بستن تنگه هرمز حتی برای مدتی کوتاه اثرات شدیدی بر اقتصاد جهان دارد
وابستگی شدید به نفت و فرآوردههای آن باعث شده است که اختلال در تأمین این ماده تبدیل به یکی از دغدغههای اصلی جهان امروز شود. در این میان مناطقی نیز وجود دارند که بیش از همه مستعد این اختلالها هستند.
به گزارش فارس، اندیشکده «شورای روابط خارجی» در مقالهای به قلم «تونی جانسون» مینویسد: با افزایش وابستگی به نفت، احتمال اختلال در تأمین انرژی و ثبات نواحی دارای منابع غنی انرژی نگرانی عمدهای محسوب میشود. درحالیکه هر جایی در زنجیره تأمین ممکن است اختلال رخ دهد، برخی نواحی خاص بیشتر آسیبپذیر هستند. شاید معروفترین این نواحی تنگه هرمز در خلیج فارس باشد که 20 درصد نفت جهان از طریق آن جابجا میشود. در اواخر سال 2011، ایران در پاسخ به تشدید تحریمهای غرب در ارتباط با برنامه هستهای خود، تهدید به بستن این تنگه کرد. لیبی نیز در سال 2011، پس از قیام مسلحانه که منجر به برکناری «معمر قذافی» حاکم سابق این کشور شد، اختلال شدیدی را در تأمین نفت تجربه کرد. دلتای رود نیجر و ونزوئلا نیز همچنان آسیبپذیر هستند. با کمبود کنونی منابع نفتی جهان، اختلال در تأمین نفت میتواند منجر به بالا رفتن قیمت بیثبات کنونی آن شود.
* برخی کشورها جهت کاهش اثرات اختلال در تأمین نفت، ذخایر راهبردی برای خود ایجاد کردهاند
- وقتی دیگر نفتی جاری نشود
از زمان تحریم نفتی دهه 1970، چند کشور برنامهریزیهایی جهت کاهش اثر اختلال در تأمین نفت انجام دادهاند. برخی کشورها ذخایر راهبردی خود را جهت مقابله با خطر کمبود کوتاه مدت نفت دارند. آژانس بینالمللی انرژی، سازمانی جهت بررسی مسائل مربوط به انرژی، نیز ذخایر ملی 27 کشور عضو شامل آمریکا را جهت به اشتراک گذاشتن نفت در مواقع اضطراری هماهنگ مینماید. در سال 2011، پس از کاهش تولید نفت لیبی از 1.6 میلیون بشکه در روز به 100 هزار بشکه در روز (بر اساس گزارش «رویترز»)، کشورهای عضو آژانس بینالمللی انرژی موافقت کردند در کوتاه مدت از ذخایر نفتی راهبردی خود برای کاهش اثر این مسئله بر منابع جهانی نفت استفاده کنند.
* به عقیده کارشناسان، عدم سرمایهگذاری مجدد درآمدهای نفتی در بخش زیرساختها میتواند مشکل ساز باشد
«سارا لادیسلاو»، یکی از کارشناسان بخش انرژی در «مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل» میگوید هر مسئلهای، از بیثباتی سیاسی و تروریسم گرفته تا آب و هوا و نبود سرمایهگذاری بلند مدت، میتواند باعث اختلال در تأمین نفت، یا ترس از این موضوع، شود. حوادث نیز، مانند عدم سرمایهگذاری مجدد درآمدهای نفتی در بخش زیرساختها، میتواند باعث اختلال در تأمین انرژی شود و این مشکلی است که برخی کارشناسان معتقدند با افزایش ملیگرایی منابع تشدید شده است. «لادیسلاو» معتقد است بهترین راه برای جلوگیری از اختلال، تنوع بخشیدن به منابع و تأمین کنندگان برای اطمینان از روند مؤثر اقتصاد و مدیریت دقیق روابط ژئوپولیتیک است.
- مناطق مهم در بحث انرژی
تولید عمده نفت و گاز در بیثباتترین مناطق دنیا انجام میگیرد. در زیر فهرستی از برخی از این مناطق که باعث ایجاد بیشترین نگرانی میشوند آورده شده است:
* بستن تنگه هرمز میتواند جلوی جابجایی 35 درصد نفت جهان را بگیرد
- تنگه هرمز: این تنگه – که راه آبی میان خلیج فارس به دریای عمان است – در باریکترین نقطه فقط 21 مایل عرض دارد و گلوگاهی است که بیشترین نگرانی را در دنیا ایجاد کرده است. این تنگه، راه آبی حیاتی برای برخی از بزرگترین کشورهای تولید کننده نفت در دنیا، شامل عربستان، عراق، کویت، عمان و ایران است. منطقه خلیج [فارس] بیش از 60 درصد منابع نفت و حدود 40 درصد منابع گاز طبیعی جهان را در خود دارد. بر اساس آمار «اداره اطلاعات انرژی» آمریکا، در سال 2011 روزانه حدود 17 میلیون بشکه نفت از این تنگه عبور کرده است که معادل 35 درصد کل جابجاییهای نفت دنیا از طریق اقیانوسها است.
یکی از بزرگترین خطرات متوجه این تنگه، تهدید دیرینه دولت ایران مبنی بر جلوگیری از عبور نفت از تنگه در صورت حمله به تأسیسات هستهای این کشور است. این تهدید در سال 2011 پس از دور جدید تحریمهای اقتصادی کشورهای غربی علیه ایران به عنوان اهرمی برای متوقف کردن برنامه هستهای این کشور، که گمان میرود پوششی برای ساخت سلاح هستهای است، مجدداً تکرار شد.
* بسته شدن تنگه هرمز حتی برای مدتی کوتاه اثرات شدیدی بر اقتصاد جهان دارد
برخی تحلیلگران معتقدند گرچه ایران توان نظامی بستن کامل تنگه را ندارد، اما میتواند باعث مختل شدن رفت و آمد و افزایش قیمت نفت شود. ارتش آمریکا اظهار داشته است که قادر است از بسته شدن تنگه جلوگیری کند. اما برخی کارشناسان معتقدند بستن تنگه حتی برای دو هفته میتواند پیامدهای چشمگیری در اقتصاد جهانی داشته باشد. این امر میتواند قیمت نفت را نیز ظرف چند روز تا 50 دلار در هر بشکه افزایش داده و باعث کاهش سریع درآمد کشورهای خلیج [فارس] شود که به سرمایه نفتی خود متکی هستند.
* تحریم نفت ایران باعث مصرف ذخایر نفت و عدم توانایی با شرایط اضطراری در آینده میشود
- ایران: ایران به عنوان سومین صادر کننده بزرگ نفت پس از روسیه و عربستان روزانه حدود 2.5 میلیون بشکه نفت صادر میکند که بیشتر آن به کشورهای آسیایی میرود. علاوه بر مسائل مربوط به تنگه هرمز، استفاده از تحریمهای بینالمللی یا مقابله نظامی علیه ایران به خاطر فعالیتهای هستهای این کشور یکی از نگرانیهای مهم در مورد اختلال در تأمین نفت است. در ابتدای سال 2012، آمریکا هر مؤسسه مالی را که با بانک مرکزی ایران مراوده تجاری داشته باشد به صورت یک جانبه تحریم کرد. اتحادیه اروپا نیز واردات نفت از ایران را تحریم کرد که شامل 17 درصد تجارت نفت ایران میشود. اگر این تحریمها اجرایی شود، میتواند کاهش قابل توجهی در درآمدهای نفتی ایران، که بیش از نصف درآمد دولت است، ایجاد نماید.
گرچه برخی تحلیلگران معتقدند ایران مشتری نفت خود را خواهد یافت – گرچه احتمالاً با اعمال تخفیف، دیگر تحلیلگران بیان میکنند که کاهش صادرات نفت ایران به میزان 1 میلیون بشکه در روز باید از طریق افزایش تولید عربستان جبران شود که این امر باعث مصرف ذخایر نفت، مانند آنچه در مورد زمان کاهش تولید لیبی در سال 2011 گفته شد، میشود. اما آنان به این مسئله نیز اشاره میکنند که چنین اقداماتی پشت سر گذاشتن دیگر شرایط نفتی اضطراری را غیرممکن میسازد.
* اوپک معتقد است نمیتوان کمبود ناشی از تحریم نفت ایران را جبران کرد
یکی از بزرگترین خطرات متوجه حمل و نقل در این تنگه، تهدید دیرینه دولت ایران مبنی بر جلوگیری از عبور نفت از تنگه در صورت حمله به تأسیسات هستهای این کشور است.
تحریمها بر صادرات ایران در بلند مدت نیز اثرگذار هستند. برآوردها نشان میدهد که در چند سال آینده خروجی نفت ایران بدون سرمایهگذاری جدید تا حدود 1 میلیارد بشکه کاهش خواهد یافت. در سال 2008 و در زمان اوج تنشها، رئیس اوپک هشدار داد که این کارتل نخواهد توانست اختلاف ناشی از قطع خروجی نفت ایران را، که 10 درصد کل تولید اوپک است، جبران نماید.
* فساد در دولت نیجریه و توزیع ناعادلانه درآمدهای نفتی باعث ایجاد درگیریهای داخلی شده است
- دلتای رود نیجر: نیجریه دومین تولیدکننده بزرگ نفت در آفریقا و پنجمین تأمین کننده نفت آمریکا است. به دلیل گسترش درگیریهای داخلی، این کشور بین سالهای 2006 تا 2008 از رده هشتم تولید نفت در جهان به رده دوازدهم سقوط کرد. در سال 2009 دولت نیجریه با مبارزان دلتای رود نیجر که با حمله به کارگران و تأسیسات نفتی و سرقت نفت باعث اختلال در روند تأمین نفت شده بودند وارد فاز آشتی شد. اما خشونت دوباره در این منطقه دور از انتظار نیست. نیجریه در ابتدای سال 2012 پس از حذف یارانه سوخت توسط دولت شاهد اعتصابی در سطح ملی بود. چنین اعتصابی ممکن است باعث توقف تولید نفت شود.
توزیع سرمایه نفتی عامل اصلی در این درگیریها است. با وجود سرمایه عظیم نفتی نیجریه، 70 درصد مردم این کشور با روزی کمتر از یک دلار زندگی میکنند و فساد دولت، به خصوص در سطح کشوری، مشکلی است که همچنان پابرجاست. شرکتهای نفتی باید مدام با سرقت نفت خام در سطح وسیع، که سیاستمداران پرقدرت و مقامات ارشد نظامی در آن شریک هستند، نیز دست و پنجه نرم کنند.
* مقامات لیبی امیدوارند تا پایان 2012 به میزان تولید پیش از درگیریها بازگردند
- لیبی: این کشور در طول درگیریهای داخلی برای برکناری حاکم سابق، «معمر قذافی»، تولید خود را به حدود 100000 بشکه در روز کاهش داد و در ابتدای سال 2012 حدود 840000 بشکه در روز، یعنی نیمی از تولید پیش از درگیریها، تولید داشت. مقامات لیبی امیدوارند تا پایان سال 2012 به ظرفیت تولید قبلی خود بازگردند، اما شرایط سیاسی در این کشور همچنان بیثبات است.
* «هوگو چاوز» آمریکا را به قطع صادرات نفت تهدید کرده است
- ونزوئلا: افزایش سرمایه حاصل از فروش نفت و گاز در تولیدکنندگان عمده نفت آمریکای لاتین مانند ونزوئلا، بولیوی و اکوادور باعث افزایش ملیگرایی منابع شده است. در چندین سال گذشته، این کشورها مجدداً در مورد قراردادهای خود با شرکتهای نفتی بینالمللی مذاکره کردهاند تا به شرکتهایی که توسط خود کشور اداره میشوند، سود کنترل تعلق گیرد. ونزوئلا، که نهمین تولید کننده نفت دنیا است، برخی از این پروژهها را کلاً به عهده گرفته است. این کشور روزانه حدود 1 میلیون بشکه نفت مورد نیاز آمریکا را تأمین میکند. آمریکا تحریمهای محدودی را نیز بر شرکت نفتی PDVSA در ونزوئلا به دلیل تجارت با ایران اعمال کرده است. «هوگو چاوز» رئیس جمهور این کشور نیز در چندین مناظره سیاسی آمریکا را تهدید کرده که صادراتش را به این کشور قطع خواهد کرد.
* کاهش سرمایهگذاری در بخش زیرساختها باعث کاهش تولید خواهد شد
برخی کارشناسان نگرانند که ونزوئلا هزینه کافی را صرف اکتشاف و زیرساختهای نفتی نمیکند و در عوض این پول را صرف دیگر اولویتهای دولت میکند. شرکت PDVSA که طبق گزارشات در سال 2011 بیش از 88 میلیارد دلار درآمد داشته است، در نیمه اول سال 15 میلیارد دلار صرف برنامههای اجتماعی کرده و حداقل 14 میلیارد دلار را نیز به بانک مرکزی این کشور انتقال داده است. کارشناسان معتقدند کاهش سرمایهگذاری شرکتهای ملی در زیرساختهای جدید نفت و گاز با گذشت زمان باعث کاهش تولید نیز خواهد شد، زیرا چاههای قدیمی با کاوشهای جدید جایگزین نشدهاند.
* عراق هرگز نتوانسته است به سطح تولید نفت پیش از حمله آمریکا بازگردد
- عراق: عراق سومین ذخیره نفتی جهان را دارد، اما این کشور هرگز به سطح تولید پیش از اوایل دهه 1990، پیش از اولین جنگ از دو جنگ با آمریکا، که تولید نفت کمی کمتر از 3 میلیون بشکه در روز بود، باز نگشت. از زمان شروع جنگ در سال 2003، زیرساختهای نفتی هدفی برای شورشیان بودند و هنوز از 15 سال افول رها نشدهاند. عراق مدام تولید خود را بهبود بخشیده است و کارشناسان منتظر افزایش 2.2 میلیون بشکه در روز کنونی به 2.6 میلیون بشکه در پایان سال 2013 هستند. اما زیرساختهای نفتی همچنان هدفی برای حملات است و ثبات سیاسی، به خصوص با خروج نیروهای آمریکایی در پایان سال 2011، بسیار ضعیف است.
* درآمد نفتی سرشار روسیه، رابطه این کشور با کشورهای شوروی سابق را بر هم زده است
- روسیه و خطوط لوله قفقاز: در دهه اخیر، روسیه خود را به عنوان یکی از ابرقدرتهای انرژی نشان داده است. روسیه دومین تولید کننده نفت و بزرگترین تولید کننده گاز طبیعی جهان است. دیگر کشورهای این منطقه، مانند قزاقستان و آذربایجان، نیز به عنوان تولیدکنندگانی مهم با ذخایر نفت و گاز طبیعی سرشار شناخته شدهاند. این ثروت نفتی رابطه کرملین با کشورهای شوروی سابق، مانند گرجستان، بلاروس، ترکمنستان و اوکراین را بر هم زده است. برای مثال، 80 درصد گاز روسیه از طریق اوکراین منتقل میشود. در پایان سال 2008، بحث بر سر هزینه انتقال گاز به اوکراین و انتقال از طریق خطوط لوله داخل این کشور باعث تضعیف بیشتر روابط شد. در روزهای آغازین سال 2009، شرکت انرژی ملی روسیه، «گزپروم»، انتقال گاز این کشور به اوکراین را قطع کرد. مقامات اوکراین نیز در عوض مانع انتقال گاز روسیه از داخل این کشور به دیگر بخشهای اروپا شدند.
راههای متعددی برای دور زدن شبکه خط لوله روسیه وجود دارد، مثل اتصال قزاقستان به خط لوله باکو-تفلیس-جیحان که از آذربایجان شروع شده، از گرجستان میگذرد و به ترکیه میرود و میتواند روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت را منتقل کند.
در اواخر سال 2011، روسیه به دنبال جلوگیری از ایجاد خط لولهای برای دور زدن این کشور، یعنی خط لوله خزر («ترنس کاسپین») بود که گاز ترکمنستان را به «نابوکو» منتقل میکرد. چنین نقشههایی هنگامی کشیده میشود که خطوط لوله روسیه با تمام ظرفیت کار میکنند و برخی نیز به خاطر کهنگی در حال خراب شدن هستند. از مسئله روسیه که بگذریم، تحلیلگران معتقدند این منطقه از نظر تاریخی محلی برای درگیریهای قومی و سیاسی بوده است که میتواند جریان گاز و نفت را مختل نماید.
* بخش عظیمی از زیرساختهای تولید نفت آمریکا در منطقه خلیج مکزیک است که مدام در معرض توفان قرار دارد
-خلیج مکزیک: آمریکا یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت و گاز در دنیا است. بخش عظیمی از زیرساختهای تولیدی این کشور – 30 درصد تولید نفت و بیش از 20 درصد تولید گاز – در خلیج مکزیک، محلی که مدام در معرض طوفانهای شدید است، قرار دارد. «بندر نفتی دریایی لوئیزیانا» (LOOP) نیز بزرگترین درگاه واردات نفت این کشور است. پس از طوفانهای «کاترینا» و «ریتا» در سال 2005، این کشور با اختلال 8 درصدی در تولید مواجه شد. این طوفانها باعث افزایش قیمت نفت خام شد که تا حدودی با آزادسازی ذخایر اضطراری نفت به روال عادی بازگشت.
ارسال کردن دیدگاه جدید