تبيين چارچوبي براي پاسخ‌گويي نظام اداري؛ براساس نامه 53 نهج البلاغه

تبيین: مقاله (تبيين چارچوبي براي پاسخ‌گويي نظام اداري؛نگاهي به نامه 53 «نهج البلاغه») نوشته حجت الاسلام  دکترعبدالله توكلي(1) که در دوفصل نامه علمی ترویجی ( اسلام و پژوهش‌هاي مديريتي ) انتشار يافته بود توسط پايگاه اطلاع رساني تبيين، تلخيص و در اختيار خوانندگان قرار داده شده است، كاربران جهت دریافت اصل مقاله مي‌توانند اینجا کلیک کنند.

 

چكيده
پاسخگو بودن نظام اداري، نهادها و مديران دولتي به عنوان امري منطقي و عقلايي، از ديرباز مطمح‌نظر صاحب‌نظران بوده‌، اما چگونگي تحقق، انواع و چارچوب آن با وجود نوسان‌هايي در ادوار گوناگون، سير تكاملي داشته است.
اين مقاله با استفاده از روش «تحليلي- توصيفي» مبتني بر متن پژوهشي، نامه 53 «نهج‌البلاغه» را به عنوان متني حاكميتي براي دست‌يابي به چارچوبي پاسخ‌گويي نظام اداري بررسي كرده است.

مقدمه

با توجه آنچه تا‌‌كنون مبني بر اهميت پاسخ‌گو بودن نظام اداري به صورت عام و در نظريه‌هاي بيان شده و تنگناهايي كه بي‌توجهي به اين مهم در‌ پي دارد، از يك‌سو و جايگاه نامة 53 نهج‌البلاغه در تبيين ديدگاه اسلام در خصوص پاسخ‌گويي نظام اداري از سوي ديگر، نكتة كانوني اين مقاله بررسي نامة مزبور به عنوان متني حاكميتي براي دستيابي به چارچوبي براي تبيين پاسخگو بودن نظام اداري است. در اين زمينه، سؤال‌هاي اساسي بر چيستي، چرايي و چگونگي پاسخ‌گويي نظام اداري تمركز دارد.

الف. ضرورت پاسخ‌گويي نظام اداري

براي تببين دلايل لزوم پاسخ‌گو بودن نظام اداري و مديران دولتي، با بررسي نامة 53 نهج‌البلاغه در اين زمينه، مي‌توان به نكات نه‌گانة ذيل به عنوان يافته‌هاي تحقيق اشاره كرد:

1. محدوديت‌هاي انسان: مديران شاغل در نظام اداري، انسان هستند و مشمول محدوديت‌هاي انساني كه در همة افراد بشر وجود دارد. از‌اين‌رو، لازم است نظامي از پاسخ‌گويي طراحي شود تا بتواند اين نارسايي را تا حدي جبران كند.

2. عذر‌آوري در پيشگاه خداوند متعال و مخلوقاتش: نظام اداري و مديران دولتي بايد تمام تلاش خود در مسير تحقق خواسته‌هاي خداوند متعال و مردم به‌ كار گيرند تا در هيچ جا، در معرض كم‌كاري و يا تخلف نباشند و بتوانند در مقابل قصورهاي احتمالي، از خود دفاع كند.

3. معيار شايستگي نظام اداري و مديران دولتي: شايستگان را به ذكر خيرى كه خداوند بر زبان بندگانش جارى مى‌كند مى‌توان شناخت.

4. موجب احقاق حق طبقات اجتماعي: هر‌يك از طبقات اجتماع حق خاصي بر عهدة نظام اداري دارند كه مديران دولتي بايد پذيرا و پاسخگوي آنها باشند.

5. خود‌سازي و اخلاقي شدن مديران:«وَ اِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ …» هرگاه رعيت گمان ستمى بر تو ببرد آشكارا عذرت را به آنان ارائه كن، زيرا اظهار عذر موجب عادت دادن نفس به اخلاق حسنه مي‌گردد.

6. گرايش مردم به حق (هدف حكومت): «وَ اِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ ...»؛ هرگاه رعيت گمان ستمى بر تو ببرد آشكارا عذرت را به آنان ارائه كن‌... و اين عذرخواهى تو را به خواسته‌ات، در واداشتن رعيت به حـق مى‌رساند.

7. موجب بر طرف شدن بد گماني و اتهام به حاكميت: «وَ اِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ ...»؛‌ هرگاه رعيت گمان ستمى بر تو ببرد آشكارا عذرت را به آنان ارائه كن، و به اظهار عذر، گمان‌هاى آنان را از خود بگردان.

8. لزوم در دسترس بودن مديران نظام اداري: بي‌گمان، حضور مديران نظام اداري در جامعه و لمس واقعيت‌هاي اجتماعي بدون واسطه، فايده‌هاي متعددي دارد. از سوي ديگر، در دسترس نبودن ايشان و غيبتشان از صحنة اجتماع، موجب عواقبي ناگوار مي‌گردد كه امام علیه السلام به آنها اشاره مي‌كنند.

بر اساس این نامه، بي‌توجهي به در دسترس بودن مديران در نظام اداري،  مشكلات ذيل را به ‌وجود مي‌آورد:

ـ تنگ‌خلقي و كم‌حوصلگي مديران؛

ـ ناآگاهي از امور كشور، كه خود موجب مي‌شود: 1ـ كار بزرگ نزد آنان كوچك و كار كوچك بزرگ جلوه كند.2ـ زيبا زشت گردد و زشت زيبا جلوه كند.3ـ حق با باطل آميخته مى‌گردد.

پيامد توجه نكردن به پاسخ‌گويي نظام اداري و مديران دولتي:  فساد دل، كاهش دين‌داري و ضعيف شدن دين و نزديك شدن  زوال قدرت .

9. شبه برابر دانستن خود با خداوند: پاسخ‌گو نبودن مديران ممكن است تداعي‌كنندة اين مسئله باشد كه اينان خود را قدرتي مي‌دانند كه نياز به پاسخ‌گويي ندارند، درحالي‌كه اين قدرت فقط از آنِ خداوند متعال است.

ب. مرجع پاسخ‌گويي:

با بررسي نامة 53 نهج‌البلاغه مشخص مي‌شود نظام اداري و مديران دولتي بايد به: مديران مافوق، ائمة معصوم علیهم السلام در عصر هر‌يك از ايشان و خداوند متعال پاسخ‌گو باشند.
1. آنچه در قوانين و مقررات پيش‌بيني شده .  2. عموم مردم

ج. چگونگي پاسخ‌گو‌يي:

برابر نامة 53 نهج‌البلاغه چگونگي تحقق و فرايند پاسخ‌گويي بيان مي‌شود:

1. نياز به چارچوب:

پاسخ‌گويي نيازمند ايجاد بستر و زمينه‌هايي است؛ از جمله:

الف. برطرف كردن موانع رواني:  ممكن است مديران در مناصب و پست‌هاي خود احساس برتري‌طلبي كنند و بر اساس قدرت و امكانات در اختيار، خود را بالاتر حد پاسخ‌گويي بدانند و آمادگي رواني لازم را براي همراهي با اين مهم نداشته باشند. 

ب. همنشيني با دانشمندان: «وَ اَكْثِرْ مَدارَسَةَ الْعُلَماءِ، ...»همنشيني و رفت و آمد و گفت و شنود با دانشمند مي‌تواند زمينة مناسبي براي بررسي برنامه‌ها و عملكردها فراهم آورد و به نظام اداري و مديران آن در همراهي و تحقق خوب و اثربخش با پاسخ‌گويي ياري رساند.

ج. آموزش پاسخ‌گويي: در ادبيات مديريت دولتي، آموزش به عنوان يكي از راه‌كارهاي اساسي براي پرورش مديران پاسخگو مورد توجه جدي است.

2. انتصاب مديران حق‌گو زمينه‌ساز پاسخ‌گويي: يكي از ساز‌و‌كارهاي پاسخ‌گويي، انتصاب مديران حقگوست كه در پي رضايت خداوند باشند.

3. پاسخ‌گو بودن تمام اركان و سطوح نظام اداري:«وَ لايَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسىءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَة سَواء..»؛ نيكوكار و بدكار در برابرت يكسان نباشند، هر كدام را به نسبت كارشان پاداش ده.

4. پيش‌بيني نظام پاسخ‌گويي خاص براي هر‌يك از طبقات اجتماع: «وَ لِكُلٍّ عَلَى الْوالى حَقٌّ بِقَدْرِ ما يُصْلِحُهُ...»؛ و براى هر‌يك از اين طبقات، به مقدارى كه امور آنان را اصلاح كند برعهدة والى حقّى است.

5. پاسخ‌گويي در موارد خاص:
الف. پاسخ‌گويي به وعده‌ها: يا اينكه به رعيت وعده‌اى دهى و خلاف آن را به‌جا آورى... و خلف وعده سبب خشم خدا و مردم است.

ب. پاسخ‌گويي در قبال نظاميان: «وَ لاتَحْقِرَنَّ لُطْفاً تَعاهَدْتَهُمْ بِهِ وَ اِنْ قَلَّ»، مبادا لطفى كه نسبت به ايشان متعهد شده‌اى كوچك شمارى، گرچه كوچك باشد.

ج. عملكرد؛ ملاك پاسخ‌گويي: در پاسخ‌گويي عملكرد، ملاك است و نبايد مقام فرد در پاسخ‌گويي وي تأثيري بگذارد.

د. پاسخ‌گويي در قبال قاضيان: مهم‌ترين نكته‌اي كه مي‌تواند در پاسخ‌گويي قضات تأثيرگذار باشد دقت در انتخاب قضات شايسته است.

و. پاسخ‌گويي به ماليات‌دهندگان: اگر ماليات دهندگان از سنگينى ماليات، يا .. شكايت كنند ماليات را به اندازه‌اى كه اوضاع آنان بهبود، يابد تخفيف ده.

ز. پاسخ گويي به دبيران:

م. لزوم انتخاب افراد شايسته براي رياست از ميان دبيران: بايد دقت‌نظر داشت و افرادي را گزينش كرد كه مغلوب كارهاي بزرگ نشوند و از كثرت كار سردرگم نشده، پاسخ‌گو باشند.
ح. پاسخ‌گويي به تاجران و صنعتگران: اين دسته از مردم، كه به اقتضاي كارشان نوعاً با حكومت و نظام اداري  همراهند‌، گاهي بايد تحت نظر گرفته شوند و پاسخ‌گويي خاص داشته باشند. براي مثال، مي‌توان به احتكار و فزون طلبي در قيمت‌گذاري و رعايت نكردن قيمت‌گذاري منصفانه در خريد و فروش كالاها و خدمات اشاره كرد.

ه‍ . پاسخ‌گويي در قبال كارگزاران: در پاسخ به اين سؤال كه چگونه مي توان كارگزاراني پاسخ‌گو داشت؟ مي‌توان مصاديق ذيل را با استفاده از نامة 53 نهج‌البلاغه برشمرد:

1) دقت در انتخاب: سپس در امور كارگزاران حكومتت دقت كن و آنان را پس از آزمايش به كار‌گير.
2) پرداخت حقوق مكفي؛ لازمة پاسخ‌گويي كارگزان: سپس جيرة آنان را فراوان ده، زيرا اين برنامه موجب مي‌شود بيشتر اصلاح شوند و از خيانت در آنچه زير دست آنان است بى‌نيازشان مي‌كند‌.
3. بازرسي دايم؛ ابزار پاسخ گويي: بازرسى پنهانى تو از كارهاى آنان سبب امانت‌دارى ايشان و مداراى با رعيت است.

ط. پاسخ‌گويي به محرومان‌: شرايط ويژة اين طبقه نبايد مانع پاسخ‌گويي و رسيدگي به امورشان شود و با مطالعة نامة 53 مشخص مي‌شود كه حضرت علیه السلام بر پاسخ‌گويي نظام اداري درباره حقوق محرومان جامعه تأكيد زياد داشتند، بدين‌روي، نكات ذيل قابل توجه است:
1. رعايت حقوق. 2‌. حمايت مالي و اختصاص دادن بخشي از بيت‌المال به ايشان. 3‌. رعايت عدالت درباره محرومان  و توجه اختصاصي به ايشان.4. توجه ويژه به يتيمان و سال‌خوردگان.5. پاسخ‌گويي بي‌واسطه مديران ارشد دولت به محرومان جامعه.

جمع‌بندي و نتيجه‌گيري

اصول و خطوط كلي حاكم بر نظام اداري را مي‌توان با استفاده از نامه 53 نهج‌البلاغه به عنوان يك فرمان و متن حكومتي تبيين و ارائه نمود. افزون‌تر اينكه گاهي به تاكتيك‌ها و روش‌هاي اجرايي هم در اين متن توجه شده است. اما انتظار بيان هم‌سنگ چارچوب‌هاي كلان مديريت و اداره امور و جزئيات آن در اين نامه بجا نيست؛ زيرا بسياري از اين جزئيات بايد توسط دانشمندان هر عصر با رعايت ثابتات دين اسلام، تكيه بر چارچوب‌هاي كلان، و با روشمندي معتبر تبيين گردد.


1. ‌استاديار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی