هدف قیام حضرت زهرا (سلام الله علیها)
قیام حضرت زهرا (س) و اهداف آن
در بیانات حضرات معصومین (علیهم السلام) هدف از حکومت دینی را اموری روشن و واضح بیان فرموده اند که برخی از آن ها هدف غايی و برخی اهداف متوسط و قریب اند.
|
هدف قیام حضرت زهرا (سلام الله علیها)
هدف از این قیام و مجاهده برای بازپس گیری فدک چه بود که حضرت زهرا (سلام الله علیها) به آن اقدام کردند؟
از لابلاي خطبهها و بیانات حضرت بيبي فاطمه (سلامالله عليها) سه نکته جدّي را ميتوان اصطياد کرد که ايشان تعقيب ميفرمودهاند. بقيه صحبتها و گفتهها همه يا پوششي براي رسيدن به اين امر بود و يا مقدمهاي که به اين دو هدف بينجامد.
1.حفظ احکام و حرمات الهي: ايشان در اولين خطبهاي که در شهر مدينه و مسجد النبي در برابر جمع غاصبين ايراد فرمود به تفصيل احکام و حکمت آن را بيان کردند. اين جا تنها عناوين آنها را يادآوري ميکنم تا که به صدق ادعا پي بريد: در خطبه حضرت فاطمه (سلامالله عليها) اين عناوين ياد شده است: ايمان، نماز، زکات، روزه، حج،... .
2. آماده سازی مردم بر قبول ولایت: حضرت علی (علیه السلام) خود فرمود: «اَما وَ الَّذى فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَبَرَاَ النَّسَمَةَ، لَوْلا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَقِیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ، وَما أَخَذَ اللّهُ عَلَى الْعُلَماءِ أَلاَّ یُقارُّوا عَلَى کِظَّةِ ظالِم، وَلا سَغَبِ مَظْلُوم، لاَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا، وَلَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِها، وَلاَلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْز »1 آگاه باشيد! سوگند! به آن که دانه را شکافت و انسان را بيافريد: اگر حضور حاضران نبود و حجت با وجود ياور تمام نميشد (و اگر نبود) پيماني که خداوند از عالمان گرفته که بر سيري ستمگران و گرسنگي مظلومان، بي قرار باشند، هر آينه، ريسمان حکومت را بر پشتش رها ميکردم، و آخرش را با کاسة اولش سيراب ميساختم و ميديديد که دنياي شما نزد من، از آب بيني بز مادهاي بيارزشتر است.
3. اثبات حکومت دینی: اين بيان مولي نفي سکولاريسم و تفکر جدايي دين از سياست را القاء ميکند و اثبات حکومت ديني است. جالب توجه اين که ابن عباس گفت: خطبه امام به اين جا که رسيد شخصي از اهل عراق از جاي برخواست و نامهاي را به دست امام داد که در آن سؤالاتي کرده بود. و بعد حضرت مشغول مطالعة آن شد. گفته شد مسائلي در آن بود که بايد پاسخ ميفرمود. وقتي مطالعه امام پايان يافت ابن عباس گفت يا اميرالمؤمنين چه خوب بود سخن را از همان جا که قطع شد ادامه ميداديد. فرمود: «هَيهَات، يَابنَ عَباس! شِقشقَه هَدَرَتْ، ثُم قَرَّت»2 هرگز! اي پسر عباس! شعلهاي از آتش دل بود که زبانه کشيد و فرو نشست. ابن عباس گفت: «فَوَ اللهِ ما اَسَّفْتُ عَلي کَلامٍ قَطُّ کَاَسَفي عَلي هذَا الکَلام اِلا يَکُونُ اَميرُالمُؤمِنينَ (عَليهِالسَّلام) بَلَغَ مِنْهُ حَيثُ اَرادَ»3 به خدا قسم! بر هيچ گفتاري مانند قطع شدن سخن امام (عليهالسلام) اينگونه اندوهناک نشدم، که امام نتوانست تا آنجا که دوست دارد به سخن ادامه دهد.
هدف از حکومت دینی:
در بیانات حضرات معصومین (علیهم السلام) هدف از حکومت دینی را اموری روشن و واضح بیان فرموده اند که برخی از آن ها هدف غايی و برخی اهداف متوسط و قریب اند که آن ها از قرار زیر است:
1.روشنگری دینی: حضرت مولی الموحدین (سلاماللهعليه) فرمود: «وَلکِن لِنَرُدَّ المَعالِمَ مِن دينِکَ،»4 بلکه بدان جهت بود تا نشانههاي دينت را باز گردانیم.
2. اصلاح شهرها: حضرت مولی الموحدین (سلاماللهعليه) فرمود: «وَ تُظهِرَ الاِصْلاحَ في بِلادِکَ،5 و اصلاح را در شهرهايت آشکار سازیم.
3. دستیابی به امنیت: حضرت مولی الموحدین (سلاماللهعليه) فرمود: «فَيَأمَنَ المَظْلومُونَ مِنْ عِبادِکَ،»6 تا در ساية آن بندگان ستمديدهات امنيت يافته است.
4.اجرای حدود الهی: حضرت مولی الموحدین (سلاماللهعليه) فرمود: «وَ تُقامَ المُعَطَّلَهِ مِن حُدودِک»7؛ و حدود معطل ماندهات اقامه گردد.
5. به پا داشتن حدود الهی: امام علی (علیه السلام) اينگونه بيان فرمود: «وَ اِنّما اَرَدْتُ القيامَ بِحُدودِکَ،»8 بلکه تنها در پي اقامه حدود هستم.
6. اجراء شریعت: امام علی (علیه السلام) اينگونه بيان فرمود: «وَالاَدّاءَ لِشَرعِک،»9 و اجرا کردن شريعت،
7. عدالت: امام علی (علیه السلام) اينگونه بيان فرمود: «وَ وَضْعَ الاُمورِ في مَواضِعِها،»10 نهادن امور بر جاي خود،
8. احقاق حق: امام علی (علیه السلام) اينگونه بيان فرمود: «وَ تَوفيرَ الحقوقِ عَلي اَهلِها،»11 رسانيدن حقوق صاحبان حق،
9.گذران به شیوه نبوی: امام علی (علیه السلام) اينگونه بيان فرمود: «وَ المُضِيّ عَلي مِنهاجِ نَبيِّک،»12 حرکت بر روش پيامبر تو!
10. ارشاد گمرهان: امام علی (علیه السلام) اينگونه بيان فرمود: «وَ اِرشادَ الضّالِّ اِلي اَنوارِ هِدايَتِکَ»13 و هدايت گمراهان به نور هدايت بودهام.
---------------------
پی نوشت ها:
1. نهجالبلاغه، محمد دشتي، خطبه 3، صفحه 48.
2. نهجالبلاغه، محمد دشتي، خطبه 3، صفحه 48.
3. نهجالبلاغه، محمد دشتي، خطبه 3، صفحه 48.
4. نهجالبلاغه، دشتي، خطبه 131، ص 248.
5. نهجالبلاغه، دشتي، خطبه 131، ص 248.
6. نهجالبلاغه، دشتي، خطبه 131، ص 248.
7. نهجالبلاغه، دشتي، خطبه 131، ص 248.
8. شرح نهجالبلاغه، ابن ابي الحديد، ج 20، ص 299 و 414.
9. شرح نهجالبلاغه، ابن ابي الحديد، ج 20، ص 299 و 414.
10. شرح نهجالبلاغه، ابن ابي الحديد، ج 20، ص 299 و 414.
11. شرح نهجالبلاغه، ابن ابي الحديد، ج 20، ص 299 و 414.
12. شرح نهجالبلاغه، ابن ابي الحديد، ج 20، ص 299 و 414.
13. شرح نهجالبلاغه، ابن ابي الحديد، ج 20، ص 299 و 414.
ارسال کردن دیدگاه جدید