كند. هر روايت از پنج عنصر ذيل تشكيل شده است:

1. پارة ابتدايي: پارة ابتدايي به معرفي چهار شخصيت زن فيلم اختصاص مي‌يابد.

2. نيروي تخريب‌كننده: تصميمي‌ كه چهار شخصيت زن براي انتقام از مردان

3. پارة مياني: پارة مياني روايت از تصميم زنان آغاز مي‌شود.

4. نيروي سامان‌دهنده: اين بخش از روايت زماني است كه حميد به پليس زنگ مي‌زد واطلاع مي‌دهد كه دختران چه كاري انجام مي‌دهند و پليس نيز با تعقيب و گريز، سعي مي‌كند آنهارا دستگير كند تا اينكه زنان تصادف مي‌كنند.

5. پارة پاياني: ملاقات مهناز با مریم و رساندن پیغام زیور و درس خواندن مریم در زندان

تحليل رمزهاي جان فيسك

1. رمزهاي اجتماعي: منظور فيسك از «رمزهاي اجتماعي» اين است. در فيلم تسويه حساب، از رمزهاي اجتماعي هم چون لباس، گفتا، رفتار و چهره‌ پردازي در جهت واقع‌گرايي فيلم بهره گرفته شده است.

2. رمزهاي فني: واقعه‌اي كه قرار است از تلويزيون يا سينما پخش شود براي آنكه رنگ واقعيت به خود بگيرد پيشاپيش با رمز‌هاي اجتماعي رمز‌گذاري مي‌شود و براي آنكه از طريق سينما قابليت پخش پيدا كند از رمز‌هاي فني همچون دوربين، نورپردازي، صدا و وسايل صحنه مي‌گذرد.

2-1. زمان و مكان: كاركرد اصلي زمان و مكان اين است كه بسياري از رمزهاي فيلم براساس زمان و مكان فيلم برگزيده مي‌شود. در اين زمان،كشورهاي غربي، ايران را به رعايت نكردن حقوق زنان متهم مي‌كردند و بر اين اعتقاد بودند كه در ايران، مردان به زنان ستم مي‌كنند و اين فيلم نيز تلاش مي‌كند اين ديدگاه را تأييد كند.

2ـ2. صدا: صدا وسيله‌اي براي درك و فهم كنش فيلم است. صدا در فيلم، مشتمل است بر: گفت‌وگو و موسيقي.

الف. گفت‌وگو‌ها (ديالوگ‌ها):«گفت‌و‌گو» آن نوع ويژگي صوتي است كه تماشاگران به راحت‌ترين شكل به آن واكنش نشان مي‌دهند.

گفت‌وگوي‌هاي محوري در اين فيلم بررسيمي‌شود:

1.بددهني(فحش و ناسزا): بددهني در اين فيلم، بسيار بيش از حد است، به‌گونه‌ايكه در روند فيلم، به يك امر طبيعي تبديل مي‌شود.

2. لقب‌هاي مردان از زبان زنان: در اين فيلم، لقب‌هاي زيادي به مردان داده شود؛ در سراسر فيلم و نسبت به تمامي‌مرداني كه در فيلم هستند.

3. سرايت دادن به همة مردان: در جاي‌جاي فيلم، به اين مطلب اشاره مي‌شود كه همة مردها آشغالند؛

ب. موسيقي: در اين فيلم، موسيقي بيشتر در تشديد حس هم‌دلي مخاطبان با قهرمانان فيلم (زنان) و بر عليه مردان است

 

2-3.بازيگران

الف. نام بازيگران: در فيلم تسويه حسابكارگردان ، اسامي شخصيت‌هاي مرد و زن را كاملاً معنادار انتخاب كرده و شخصيت‌هاي مرد را كه شخصيت‌هاي منفي داستان هستند، به مذهب پيوند داده است تا نشان دهد منشأ ستمي كه به زنان مي‌شود مذهب آنان است.

ب. انتخاب بازيگران: در اين فيلم،كارگردان از بازيگران مطرح و سرشناس براي نقش‌هاي مردانه و زنانه استفاده كرده است؛ زيرا طبق گفتةكارگردان، به سينماي پرمخاطب اعتقاد دارد و تلاش مي‌كند تا از بازيگران حرفه‌اي استفاده كند.

ج. اجرا يا شيوة رفتار: ازجمله اموري كه به بازيگران در خلق معناي فيلم كمك مي‌كند اجرا و شيوة رفتار آنان است. در شيوة رفتار شخصيت‌هاي قهرمان و شخصيت‌هاي ضدقهرمان، تفاوت‌هايي وجود دارد. يكي از تفاوت‌هاي اين دو گروه از شخصيت‌ها، همكاري و همراهي آنان با هم است .

2-4. وسايل صحنه

فيلم‌ها براي انتقال معناي موردنظر خود، به شدت به وسايل صحنه وابسته‌اند. وسايل صحنه يك منبع اطلاعات نمادين در فيلم‌هاست كه ازمعاني ضمني و اسطوره‌اي برخوردار است.

3. رمزهاي ايدئولوژيك: رمزهاي ايدئولوژيك از اين نظر داراي اهميت هستند كه رابطة بين رمزِ فني انتخاب بازيگران و رمز اجتماعي آن بازيگران را معنادار مي‌كنند. به سبب تحليل بهتر مفاهيم ايدئولوژيك در فيلم‌ها، آنان در سه قسم توصيح داده خواهد شد:

الف. مفهوم اصلي: نقطة مركزي در اين فيلم، فمينيسم راديكال است. در فمينيسم راديكال، شاهد تقابل، رويارويي و دشمني دوجنس تحت عنوان طبقة ستمگر (مردان) و طبقة ستم‌ديده (زنان) هستيم

ب. دسته‌بندي مفاهيم: مقصود از دسته‌بندي مفاهيم ، تمام مفاهيم ديگري است كه كارگردان در جهت اثبات مفهوم اصلي، از آنها بهره گرفته است:
1. ظالم بودن مردان در برابر مظلوم بودن زنان
2. سياه نمايي تبعيض جنسيتي در ايران
3. خيانت مردان
4. نگاه ابزاري مردان به زنان
5. هوس‌بازي مردان

ج. مفاهيم به حاشيه‌رانده‌شده: بسياري از مفاهيمي كه در متون اسلامي نام برده شد در اين فيلم نه‌تنها به آنها توجه نشده، بلكه كاملاً بعكس مورد استفاده قرار گرفته است

جدول مقايسة ويژگي‌هاي شخصيت مرد در فيلم «تسويه حساب» با فرهنگ اسلامي

 

1.سيدحسين شرف‌الدين / استاديار جامعه‌شناسي موسسه  آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)    sharaf@qabas.net

 

2.رفيع‌الدين اسماعيلي / دانشجوي دکتري رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم(ع)    afi.esmaeili@Yahoo.com

 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی