چرا حجم چنگ و دندان نشان دادنهاي عربستان عليه ايران افزايش يافته؟
وزارت امور خارجه در مقابل حجم بالای اقدامات و سخنان ضد ایرانی مقامات سعودی، تنها به سکوت و ارسال نماینده ویژه برای دلجویی از مقامات منفور سعودی اکتفا کرده و حتی اخمی در چهره دیپلماتهای وزارت خارجه در قبال رفتار مقامات سعودی مشاهده نمی شود.
تحرکات هفته اخیر عربستان سعودی در عرصه منطقهای و بینالمللی شتاب بیشتری به خود گرفته است تا عربستان که با گذشت نزدیک به یک ماه از آغاز حرکت بیداری اسلامی، هژمونی منطقهای خود را در هم شکسته میبیند، در اندیشه ایجاد چیدمانی جدید از روابط بین المللی و منطقهای برای حفظ و بازآفرینی این قدرت از دست رفته است.
به گزارش رجانیوز، حضور در نشست رم برای آنچه افزایش فشارها علیه ایران خوانده میشود، تنها یکی از اقدامهاي اخیر دولت سعودی برای بازآفرینی نقش منطقهای خود علیه ایران بوده است. در این نشست که دیپلماتهای آمریکا، اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا، ژاپن، کره جنوبی، امارات، عربستان و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس حضور داشتهاند، درباره تحریمهای بیشتر علیه ایران از جمله تحریم واردات نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا گفتوگوهایی صورت گرفته است.
عربستان به صورت ویژه در این نشست قول افزایش تولید نفت را داده است تا در صورت تحریم نفت ایران، شکاف به وجود آمده در بازار پر شود و قیمتها به شدت بالا نرود.
در همین حال ملک عبدالله پادشاه سعودی نیز در اجلاس سران کشورهای خلیج فارس نیز از استراتژی جدید این کشور در مقابل ایران رونمایی کرده و گفته بود: «ما باید در برابر چالش های پیشرو هوشیار باشیم و تحولات جاری ما را مجبور می کند که با یکدیگر متحد باشم. همه شما بدون شک می دانید امنیت و آرامش ما مورد هدف قرار گرفته بنابراین باید در برابر مسئولیتی که بر گردن ماست، متعهد باشیم.»
وی خطاب به سران حاشیه خلیج فارس افزوده بود: «تاریخ و تجارب به ما آموخت که نباید دست روی دست گذاشت. هر کس به این کار روی آورد، عاقبت خود را در آخر کاروان گمراه خواهد یافت. ما این سرنوشت را برای سرزمین و وطن خود نمی پذیریم، بنابراین از شما می خواهم از مرحله همکاری به مرحله وحدت منتقل شوید.»
این در حالی است که ترکی الفیصل شاهزاده سعودی در توضیح این پیشنهاد عبدالله که در شورای همکاری خلیج فارس تصویب شد، به برنامه هستهای ایران اشاره کرده و گفت: «باید درباره عملکرد شورای همکاری خلیج فارس و اهداف آن تجدید نظر اساسی صورت گیرد. چرا نباید شورای همکاری به مورد مشابه خود یعنی اتحادیه اروپا تبدیل شود، چرا نباید ارتش واحد تشکیل دهند، چه مانعی دارد که کشورهای حوزه خلیج فارس سلاح هسته ای در اختیار داشته باشند تا در صورتی که تلاشهای بین المللی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای شکست خورد با قدرت گیری ایران مقابله کنند؟»
این در حالی است که چندی پیش نیز روزنامه سعودي الحیات چاپ لندن در سناريوسازي جديد عليه ايران مدعي شد که ايران در ترور حسين مسفر القحطاني ديپلمات سعودي در پاکستان دست داشت. روزنامه الحيات با دستکاري ناشيانه در سخنان رييس پليس منطقه "گلستان گوهر" پاکستان تلاش کرده بود تا سناريوي جديدي را عليه ايران طراحي کند.
تکاپوی عربستان برای بازیافتن هژمونی از دست رفته منطقهای با اتخاذ راهبرد مقابله با ایران
عربستان که پس از شکست در بحران سیاسی لبنان و سپس از انتخابات عراق، با موج بیداری اسلامی، اصلیترین همپیمانان خود در منطقه یعنی حسنی مبارک مصری، عبدالله صالح یمنی و بن علی تونسی را از دست رفته میبیند و از سوی دیگر و در مقابل، قدرت منطقهای ایران را پس از خروج نظامیان امریکا از عراق، پیروزی حزب الله در جنگ 33 روزه و بحران سیاسی لبنان، پیروزی حماس در جنگ 22 روزه و پیروزی اسلامگرایان در مصر، تونس و لیبی و مقاومت جانانه و موفقیتآمیز در زورآزمایی هستهای، روز به روز رو به افزایش میبیند، ترجیح داده است تا این روزها، چاره و راه حل بازآفرینی قدرت منطقهای خود را در تقابل جدی منطقهای و بین المللی به ایران تعریف کند.
این در حالی است که در کنار قدرت منطقهای رو به افولی مانند عربستان، قدرتهای جهانی نیز در نقطهای مشابه عربستان در قبال ایران ایستادهاند. امریکا این روزها مجبور شده است پس از 9 سال جنگ پر هزینه و پر خسارت، عراق را بدون هیچ دستاوردی از حضور نظامی خود خالی کند. این در حالی است که جرج بوش با سودای ایجاد خاورمیانهای جدید پای به جنگ خاورمیانه گذاشت.
اسرائیل این روزها ضعیفترین ایام خود را سپری میکند و پشتوانه محکمی مانند مصر را از دست داده است و در کشورهای اسلامی این اسلامگرایان هستند که اقبال مردمی را کسب میکنند. امریکا هم در به زانو در آوردن ایران در عرصه بین الملل چه از طریق تهدید به حمله چه تحریم، چه فشار سیاسی و چه عملیات نظامی، ناکام بوده است و این قدرت ایران است که روز به روز در منطقه و جهان رو به افزایش است.
به نظر می رسد استیصال غرب در مقابل ایران از یک سو و استیصال عربستان در مقابل ایران از سوی دیگر، موجب شده است تا عربستان، راهبردهای منطقهای خود را برای تجدید قدرت منطقهایاش با امریکا هماهنگ کند و شاید از همین رو باشد که این روزها ایران به هدف شماره یک سیاست خارجی عربستان تبدیل شده است.
این در حالی است که وزارت امور خارجه در مقابل حجم بالای اقدامات و سخنان ضد ایرانی مقامات سعودی، تنها به سکوت و ارسال نماینده ویژه برای دلجویی از مقامات منفور سعودی اکتفا کرده و حتی اخمی در چهره دیپلماتهای وزارت خارجه در قبال رفتار مقامات سعودی مشاهده نمی شود.
اما مسائل منطقهای و بینالمللی تنها علتی نیست که عربستان را به سمت اتخاذ این رویکرد کشانده است، چنانکه نوع حکومت عربستان و شباهت بسیار زیاد آن با سایر دیکتاتوریهای منطقه همچون مصر و تونس، سبب ایجاد اعتراضهاي جدی در مناطق مختلف این کشور شده است که این نکته و نگرانی از مبتلا شدن به سرنوشت دیکتاتوریهای دیگر خاورمیانه، عربستان را با بحران جدی مواجه کرده است. این در حالی است که جنگ قدرت در رأس هرم قدرت سعودی میان فرزندان ملک فیصل، چالش بالقوه و بسیار خطرناک برای موجودیت این کشور است.
ارسال کردن دیدگاه جدید