آقای جوان فکر! معنای جریان انحرافی این است
اخیرا نشريهاي به نام سرزمین پویا که با کاغذ تمام گلاسه منتشر میشود، طی مصاحبهای با آقای جوان فکر ریاست محترم ایرنا، درکنار عکس بزرگ ایشان در صفحه نخست با تیتر اول آورده است:" یکی به من بگوید جریان انحرافی یعنی چی؟"
این نوع برخورد با این موضوع مهم در کنار فعالیتهای این جریان درنمایشگاه مطبوعات در نوع خود قابل تامل بود. به نظر میرسد دوستان فرد مورد نظر در صددند با این گونه مصاحبهها و تیترها اذهان مردم را از جریان انحرافی منحرف و این گونه وانمود کنند که چنین چیزی واقعيت ندارد. برای روشن شدن اذهان خوانندگان در پاسخ به اظهارات ایشان چند نکته را مطرح میکنیم:
1. پیشنهاد میکنم آقای جوانفکر و دوستانش کتاب "شکل گیری فراماسونری جدید در ایران" تالیف آقایان دکتر سلیمانی،دکتر حقانی و روانبخش را که در باره همین موضوع نوشته شده و از وزارت ارشاد هم مجوز چاپ گرفته است، مورد مطالعه قرار دهند. در آن کتاب جریان انحرافی به صورت مستند تعریف و تبیین شده است. در این جا هم به تعریف اين جریان اشارهای میکنیم. جریان انحرافی به جریانی گفته میشود که از اصول انقلاب و خط امام و به تعبیر حضرت آقا از گفتمان امام و انقلاب فاصله گرفته است. بی تردید ناسیونالیزم و ملی گرایی و طرح مکتب ایران به جای اسلام از خصایص گفتمان امام و انقلاب نیست بلکه انحراف از خط امام است. تاکید بر این که منشور کوروش باید امروز نصب العین جامعه بشری قرار گیرد خط اسلام ناب محمدی(ص) که امروز امام خامنهای منادی آن است نیست؛ بلکه امثال ریچارد رورتی امریکایی بر آن تاکید میورزند.
2. در میان ده ها سندی که برخط جریان انحراف وجود دارد ذکر دیدگاه لیدر این جریان در باره اسلام و اسلام خواهی کافی است. وی در بخشی از سخنان خود که فیلم آن نیز موجود است، اظهار می دارد: " دوره اسلامگرایی هم به پایان رسیده است. معنایش این نیست که اسلامگرایی وجود ندارد یا رو به نضج نیست نه، دورهاش تمام شده. وگرنه الآن دوره اسبسواری تمام شده اما اسب هست سوارش هم هست. داره دوره ماشین سواری هم تمام می شه اما ماشین هم هست سوارش هم هست. اشتباه برداشت نشه معناش اینه که روند توسعه در دنیا به این سمت میره که – ان الدین عند الله الاسلام هیچ تردیدی توش نیست- اما روند تحولات این نیست که بشریت مسلمان بشود تا به حقانیت برسد. این دوره رو به پایان است؛ تمام نشده رو به پایان است. بشر سرعتش بالا رفته فهمش تیز شده به یک حقایقی میرسه که اونا لازم نیست از دوره پوسته اسلام طی کند؛ یعنی داره به یک عصاره اصلی میرسه که اون عصاره اصلی یک فهم بزرگی درش اتفاق می افتد که می فهمد که برای آن نظام بسیار بزرگ ...–" وی سپس جریان اسلام خواهی را به نظم نوین جهانی طر ح شده از سوی آمریکا تشبیه می کند و می افزاید " نظم نوین یادتونه؟، نظم نوین جهانی چقدر می شنیدیم؟ چقدر الآن می شنویم؟ اصلا کسی دیگه از نظم نوین جهانی حرف میزنه؟ نه راستی می شنوید؟ داشت برای سال های آینده از نظم نوین جهانی حرف میزد. حالا همه فراموش کردند نظم نوین جهانی را، برای این که تحولات آن قدر سریع است که دیگر نمی فهمد دارد چه اتفاقی {می افتد}...... خوب است آقای جوان فکر به دون علاقه های شخصی و ارتباطات شغلی اندکی در جملات فوق تامل کند سپس منصفانه پاسخ بدهد که آیا این سخنان انحراف از اصل اسلام نیست؟ و آیا صاحب این گونه سخنان از اسلام راستین منحرف نشده است؟ آیا کسی که معتقد است دوران اسلام خواهی به پایان رسیده است دیگر می تواندادعا کندکه به امامت و ولایت و ظهور امام زمان معتقد است ؟ آیاچنین کسی می تواند معتقد به ولایت فقیه باشد و اوامر معظم له را مطاع بداند؟ بی تردید اگر این گونه اعتقاد خطرناک که در پوشش اصول گرایی ترویج می شود، نسبت به حرف های دیگران که در قالب روشنفکری و اصلاح طلبی زده می شد خطرناک تر است.
3. حتما آقای جوان فکر خبر ذیل را دیده است و شاید در جریان وقوع آن هم باشد. توجه به عمق این خبر می تواند معنای جریان انحرافی را روشن تر و به صورت مصداقی به ایشان تفهیم کند.
در دوازدهمين جشن خانه موسيقي در تالار وحدت که با حضور گروهي از اهالي موسيقي، حميد شاه آبادي معاون هنري وزارت ارشاد، محمد ميرزماني مديركل دفتر موسيقي وزارت ارشاد و ... برگزار شد، براي نخستين بار رسما از دوازده آوازهخوان زمان طاغوت در جمهوري اسلامي ايران تقدير شد و تنديس دوازدهمين جشن خانه موسيقي به آنها اهدا گردید.
در اين مراسم، از خاطره پروانه، فاخره صبا و قمرالموك وزيري از خوانندگان زمان طاغوت كه درگذشتهاند به صورت نمادين و از پريرخ شاهيلاني معروف به پري زنگنه (آوازه خوان) ، سودابه شمس (آوازه خوان) ، هنگامه اخوان (در عرصه آواز) ، فاطمه واعظي با نام مستعار پريسا (آوازه خوان) ، شهلا ميلاني (خواننده سوپرانو)، پروين صالح (نوازنده) ، نسرين ناصحي (نوازنده) ، ارفع اطرائي (نوازنده سنتور) و افليا پرتو (نوازنده پيانو)، تقدير شد! شایان ذکر است پريسا كه براي نخستين بار پس از انقلاب از او نامبرده ميشد، از آوازهخوانهاي جشن هنر شيراز بوده است كه به علت اقامت در خارج از كشور، در اين مراسم حضور نداشت.
دفتر موسيقي وزارت ارشاد به سایتهای منتقد جوابیه میدهد: متولي برگزاري جشن سالانه خانه موسيقي، خانه موسيقي است نه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي. معاونت امور هنري و يا دفتر موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در نحوه برگزاري و تعيين افراد تقدير شده و يا نحوه و شكل تقدير از اين افراد هيچ نقشي نداشته است. ولی بلافاصله با لحنی تاییدآمیز میافزاید" لازم به يادآوري است كه اين مراسم به منظور معرفي هنرمندان شاخص عرصه موسيقي سنتي در شاخه هايي از جمله كتاب، پژوهش، ترجمه،آهنگسازي و ... بوده است و مسئولين حضور يافته در اين برنامه به عنوان ميهمان در اين مراسم حاضر شده اند."
بهراستی آیا تکریم زنان آواز خوان طاغوت آن هم زنانی که برخی از آنها از دنیا رفته اند بسیار مضحک و قابل تامل نیست؟ آیا این گونه حرکتها با شعار پیش به سوی دولت اسلامی تناسبی دارد؟ آیا این گونه کارها زاویه گرفتن از دولت اسلامی نیست؟ در انجام چنین کارهایی چه تفاوتی با دولت اصلاح طلبان وجود دارد؟ هدف از انجام این گونه کارها الگو سازی برای نسل جوان است یا احیای آثار فراموش شده طاغوتیان. بيم آن میرود که در آینده نزدیک به بهانه تجلیل از موسیقی و هنر سنتی، کنسرت هایی با حضور همین افراد در کشور انجام گیرد و البته وزارت ارشاد هم در آن جلسه فقط نقش مهمان را ایفا کند! عجیب این که وقتی این اقدام زشت از سوی برخی دلسوزان و سایتهای ارزشی تقبیح میشود، روزنامه سرزمین پویا مینویسد:"هرچند این اقدام از سوی برخی سایتها مورد انتقاد شدید قرار گرفت و وزارت ارشاد را متولی آن نامیدنداما عموم صاحب نظران و مردم از این اقدام اظهار رضایت کردندو تجلیل از هنر را امری پسندیده میدانند" (سرزمین پویا، شماره صفر، صفحه آخر، 3/8 /90) آیا این ایده برگرفته از حرفهای لیدر جریان انحرافی نیست که میگوید "موسیقی موجب خیزش روح است؛ یاد روح میاندازد که چرا نشستهای؟ به چیزهایی فکر کن که تو را به بالا ببرد." (دیدگاه نیوز،۱۵ دی ۱۳۸۹)
آیا ترانههای خوانندگان زن طاغوتی که جوایز دریافت کرده اند موجب خیزش روح انسان میشود و انسان به بالا می برد؟
ارسال کردن دیدگاه جدید