تعبير آيت‌ الله بهجت از مرگ

به گزارش شیعه آنلاین تعبيري از مرحوم آيت الله بهجت است که مي‌گويد مرگ يکي از لذت‌هاي مومن است و هيچ لذتي به اندازه مرگ براي مومن لذيذ نيست.

حجت الاسلام صديقي، امام جمعه موقت تهران درمراسم شب دوم فاطميه  به سخنراني پرداختند كه متن کامل سخنراني ايشان در اين مراسم بدين شرح است: در ابتداي صحبتم شهادت جانگداز ام الائمه، ولي الله، حضرت فاطمه زهرا(س) را به محضر شريف مولايمان صاحب زمان و به همه شخصيت‌هاي معنوي و فاطمي تسليت مي‌گويم.

مطلبي را که شب گذشته به محضر شما فرهيختگان و دلدادگان به اهل بيت عصمت و طهارت تقديم کردم توجه به مراتب عالم امکان به مراتب ظاهري و باطني و فوق باطني اين عالم که خلاصه‌اش آدم است، بود؛ عالم بعد ملکي دارد که دنيا است، دم دست است نزديک است و در عين نزديک بودن و دم دست بودن ارزشي ندارد.

ارزش دنيا، ارزش عالي و موقتي است.

دنيا مقصد نيست، هدف نيست، دنيا مزرعه است، دنيا محل تجارت است، کساني که با دنيا تجارت کرده‌اند دنيا را وسيله قرار داده‌اند.

مي توان با دنيا به گنج معرفت رسيد به مدارج عالي بهشت دست يافت اما اگر کسي وضعيت دنيا را نشناخته باشد عوضي مي‌گيرد و دنيا را مي‌خرد و دين خود را از دست مي‌دهد.

دين فروشي مي‌کند به چيزي که برايش نمي‌ماند از اين جهت که دنيا گاهي آلوده است و دلدادگان به دنيا بدترين آلودگي‌ها را پيدا مي‌کنند که حب دنيا راس خطاهاست.

دنيا را از ريشه دنائت گرفته‌اند و معناي پست و بي ارزش مي‌دهد.

از ديدگاه کارشناسان عالم هستي که پيغمبر(ص) و ائمه هدي هستند و بايد با هدايت‌شان از اين پل عبور کرد، دنيا پل است و تا کسي از پل دنيا عبور نکند در همين عالم هم به جايي نمي‌رسد.

هر کس مي‌خواهد به نيکي برسد، جزء نيکان شود خوب و صالح باشد، بايد زنجيرها را پاره کند و در اين قفس را باز کند و پرواز کند.

مادامي که آدم در دام نفس است و در قفس جاذبه‌هاي دنيا گير کرده به وحدت نمي‌رسد به توحيد و وحدانيت حق تعالي راه نمي برد.

حجاب دنيا که يکي دوتا هم نيست، ظلمت است و در ظلمت چشم نمي‌بيند.

مسئله بصير و بصيرت که شب گذشته عرض کردم يک مسئله‌اش تعالي روحي انسان است که در اين رحم عالم، طفل جان وقتي چشم باز کند تا وقتي متولد مي شود به عالم برزخ کور متولد نشود.

قيامت مراحلي دارد که شروعش از مرگ است و اگر هنگام ورود به عالم برزخ انسان کور وارد شود تا آخر نيز کور خواهد بود.

کسي که از اينجا بصيرت پيدا نکند چشم باطنش باز نشود خدابين و حق بين نشود، امام بين نشود وقتي به آنجا مي‌رود آنجا هم نمي‌شود.

انسان آنجا نمي‌تواند چشمي را از کسي قرض کند و يا کاري کند که آنجا به او چشم دهند.

هرکس در آنجا هر چي دارد از اينجا مي‌برد.

کساني که در اين عالم از حرام چشم بپوشند همانطور که از حرام دهن بستند خدا يک دهان ديگر در باطن براي او باز مي‌کند که لقمه‌هاي معرفتي و از آن جرعه هاي محبتي به کام جانش روزي شود.

خداوند متعالي سفره‌اي از اميرالمومنين براي دل همچنين انساني پهن مي‌کند و او مهمان اميرالمومنين خواهد شد.

شيريني اسم ائمه را در اين صورت قشنگ مي‌يابيم، اين‌جور نيست که اسم ائمه با اسماء ديگر براي ما يکسان باشد وقتي حسين گفته مي شود، وقتي علي گفته مي‌شود، وقتي فاطمه گفته مي‌شود، اصلاً عالم عالم ديگري مي‌شود.

سکوني از شاگردان امام صادق(ع) بود، عامي مقبولي بود چند روزي در جلسات درس حضرت حاضر نشد بعد از اينکه برگشت حضرت فرمودند کجا بودي، او گفت: زنم حامله بود و چون کسي در خانه نبود مانده بودم تا کمکش کنم.

حضرت فرمودند، خدا چه بچه‌اي بهت داد، عرض کرد: دختر، فرمود: اسمش را چه گذاشتي، عرض کرد: فاطمه، امام صادق(ع) فرمودند: حال که اسمش را فاطمه گذاشتي مواظب باش تا به او سيلي نزني.

خود اين اسم‌ها به اشخاص اعتبار مي‌دهد حيف است که انسان از اعتبار ائمه کسب اعتبار نکند.

جوان‌ها، بچه‌ها، خانواده‌ها، شيرين‌ترين اسم‌ها را بايد انتخاب کنند، شايد در ظاهر قضيه فرقي نکند اما روح اين اسم‌ها با هم متفاوت است، اين اتفاق حسي نيست که با زبان انسان قابل کشف باشد اين مسئله از حواس باطن است، اين حس ششم که مي‌گويند ماوراء حواس فيزيکي و عمل و عکس العمل مادي است و کسي که در رحم اين عالم داراي بينايي نباشد و کور مادرزاد متولد شود در اين عالم هم نمي شود برايش چشم گذاشت چون چشم ندارد و همين‌طور متولد شده است.

اينجا هم اگر کسي چشم بصيرتش باز نباشد خداشناسي، پيغمبرشناسي، امام شناسي، ولي شناسي، وحي شناسي، دشمن شناسي، باطل شناسي نداشته باشد در آنجا هم گيرش نمي‌آيد.

لذا در روايات زيادي داريم که کساني که به خداوند متصل شده‌اند و شناخت واقعي با حق تعالي پيدا کرده‌اند در زمان مرگشان خداوند درهاي رحمت را به صورت ويژه برايشان باز مي‌کنند.

در کتاب اربعين مرحوم علامه شيخ الاسلام شيخ بهايي که انسان بسيار بزرگي بودند و مدارج علمي و عرفاني و سير و سلوک را پيموده بودند و کتابشان براي فرهيختگان و جوان‌هاي تحصيل‌کرده و مردم باصفا جزء کتاب‌هاي بسيار سودمند است، چهل حديث انتخاب شده است که از جمله احاديثي است که ما مي‌توانيم سر سفره‌اش باشيم و استفاده کنيم.

در يکي از احاديثي که در کتاب اربعين آمده است، خداوند مي‌فرمايد من در هيچ کاري ترديد نمي‌کنم الا در قبض روح عبد مومنم من لقاء او را دوست دارم زيرا او با مرگ به من مي‌رسد.

تعبيري از مرحوم آيت الله بهجت است که مي‌گويد مرگ يکي از لذت‌هاي مومن است و هيچ لذتي به اندازه مرگ براي مومن لذيذ نيست.

زماني که انسان مومني در حال احتزار است خودش بسيار اضطراب دارد وقتي که حضرت عزرائيل از چنين بنده‌اي علت اضطرابش را مي‌پرسد او مي‌گويد بالاخره عمري زحمت کشيده بودم و تازه مي‌خواستم از زحماتم استفاده کنم با اشاره حضرت عزرائيل پرده‌اي از جلوي چشمانش کنار مي‌رود و قصر بهشتي‌اش را مي‌بيند اما باز هم آرام نمي‌شود و علت ناراحتي‌اش را فرزندان و خانواده‌اش ذکر مي‌کند اما زماني که پرده ديگر از جلوي چشمانش کنار مي‌رود او بي‌بي دو عالم حضرت صديقه طاهره و پدرش و همسرش و حسنين را مي‌بيند که به استقبالش مي‌‌‌آيند و به او مي‌گويند تو بچه‌هايت را از دست مي‌دهي اما اينها را به دست مي‌آوري.

باشد که بي‌بي دو عالم به استقبال همه ما بعد از مرگ بيايد ...

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی