بر اساس ادعای انحرافی مشایی، کلام امام خامنه ای انحراف است!؛ نقد حرف مشایی

 

در مقاله پیش،نشان داده شد که سخنان مشایی در هند، درباره پایان دوره اسلامگرایی، تنها در چارچوب ادوار تاریخ آگوست کنت قابل فهم است. اینک توجیهات مشایی درباره آن سخنانش را بررسی می کنیم؛ هر چند صراحت و غیرقابل توجیه بودن آن سخنان، روزنه ای برای توجیه باقی نمی گذارد.

خطای نخست: مشایی در توجیه حرف بی پایه «پایان دوره اسلام گرایی» ابتدا می گوید، که منظور وی، تاکید بر پایان دوره اسلام گرایی بوده است، نه پایان دوره اسلام: «خيلي‌ها به من مي‌گويند تو گفتي دوره اسلام تمام شده، بلکه دوره اسلام گرايي تمام شده نه اسلام. چرا دوره‌اش تمام شده؟»

۱. در این توجیه، مشایی، ابتدا می گوید که دوره گرایش به اسلام تمام شده است نه دوره خود اسلام؛

۲. و بعد صرف نظر از مساله گرایش، می گوید که دوره اسلام تمام شده است، اما چه اسلامی؟: «کدام اسلام؟ من معتقدم زماني که علي(ع) حاکميت را به دست گرفت دوره آن اسلام تمام شده. اسلام تازه دارد شروع مي‌شود. اسلام که همه ظرفيت‌هايش در دنيا محقق نشده است.»

۳. مشایی در گفتار هندش، گفته است که آنچه تمام شده است، "دوره" است، نه اسلام گرایی یا اسلام!: «دوره اسلام گرایی هم به پایان رسیده است! انقلاب کردیم در سال ۵۷ که انقلاب اسلامی را صادر کنیم، نیست؟ اما من اینجا عرض می‌کنم؛ دوره اسلام گرایی هم به پایان رسیده است. معناش این نیست که اسلام گرایی و جود ندارد یا رو به نضج نیست. نه! دوره‌اش تمام شده! وگرنه الان دوره اسب سواری تمام شده، ولی خوب، اسب هست، سواریش هم هست. دارد دوره ماشین سواری هم تمام میشه، ولی خوب ماشین هم هست، سواریش هم هست!»

خطای دوم مشایی: در ابتدای کلامش در هند می گویدید که دوره اسلام گرایی به پایان رسیده است، سپس تاکیدمی کند که به پایان نرسیده است و رو به پایان است: «دوره اسلام گرایی هم به پایان رسیده است! ... . اما روند تحولات این نیست که بشریت مسلمان بشود تا به حقانیت برسد! این دوره رو به پایان است، تمام نشده است، رو به پایان است!»

اما در توجیه سخنان انحرافی، می گوید که اساسا در همان زمان که امیرالمومنین حکومت را به دست گرفت، دوره آن اسلام [تحریف شده] تمام شده است!

خطای سوم مشایی: در سخن پیشین، به طور صریح صحبت از بی نیازی بشر به دین اسلام برای رسیدن به حقانیت می کند، نه اینکه اسلام بر دو قسم است، اسلام ناب و اسلام تحریف شده) و بشر از اسلام تحریف شده بی نیاز است، ولی مسیحی و یهودی و زرتشیت و بودایی و هندو، به اسلام تحریف نشده، نیاز مندند. او حتی می گوید که ما در سال ۵۷، انقلاب کردیم که اسلام [ناب] را صادر کنیم، اما من اینجا عرض می کنم که دوره اسلام گرایی هم به پایان رسیده است؛ مسلم است که نمی توان گفت که اسلام ناب و انقلابی امام و امت، در سال ۵۷، همان اسلام قبل از حاکمیت امام علی (ع)؛ یعنی اسلام عمری بوده است که مشایی در توجیهات خود، دوره آن را تمام شده می داند. به این سخنان آشکار و غیرقابل توجیه مشایی نگاه کنیم:

«دوره اسلام گرایی هم به پایان رسیده است! انقلاب کردیم در سال ۵۷ که انقلاب اسلامی را صادر کنیم، نیست؟ اما من اینجا عرض می‌کنم؛ دوره اسلام گرایی هم به پایان رسیده است. معناش این نیست که اسلام گرایی و جود ندارد یا رو به نضج نیست. نه! دوره‌اش تمام شده! وگرنه الان دوره اسب سواری تمام شده، ولی خوب، اسب هست، سواریش هم هست. دارد دوره ماشین سواری هم تمام میشه، ولی خوب ماشین هم هست، سواریش هم هست! معناش اینه که بشر داره، یعنی معنای دوره اسلام گرایی تمام شده، یعنی اشتباه برداشت نشه! معناش این ن اینه که روند توسعه در دنیا به این سمت داره میره که این آینده و "إن الدّین عندالله الاسلام" این هیچ تردیدی توش نیست. اما روند تحولات این نیست که بشریت مسلمان بشود تا به حقانیت برسد! این دوره رو به پایان است، تمام نشده است، رو به پایان است. بشر سرعتش بالا رفته، فهمش تیز شده، به یک حقایقی می رسه، که اون را لازم نیست دیگه از دوره پوسته اسلام طی کنه! ... جهان، از این مسیر دیگه قرار نیست ما حرکت کنیم، مسیحی، یهودی، زرتشتی، بودایی، برهمایی نمی دونم هندو، چی، فلان، اینا، همه باید بیاین مسلمان بشون تا ...؟»

براستی جای سر سوزن تردیدی باقی می ماند که سخن صریح و موکد مشایی این است که چون بشر به توسعه و پیشرفت رسیده است، دیگر برای فهم حقایق، لازم نیست مسلمان شود و لذا دوره اسلامگرایی که ابزاری برای رسیدن به حقیقت بوده است، به سر رسیده است؟

خطای چهارم مشایی: او در توجیه این سخنانش در هند، می گوید: «... موضوع سخنراني من که آنجا [هند] گفتم دوره اسلام‌گرايي تمام شده است، موضوع سخنراني امام زمان است. اين نيست که امروز فقط يک نفر بيايد بگويد اسلام؛ اين که کافي نيست، کدام اسلام؟ اين که همين جور بگوييم اسلام، اسلام‌گرايي اين انحراف است.

بر اساس این حرف، سخن امام خامنه ای و بزرگان اسلام، در رشد اسلامگرایی و بیداری اسلامی، یک انحراف است! چرا؟ چون  مشایی می گوید! و لذا باید گفت که این بیداری، مربوط به دوره پسااسلام و پسادینداری است!

 

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی