آزادی بیان با طعم استبداد
سالیانی است که عده ای در کشور، خود را منادی بلکه نماد آزادی معرفی می کنند و خود را به گفتگوی آزاد و بیان آزاد نظرات علاقه مند نشان می دهند. اما جالب آنجاست که مصادیق آزادی بیان در نگاه آن ها یعنی آزادی برای سخن گفتن علیه ارزش های اسلام و انقلاب. اما آن جا که افرادی به دفاع از نظام و انقلاب و البته نقد آن ها بپردازد، به هیچ روی آزادی بیان را بر نمی تابند.
به عبارت بهتر از پوشش آزادی، تنها برای اهداف و مقاصد خود استفاده کرده و آزادی را یک طرفه ترسیم می کنند و هرگز تاب سخن مخالف را ندارند؛ مخصوصا این که قدرت استدلال برای نقد سخن آن ها را ندارند. لذا از آنجا که حذف فیزیکی منتقدان و نیروهای انقلابی برای این عده ممکن نیست و اگر ممکن باشد، هزینه بر و حتی اگر هزینه بر هم نباشد، تأثیر عکس بر افکار جامعه دارد، شگرد دیگری را اجرا می کنند که کسی اولا جرأت سخن گفتن نداشته باشد و ثانیا اگر سخنی گفت مخاطب به آن توجهی نکند و آن شیوه، ترور شخصیت افراد با انواع هجمه ها و تخریب ها و لقب سازی هاست.
لذا همان افراد و رسانه های مدعی آزادی بیان که تحلیل های سبک در تخطئه اسلام و انقلاب اسلامی را نقل کرده و آن را نشانه آزادی بیان می دانند، در اقدامی هماهنگ به تخریب، توهین، افترا علیه نیروهای انقلابی و حتی غیر انقلابی که نظری مخالف با آن ها ابراز کرده می پردازند.
وقتی برخی مقامات رسمی کشور – که مدعی آزادی بیان و نقدپذیری هستند – در تریبون های رسمی علنا انگ افراطی، تندرو، بیسواد، بی شناسنامه، ترسو، از جای خاص تغذیه شونده، جنگ طلب، کاسب تحریم ، دیوار کشندگان در پیاده رو! و ده ها لقب دیگر را علیه هموطنان منتقد خود به کار می گیرند، تکلیف دیگر مدعیان آزادی، اما غیر مسئول با تریبون های غیر رسمی - از جمله فضای مجازی که البته تأثیری فراوان در ایجاد موج و حتی جهت دهی افکار جامعه دارند _ مشخص است که از لقب گرفته تا فحش و دشنام را نثار منتقدین کنند.
البته گاه برای این که افراد مورد تهاجم، مستحق چنین تهمت ها و تخریب هایی در نظر مخاطب قرار بگیرند، از تقطیع، تحریف و البته گاه اشتباهات احتمالی طرف مقابل نیز بهره جسته و دستاویزی برای مشروعیت انگ، فحش و دشنام های خود می سازند.
البته باید اذعان کرد که گاهی برخی از افراد مدعی آزادی بیان نیز به نقد به ظاهر علمی منتقدین می پردازند، اما در همان نقد ها نیز می توان تقطیع، تحریف، طعنه و تمسخر را به وضوح در آن دید.
ساختن جوک و طنز از منتقدین نیز شکل دیگری از تخریب و جلوگیری از رسیدن پیام منتقد به جامعه است.
بگذریم که در برخی موارد نیز علنا از سخنرانی منتقدان جلوگیری می کنند؛ همچون مصادیق متعددی که افرادی نظیر پدر شهید احمدی روشن یا حجت الاسلام نبویان یا ... برای سخنرانی در دانشگاه ها دعوت شده و به بهانه های واهی در روز موعود، سخنرانی لغو شده است.
امروز افرادی که منتقد مدعیان آزادی بیان – و نه منتقد آزادی بیان - باشند ، از علامه مصباح، آیت الله علم الهدی و آیت الله جنتی گرفته تا جلیلی، عباسی و رسائی ، شریعتمداری و نبویان مورد حمله ها و تخریب های شبانه روزی مدعیان آزادی بیان هستند!
نتیجه این که از آن جهت که آزادی، لفظ بسیار زیبایی است و هیچ کس در این دنیا از آزادی بدش نمی آید، از این لفظ استفاده می کنند، اما در پس این شعار زیبا، چهره استبدادی وجود دارد که به هیچ روی، مخالف خود را تحمل نمی کند، حتی اگر این مخالف، هنرمند سینمایی باشد که قبلا مورد حمایتشان بوده است!
ارسال کردن دیدگاه جدید