علامه مصباح یزدی:در مکتب امام (ره)، «عقلانيت» به معناي نفي خرافات و افکار انحرافي است و «معنويت» به معناي نفي دنياپرستي و دل‌سپردگي به ماديات

به گزارش تبیین به نقل ازپايگاه اطلاع رساني آثار حضرت آيت‌الله مصباح يزدي، ايشان در جمع اعضاي دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي در مشهد مقدس، با اشاره به موضوع مکتب امام (ره) و اصول گرايي راستين، به معرفي شاخص‌هاي مکتب امام (ره) که مقام معظم رهبري بيان فرمودند، پرداختند و خاطرنشان کردند: «عقلانيت»، «معنويت» و «عدالت» سه شاخص عمده مکتب امام (ره) به شمار مي‌روند.

علامه مصباح، در توضيح مفهوم عقلانيت و سوء استفاده‌هايي که ممکن است از اين تعبير شود، يادآور شد: ابتدا بايد ببينيم در ادبيات فلسفي و سياسي، عقلانيت به چند صورت به کار مي‌رود و منظور ما از عقلانيت چيست.

ايشان اظهار داشت: عقلانيت در اصطلاح فيلسوفان قديم به معناي پيروي از عقل، معرفي مي‌شد که جنبه سلبي آن نفي اصالت حس بود، ولي در قرون وسطا، گرايش غالب که از کليسا سرچشمه مي‌گرفت، عقلانيت را در مقابل اصالت وحي قرار مي‌داد و با نفي عقلانيت مي‌گفت: ايمان بياور، بعد بشناس.

وي ادامه داد: در مقابل اين گرايش در قرون بعد، فيلسوفاني وارد صحنه شدند که قائل به اصالت عقل بودند، و در نتيجه زمينه‌اي براي مبارزه با کاتوليسيسم شکل گرفت و تحولاتي در علم و فلسفه ايجاد شد.

علامه مصباح بيان داشت: مهمترين محور در اين جريان، شعار «انسان محوري»، «اصالت انسان» يا «اومانيسم» بود و منافع انسان، محور اصلي و تعيين کننده معرفي شد و خواسته انسان، ملاک حق بود که نفي اصالت وحي را به دنبال داشت.

ايشان به مفهوم عقلانيت در عصر جديد نيز اشاره و يادآور شد: در عصر جديد که جامعه‌شناسان و مردم‌شناساني مانند «آگوست کنت»، دوران حيات انسان را به دوره‌هايي چون «اساطير»، «سحر و جادو و دين»، «فلسفه» و «علم» تقسيم کردند، عقلانيت معناي ديگري به خود گرفت و با تجربه حسي هم‌معنا شد.

وي افزود: در اين دوران عقلانيت به اثبات مسائل با روش علمي تعريف شد و کاملا با اصطلاحي که مسائل را با دليل عقلي ثابت مي‌کرد، متفاوت جلوه کرد.

استاد حوزه علميه قم در بيان تفاوت دو مفهوم از عقلانيت گفت: در عقلانيتي که مسايل را با دليل عقلي ثابت مي‌کرد، ملاک پيروي از عقل بود و بر اساس آن خدا اثبات مي‌شد، ولي عقلانيت جديد با تکيه بر تجربه مي‌گويد، عقل نمي‌تواند وجود خدا را اثبات کند زيرا عقل تجربه‌اي درباره خدا ندارد.

عضو خبرگان رهبري سپس به معناي عقلانيت در قرآن اشاره و تصريح کرد: قرآن واژة عقل را در جايي به کار مي‌برد که تجربه حسي در آن راه ندارد؛ خداوند در ابتداي سوره بقره مي‌فرمايد، قرآن براي کساني نازل شده که ايمان به غيب دارند، و همان طور که مي‌دانيد غيب را نمي‌توان با حس تجربه کرد، بلکه شناختن غيب با عقل است.

وي يادآور شد: اين عقلانيت به معناي اعتقاد به وجود عقل و ارزش ادراکات عقلي است و بر اساس آن‌ها مباني ديني و ارزشي اثبات مي‌‌شود، و شامل مطالب عقلي محض مي‌شود که اصلا حس در آن راه ندارد و نيز شامل مطالبي که از راه وحي به دست مي‌آيد مي‌شود؛ چون پشتوانه عقلاني دارند؛ و همچنين شهودهاي عرفاني را تا آنجا که با ادله عقلي قابل تأييد و تبيين باشد شامل مي‌شود.

عضو مجلس خبرگان رهبري تأکيد کرد: عقلانيت که شاخص مکتب امام (ره) است به معناي استناد به ادله معتبر عقل و ادراکات عقلي است که اعتبار معرفت حسي هم به آن وابسته است؛ و عنصر منفي و سلبي که در اين واژه لحاظ شده، نفي خرافات و افکار انحرافي است که عقل سليم انسان آن را معتبر نمي‌داند.

آيت‌الله مصباح در ادامه به تبيين شاخص معنويت پرداخت و خاطر نشان کرد: براي معنويت نيز معاني مختلفي بيان شده است، که متأسفانه در عصر ما مورد سوء‌استفاده قرار گرفته است، منظور از معنويت در مکتب امام (ره) اين است که به ماديات دلبستگي پيدا نکنيم و در مقابل لذت‌هاي مادي و حيواني خود را نبازيم.

ايشان همچنين به ريشه‌هاي اين اصطلاح اشاره کرد و افزود: اصطلا ح قديمي فلاسفه از معنويت، «اصالت معنا» و «ايدئاليسم» بود، به اين معنا که اصولا ادراکات حسي هيچ ارزشي ندارند و آنچه حس مي‌کنيم، مبتني بر واقعياتي وراي ادراک حسي است، که اين يک نوع تفريط‌گرايي در معرفت‌هاي حسي به شمار مي‌رود.

وي يادآور شد: معقول‌ترين گرايش معنوي در ميان فلاسفه گذشته در مکتب افلاطون ديده مي‌شود و افرادي که مکتب اشراقي دارند، کم و بيش به همان معنا معتقدند.

علامه مصباح با اشاره به اصطلاح ديگر معنويت ادامه داد: انسان‌ها از قديم، به چيزهايي غير از امور مادي معتقد بوده‌اند که با حواس مادي قابل تشخيص و تبيين نبوده و ويژگي‌هاي مادي مانند سه بعدي بودن، وزن داشتن، يا اختصاص دادن مکاني به خود را ندارد و با اين حال واقعيت دارند.

ايشان اظهار داشت: روان‌شناسان در تجربيات علمي خود در تعامل با بيماران رواني، کم‌کم دريافتند که انسان نمي‌تواند بدون اعتقاد به امور غيرمادي پاسخ گوي سؤالات خود باشد، از اين رو در عصر اخير گرايش «پراگماتيستي» به اين سمت حرکت کرد که هر امري اعم از مادي و غير مادي در عمل براي زندگي مفيد است، حقيقت دارد، و از اين‌رو بايد به امور معنوي و ارزش‌هاي فراتر از حقايق مادي معتقد باشم تا سلامت زندگي را تأمين کنيم؛ و در نتيجه بدون اعتنا به وجود خدا، به اين معنا قائل به معنويت شدند.

وي خاطر نشان کرد: بالاخره در اين گرايش عام، اعتقاد به تأثير اموري که حسي نيستند و به يک معنا ماورايي هستند، اعم از بت، روح، عقول و هر امر غير مادي ديگر، يک نوع معنويت است.

ايشان همچنين گرايشي که امروزه در دنيا رواج پيدا کرده را مورد توجه قرار داد و گفت: بعد از آفات و نابساماني‌هاي جنگ جهاني دوم، برخي دانشمندان منشأ پيدايش جنگ را اختلاف مذهبي معرفي کردند و کوشيدند ايدئولوژي جديدي مطرح کنند که منشأ جنگ را از بين ببرد.

وي افزود: ايشان براي برون رفت از اين مشکل، پيشنهاد ايجاد دين جهاني را دادند که بي‌نتيجه ماند، ولي راه ديگري را فيلسوفان پيشنهاد کردند مبني بر اين‌که همه اديان صحيح است و اين امر منشأ پيدايش «پلوراليسم ديني» شد و بر روي آن تبليغات فراواني شد.

عضو خبرگان رهبري بيان داشت: عباراتي مانند: «هيچ دليلي نداريم که شيعه برتر است»، يا «معلوم نيست اسلام برتر از بت پرستي باشد»، «هر که معنويت دارد ارزش دارد»، « اديان در ظاهر مختلف‌اند ولي در جوهر شبيه يکديگر هستند»، و ترويج مفاهيمي از قبيل عشق و صلح مطلق، سوژه تبليغات پلوراليستي است.

آيت‌الله مصباح تأکيد کرد: تکيه مکتب امام (ره) در شاخص معنويت روي اين است که بايد دنبال حقيقت باشيم و ببينم مصلحت دين چيست، که مفهوم سلبي آن اين است که در ماديات غرق نشويم، ماده‌پرست نشويم، تمام دل را به پديده‌هاي مادي نسپاريم، و عشق به شهوات زندگي را پر نکند.

وي يادآور شد:‌ با اين اوصاف، معنويتي که حتي شامل بت‌پرستي هم مي‌شود، از دايره معنويتي که امام (ره) ترويج مي‌کرد بيرون مي‌رود، چه رسد به اين‌که کساني بگويند دوران اسلام‌گرايي گذشته و امروز بشر به جايي رسيده که بدون استفاده از پروسه دين به حقيقت مي‌رسد! استفاده از الفاظ متشابه به عنوان ابزار فريب توسط دشمنان استفاده مي‌شود.

ايشان توجه به کد‌هاي شيطاني را مهم برشمرد و گفت:‌ کدهايي مانند اين‌که بايد از ظواهر دين عبور کرد، يا دوران رسيدن به معنويت از راه دين گذشته و بدون دخالت دين هم مي‌شود به حقيقت رسيد، مواردي است که بيشتر بايد مورد توجه قرار بگيرد و فريب اين جملات به ظاهر دلنشين را نخوريم.

وي تصريح کرد: از جمله آفاتي که بايد خود را در برابر آن حفظ کنيم دام اشتراک لفظي و فريب الفاظ را خوردن است.
علامه مصباح تأکيد کرد: برگشت به دوراني که «آگوست کنت» دين و سحر و جادو را خويشاوند مي‌خواند، ارتجاع و عقب‌گرد است نه تکامل و پيشرفت!

ايشان يادآور شد:‌ مبدأ پيدايش بهائيت که امروز در دنيا به عنوان اسلام نوين معرفي مي‌شود و با سوء استفاده از مزاياي اسلام گسترش پيدا کرده، از يک طلبه ساده، فقير و منحرف بود که با تحريک يک جاسوس، ايجاد شد.

عضو خبرگان رهبري خاطر نشان کرد: جريان بهائيت با همين ادعاي دروغين ارتباط با امام زمان(عج) شروع شد، و ما بايد اين انحراف را جدي بگيريم، بايد عميق‌تر برخورد کنيم، چشم بسته حرف کسي را قبول نکنيم، هرچند او کمک‌هاي مالي و خدماتي انجام داده و جوايزي هم بدهد.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی