فتنه بزرگ سال 1388 و مديريت روشنگر رهبر حکيم انقلاب اسلامي

تبیین: مقاله «فتنه بزرگ سال 1388  و مديريت روشنگر رهبر حکيم انقلاب اسلامي» توسط آقای محمد جواد فرج نژاد نوشته شده و در اختیار سایت تبیین قرار داده شده است.

فتنه 88 را مي توان بزرگترين چالش سياسي و فرهنگي  بعد از انقلاب اسلامي برشمرد که ابعاد آن حدود هشت ماه به طول انجاميد. ادعاي «تقلب» در انتخابات رمز شروع فتنه بود.

 

نامزد شکست خورده انتخابات ساعاتي قبل از اتمام راي گيري خود را پيروز انتخابات اعلام مي کند و ادعا مي کند که اگر نتيجه چيزي غير از پيروزي وي بود، مطمئناً در انتخابات تقلب شده است و از اين طريق نظام متهم به تقلب در انتخابات به نفع نامزدي خاص مي شود.

از اردوکشي خياباني و برهم زدن نظم و امنيت عمومي را مي توان تنها سلاح مدعيان نام برد. آن ها فراخواني مردم به خيابان ها زمينه آشوب ها را فراهم مي نمودند.

از اين طريق نيز شرايط براي انواع ديگر خشونت فراهم مي شد و در هر حال نظام در مشروعيت اخلاقي و سياسي خود به چالش کشيده مي شد. 

در اين ميان دخالت وسيع و آشکار کشورهاي غربي، ترديد و سکوت غبار آفرين يا حرف هاي دو پهلوي برخي خواص تاثيرگذار، بيانه هاي پي در پي مدعيان، ادعاي تجاوز به زندانيان، پروژه کشته سازي و اهانت به عکس امام(ره) به عمق فتنه دامن مي زد.

اوج اين داستان در روز عاشوراي حسيني وقوع يافت. عده اي از آشوب طلبان با حمله به عزداران حسيني در خيابان هاي تهران و برخي شهرها خسارت هاي جاني و مالي ومعنوي بسياري به بار آوردند. شعار هاي ضد ولايت  فقيه نقطه سيبل حرکت آن ها را نشان مي داد.ما حضور حماسي و خودجوش مردم ايران اسلامي در 9 دي و 22 بهمن تمام نقشه هاي فتنه گران را بر آب داد.

بي شک مديريت عالي فتنه 88 بر عهده رهبري بود. مجموعه تدابير و مناسباتي كه ايشان در مواجهه با فتنه در پيش گرفتند، در حكم «مانيفست مديريت اسلامي»است كه توامان بر دو مؤلفه‌ استوار است. از يك سو «كارايي و كارآمدي» و توانايي عبور از چالش و بحران و از سوي ديگر، غلبه بر چالش در «فرايندي اخلاقي و عقلاني» است كه به بخشي از ابعاد آن اشاره مي‌كنيم.

- اولين محور در مديريت رهبري، تحليل حوادث بعد از انتخابات به عنوان «فتنه عميق» بود كه نقش مهمى در مواجهه و نيز چگونگي مواجهه با مسائل بعد از انتخابات داشت. آنچه درباره فتنه بيان شد، نشان داد كه فتنه 88 واجد همه مؤلفه‌‌هاي فتنه است كه شايد به همين دليل، فتنه عميق خوانده شد.

- محور دوم در مديريت رهبري، به كار‌گيري آنتي تز فتنه، يعني شفاف‌سازي و بصيرت است.

مشخص است كه جنس فتنه از جنس «چالش نرم» است و مواجهه با آن از طريق ابزارهاي سخت انتظامي و حتي نيمه سخت قضائي چندان كارايي نخواهد داشت و جنس برخورد بايد از جنس چالش فتنه و از نوع نرم باشد. در واقع بايد فضايي به‌وجود آورد تا وضعيت به هم آميختگي حق و باطل، شفاف شود به صورتي كه آحاد جامعه قدرت تشخيص از دست داده را به دست آورند.

بازخواني نقش روشنگرانه «عمار ياسر» به عنوان يك شخصيت الهام بخش در زدودن غبار فتنه در دوران اميرالمومنين علي (ع)، يكي از تدبيرهاي مؤثر رهبر انقلاب براي حاكم كردن فضاي شفاف‌سازي و روشنگري در جامعه بود كه در به حركت درآوردن رويش‌هاي جوان انقلاب نقش تعيين‌كننده‌اي داشت.

ايشان تا بهمن 88 در بيش از 30 سخنرانى بعد از انتخابات، با شفاف‏سازى گام‌به‌گام و مرحله به مرحله كه با صبر و حوصله نسبت به گستاخى‏هاى پي‌در‌پي فتنه‌گران و پافشارى بر راهبرد روشنگرى در برابر برخى مطالبات بحق اما پيچيده‌كننده فتنه، مانند محاكمه و دستگيري سران فتنه بود، به تدريج فضا را شفاف و زمينه‌هاى بروز و ظهور فتنه‏ گران را كاهش دادند و بنابراين ريزش‏ها در اين جريان و انسجام در جريان حزب‌اللهى بيشتر و بيشتر شد كه راهپيمايى 9 دى و 22 بهمن سال 88 نقاط اوج آن بود.

سومين محور مديريت رهبري، به كار‌گيري مدارا و قاطعيت توامان در مواجهه با جريان فتنه بود. اين مواجهه در چند مقطع قابل تبيين است:

بعد از انتخابات تا خطبه‌هاي نماز جمعه 29 خرداد 88 كه محوري‌ترين رهيافت رهبر معظم انقلاب در اين مقطع و محدوده زماني حفظ جريان غير پيروز در چارچوب نظام و جلوگيري از شكسته شدن مرزهاي قانوني و جمهوريت توسط آنهاست.

از مقطع 29 خرداد تا حادثه عاشورا؛ اتمام حجت حداكثري نظام و رهبري با جريان فتنه براي بازگشت آنها به نظام و جبران خطاها و اشتباهات گذشته، مهم‌ترين رويكرد اين مقطع است.

مقطع سوم پس از راهپيمايي 9 دي و 22 بهمن است كه به ‌رغم فرصت دادن نظام به جريان فتنه براي جبران خطاها، به روند گذشته ادامه داده و از كشتي انقلاب و نظام خارج مي‌شوند.

- ناكام گذاشتن استراتژى فشار از پايين و چانه‌زنى در بالا، محور چهارم در مهار فتنه از سوي رهبري است. محور اصلى حركت جريان فتنه بعد از انتخابات بر اساس استراتژي فشار از پايين و چانه‌زني در بالا، به عقب راندن نظام در مواضع اصولى آن بود و رهبر انقلاب هدف مركزى اين راهبرد محسوب مى‏شد. ايستادگى رهبرى و قاطعيت ايشان به‌رغم فشارها، جريان فتنه را در مقاطع گوناگون كاملاً مأيوس كرد كه بيانات رهبري در نماز جمعه 29 خرداد يكي از اين مقاطع حساس براي ناكام گذاشتن اين استراتژي است. راهپيمايي عظيم و بي‌سابقه 22 بهمن در سال 88 در دفاع از انقلاب و نظام، نقطه پايان اين استراتژي ساختارشكن شد و جريان فتنه و حاميان معاند داخلي و خارجي آنها را در بهت و سرگرداني فرو برد.

- محور پنجم در مديريت رهبري، حفظ و صيانت از وحدت و انسجام جامعه بود. تعدد شكاف‌هاي شكل گرفته در انتخابات و شدت قطبيتي كه انتخابات پيدا كرده بود از يك‌سو و فضاسازي كه جريان فتنه در حوادث بعد از انتخابات به‌وجود آورد از ديگر سو، اتحاد و انسجام ملي را مي‌توانست خدشه‌دار بكند كه اتفاقاً اين مسئله جزو سياست‌هاي اصلي دشمن در انتخابات و حوادث بعد از انتخابات نيز بود. رهبر انقلاب با هوشياري اين مسئله را از اولين روزهاي بعد از انتخابات به عنوان يك محور اساسي مورد توجه قرار دادند.

دشمن آنچنان روي ايجاد شكاف در بين مردم ايران در حوادث بعد از انتخابات حساب باز كرده بودند كه يك جنگ داخلي را آن هم در روز 22بهمن انتظار مي‌كشيدند: «در حرف‌هايشان گفتند كه روز بيست و دوم بهمن جنگ داخلى در ايران شروع خواهد شد! ببينيد چه كار كرده بودند كه انتظار داشتند در ايران جنگ داخلى بشود.» 

تدبير و توجه رهبري به مسئله وحدت يكي از مهم‌ترين دلايل تجلي انسجام ملي در 9دي و 22 بهمن سال 88، به‌رغم اين طراحي‌ها و برخي غفلت‌ها و خيانت‌هاي داخلي به شمار مي‌رود.

- تأكيد بر فصل‌الخطاب بودن قانون، محور ششم در مهار فتنه از سوي رهبري است. جريان فتنه كه كانديداي انتخاباتي آنها اساساً با انتقاد از قانون‌گريزي دولت نهم، وارد عرصه انتخابات شده بود، اينك بعد از پايان رقابت‌ها و شكست در انتخابات، قانون و پايبندي به قانون را يكي از مهم‌ترين موانع براي حركت ساختارشكن خود مي‌ديد. بنابراين براي آنكه از پنجه قانون بگريزد، از ابتدا مطالبات خود را، بر روش‌هايي به غير از آنچه قانون معلوم كرده و رجوع به كساني و جاهايي به غير از آنچه قانون مشخص كرده، استوار كرد. چون از يك طرف با پيگيري قانوني، تكليف خواسته‌هاي وي معلوم بود و از طرف ديگر با بردن مسائل به سوي روش‌هايي كه مانند قانون سازوكار مشخص و پذيرفته شده ندارد، فرصت جرزني بهتري در اختيار او قرار مي‌داد.

فتنه‌گران مي‌خواستند با عبور از قانون كه حكم تعيين زمين و قاعده بازي را داشت، زمين و قاعده بازي را تغيير دهند و با اين جابه‌جايي، ابتكار عمل نظام و انقلاب را از بين ببرند. اهميت اين مسئله زماني بيشتر روشن مي‌شود كه انسان بداند كه برخى خودى‏هاى غافل نيز بر حكميت و مذاكره و مصالحه و حل و فصل مسئله از چنين راه‌‌هايى تأكيد داشتند كه اين كار يعني افزودن بر پيچيدگي‌هاي فتنه.

رهبر انقلاب با تأكيد بر فصل‌الخطاب بودن قانون خصوصاً در سخنرانى نماز جمعه 29 خرداد و تأكيد بر انجام اعتراضات تنها از مسير قانون و راه‌هاى قانونى و مراجعه به نهادهاى قانونى، باب اين بدعت را در اين مسئله و مسائل آينده بستند.

- به‌وجود آوردن فضاي فعال در جريان انقلاب با تحليل جنگ نرم از فضاى بعد از انتخابات و افشاى محورهاى اصلى آن را نيز مي‌توان به عنوان هفتمين محور كلان مديريت رهبري در نظر گرفت.

فضاي شبهه‌ناك فتنه به دليل ابهام و غبارآلودگي مسائل، ايجاد انفعال مي‌كند. خصوصا اينكه درگيري‌ها در فتنه درگيري خودي با خودي تحليل مي‌شود و دست دشمن خارجي در شرايطي كه سياست خود را بعد از شكست در جنگ سخت، مواجهه و تقابل نرم با جمهوري اسلامي قرار داده است، براي عموم جامعه رو و برملا نيست.

بنابراين اولاً در حالي كه جنگي در حال انجام است، احساس در جنگ بودن و قرار داشتن در موقعيت جنگي كه لوازم و آمادگي‌هاي خود را دارد، در جامعه يا نيست يا ضعيف است و مسئله به يك اختلاف داخلي درباره انتخابات كه دو طرف نيز كانديداي پيروز و كانديداي مغلوب مي‌باشند، تقليل مي‌يابد.

در ثاني، بحث نرم بودن اين جنگ است كه ابزارها و روش‌هاي خود را دارد و طبيعتاً مقابله با آن نيز ابزارها و روش‌هاي خاص خود را مي‌طلبد. به خصوص اينكه علاوه بر دشواري‌هايي كه در جنگ نرم است، جريان خودي نيز در شناخت جنگ نرم با تمام ابعاد و عمقش و مقابله با آن، ضعف داشته باشد.

طرح بحث جنگ نرم در اين شرايط، محيط فعالي را در فضاي عمومي و نخبگاني كشور ايجاد كرد و به خصوص اينكه ابعاد مختلف آن از سوي رهبر انقلاب تبيين مي‌شد .طرح مسئله جنگ نرم در ديدار مستقيم با مجموعه‌هايي از نخبگان از جمله دانشجويان (افسران جنگ نرم)، اساتيد (فرماندهان جنگ نرم)، هنرمندان و شعرا و روحانيون برجسته منتخب مردم در خبرگان كه  ميداندار اصلي اين نبرد نرم محسوب مي‌شدند، نيز در تحرك بخشي به آنها و خروج از انفعال مؤثر بود.

بدون ترديد دفن شدن تدريجي سران فتنه در زباله دان تاريخ، آگاهي و روشن بيني جامعه اسلامي، بازگشت انسجام و وحدت داخلي، اقتدار و نفوذ مردمي و معنوي انقلاب و رهبري و اثبات کارآمدي حکومت ولايي را مي توان نتايج بزرگ و مهم مديريت صبورانه، بصيرت بخش رهبر معظم انقلاب مي باشد.

  والحمدلله رب العالمين

 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی