پایانی برای ناوهای هواپیمابر غول پیکر
این موشک با تولید حبابهای بخار که از نوک دماغه و پوسته خود خارج می کند لایه ای از گاز در اطراف خود شکل می دهد و بدین ترتیب خود را از تماس مستقیم با آب و پسای قابل ملاحظه ناشی از آن دور می کند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، وبلاگ بزرگترین مرجع جنگ افزار نوشت:
هدف از این مقاله این است که پرسرعت ترین موشک زیرسطحی(اژدر) برای شما معرفی گردد.
یقین داشته باشید درصورت پرتاب دو عدد از این موشک ها درخلیج تا ابد فارس هیچ ناو آمریکا توان فرار را به حول و قوه ی الهی نخواهد داشت و باید متحمل ضربه ای سخت و مهلک گردد. اژدر حوت ساخت ایران و اژدر shkowal ساخت روسیه بهترین و پرسرعت ترین و درعین حال ترسناک ترین اژدر جهان می باشند و تفاوت بسیارکمی نسبت به یکدیگر دارا هستند و چون ایران هم اکنون هم ازهدایت پدافند غیرعامل بهره می برد از توضیح و تشریح این موشک خودداری میکند ولی با انتشارمقاله های متعدد معلوم شده که این موشک دقیقا مانند موشک اشکوال با کمی بهینه سازیها میباشد یعنی حتی ازنمونه ی روسی خود قوی تر و بهتر است، درست مثل کلاشینکف که کلاشینکف ایران و روسیه مانند هم هستند ولی چون ایران روی آن تغییراتی انجام داده لذا کمی از نمونه ی ak47روسی نیز برتر است.
در سال 1385 و در رزمایش پیامبر اعظم(ص) موشکی آزمایش شد که باعث حیرت بیش از پیش جامعه جهانی گشت.ایران در این رزمایش اژدری با سرعت 100 متر بر ثانیه(360 کیلومتر در ساعت) را ازمایش کرد. موشک انداز های این موشک کاملا رادار گریز بوده و از دید رادارهای دشمن مخفی می مانند.توان رزمی این موشک برابر با موشک VA-111 Shkval ساخت روسیه است و تنها دو کشور ایران و روسیه فناوری لازم را برای ساخت چنین موشک های به دست اورده اند.هنوز مشخص نیست که آیا "حوت " بر پایه shkval ساخته شده است یا خیر.سرعت متوسط این موشک 4 برابر اژدر معمولی زیر ابی است.
چند سال پیش ایران هم مدعی دستیابی به این تکنولوژی شد و موشک حوت را ساخته و آزمایش کرد که سرعت آن 100 متر بر ثانیه اعلام شده است :
این موشک با تولید حبابهای بخار که از نوک دماغه و پوسته خود خارج می کند لایه ای از گاز در اطراف خود شکل می دهد و بدین ترتیب خود را از تماس مستقیم با آب و پسای قابل ملاحظه ناشی از آن دور می کند. این اژدر به طورکامل درایران صنعتی شده وتولید بومی آن 100%می باشد.
این موشک قابلیت پرتاب از روی شناور و یا زیردریایی در عمق 100 متری را دارد. با سرعت حدود 50 نات (93 کیلومتر بر ساعت) کپسول پرتاب خود را ترک می کند. با فرو رفتن در آب و رسیدن به عمق مناسب، موتور خود را روشن کرده و به سمت هدف راهی می شود.
از چالش های فنی توسعه چنین موشکی می توان به کاویتاسیون اشاره نمود که لازم است میزان حبابهای کاویتاسیون برای حفظ و پایدار نگهداشتن لایه گاز اطراف موشک ونیز رسیدن به کمترین پسا کنترل شود. در همین رابطه توجه به تداخل گازهای خروجی از راکت و نیز سطوح کنترل موشک با لایه گاز ایجاد شده در اطراف آن، پیچیدگیهای این مساله را روشن تر می سازد. به ویژه زمان شروع به کار موتور و شرایط گذار (Transision) ناشی از آن از این حیث قابل توجه است.
سیستم هدایت چنین موشکی نیز با چالشهای خود روبرو است. تغییر محیط سیال اطراف موشک، شکست امواج و نیز سرعت خودموشک از مواردی است که هدایت آن را با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد.
کاویتاسیون چیست؟
زمانی که فشار روی سطح کم فشار یک ملخ که در حال چرخش در آب است از حدی پایین تر می رود یک فضا ی خلائی شکل می گیرد که البته اصطلاحاً خلاء گفته می شود و در عمل خلاء کامل نیست. بلکه در این ناحیه فشار نسبت به فشار محیط کمتر می شود. در این ناحیه به جای آب، بخار آب دماغه و پوسته این موشک به بیرون تزریق می شود وبدین ترتیب موشک همواره در حبابی از بخار آب حرکت می کند که روشن است در این صورت پسای بسیار کمتری را به همراه خواهد داشت. این ایده اصلی بسیار ساده به نظرمی رسد ولی به خصوص هنگامی که موشک قرار باشد تغییر مسیر دهد یا در معرض امواج قرا رگیرد و یا هنگامی که موتور روشن می شود وهنوز به وضعیت پایدار نرسیده حفظ این حباب به شکلی پایدار که از اثرات تداخل کمترین تاثیر را بپذیرد کار ساده ای نیست.
از آنجا که تنها موشک شبیه به اژدر حوت در جهان همان موشک اشکوال روسیه است به معرفی آن می پردازیم.
موشک اشکوال
در سال 1995، خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه روسها یک موشک زیرسطحی غیرهدایت شونده توسعه داده اند که سرعت آن به طور فوق العاده ای از سرعت موشک های دیگر این رده بیشتر است و هیچ نمونه مشابه غربی نیز ندارد. از همان هنگام از این موشک با عنوان اشکوال، در منابع نام برده شد. ویژگی مورد توجه این موشک سرعت فوق العاده بالای آن در نزدیک شدن به هدف است که عملاً شانس زیادی برای شناورهای سطحی و زیرسطحی برای فرار از این موشک باقی نمی گذارد.
این موشک را می توان در دسته اژدرهای روسی کلاس BGT طبقه بندی نمود. این سیستم تسلیحاتی احتمالاً در اوایل دهه 90 میلادی طراحی شده و به تولید رسیده ودر سال 1995 که علنی شده چندین سال از به خدمت گرفته شدن آن می گذشته است.
آغاز کار بر روی این سیستم تسلیحاتی به دهه 1960 میلادی برمی گردد. درآن زمان به موسسه تحقیقاتی NII-24 به سرپرستی میخائیل مرکولوف، ماموریت داده شد تا برای مقابله با زیردریایی های هسته ای دشمن متخاصم، بر روی یک موشک زیر سطحی فوق سریع مطالعه کند. این موسسه بعدها با ادغام در چندین موسسه تحقیقاتی دیگر به سازمانی تبدیل شد که اکنون «گروه تولیدات علمی Region» خوانده می شود.
تحقیقات گسترده این مجموعه تحقیقاتی بر روی مسئله «کاویتاسیون» باعث شد تا این مجموعه بتواند به ساخت موشکی فوق سریع و منحصر به فرد دست بیابد.
مدل اولیه موشک اشکوال، غیرهدایت شونده بود که به نظر می رسد یک ضعف برای این موشک محسوب می شود. گرچه این ویژگی، موشک را از خطر جم شدن (Jamming) مصون نگه می دارد. با این وجود روس ها اعلام کرده اند که مدل هدایت شونده این موشک را نیز توسعه داده اند که برای این منظور پس از آنکه مسیری را با سرعت زیاد طی نمود، سرعت خودرا کاهش می دهد تا موقعیت هدف را شناسایی و به سمت آن، مسیر خود را تصحیح نماید (هدایت آشیانه یابی).
پس از سال 1995، که روس ها در نمایشگاه دفاعی ابوظبی مدل غیرهدایت شونده اشکوال را به نمایش درآوردند کار را بر روی توسعه یک مدل پیشرفته تر از این موشک ادامه دادند که اولاً از سرجنگی غیرهسته ای (معمولی) برخوردار بود و هم قابلیت هدایت و ردیابی هدف را داشت و بدین ترتیب به نحو قابل ملاحظه ای کارایی آن نسبت به مدل بیشین افزون تر بود. روسها اولین بار این مدل را در سال 1998 آزمایش کردند.
شرکت سازنده این موشک، مدلی صادراتی از آن را نیز توسعه داده و آن را اشکوال ای نامگذاری کرده است. روسیه این موشک را در نمایشگاه دفاعی ابوظبی در سال 1999 عرضه کرده و بازاریابی آن را آغاز نمود. این مدل به گونه ای است که پیش از پرتاب آن لازم است تا موقعیت هدف و سرعت و جهت حرکت آن به اتوپایلوت (سیستم کنترل خودکار) موشک داده شود.
پس از آن موشک پرتاب شده و به عمق بهینه خود می رود. سپس موتورها را روشن کرده و به سمت هدف روانه می شود. نکته قابل توجه در این مدل آن است که این مدل مجهز به سیستم هدایت آشیانه یاب نیست .سرجنگی پرقدرت این موشک بسیار پرقدرت است و طبق برآورد مقامات نظامی فدراسیون روسیه، 2 فروند از این موشکهای می تواند یک ناو هواپیمابر در کلاس Nimitz را غرق کند.
امریکایی ها در سال 2000 تلاش کردند تا با استفاده از عوامل امنیتی و جاسوسی خود به تکنولوژی و اطلاعات این موشک دست پیدا کنند. ماجرا از این قرار بود که در آوریل سال 2000 میلادی سرویس امنیتی فدرال روسیه یک بازرگان آمریکایی به نام پوپ را دستگیر و متعاقب آن اعلام نمود که فرد مزبور تلاشهایی در جهت سرقت اطلاعات محرمانه علمی از روسیه داشته است. وی که افسر بازنشسته نیروی دریایی بود عمده تلاش خود را بر روی دستیابی به اطلاعات مربوط به تسلیحات دریاپایه متمرکز کرده بود.
اندکی بعد سرویس امنیتی روسیه اعلام کرد که پوپ تلاش کرده تا به نقشه های موشک اشکوال دست پیدا کند و وی در حالی دستگیر شده که در یک جلسه غیررسمی با یکی از دانشمندان روسی که در ساخت این موشک سهیم بوده ملاقاتی داشته است.
بلافاصله پس از دستگیری پوپ شخص دیگری به نام «دانیل هاوارد کیلی» در روسیه بازداشت شد. کیلی در آن زمان رئیس یک مرکز تحقیقاتی در آمریکا بود که سالهای متمادی در زمینه توسعه اژدرهای متفاوت فعالیت داشت. طبق ادعای منابع امنیتی روسیه پروفسور کیلی به مسکو آمده بود تا برای گرفتن اسناد «اشکوال» به «پوپ» مشاوره فنی دهد.
اظهارات کیلی به عنوان شاهد مورد استفاده روسها قرار گرفت و وی پس از اثبات ادعای منابع امنیتی روسیه به آمریکا بازگردانده شد. پوپ پس از 8 ماه حبس و با وجود محکوم شدن به 20 سال حبس با نظر مساعد «ولادیمیرپوتین» به خاطر ملاحظات انساندوستانه آزاد شد. وی مبتلا به سرطان استخوان بود.
منابع امنیتی ایالات متحده ادعا کرده اند که موشک اشکوال مدل اولیه که از سرجنگی هسته ای بهره می گیرد یک موشک انتحاری است. چرا که هم هدف و هم زیردریایی که موشک از آن شلیک می شود با هم از بین می روند. البته روسها این ادعا را رد کرده اند با استناد به این موضوع که ساختار دوجداره مستحکم زیردریایی های روسی توانایی تحمل موج فشاری شدید ناشی از انفجار هسته ای زیر آب را دارد.
مشتریان:
طبق گفته منابع روسی، در اواسط دهه 50 میلادی حدود 40 فروند از این موشک از نوع صادراتی آن (اشکوال-ای) با سرجنگی متعارف به چین تحویل داده شد.
مدلهای مختلف موشک اشکوال
الف-مدل اولیه:
این مدل همانطور که گفته شد غیرهدایت شونده است. از سرجنگی هسته ای برخوردار بوده و بردی در حدود 16(؟) کیلومتر دارد.
ب-مدل بهبودیافته:
این مدل همان مدل اولیه است که از سرجنگی متعارف درآن استفاده شده و سیستم هدایت بر روی آن نصب شده است.
ج-اشکوال-ای:
مدل صادراتی موشک اشکوال که به جای سیستم هدایت از یک اتوپایلوت بهره می گیرد و لازم است قبل از شلیک، موقعیت، سرعت و جهت حرکت هدف به آن داده شود. این مدل دارای سرجنگی معمولی بوده و مشخصات فنی آن در قسمت مشخصات فنی موشک در همین نوشتار آمده است.
مدلهای دیگر:
اطلاعات بسیار اندکی از ادامه تحقیقات بر روی این موشک تاکنون منتشر شده است. شایعات، سرعت این موشک را حتی تا 720 کیلومتر بر ساعت نیز عنوان می کنند و حتی برخی منابع برد مدل بهبود یافته این موشک را تا 100 کیلومتر نیز ذکر نموده اند. به هرحال اطلاعات رسمی و منتشر شده ای در این رابطه موجود نیست.
مشخصات فنی موشک:
اشکوال یک موشک زیرسطحی سوخت جامد است که با بهره گیری از پدیده سوپرکاویتاسیون قادر است با سرعتهای بسیار بالایی (3 تا 4 برابر اژدرهای معمولی) به سمت هدف روانه شود.
این موشک با تولید حبابهای بخار که از نوک دماغه و پوسته خود خارج می کند لایه ای از گاز در اطراف خود شکل می دهد و بدین ترتیب خود را از تماس مستقیم با آب و پسای قابل ملاحظه ناشی از آن دور می کند.
پایان دوران ناوهای هواپیمابر غول پیکر
فکر می کنید این موشک چقدر برای ایران هزینه داشته باشد. من فکر می کنم حداکثر 1 میلیون دلار. البته خیلی اغراق کردم. اما فکر نمی کنم در بدترین حالت از این حد هم بیشتر شود. یک ناو هواپیما بر چقدر می ارزد. 20 میلیون دلار؟ 60 میلیون دلار؟ 500 میلیون دلار؟ نمونه آمریکایی آن چهار میلیارد و پانصد میلیون دلار هزینه ساخت دارد. البته به غیر از هزینه نگهداری سالیانه آن که یک میلیارد می شود. فرض می کنیم این هزینه بدون هزینه جنگنده ها و پرسنل آموزش دیده به خصوص خلبانان مستقر در آن برآورد شده باشد. خوب ملاحظه می کنید که تفاوت خیلی زیاد است. حالا این اصل را در نظر بگیرید که شناورهای متوسط و بزرگتر از متوسط هیچ شانسی برای فرار از اژدر حوت ندارند. بنابراین ما با شلیک دو اژدر حوت( درقسمت بالا اشاره کردم) و باصرف هزینه 2 میلیون دلار می توانیم به آمریکا چهار میلیارد و پانصد میلیون دلار ضرر بزنیم یعنی 900 برابر. البته هر ناو هواپیما بر در اطراف خود همیشه چندین کشتی جهت پشتیبانی تدارکاتی و نظامی و دفاعی دارد. با غرق شدن یک ناو هواپیما بر تمام ناوگان پشتیبانی آن آسیب پذیر می شوند. واین یعنی همان بلایی که نیروی دریایی ما در جنگ هشت ساله بر سر نیروی دریایی عراق آورد. بدنه اصلی ناوگان دریایی آمریکا از زیر دریایی ها و ناوهای هواپیما بر تشکیل شده است. فعلا در مورد زیر دریایی ها صحبتی نمی کنم. تعداد این ناوهای هواپیمابر هم از تعداد انگشتان دست هم فراتر نمی رود. البته این ناوها آن قدر قدرت آتش دارند که هیچ جنگنده یا شناوری جرات نزدیک شدن به آنها را ندارد. اما از این سوی چنین سلاح هایی کاملا آسیب پذیرند. حالا تصور کنید که ما فقط این جا به بحث در مورد قدرت اژدر حوت پرداختیم. در دیگر مقالات این سری ا ز مقالات، با دیگر سلاح های ایران پرداخته ایم. این مقالات را مطالعه کنید و ببینید که قدرت ایران واقعی است. جنگ جهانی دوم پایان عمر رزمناوها را نوید داد و خیلی زود آنها به موزه تاریخ رفتند. شاید چنین سلاح هایی به همراه 34 کیلومتر عرض تنگه هرمز هم پایانی بر عصر یکه تازی ناوهای هواپیمابر باشد.
ارسال کردن دیدگاه جدید