آثار زيارت در سلامت روانى و زندگى انسان

تبين: مقاله «آثار روان شناختى زيارت در سلامت روانى و زندگى انسان » كه توسط آقایان اسرافيل سبحانى1، رحيم ميردريكوندى 2 نوشته شده و درشماره 205نشريه « معرفت» انتشار يافته بود توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت دریافت اصل مقاله مي‌توانند اینجا کلیک کنند.

 

چكيده

از جمله مناسك دينى مسلمانان، از زمان بناى خانه كعبه، زيارت است. ازآنجاكه اسلام مكتبى جامع و واقع گرا بوده و به همه جوانب نيازهاى انسان، اعم از دنيايى و آخرتى، جسمى و روحى، عقلى و فكرى، احساسى و عاطفى، فردى و اجتماعى توجه كرده است، برخى از انديشمندان بر اين باورند كه زيارت تأثير انكارناپذيرى بر سلامت روح و جسم زائر دارد.
در پژوهش حاضر، ضمن تعريف «زيارت»، اماكن زيارتى و اشاره به الگوهاى روان شناسى، با تجزيه و تحليل مبانى روان شناختى زيارت و تأثيرات شناختى، عاطفى و رفتارى آن، به آثار محيط هاى مذهبى در رشد روحى و روانى، آرامش، تقويت اميد، كاهش اضطراب، زمينه سازى براى توبه، كاهش جرم و انحراف، حمايت اجتماعى و الگوپذيرى در انسان اشاره شده است.

مقدّمه

نگرانى هاى روحى و روانى بشر امروز فراوان شده و فرهنگ انسان ساز قرآن كريم و تعاليم آسمانى براى دورى از آن و غلبه بر مشكلات، نسخه اى شفابخش ارائه مى دهد كه اگر بشر به آن عمل كند بهترين درمان است. به تعبير قرآن كريم «أَلا بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد: 28)؛ آگاه باشيد كه تنها ياد خدا آرام بخش دل هاست.

ارتباط با خدا از طريق حضور در مكان هاى مذهبى و زيارت حضرات معصومين عليهم السلام، انسان هاى كاملى كه براى بشر در هر دوره و زمان به عنوان الگوى نيكو از سوى خداوند معرفى شده اند، مى تواند شفابخش دل هاى بيمار انسان ها باشد.

تبيين كارواژه هاى كليدى

 1. «زيارت»

الف. در لغت:

1. زيارت از ريشه «زور» به معناى ميل به چيزى است (ابن فارس، 1411ق، ص 36).

2. زيارت از «زار ـ يزور ـ زيارة ـ مزارا ـ زورا» به معناى ملاقات كردن و به ديدار كسى رفتن آمده است (راغب اصفهانى، بى تا ص 221).

3. «زور»يعنى: ميانه سينه يا دوسوى آن تادو شانه يا محل التقاى اطراف استخوان هاى سينه (سياح، 1382، ص 653).

ب. در اصطلاح:

1. زيارت حضورزائرنزدمزوراست(رازى،1389،واژه زور).

2. زيارت در اصطلاح دينى، تمايلى است كه افزون بر ميل و حركت حسى، قلب، هم نسبت به زيارت شونده گرايش جدى پيدا كند و هم با اكرام و تعظيم قلبى و انس روحى همراه باشد (طريحى، 1408ق، ص 305).

3. تنها نمونه اى كه قرآن كريم اين واژه را در اين معنا استعمال كرده، «زرتم» در آيه كريمه «أَلْهَلكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ»(تكاثر: 2) است؛ به معناى ملاقات كردن و روبه رو شدن (مكارم شيرازى و ديگران، 1378، ج 27، ص 276).

4. رفتن به مشاهد متبركه و بقعه ها، خواندن دعاها و زيارت نامه ها براى تشرف باطنى و حضور قلبى زائر است (دهخدا، 1377، واژه زور).

2. «اماكن مذهبى»

1. «اماكن مذهبى»:مكان هايى است كه يكى از پيامبران، ائمه اطهار عليهم السلام اوليا، صلحا و حتى يكى از عالمان دين در آنجا مدفون و محل توجه خاص مؤمنان است،به گونه اى كه از كشورها و شهرهاى ديگر به قصد زيارت آن مكان اقدام مى كنند.

2. «زيارتگاه» مكانى است براى عبادت؛ جايى كه افراد مدتى از ماديات و دنياى فانى چشم پوشيده، با خداى خود راز و نياز مى كنند، به آرامش فكرى بيشترى مى رسند تا با استفاده از اين آرامش، بتوانند به زندگى خود حركت و پويايى بيشترى بدهند و به تعالى روح برسند (تركى، 1378، ج 2، ص 717).

 

3. «سلامت روان»

در روان شناسى، الگوها و تعاريف متفاوتى از «بهداشت روانى» و «سلامت روانى» وجود دارد كه به اختصار عبارت است از:

1. الگوى پزشكى و روان پزشكى: بر اساس اين الگو، «انسان سالم» از حيث روحى كسى است كه نشانه هاى بيمارى روانى در او مشاهده نمى شود.

2. الگوى روان كاوى: از ديدگاه فرويد، «سلامت روان» به معناى سازگارى فرد با خود و با خواسته ها و فشارهاى جامعه است.

3.  الگوى رفتارگرايى: طبق اين الگو، «سلامت روان» به معناى وجود رفتار سازگارانه و نبود رفتار ناسازگارانه است. «رفتار سازگارانه» رفتارى است كه شخص را به اهدافش برساند، و «رفتار ناسازگارانه» رفتارى است كه شخص را از رسيدن به اهدافش بازدارد.

4. الگوى انسان گرايى: طبق اين الگو، «سلامت روان» به معناى رشد، شكوفاسازى و تحقق استعدادها و نيروهاى درونى انسان است.

سلامت روان در قرآن كريم

از نگاه تمامى مسلمانان، قرآن كريم همواره بى بديل ترين و محورى ترين منبع شناخت، دانش و معارف اسلامى بوده است.

قرآن كريم يكى از ويژگى هاى «اولياء اللّه» را نداشتن ترس و اندوه و به تعبير روان شناختى، نداشتن اضطراب معرفى مى كند. از جمله عوامل مؤثر در سلامت روان، توجه بُعد شناختى انسان است كه قرآن كريم به عنوان اصيل ترين منبع وحيانى از سوى خداوند براى سعادت بشر و پيش گيرى از بروز نابهنجارى ها و حفظ سلامت روان بر ايجاد شناخت صحيح تأكيدمى نمايد(تبرايى،1387،ص 5).

 شناخت دقيق آفت هاى فردى و اجتماعى انسان، كه در قرآن كريم به آنها اشاره شده، زمينه تعالى انسان سالم و عارى از بيمارى هاى روانى است. بيمارى هايى مانند حسد، گمان بد، و غيبت علاوه بر تخريب جايگاه فردى انسان در اجتماع، موجب ازهم پاشيدگى شخصيت انسان مى شود.

داشتن بينش صحيح نسبت به جهان هستى، طبق ديدگاه قرآنى، مانع بروز افكار و نگرش هاى منفى مى گردد و از لحاظ درونى، مانع بروز يا تشديد اضطراب، تنيدگى و افسردگى در فرد مى شود. همچنين زمينه ابتلا به برخى از بيمارى هاى روان ـ تنى و آسيب هاى جسمانى ناشى از تنيدگى را از بين مى برد (همان، ص 56).

سلامت روان در روايات معصومان عليهم السلام

روايات معصومان عليهم السلام به عنوان دومين منبع معتبر در فرهنگ شيعى، از جايگاه والايى برخوردار است. اين ازآن روست كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام دلسوزترين افراد براى امت بوده و حتى در برخى روايات، به عنوان پدران امت ذكر شده اند. بدين روى، آن بزرگواران به تمامى جنبه هاى انسانى توجه خاص داشته و همواره مواردى كه سلامت روانى افراد را به خطر مى اندازد متذكر شده اند؛ مانند حسد، غيبت، دروغ، و تهمت.

 روايات مربوط به بعد شناختى، عاطفى، رفتارى

1. «ذكر اللّه جلاءُ الصدور و طمأنينه القلوب»؛ ياد خدا صيقل دهنده جان ها و آرامش بخش دل هاست.

2. «كفاكَ مِن عقلك ما ابانَ رشدكَ مِن غيكَ»؛ از غفلت، افكارى كه موجب رشد و تكامل شخصيت مى شود، برايت كافى است.

3. «طوبى لمن بوشِرَ قلبه ببرد اليقين»؛ خوشا به حال كسى كه قلبش با يقين آرامش پيدا كرده است.
    

4. «حسنُ الظنِ يخفّف الهمّ و...»؛ خوش گمانى از اندوه مى كاهد (تميمى آمدى، 1388، ج 1، ص 232).
    

5. «خُذ مِن حُسن الظنِ بطرف تروّح به قلبك»؛ خوش گمانى موجب طراوت قلب مى شود.
    

6. «اشدُّ الناس بلاءً الانبياء، ثم الاولياء، ثم الامثل فالامثل»؛ پر مصيبت ترين مردمان انبيايند، پس اوليا، سپس هر كه به ايشان بيشترين شباهت را دارد (مجلسى، 1403ق، ج 78، ص 209).

ائمه اطهار عليهم السلام سعى مى كردند نگرش افراد را نسبت به بلاها تغيير دهند و اينكه چگونه در مقابل حوادث و شرايط سخت زندگى، سازگارى مناسبى از خود نشان دهند تا از سلامت روانى كافى برخوردار باشند. هنگامى كه انسان خود را در مقايسه با بهترين ها مى يابد و مى بيند كه آنها چگونه در معرض بلا و امتحان قرار مى گرفتند، در برابر مشكلات، آمادگى بيشترى از خود نشان مى دهد. در بُعد رفتارى، روايات اصلاح فكر و افكار مثبت را در پيش گيرى از اختلالات روحى و روانى مهم مى داند. «واقعيت را بپذير و از خيال پردازى بپرهيز كه نااميد مى شوى و از تلاش باز مى مانى و افسردگى تو را فرامى گيرد» (محمدى رى شهرى، 1385، ش 3773).

 

زائر در حين زيارت، با نزديك كردن خود به پروردگار، احساس آرامش درونى مى كند و از لحاظ هيجانى، تخيله مى شود. اين امر در نهايت، به سلامت روانى فرد كمك مى كند (پهلوانى و دولتشاهى، 1380، ص 37).

آثار زيارت

انسان هايى كه به زيارت مى روند، اطمينان قلبى دارند كه هرگز تنها نيستند و قدرتى مافوق آنها وجود دارد كه همواره حى و حاضر و ناظر است و توان برآوردن همه نيازهاى بشرى را داراست. ازاين رو، با توسل و استغاثه به درگاه ربوبى و ريختن اشك، به سبب داشتن چنين تكيه گاهى مطمئن، مسائل خود را به او واگذار نموده، تخليه روانى مى شوند و آرامش روحى به دست مى آورند.

     الف. آثار فردى

1. آرامش روان:

گم شده بزرگ بشر در جوامع امروزى، آرامش روان است كه به تعبير قرآن كريم، اطمينان قلبى است.

قرآن كريم يكى از ويژگى هاى اهل ايمان را اطمينان و آرامش قلبى دانسته، تنها چيزى كه آرامش و امنيت را براى انسان فراهم مى كند ياد خداوند است و در اين باره مى فرمايد: «آنان كه به خدا ايمان آورده اند، دل هاشان با ياد خدا آرام مى گيرد. آگاه باشيد كه تنها ياد خدا آرام بخش دل هاست» (رعد: 28).
روشن است كه فقط اهل ايمان با زيارت اماكن مقدس و قبور مطهر معصومان عليهم السلام، ياد خدا را در دل خود نهادينه مى كنند و با توسل از ذوات مقدس ايشان سعادت دنيوى و اخروى خود را به دست آورده، به آرامش روانى مى رسند.

زيارت موجب احساس امنيت خاطر مى شود. احساس امنيت يعنى: احساس آزادى نسبى از خطر. اين احساس وضع خوشايندى ايجاد مى كند كه فرد در آن داراى آرامش جسمى و روحى است. ايمنى از احساسات و عواطف، زيربنايى حياتى براى تأمين بهداشت روانى است. افراد ناايمن نامتعادلند. كسى كه دايم احساس فقدان امنيت، ترس و خطر از بيرون و درون خود مى كند، نمى تواند انسان سالمى باشد. او در دنياى ذهنى خود، مدام در حال دفع كردن خطرات احتمالى است.

در زيارت، زائر در پرتو ارتباط قلبى با خداوند، از لحاظ روانى به امنيت خاطر بيشترى مى رسد؛ چنان كه خداوند در قرآن كريم، خود را مؤمن معرفى كرده است: «اوست خدايى كه جز او معبودى نيست؛ همان فرمانرواى پاك، سلامت [بخش و ]مؤمن [به حقيقت حقّه خود كه] نگهبان، عزيز، جبار [و ]متكبر [است. ]پاك است خدا از آنچه [با او ]شريك مى گردانند (حشر: 23). خداوند منبع ايمن و امنيت بخش براى بندگان خود به شمار مى رود. اين ايمان و باور به خدا در اماكن زيارتى نمود بيشترى پيدا كرده، فرد ارتباط قلبى بيشترى با معبود و صاحب مزار برقرار مى كند و براى خود تكيه گاه روانى درست كرده، از لحاظ روانى به آرامش مى رسد.

زيارت خانه خدا در مكه مكرمه و زيارت مسجد و قبر رسول اكرم صلى الله عليه و آله در مدينه منوّره و نيز زيارت منازل وحى و اماكنى كه يادآور فداكارى هاى مسلمانان صدر اسلام است به مسلمانان و زائران آن اماكن، چنان نيروى روحى عظيمى مى بخشد كه گرفتارى ها و هموم زندگى را از آنان زايل مى كند و آنان را به احساس خوش بختى و آرامش و امنيت مى رساند (نجاتى، 1381، ص 399).

2. قطع تعلقات:

وابستگى برخى از انسان ها به بسيارى از مظاهر دنيوى و مادى، عامل بروز يأس و نااميدى و در نتيجه، رنج و احساس افسردگى است.

در اماكن زيارتى، احساس دلبستگى كه به خداوند و ائمه اطهار عليهم السلام به وجود مى آيد، احساس ديگرى شكل مى گيرد كه انسان از هرچه رنگ و بوى نقص و كمبود دارد، قطع تعلق مى كند. ارتباط با انسان هاى بزرگوار حبّ دنيا را از انسان دور مى كند، و زمانى كه او در امور دنيوى و مادى دچار مشكل مى شود آرامش خود را از دست نمى دهد.

3. تقويت اميد:

اميد در انسان موجب تلاش و ثمربخشى فعاليت هاى او مى شود. اميد موجب حركت انسان است.

از آثار زيارت اماكن مقدس در رفتار زائر، ايجاد اميد به زندگى است. انسان به زندگى آينده و داشتن آينده اى زيبا و سعادتمند اميدوار مى شود و از نااميدى و بدبينى رها مى شود. اين يكى از نيازهاى روانى انسان است. بدون شك، انسان با اميد و آرزو زنده است و اگر اميد به آينده را از انسان بگيرند زندگى اش متلاشى مى شود و دست از هرگونه تلاش و فعاليتى برمى دارد. اميد موجب تلاش و كوشش مضاعف در زندگى فردى و اجتماعى مى شود.

انسان به واسطه زيارت اماكن مقدس، به ويژه حرم معصومان عليهم السلام و توسل به آنان، سعادت دنيا و آخرت خود را از خداوند طلب مى كند و مى داند كه با وجود اين پشتوانه هاى الهى، نبايد از زندگى خود نااميد گردد، بلكه بايد با نشاط و سربلندى و اراده قوى به زندگى هدفمند خود ادامه دهد و مشكلات را يكى پس از ديگرى از جلوى راه خود بردارد و با الگوگيرى از انسان هاى كامل به شخصيت و رفتارى شايسته و مثبت دست يابد و از نااميدى و يأس از درگاه ربوى دورى جويد.

4. كاهش اضطراب:

اضطراب باعث حركت انسان است، و اگر اضطراب نبود برخى از انسان ها دچار تنبلى مى شدند و زندگى براى آنان سخت بود. اما اگر اضطراب از حدّ اعتدال خارج شود اختلال محسوب مى شود.

منشأ نگرانى در بينش مادى، از دست دادن سعادت مادى و خوشى ها و لذت هاى دنيوى است. اما در بينش الهى، از دست دادن سعادت اخروى و رضوان الهى مايه نگرانى است. اضطراب و نگرانى همواره در زمره بزرگ ترين بلاهاى زندگى بشر بوده و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى انسان كاملاً محسوس است.

اميرالمؤمنين على عليه السلام در روايتى مى فرمايند: «آمِن تأمَن» (تميمى آمدى، 1388، ج 2، ص 174)؛ ايمان بياور تا در امان باشى. حضرت در روايتى ديگر ايمان به خدا را مساوى با آرامش و امنيت مى دانند و مى فرمايند: «ألايمانُ امان»؛ (همان)؛ ايمان همان امنيت و آرامش است.
ايمان به خداوند داراى مصاديق متعددى مانند نماز و روزه و حج است كه يكى از آن مصاديق زيارت است. طبيعتا كسى كه به زيارت مى رود در اثر ارتباط با خداوند و ائمه اطهار عليهم السلام به آرامش رسيده، بر اضطراب خود غلبه مى كند و آن را از بين مى برد.

5. تقويت روحيه دعا:

«دعا» كليدى است كه با آن گنجينه بخشايش الهى را مى توان گشود. دعا وسيله قرب الى اللّه و مغز عبادت الهى است. دعا كليد در رحمت رحيميه خداوند، و سبب ريزش بركات الهى است. دعا معراج نفس ناطقه به اوج وحدت است.

انسان وقتى از خداوند چيزى مى خواهد احساس لذت مى كند، و وقتى از غير خدا چيزى مى خواهد احساس مذلّت مى نمايد. بنابراين دعا، هم طلب است و هم مطلوب، هم وسيله است و هم غايت، هم مقدمه است و هم نتيجه. اولياى خدا هيچ گونه خستگى و ملالت خاطرى احساس نمى كنند (مطهرى، 1375، ص 84).

دعا موجب تكامل معنوى انسان و انسانيت مى شود. دعا، خود عبادت است و تنها راه تكامل انسان نيز عبادت است. دعاكننده از طريق دعا، سعى مى كند صفات خدايى را در خود ايجاد نمايد و كوشش مى كند همچنان كه خدا را به صفاتى مانند مهربانى و گذشت متصف مى سازد؛ او نيز با ديگران مهربان و با گذشت باشد. بزرگ ترين فايده دعا و حتى عبادات، جلوگيرى از طغيان نفس است و نابود ساختن خودخواهى، به منزله ريشه كن كردن تمامى معايب اخلاقى و آماده نمودن خود براى كسب همه فضايل است (مصباح، 1380، ج 2، ص 39).

يكى از اعمالى كه در اماكن زيارتى انجام مى شود دعاست. در هر حال، ارتباط با خدا و دعا موجب تخليه هيجانى و آزاد شدن انرژى هاى درونى انسان مى گردد.

6. زمينه سازى براى توبه:

قرآن كريم «توبه» را روشى بى نظير براى درمان احساس گناه به شمار آورده است؛ زيرا توبه يا بازگشت به سوى خداوند متعال، سبب آمرزش گناهان و تقويت روحيه اميد انسان به جلب رضايت الهى مى شود. به همين سبب، موجب كاهش شدت اضطراب در انسان مى شود.

«توبه» عبارت است از: نوعى انقلاب درونى، يا قيامى كه از ناحيه خود انسان عليه او به راه مى افتد (مطهرى، 1375، ص 128). توبه رفتارى است داوطلبانه و با انگيزه اى قوى كه انسان خود، خويشتن را از خطر انحراف بازمى دارد و در مسير صحيح قرار مى دهد. روشن است كه اين رفتار بارِ احساس گناه او را سبك مى كند و اضطراب او را مى كاهد و فعاليت و عزم را در او برمى انگيزد. به عبارت ديگر، هنگامى كه انسان احساس مى كند زمام امور رفتارش به دست نفس امّاره افتاده و انسجام و سازمان يافتگى شخصيتش در معرض تهديد قرار گرفته است، نگران مى شود و با يك اقدام همه جانبه تلاش مى كند تا از اين وضع خارج شود و عقل را بر نظام روان شناختى خود حاكم گرداند. در زيارت است كه اين ارتباط قلبى موجب مى شود انسان به درون خود توجه نموده، از اعمال و رفتار اشتباه خود صرف نظر كند و درصدد اصلاح آن برمى آيد. اعتراف مؤمن به گناه و توبه به درگاه ربوبى، او را از كوشش براى دور نگه داشتن فكر گناه از ذهن به منظور رهايى از احساس گناه باز مى دارد. اين امر در اماكن زيارتى بيشتر مشهود است.

7. مراقبه (خودمهارگرى):

«مراقبه» عبارت است از: تلاش هشيارانه براى متمركز كردن توجه. خداوند انسان را به بهترين و نيكوترين صورت آفريده است. قدرت شناخت خوبى ها و بدى ها را براى او ميسر كرده و او را در انتخاب راه آزاد گذارده است. او را با فطرتى الهى، كمال جويانه و سالم آفريده است. مهم ترين و بنيادى ترين سازوكار، تحوّل و خودمهارگرى براى انسان، تفكر و فعال شدن عقل است.

انسان در حين زيارت، با توجه به ارتباطى كه با مزور پيدا مى كند، هشيارانه با خود شرط مى كند كه اعمال و رفتارى انجام دهد كه مرضى خداوند و ائمه اطهار عليهم السلام باشد و زمينه را براى حركت او به سوى كمال فراهم كنند و در طى روز، از شرطى كه كرده است، مواظبت مى كند و سرانجام، در آخر شب به محاسبه اعمالى كه در روز انجام داده است، مى پردازد؛ و اگر عملى برخلاف شرطش انجام داده است خود را معاقبه مى كند.

مزار ائمّه اطهار عليهم السلام يكى از بهترين جاها براى محاسبه نفس و رسيدگى به پرونده اعمال خويش است. در زيارت حضرت رسول صلى الله عليه و آله مى خوانيم: «من به زيارت تو آمده ام، درحالى كه از گناهانم توبه كرده ام و به وسيله تو به پروردگارم رو آورده ام تا گناهانم را ببخشد» (قمى، 1387، ص 548).

     ب. آثار اجتماعى

زيارت در بعد اجتماعى، مى تواند نقش بسزايى داشته باشد. اين نقش همان برقرارى ارتباط ميان اعضاست. زيارت به عنوان يك واقعيت دينى در انديشه هاى اسلامى موجب ارتباط ميان اعضاى يك جامعه مى شود و منجر به برقرارى ارتباط جمعى ميان زائران در اماكن مقدس مى گردد. زيارت از طريق برقرارى ارتباط، به رفتار اجتماعى و دينى، معنا و مفهوم مى دهد.

اماكن زيارتى محيط هايى، اجتماعى هستند كه زائران در آنجا در تعامل بيشترى هستند. زياد اتفاق مى افتد كه زائران از همديگر مساعدت و كمك مى خواهند. در اين زمان، زائران با تعاملى كه با هم دارند همديگر را حمايت عاطفى و مادى مى نمايند. انسان ها فطرتا اجتماعى هستند و از تنهايى دورى مى كنند. در اماكن زيارتى، علقه و پيوند مردم زيادتر مى شود، به گونه اى كه «تنهايى» در آن اماكن معنايى پيدا نمى كند.

1. ايجاد همدلى:

افراد مذهبى كه به ائمه اطهار عليهم السلامو امام زاده ها اعتقاد دارند براى زيارت، به حضور آن بزرگواران مشرف مى شوند. آنان اين احساس و يقين را دارند كه آن امام يا امام زاده با آنها همدلى برقرار كرده است؛ او زنده است و حضور دارد و با آنها ارتباطى حاكى از محبت و صداقت برقرار نموده است.

احساس همدلى بين زائر با امام معصوم عليه السلام سبب مى گردد كه با امنيت خاطر به درد دل و بيان مشكلات خود با وى بپردازد. در اماكن زيارتى به خاطر امنيت روانى ايجاد شده، فرايند تخليه هيجانى و پالايش راحت تر صورت مى گيرد .

2. پيوندجويى:

يكى از نيازهاى روانى انسان، «پيوندجويى» با مردم است، به گونه اى كه موجب مى شود فرد از انزوا و گوشه گيرى فاصله گرفته، با مردم ارتباط برقرار كند. زيارت موجب اجتماعى شدن، مؤانست و الفت بين انسان ها مى شود. اجتماعى شدن فرايندى است كه انسان ها از طريق آن، اعتقادات، گرايش ها، ارزش ها، هنجارها و عادت ها را از فرهنگ اخذ مى كنند. اين فرايند همچنين به فرد امكان مى دهد تا شخصيت ويژه اى را براى خويش كسب كند. او از طريق اجتماعى شدن، فرهنگ يك جامعه را مى آموزد (انتقال فرهنگى).

تمام افرادى كه در اماكن مقدس حضور پيدا مى كنند داراى هدف مشتركى هستند. اين هدف سعادتمندى و خيرخواهى و استغاثه از درگاه احديت است، زيارت به عنوان يك فعاليت مشترك در ميان گروه هاى مذهبى، از اهميت زيادى برخوردار است. تمام اعضاى گروه در اماكن مقدس، از طريق خواندن زيارت نامه صاحب آن حرم شريف با خداوند ارتباط برقرار مى كنند و طلب سعادتمندى و گره گشايى مى نمايند.

3. الگوپذيرى:

يكى ديگر از تأثيرهاى زيارت در رفتار انسان اين است كه او را از سردرگمى و نداشتن يك برنامه مشخص نجات مى دهد و الگوهاى مناسبى را براى داشتن يك زندگى شايسته، به انسان معرفى مى كند. از نيازهاى اساسى انسان براى داشتن يك زندگانى سعادتمندانه، اين است كه هميشه كارهاى خود را بر اساس يك الگوى مناسب و شايسته انجام دهد و سعى كند هيچ كارى را بدون اقتباس از آن الگو انجام ندهد.

زائر با توسل به ذوات مقدس معصومين عليهم السلام، كه واسطه فيض الهى اند، خود را تسليم آنها مى كند و از آنها مى خواهد كه در تمام مراحل زندگى، يار و مددكار او باشند، و با الگو قرار دادن آنها، از ضلالت و گمراهى نجات مى يابد؛ چنان كه در زيارت «وارث»، زائر خطاب به اهل بيت عليهم السلام چنين مى گويد: «دلم تسليم قلب پاك شما و كارم تابع امرمبارك شماست»(قمى،1387،ص 429).

4. كاهش جرم و انحراف:

نهادهاى اجتماعى و دينى با شكل دادن رفتارهاى جمعى و برگزارى مراسم، مى توانند نقش حمايت كننده فعالى را ايفا كنند و از بسيارى ناسازگارى هاى رفتارى جلوگيرى كنند.

پژوهش هاى گوناگون نشان مى دهند كه مذهب نه تنها حمايت اجتماعى براى افراد فراهم مى كند، بلكه به عنوان يك عامل مهار اجتماعى نيز مطرح است).

شركت در مراسم مذهبى، رفتار پرخطر و رفتارهاى تكانه اى، پرخاشگرى، افسردگى و تعارض هاى روحى را كاهش مى دهد. در مقابل، در گروهى از افراد كه در مراسم مذهبى شركت نمى كنند، ترس، اعتماد به نفس پايين، اضطراب، ناپايدارى عاطفى، و انرژى جسمى اندك به ميزان بالايى مشاهده مى شود.

تأثيرگذارى اماكن زيارتى در جلوگيرى و كاهش جرم و انحراف فقط به زمانى كه زائر در آن اماكن مقدس است محدود نمى شود، بلكه طبق يافته هاى روان شناسان، حتى تا ده ماه پس از زيارت نيز باقى مى ماند. حال اگر زائرى به منزلت و جايگاه اماكن زيارتى بها داده، ارزش سفر زيارتى خود را بداند اين تأثيرگذارى مى تواند تا مدت هاى طولانى باقى بماند.

نتيجه گيرى

با عنايت به آموزه هاى دينى، اعمال عبادى در ابعاد فردى و اجتماعى انسان تأثيرگذار است. اعمال عبادى مطابق سرشت انسان و نيازهاى درونى است و اختصاصى به جنس خاص (مرد ـ زن) ندارد. خداوند در قرآن كريم مى فرمايد: «مَنْ عَمِلَ صَالِحا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً وَلَنَجْزِينَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يعْمَلُونَ» (نحل: 97)؛ هر كس از مرد يا زن، كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى دادند پاداش خواهيم داد.
     .
زيارت قبور ائمه اطهار عليهم السلام موجب احياى ارزش هاى اصيل انسانى در وجود انسان و بيدار شدن خود واقعى و ملكوتى او و حاكميت روح بندگى و آرامش قلب وى مى شود و اين آرامش و اطمينان قلبى، كه لازمه حيات بشر است، اميدوارى به آينده را برايش به ارمغان مى آورد. زائر در حين زيارت، با اميدوارى و دعا، احساس آرامش درونى كرده، تخليه هيجانى مى شود و اين امر در نهايت، به سلامت روانى فرد مى انجامد.


 1. دانش آموخته سطح چهار حوزه علميه و كارشناس روان شناسى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره.
 2. استاديار گروه روان شناسى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره.          
 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی