سخنرانی منتشر نشده "امام خامنه ای" سال 1358در جمع طلاب مشهد

در اصول اساسی باید یكجور فكر كنیم والا همراه نمی توانیم باشیم. آخر وحدت فرمایشی نیست وحدت فرمایشی پوشالی است. وحدت طبیعی است كه پایدار و استوار است. این یكی از پیام‌های امام، این یكی از نقاط اصولی خط امام است، كه هی می‌گوئید خط امام و خط امام چیست؟ اسیر خودخواهی نشویم. من نگویم كه چون شما بی اجازه‌ی من حرف زدی پس ما با هم قهریم و حرف تو غلط است.
 
امروز هم خط امام است كه راه نجات و رستگاری ملت ماست. اما تفاوتی كه با گذشته كرده این است كه در گذشته گروه‌های مختلفی به روشنی و به راحتی و با جرات و گستاخی، این خط را  رد می‌كردند. اما امروز پیدایش جریان سیاسی نفاق، موجب آن می‌شود كه گروه‌های مخالف، آن را صریحاً و قاطعاً رد نكنند، بلكه بگویند ما در خط امامیم. حتی كسانی را دیدیم و شناختیم كه ایدئولوژی امام را قبول نداشتند، ایدئولوژی اسلامی را قبول نداشتند، ولی خود را در خط امام می دانستند.

بدنبال دعوت از همه قشرها و مخصوصاً از دانشجویان و طلاب ( به عنوان دو بازوی نیرومند و فداكار انقلاب) به تشكیل سمینارهایی كه به منظور ایجاد وحدت، ابتدا در تهران و قم و سپس در شهرهای بزرگ دانشگاهی، مراسم و سمینارهایی در جهت تحقق هدف مزبور بر پا گردید. نمازهایی به منظور "‌وحدت" به جماعت برگزار شد و سخنرانی ها و گفتگوهای مفید و سازنده‌ای انجام گرفت، در مشهد نیز در مراسم بزرگداشت دومین سال شهادت حجت الاسلام حاج آقا مصطفی خمینی فرزند برومند امام خمینی، مجالس باشكوهی در سرتاسر این شهر برپا بود. دانشگاه مشهد در این روز، برگزار كننده مراسمی باشكوه بود كه با سخنرانی استاد سید علی خامنه‌ای پایان پذیرفت در این گرد همایی در حدود 2000 نفر از طلاب حوزه علمیه مشهد به عنوان تحكیم وحدت خود با دانشجویان و دانشگاهیان، شركت كرده بودند. جلسه در تالار رازی و صحن دانشكده پزشكی با شركت چندین هزار زن و مرد تشكیل گردید.
 
بسم الله الرحمن الرحیم
همانطوری كه برادر بزرگوارمان اشاره كردند امروز یكی از خاطره انگیزترین روزهای تاریخ ماست، آن روزی كه این ملت از سر صبر و با دل فارغ بنشینند و خط منور این مبارزه را از آغاز، پیگیری و تعقیب كند و نقاط برجسته آن را یكی یكی مورد ملاحظه قرار بدهند امروز را كه روز هجرت بزرگ هست از جمله حادثه سازترین، و تعیین كننده ترین روزهای این تاریخ خواهد یافت در طول این جنبش از سال 42 كه مبارزه كنونی ما البته بر پایه، مبارزات گذشته اما در هویت و در ویژگیها مبارزه‌ای خاص و مستقل آغاز شد جابه جا به حوادثی برخورد می‌كنیم كه در آن حوادث دست قدرتمند اراده‌ی انسان والا را و تآثیر قاطع سازنده‌ی این اراده را بوضوح مشاهده می‌كنیم. آن روزی كه جنبش از مركزی كه انتظار آن نمی‌رفت از كانون گرم علمی قم و با پیشگامی و پیشقراولی مردانی كه جز در چهره علمی و منش تحقیقی شناخته نشده بودند و با دست اندركاری و صحنه گردانی امتی و ملتی كه سالها غبار سكوت و ركود بر روی آتش گداخته‌ی هیجانهایش كشیده شده بود، آغاز شد.
مردمی كه براستی این مبارزه را به شكل یك خط جنبش انقلابی قبول داشتند بسیار كم بودند بعد از آن هم هر چه این مبارزه پیش رفت، هر چه بر اوراق این پرونده زرین افزوده شد باز آن رسوبات فكری و ذهنی كه بر جو ذهنی جامعه‌ی ما حكمفرما بود كمتر اجازه می داد كه طبقه اندیشمند امت ما و ملت ما احساس كنند و لمس كند و قبول كند كه این خط یك جنبش انقلابی است. بهمین دلیل طبقه‌ای كه بحق یا ناحق نام روشنفكر ر خود نهاده بود جدی به این مبارزه نگاه نمی‌كرد، ناباورانه این مبارزه را تلقی می كرد مبارزه بطور عمده مال قشرهای متوسط و پائین ملت بود و مال جوانان دانشجو، و مال طلاب جوان و مال برگزیدگان از روحانیون بود. روشنفكر جماعت در طول این 16 سال حاضر نشد تا این مبارزه را یك جنبش انقلابی بشناسد.
فقط آن روزی كه چشمهای نگران و كاوشگر روشنگران و روشن‌بینان جهانی این قضاوت را نسبت به این مبارزه انجام داد در روشنفكر بومی و سنتی ما هم طبق روال معلولش كه همه چیزش را از بیگانه می خواست و می جست، این را یك جنبش انقلابی دانست.
اما مبارزه ملت ایران برهبری آن ابر مرد،‌این خط ممتد را در میان نگاه ناباورانه روشنفكران جامعه و باتكاء بر توده عظیم مردم پیمود. آن روزی كه این مبارزه اوج گرفته بود بسیاری دیگر هم بودند كه مبارزه را جدی نمی‌گرفتند امام ما و رهبر ما ملت ایران روزی را در این مبارزه و در صحنه‌ی جهانی آن گذرانید كه گروه‌های مختلفی كه برای خود حق نظر و حق رای قائل بودند باتفاق كلمه این مبارزه را رد می‌كردند و تز امام را جدی نمی‌گرفتند.
تز امام مبارزه سیاسی بر علیه عظیمترین قدرتهای جهانی یعنی قدرت امپریالیسم آمریكا و مستحكمترین دژهای نگهبان آن در منطقه یعنی دژ این سلطنت پلید و این رژیم نامردمی بوسیله تماس مستقیم با توده‌ی مردم بود. این تز در ایران بطور بی سابقه انجام گرفت و در تاریخ مبارزات جهان هم در دهه‌های اخیر كم نظیر بود. امام و رهبر امت با فاصله‌ی یك حزب و تشكیلات حتی با مردم خود سخن نگفت. رویاروی، مبارزه‌ی سیاسی علیه عظیمترین قدرتها با پشتیبانی خیل عظیم مردم، این تز امام بود. و این همان بود كه تمام گروه‌هایی كه حق زیر نظر برای خود قائل بودند آن را رد می‌كردند. و این همان بود كه بالاخره پیروز شد. عده‌ای این تز را رد می‌كردند با این بهانه و عنوان، با این زبان كه مبارزه بدون توسل به نیروی نظامی امكان پذیر نیست. عده‌ای این مبارزه را رد می‌كردند كه مبارزه در شرایط كنونی امكان پذیر نیست. آن دو در نقطه مقابل بود و شگفتا كه هر دو با تز امام مخالف بودند.
اما امام راحل این مبارزه را قدم به قدم پیمود و تاكتیهای او همه از یك اصل، یك شیوه، یك نوع اصول، یك روال در طول این مدت پیروی كرد. تاكتیك‌هایی كه نشان می‌داد كه در ورای آن یك نقشه‌ی كلی و یك طرح كلی، یك استراتژی مستحكم وجود دارد. نه تاكتیكهای زمانی و روز به روز بدست آمده و اندیشیده و اینان حاضر نبودند این را قبول كنند، حاضر نبودند الگوهای ذهنی را از ذهن خود خارج كنند حاضر نبودند احساس كنند كه مردی از میان ملت می‌تواند راهی تازه باز كند، ‌تزی جدید به دنیا ارائه بدهد، رسوبات ذهنی نمی گذاشت و هر دو گروه دچار این بلیه و بیماری عظیم بودند.
آنهایی كه تز مبارزه نظامی را تعقیب می‌كردند الگوهایی بیرون از این مرز را می دیدند، فكر می كردند كه چون در فلان نقطه و فلان نقطه‌ی عالم، ملتها و خلقهای محروم و مستضعف با سلاح جنگیدند، ما هم اگر با سلاح نجنگیم نمی شود. و چون بنا بر فلان قانون ظاهراً علمی از مبارزه‌ی نظامی ضرورت پیدا می‌كند كه تخلف از این قانون امكان پذیر نیست.
و آن كسانی كه معتقدند بودند مبارزه ممكن نیست و مفید نیست به گذشته‌ی زندگی خود و تاریخ كوتاه خود نگاه می كردند ناكامی ها را می‌دیدند علتهایش را نمی سنجیدند. اما ملت ایران و رهبر این امت راه خود را شناختند، مبارزه را قدم به قدم پیش بردند و بالاخره در مقابل چشم حیرت زده همه مردم جهان به پیروزی رساندند من و شما خواهر و برادر، حق داریم عظمت این پیروزی را امروز لمس نكنیم، این را تاریخ خواهد فهمید. و امروز پیش از آنكه نوبت به تارخ برسد و ما در اسطوره‌ها جا بگیریم مردمی كه دور از ما زندگی می كنند، این عظمت را با تمام وجود خود لمس می‌كنند، آن كسانی كه پیام دوستی و آشتی ملت‌های محروم را از جهان مستضعف عقب افتاده در طول چندین ماه برای برادران ایرانی خود آوردند، از عمق انعكاس این انقلاب در بیرون حرفها گفتند. معادلات جهانی، همه معادلات دیپلماسی با این انقلاب به هم ریخت و امروز من و شما، ما ملت ایران باید منتظر عكس العمل خشن و بسیار بی-رحمانه و قساوت آمیز این به هم ریختگی معادلات باشیم. امروز باید منتظر ضربات باشیم، امروز باید بپذیریم، قبول كنیم، باور كنیم كه دولتهای سلطه‌جوی غربی بفكر آنند كه سیاست این انقلاب را و این ملت را در یك انزوای عظیم قرار دهند، ما امروز باید منتظر آن باشیم كه جلادان و جهان‌خواران و سلطه‌جویان، این سگهای ولگردی كه از اطراف این سفره گسترده‌ی بی صاحب بكنار رانده شده‌آند در فكر ضربات انتقامی باشند. ما امروز باید منتظر عكس العملل دشمنهایی باشیم كه از این دندان كینه و بغض این انقلاب و رهبر انقلاب و این ملت را در جان خود و دل خود میپرورند.
و این بخاطر این است كه این مبارزه، همه معادلات سیاسی جهانی را بهم ریخت،‌ پس این مبارزه یك جنبش انقلابی بود یك حركت عظیم بود، بی سابقه بود و در تاریخ مبارزات ملت ایران و در تاریخ مبارزات همه‌ی ملتهای مستضعف، یك نقطه‌ی روشن و مثبت بود. قابل مقایسه با همه جنبشهای عظیمی بود كه دگرگونی ها و تحولات بنیادبن را در زندگی اجتماعی بشر بوجود آورند. این وضع مبارزه ما بود و امام ما و رهبر ما، قدم به قدم، مرحله به مرحله، تاكتیكهای متناسب را برای پیشبرد این مبارزه بكار گرفت. و امروز روز تجدید خاطره‌ی یكی از روشنترین این مراحل و این تاكتیكهاست. همه با خشم شدید شنیدید كه دولت بعثی عراق از حضور امام در آن كشور ابراز نگرانی كرده و همه با حیرت شنیدید كه امام در یك لحظه تصمیم گرفته است از عراق خارج شده و به سوی مرز كویت با یاران و دوستان و ملازمانش حركت كرده است و همه با شگفتی و با خشم شنیدید كه این مرز، پیرو چند ساعت مذاكره‌ای استثنایی میان سران و تصمیم گیرندگان دولت كویت بر روی امام بسته شده و امام برگشته و ناگهان همه شنیدید كه مرجع تقلید، عالم روحانی، بزرگ رهبر مبارزات ملت ایران در یك لحظه تصمیم گرفته است به پاریس برود اینها آن لحظات نفسگیر مبارزه‌ی ما بود. اینها همان لحظاتی بود كه مبارزه ما را در تاریخ ثابت كرد، كلماتی كه مانند جویبارهای خروشان، انگیزه و اراده و تصمیم قاطع از حنجره رسای امام بیرون می‌آمد و در سراسر جهان پخش می‌شد ابعاد، گوناگون مبارزه ما را رسم می‌كرد.
" از فرودگاهی به فرودگاهی خواهم رفت و پیام خود را به جهان خواهم رساند" عظمت و شكوه این جنبش را در این كلمات مردم جهان احساس كردند و مبارزه ادامه پیدا كرد و تاریخچه این مبارزه در زمان و نسل ما نه ترسیم كردنی است و نه درست دریافتنی، این مكال نسلهای آینده است این امتیاز هم مال نسل‌های آینده است این امتیاز هم مال آیندگان از این ملت است كه بنشینند این مبارزه را یك جا مطالعه كنند. از تجربه‌ی اندوخته‌ی من و شما، از خاطرات ما كه ای بسا برای برخی آنها ارجی هم قائل نشدیم، سرگذشت قهرمانی یك ملت را بخوانند و بدانند و درك كنند، این مربوط به خاطره عظیم امروز.
و اما بدور از خاطره من و شما برادر و خواهر مسلمان هم اكنون در یك لحظه‌ی خاطره انگیز هستیم امروز هم مثل روزی كه امام هجرت كرد و مثل صدها روز خاطره انگیز دیگر برای آینده‌ی این كشور، خاطره‌انگیز و درس‌اموز است شاید آن كسانی كه در آن لحظه حساس در كنار امام بودند در لب مرز كویت یادآور آن لحظه‌ای كه امام از عراق حركت می كردو یاد آن لحظه‌ای كه امام در فرودگاه پاریس فرود آمد نمی‌دانستند كه این ثانیه‌ها،‌ این دقیقه‌ها، این لحظه‌ها چه نقشی را در ترسیم تاریخ دارد؟ امروز اندكی همانها می‌فهمند و شاید من و شما ندانیم كه این جلسه ما، این زمان ما این لحظه‌ی حساس ما در آینده‌ی تاریخ ما چقدر اهمیت و عظمت خواهد داشت و چقدر تعیین كننده خواهد بود.  ما امروز هم مانند دیروز و مانند سال گذشته و مانند بهمن 57 در لحظات حساس تاریخ و تاریخ ساز هستیم. آیا این را درك می‌كنیم؟ اگر این را درك بكنیم رسالت ما بسیار سنگین است. اگر این را درك بكنیم هر حركت ما، هر حركت كوچك ما حسابی خواهد داشت. این را بدانیم كه هر حركت كوچك تك تك ما امروز در آینده‌ی مبارزه‌ی ما یك دست رقم زن خواهد بود، رقم زن سرنوشت.
امروز روزی نیست كه ما به این لحظات بسیار پر اهمیت و تعیین كننده بی اعتنا باشیم زیرا كه ما هنوز در نیمه‌ی راهیم، زیرا كه ما هنوز باید مبارزه كنیم زیرا كه ما هنوز در مقابل دشمنها و دشمنیها قرار داریم.
دشمنی¬ها و زیرا كه ما هنوز به مقصود خود نرسیدیم مقصود ما فقط این نبود كه سلطه‌ی سیاسی از سر ما برداشته شود این یكی از مقاصد ملت ما بود. این یكی از هدفهای مبارزه‌ی ما بود، از میان برداشتن و برطرف كردن دست سلطه‌ی سیاسی، قطع كردن سله‌ی اقتصادی و قطع كردن سلطه‌ی فرهنگی هم هست.
ملت ما كی می‌تواند احساس كند كه مبارزه‌ی او پایان یافته؟ آن وقتی كه این مراحل را تمام و كمال پشت سر بگذارد. مادامی كه ما همچننان وابستگیهای اقتصادی بسیار سخت داریم مادامی كه ما فرهنگ وابسته‌ی استعماری داریم، مادامی¬كه ما همچنان در كوره‌ی اخلاق سوزنده و گدازنده‌ی استعماری داریم می گدازیم، مادامیكه در جوی اسلامی و در جامعه‌ای اسلامی و توحیدی زندگی نمی‌كنیم، باید مبارزه كنیم. و چون باید مبارزه كنیم پس باید خوی و خصلت مبارزه را در خود حفظ كنیم و در خود رشد بدهیم و خصلتهای ضد مبارزه را برداریم و ریشه كن كنیم. و این است خط امام و این است همان خطی كه گفتیم از سال 1342 شروع شد و بعضی ساده‌لوحان پنداشتند كه در سال 1357 تمام شده، این همان خط است و ادامه دارد.
امروز مسئله‌ی خط امام یك مسئله است، برادران و خواهران دانشجو به حكم خصلت‌ها و خصوصیات اخلاقی ویژه‌ای كه در محیط دانشگاه و محیط دانشجویی هست بیشتر نیاز دارند كه به این مسئله بیندیشند. این خط امام بود كه مورد انكار گروههایی قرار می‌گرفت. امروز هم خط امام است كه راه نجات و رستگاری ملت ماست. اما تفاوتی كه با گذشته كرده این است كه در گذشته گروه‌های مختلفی به روشنی و به راحتی و با جرات و گستاخی، این خط را رد می‌كردند. اما امروز پیدایش جریان سیاسی نفاق، موجب آن می‌شود كه گروه‌های مخالف، آن را صریحاً و قاطعاً رد نكنند، بلكه بگویند ما در خط امامیم. حتی كسانی را دیدیم و شناختیم كه ایدئولوژی امام را قبول نداشتند، ایدئولوژی اسلامی را قبول نداشتند، ولی خود را در خط امام می دانستند. گروهها همه مدعی خط امام اند. و ما لازم است این خط را تعقیب كنیم. و ما لازم است اگر خونی در رگ ما هست و اگر نبض ما به غیرت مسلمانی و انسانی می‌زند جانمان را در این خط بدهیم و ما لازم است مبارزه‌مان را ادامه بدهیم. اما مقدم‌تر از همه این است كه این خط را بشناسیم.
امام بحمدالله زنده است و بحمدالله گوینده است و نویسنده است و بحمدالله در دل توده‌ها و دل مردم است. برج عاج را نمی‌شناسد، قفل و بند و زنجیر را نمی¬شناسد، از ملت خود جدا نمی¬شود، و با آنها در هر فرصتی و موقعیتی حرف می‌زند. اینها سند ماست، سند غیر قابل توجیه و تاویل، بگردیم به این سند محكم.
آن كسانی كه در گذشته این خط را تخطئه كردند امروز حق ندارند در مقابل یك ملت بایستند. حق ندارند، نه اینكه حق قانونی ندارند، بلكه از لحاظ انصاف انسانی در پشت یك تریبون غیر رسمی، من روحانی و شمای دانشجو هم‌آواز و هم‌صدا معتقدیم اینها حق ندارند خود را صحنه گردان و صحنه‌ساز مبارزات و آینده‌ی این مبارزات بدانند زیرا یكبار اشتباه كردند (صحیح است حضار) زیرا همان خطی كه آن را باور نمی‌كردند ادامه یافت و به پیروزی‌ئی كه آنها خوابش را هم نمی‌دیدند رسید همان خطی كه از میان این همه مانع عبور كرد و ناكانی های گذشته را از خاطره‌ی این امت زدود، و پیراهن سیاه و غم مرگ سید جمال الدین و كوچك خان و مدرس و مصدق را از پیكر این ملت خارج كرد، و گرد و غبار عزای این عزیزان و ستارگان درخشان را از پیشانی این ملت سترد. و خواب دو هزار و پانصد سال ضدیت و نفرت با سلطنت كه این همه هنر كرد باز هم حق دارد خود را رقم زن آینده‌ی این مبارزه بداند (صحیح است حضار).  با تشكر از برادرانی كه تصدیق می‌كنند. من نمی‌خواهم برای تصدیق چیزی بگویم می‌خواهم با هم مسئله را تحلیل كنیم، می خواهیم بشناسیم و بفهمیم و این خط امام امروز وجود دارد.
در دیدار ما با برادران دانشجویی كه در زمینه‌ی سمینار وحدت میان قشرهای دانشجو و روحانی فعالیت و كار می‌كنند. یا در زمینه‌ی ایجاد وحدت میان قشرهای دانشجوی مسلمان، این مسئله مطرح شد. بنده گفتم كه خط امام مشخصاتی دارد و این مشخصات اگر چه آنچه را كه من می گویم ریز نیست، كلی است. اما با همه كلیت باز مشخص كننده است. خط امام در زمینه‌ی هدف این مبارزه، خط امام در زمینه موضع گیری این انقلاب، این مبارزه در برابر قدرتها، خط امام در زمینه‌ی سربازانی كه این مبارزه و انقلاب را به پیش خواهند برد. اینها چیزهایی است مشخص و روشن. خط امام در زمینه كلی روش اقتصادی و حكومتی كه بر مبنای این مبارزه بایستی تاسیس بشود، خط امام و موضع امام در زمینه عناصر و عوامل دست اندر كار این مبارزه، از قشرهای مختلف دانشجویان، روحانیون، اصناف، كارگران و ... اینها چیزهایی است كه مبهم نییست روشن است. اینها را كنار هم بگذارید تدوین كنید،‌یك ایدئولوژی است. یك طرح و برنامه است، هیچ ابهامی هم باقی نمی گذارد، روشن است كه امام چه می خواست تاكنون بكند و چه می خواهد در آینده بكند.
آن كسانی كه موادی از این خط را قبول ندارند بهانه‌گیری نكند، همانی را كه قبول ندارند رو كنند، و ما می دانیم كجاهاش را قبول ندارند.
آن آقایانی كه در كسوت روشنفكری، فرهنگ پنجاه ساله گذشته را باز هم می خواهند نگه دارند و احیا كنند، ما می دانیم كه از كجای این خط ناراضی‌اند. و آن كسی كه در كسوت انقلابی می‌خواهد پس مانده‌های تجربه‌ی غلط درآمده‌ی قدرتهای شرقی را به اینجا بكشاند، ما می‌فهمیم از كجای این خط ناراضی است. چرا حرف دلشان را نمی‌زنند؟ چرا بی خود بهانه‌گیری می‌كنند؟ موضع امام و موضع این خط در قبال مسائل سیاست خارجی آشكار است. امام معتقد است به حمات از همه مستضعفین، جبهه مستضعفین را امام اعلان كرد. بیشترین تكیه‌ی امام در اعلان جبهه‌ی مستضعفین، بر روی مستضعفین جهانی بود، مستضعفین ملل جهان، امام معتقد است به حمایت از فلسطین، به حمایت از مسلمانهای افغانستان، به حمایت از همه‌ی جنبشهای اسلامی در سراسر جهان. و امام معتقد است به حمایت از همه‌ی جنبشهای ضد امپریالیستی ولو غیر اسلامی.
این نقطه‌ی روشن و خط روشن امام است. این چیزی است كه در ده‌ها پیام، مصاحبه، گفتار می‌توانید ببینید و این یك بند، یك فصل از موضع گیری خط امام است در مسائل خارجی.
در مسائل دیگر در زمینه‌ی ارتباط با قدرتها: امام مخالف هستند با سلطه‌ی هر قدرتی از قدرتهای خارجی، چه غرب و چه شرق، در سیاست ایران برای امام، آمریكا اگر مطرح می‌شود و نامی از آمریكا آورده می‌شود بخاطر این آیه شریفه‌ی قرآن است كه " قاتلوا الذین یلونكم من الكفار" آن كفاری است كه با شما روبرویند،‌با شما نزدیكند اول به آنها بپردازید اما بر این معنی نیست كه كم¬ترین گرایشی به سیاستی كه به ظاهر سیاست قطب رقیب آمریكا و در باطن سیاستی مشابه سیاست آمریكا برای ماست یعنی سیاست شوروی. به هیچ وجه .
امام این فرمایشش، این موضعش، بمعنای جانبداری ار این سیاست دیگر نیست. برای امام فرقی نمی كند.

البته توجه دارند برادران و خواهران كه امام را به معنای یك نفر، یك شخص در اینجا مطرح نمی‌كنم. بمعنای سمبل یك خط، یك راه، یك مبارزه مطرح می‌كنم. با هرگونه ساخت و پاخت با قدرتمندان و قلدران و زورگویان مخالف است.با هر عملی و هر منشی كه بوی وابستگی بدهد مخالف است. او معتقد به ملت خود است. یعنی معتقد به انسان است، او معتقد به اراده است معتقد است كه خون بر شمشیر پیروز می‌شود و انسانها خون دادند. او معتقد است كه انسان برای پیروزی بر دشمنانش و برای فتح سنگرهای ناگشوده بیشتر محتاج اراده و تصمیم است تا محتاج تجهیزات جنگی و نظامی، و همین جور عمل كرد، و همین جور رفت و همین جور خواست و همین جور شد.
در زمینه‌ی سیاست‌های داخلی، نقطه‌ نظرهای امام روشن است، بنده احساس میكنم ما احتجاج داریم به اینكه این نقطه نظرها را بدانیم. اجازه بدهید یكی از این نقطه نظرها را مطرح كنم كه مسئله‌ی روز من و شما است و البته بقیه نقطه نظرها را تا آنجائی كه بشود، وقت اجازه بدهد، كم و بیش مطرح خواهم كرد.

اولین نقطه نظر عبارت است از وحدت نیروها. چه كسی می تواند منكر این موضوع باشد؟ امام آن روزی كه خطاب میكند: وحدت كلمه، وحدت كلمه، مسلم است كه خطاب به یك گرایش خاص در جامعه نیست. این كه وحدت كلمه نشد. امام خطاب می‌كند به این امت و از او وحدت كلمه را می خواهد، البته وحدت كلمه در زیر لوای اسلام، و ایدئولوژی اسلام و پرچم الله، یعنی ایدئولوژی بیشترین انسانها و تصمیم گیرندگان این جامعه و جز این وحدت معنی ندارد. بالاخره بایستی در یك نقاط اصولی، مشترك شد. وقتی این نقاط اصولی، میان دو گروه با هم ضدیت دارند، آن گروهی كه بیشترین انسان را، بیشترین انگیزه را، بیشترین اراده را در خود دارد او مقدم است. چاره‌ای نداریم، وحدت كلمه میان گروههایی كه مبنای ایدئولوژی اسلامی را قبول كردند. اما آنهایی كه این مبنا را قبول نكردند، آنهایی كه ایدئولوژی اسلامی را قبول ندارند (توطئه گرها را كار نداریم) آنهار ا هم دعوت می :نیم بوحدت كلمه. می گوئیم بیائید، شما چه می خواهید مگر آرمان شما رهایی نیستۀ؟ رستگاری نیست؟ چه می‌گویید امروز این ملت راه رستگاری خود را پیدا كرده، بیایید به ملت بپیوندید، و طبق تعبیر و جمله‌ی جاودانه‌ی امام : "ای قطره ها به دریا بپیوندید"، به این جویبار عظیم به پیوندید آنها هم بیایند وحدت كلمه داشته باشند.

چه لزومی دارد كه دشمنان با مشاهده‌ی یك گروهی كه فقظ ایدئولوژی‌اش با اكثریت این ملت مخالف است امیدوار بشوند كه میان این ملت جای پایی دارند؟ چه لزومی دارد كه با دشمن شاد بشویم؟ چه لزومی دارد كه كاخ آرمانها و آرزوهای یك ملت را متزلزل كنیم؟ بخاطر اینكه حاضر نیستیم از ایدئولوژی خودمان كه بر خلاف ایدئولوژی اكثریت قاطع این ملت است دست برداریم پس وحدت كلمه مال آنها هم هست، آنها هم بیایند، آنها را رد نمی كنیم. نمی‌گوییم بروید، اصول اسلامی و ضوابط اسلامی به ما نمیگوید آن كسانی را كه ایدئولوژی شما را نپذیرفتند، و با شما سر جنگ ندارند رد كنید.

" لا ینهیكم الله عن الذین لم یقاتلكم فی الدین و لم یخرجوكم عن دیاركم ان تبروهم و تقطوا الیهم".
خیانت نكنند، توطئه نكنند، با ماسك انقلاب و شعار انقلابی، ضد انقلاب عمل نكنند. در معركه‌های دشمن پدید آورده و در آتش‌های دشمن افروخته آتش افروزی نكنند و شركت نكنند. صادقانه بگویند ما ایدئولوژی این ملت را قبول نداریم، اما در كنار این ملت می جنگیم، ملت با آنها آشتی خواهد كرد.
برادران و خواهران، این را توجه داشته باشید هرگز با یك فرد معتقد به ماركسیسم به عنوان اینكه به ماركسیسم معتقد است ما الان نمی جنگیم، به جرم عقیده‌ی او، اور ا نمی‌كوبیم عقیده‌ی او مال خودش، مخالفت ما با آن گروه‌هایی كه نام ماركسیست روی خودشان گذاشتند، به خاطر ماركسیست بودنشان نیست، اگر توطئه نكنند، اگر در معركه‌ها و آتش‌های دشمن افروخته شركت نكنند، با آنها مخالفت نمی كنیم.

ما از اصول خودمان كه برنمی‌گردیم. ما پانزده سال است كه داریم فریاد می زنیم. ما پانزده سال است كه داریم اصول اسلامی را كه ضامن آزادی های اندیشه و بیان و غیره هست بیان می كنیم و تگرار می كنیم. به این آسانی هم از اصول¬مان بر نمی‌گردیم. اینها همان اصولی هستند كه این مبارزه در سایه آنها پیش رفت و به اینجا رسید. اینها مگر حرفی بود كه بگوییم و امروز از آنها برگردیم؟ اینها عمق ایدئولوژی ماست، اینها جزء جان ماست، جزء بافت وجود ماست، صرف نظر كردنی نیست، الان هم می‌گوئیم: ما با اصحاب ایدئولوژی‌های غیر اسلامی بخاطر دارا بودن ایدئولوژی غیر اسلامی هیچ جنگی نداریم. توطئه نكنند، در صف دشمنان ما قرار نگیرند، به طرف ما تیر پرتاب نكنند. ما هم به آنها تعرضی نخواهیم داشت. این صادقانه‌ترین و منصفانه‌ترین تعهدی است كه یك ملت می تواند در مقابل جمعی كه ایدئولوژی او را قبول ندارد،‌ بگوید و بكند و قرآن ما هم این درس را داده امام ما هم بما این درس را داده، امام هم مكرر فریاد زده: آن كسانی كه با نام ماركسیست مخالفت می كنند، صحنه سازی می كنند، كارهارا  از روال معمولی اش می اندازند، به حقیقت ماركسیست نیستند. مكرر امام این را فرموده همان طور كه كسانی كه با نام دموكرات بر علیه این ملت و بر علیه آرمانهای این ملت دست به شمشیر بردند البته به هیچ وجه دموكرات نبودند. استفاده از نام¬ها فریبی بیش نیست. استفاده از نام‌ها و عنوان ها و تیترها آسان¬ترین كارهاست. اما یك ملت می تواند فریب¬ها را بشناسد و ادعاهای پوچ را تخطئه كند.

پس وحدت كلمه با این مرز وسیع مورد نظر است. و اما گروه‌های مسلمان: گروه¬های مسلمان همه باید در زیر یك پرچم و یك لوا در بیایند. اما مواظب باشند كه از اصول دقیق اسلامی تخطی نكنند. اگر تخطی كردند، وحدت كلمه امكان پذیر نخواهد بود. ما دچار تنگ نظری نیستیم كه یك مقدار مخالفت میان ایدئولوژی خود و ایدئولوژی وخاطب خود را موجب این بدانیم كه با این مخاطب نمی شود حرف زد. ایدئولوژی چیزی است مواج كش¬دار در زمینه‌ی ایدئولوژی صد در  صد مثل هم اندیشیدن، شرط وحدت ایدئولوژی نیست، اما در اصول اساسی یكسان اندیشیدن شرط وحدت ایدئولوژی است. در اصول اساسی در موضع‌گیری های اجتماعی و سیاسی، در هدف مبارزه باید یك جور فكر كنیم، یك جور ببینیم، اگر من و شما هدف یكجور ببینیم چگونه همسفر خواهیم بود؟ چگونه به هم اطمینان خواهیم كرد؟ باید یكجور ببینیم. هیچ اشكالی ندارد كه در این جاده‌ای كه داریم می‌رویم بنده از این حاشه‌ی جاده بروم، شما از حاشیه‌ی دیگر لزومی ندارد پشت سر من بیایید. می توانیم از حاشیه جاده حركت كنیم اما به سوی یك مقصد، از یك راه، راه یكدیگر را قبول داشته باشیم. این شرط وحدت است. در مقابل توطئه گران شما چگونه عمل می كنید؟ مسلمان! اگر از توطئه اغماض می كنی، همسفر خوبی نیستی، همراه خوبی نیستی، در مقابل قدرت¬های خارجی و سلطه گران شما چگونه تصمیم می‌گیرید؟ اگر حاضرید تسلیم یك سلطه و یك قدرت بشوید، شما همرزم و همراه خوبی نیستید. اگر این ملت و این خط به سوی رهایی و رستگاری از همه‌ی سلطه های جهانی پیش می رود. چگونه می توانی شما توی این خط باشی، اگر این رهایی و رستگاری را در اصول اساسی به این شكل قبول نداری؟

اسلام در نخستین ومشخص‌ترین بیانات و كلماتش انسان را به ذكر،‌یعنی یاد الله دعوت می كند. قرآن در اولین  سوره‌هایی كه بر پیامبر فرود آمده است این سوره‌های پرحماسه این شلاق‌های آتشین كه بر دوش كرخ شده مرده و افسرده‌ی آن جسم‌های از حال رفته و در خواب، فرود می‌آمد و آنها را به یك شعله‌ی آتش بدل می كرد: در سوره‌های كوچك، از قیامت سخن گفته است، از بهشت و دوزخ حرف زده است، آیا شما برادر مسلمان براستی قبول می‌كنی، قبول داری كه پس از رفتن از این جهان، جهان دیگری و زندگی دیگری هست یا نه؟
اگر قرار است شما همه‌ی كلمات قرآن را در زمینه‌ی قیامت تعبیر دنیایی بكنی، و حاضر نباشی این را بپذیری كه این جسم وقتی سرد و خاموش شد، زندگی تازه‌ای و ولادت جدیدی را آغاز كرده، چطور می‌توانی برادر من باشی؟ كه من گلوله دشمن را استقبال می كنم به امید لبخند زدن آن زندگی جاودانه.

 در اصول اساسی باید یكجور فكر كنیم والا همراه نمی توانیم باشیم. آخر وحدت فرمایشی نیست وحدت فرمایشی پوشالی است. وحدت طبیعی است كه پایدار و استوار است. این یكی از پیام‌های  امام، این یكی از نقاط اصولی خط امام است، كه هی می‌گوئید خط امام و خط امام چیست؟ اسیر خودخواهی نشویم. من نگویم كه چون شما بی اجازه‌ی من حرف زدی پس ما با هم قهریم و حرف تو غلط است. یعنی منصفانه و خدا بینانه و مومنانه، خود خواهی‌ها و غرورها را در راهای اصولی و اساسی در این مبارزه دخالت ندهیم. در قضاوتهایمان دخالت ندهیم. این معنای وحدت كلمه است. یعنی انجمن فلان،‌ به¬صرف اینكه با كارگر دانایی بوجود آمده، با كانون فلان بصرف اینكه با كارگردانان دیگری بوجود آمده خود را دو چیز و دو واحد ندانند. اسم‌هایتان جداست باشد، از جدا بودن و دو بودن نام¬ها نمی‌ترسیم، از دو گونه بودن دل¬ها می ترسیم، این¬ها ما را جدا از هم نباید بكند. بزرگترین هنر این مبارزه این بود كه از میان این محوطه‌ی وسیعی كه با جدارها و دیوارهای نفوذ ناپذیر، به مناطق كوچك تقسیم شده بود، این دیوارها را برداشتیم، این بزرگترین هنر این مبارزه بود. این دیوارهای قطور را از میان این خانه‌های كوچك و تنگ و باریك برداشت یك صحنه‌ی وسیعی، یك قلمرو دل¬باز بوجود آورد. ما از نو آمدیم باز دیوار می‌چینیم، این فاجعه است. امام می گوید این كار را نكنید. وحدت كلمه یعنی خود را دور از تنگ نظری ها در موضع طرف مقابل قرار دادن، و از نقطه نظرهای‌ او و از موضع او خد را نگریستن و عیوب خود را نیز دیدن، و این خطاب به همه است و بدانید بدون رودرواسی و بدون مجامله و الله اكبر شعار وحدت كلمه كه امام در صدها پیام روی آن تكیه كرده در میان این ملت پیاده نشود، این مبارزه شكست خورده است. به شما گفتم كه امروز دشمنان شكست خورده و زخم دیده‌ی ما در صدد توطئه‌اند، امروز رو شده، بر ملا شده، نه به عنوان یك شعار و احساسات نه به عنوان یك حرفی كه توی سخنرانی باید گفت، بعنوان یك اطلاع، سیاست‌های بزرگ غربی درصدد آنند كه ما را در انزوا قرار بدهند. در صدد آنند ما و مردم ایران را در یك محاصره قرار بدهند، قدرتهای مرتجع را بجان ما بیاندازند. عملیات ایذایی‌شان را ادامه بدهند. راه تنفس را بر ما ببندند.
آیا ما در مقابل این ضربات از بین خواهیم رفت؟ آیا ملت ایران در برابر این توطئه‌ها شكست خواهد خورد؟ چوابش چیست؟‌جوابش بسته به آن است كه آن دینامیك كه مبارزه و حركت ما داشت را از دست بدهیم یا نگه داریم، آن دینامیسم، اسلام بود، ایدئولوژی اسلام بود، توده‌ای و مردمی بودن مبارزه بود، وحدت كلمه قشرها بود و در راس همه و پیشاپیش و همسان كننده‌ی این شرایط، والائی رهبری است، ما اگر اینها را داشته باشیم شكست نمی خوریم، امروز دنیا پیش از آن دچار تضاد است بتواند با ملتی كه مصمم، راه خود را شناخته است و تعقیب می‌كند و آنهم در این نقطه استراتژیكی بسیار خطیر جهان، مبارزه را تا آنجا برساند. امروز دنیا عاجز تر از آن است كه بتواند 36 میلیون جمعیت را بیش از این با او لجبازی كند. اما عاجز از آن نیست كه این ملت را از صورت یك ملت خارج كند. در این عاجز نیست، این كار را می تواند بكند و اگر كرد، این ملت دیگر آن مشت مبارز فرو پیچیده نیست و همه كار را می شود با‌ان كرد.

جوان¬هایی كه امسال آمدید دانشگاه! دختر و پسری كه امسال برای اولین بار دانشجو بودن را دارید احساس می‌كنید این را به شما می گویم، گروه گرایی نكنید. جذب گروه‌ها و جمعیت‌ها نشوید. شما مال ملت ایران باشید. اگر گروه ها حاضر نیستند متعلق به ملت ایران باشند و شما برادران و خواهران صدیق و مومن و مبارز در سطح دانشكده ¬¬های مشهد كوشش كنید كه این پیام امام را بدرستی بفهمید. چیز دشواری نیست، قابل فهم است. قابل لمس است، قابل عمل كردن است. میان دانشجو و قشرهای دیگر، میان روحانی و دانشجو و میان دانشجو با یكدیگر، آن تفاهم، آن همصدایی، آن هماهنگی، آن محبت، آن تبادل فكر، ضامن پیروزی این ملت است. این موضع مشخص، خط امام این است، همه‌ی كسانی كه یك دیوار دورشان می‌كشند، آن گوشه می‌ایستند. از خط امام بیرونند. یعنی صد در صد نمی توانند ادعا كنند كه بر روی خط امامند، بدلیل همان دیوار، چون امام آن دیوار را برداشت.

هیچ بهانه‌ای نمی تواند موجب بشود كه ما این فضای وسیع و دلباز را قطعه قطعه وجب به وجب تقسیم كنیم، این فاجعه است. و امروز شما هستید كه باید بار تداوم این مبارزه را بر دوش بكشید، شما نسل جوان، نسل دانشجو و نسل جوان روحانی، و امروز، این مجلس با عظمتش و با حضور قشرهای عظیمی از مردم و با حضور بسیار چشمگیر دو قشر دانشجو و روحانی كه برادران روحانی ما، گویا در محوطه‌یی بیرون سالن حضور دارند، می‌تواند برای ما مبدأ تحولی در جهت درست اندیشیدن باشد در این مسئله بزرگ، بهم نزدیكتر ششویم دست هم را صمیمانه تر بفشریم، از خودخواهی‌ها یكقدری خارج شویم و آیات قرآن را یكجا قبول كنیم، با هم قبول كنیم،‌ قرآن كریم به ما دستور می دهد در مورد موضع‌گیری‌های اجتماعی، یكجا بما می‌گوید: واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا. و تاكید می‌كند: و اذكروا نعمه الله علیكم اذ كنتم اعداء فالف بین قلوبكم فاصبحتم باخواناً و در جای دیگری می گوید: " و لا تنازعوا فتفشوا و تذهب ریحكم" و یك جای دیگر "انما ینهیكم الله عن الذین قاتلوكم فی الدین و اخرجوكم من دیاركم " آن كسانی كه بجد نشسته‌اند تا با شما مبارزه كنند، تا گردونه مبارزه و انقلاب شما را متوقف كنند، هم پیمان نشوید، با آنها آشتی نكنید، با آنها همدل نشوید.... تشكیل سمینار مشترك ...بسیار چیز جالب و خوبی است. اما سمینار مشترك وسیله‌ای برای اندیشه‌ی مشترك و راه مشترك است. هر یك از دو قشر ویژگی¬ها و خصوصیاتی دارند كه در جای خود بسیار ممتاز و قدر دانستنی است. آنها را از هم¬دیگر فرا بگیرند، خصوصیاتی دارند كه مخصوص خودشان است و در مقابل كمبود او را در طرف مقابل مشاهده می‌كنند، او را به طرف مقابل بدهند. سعی كنند اندیشه‌هایی را كه در طول سالیان دراز، دست استعمار در زمینه‌ی شناخت قشرهای اجتماعی بما داده، تحمیل بر وضع جدید و نوین جامعه‌ی ما نكنند.

 دست استعمار در طول سالیان دراز معرفتهای دروغ و غلط به ما داد، و این معرفت¬های غلط جزئی و از همان فرهنگ غلط توطئه گرانه‌ی استعمار است كه قبلاً به آن اشاره كردیم و گفتیم آزادی ما آن وقتی تامین خواهد شد كه سلطه‌ی فرهنگی هم بدنبال سلطه‌ی اقتصادی از بین برود. باورهای غلط، تصورات غلط، تصور روحانی از دانشجو و دانشگاه، تصور دانشجو و دانشگاهی از روحانی، تصور هر دوی آنها از قشرهای متوسط تصوراتی غلط است البته این به میزان زیادی درست شده، تا حدود زیادی این قشرها بهم نزدیك شدند، و من باید از آن برادرانی و خواهرانی كه در جریانات ده ماه و نه ماه پیش در مشهد با ایجاد آن تحصن‌ها و جلسات مشترك، موجبات این نزدیكیها را و آشنائیها را هر چه بیشتر فراهم كردند به عنوان یك فرد، فردی كه علاقه مند با این مبارزه است صمیمانه تشكر كنم. و من فراموش نمی‌كنم آن جلسات گرم، آن گردهمائی‌های باشكوه و پرمعنی را كه در دانشگاه مشهد تشكیل می‌شد. و برادران و خواهران، از گروه‌ها و قشرهای مختلف، كنار هم سخن واحدی را می‌شنیدند و قضاوت واحدی داشتند و حركت واحدی داشتند و مبارزه می كردند. و دیدید كه این مباره پیروز شد. اما آن مقدار وحدتی و هم سانی و همگامی كه تا امروز بوجود آمده تجربه باید داشت كه كافی نیست، این كم است. این را باید تكمیل كنیم. یعنی یك قدری بیشتر باید درهم تامل كنیم و به دیده‌ی تعمق بنگریم. هنوز درست یكدیگر را نمی‌شناسیم. اگر درست قشرها یكدیگر را می‌شناختند، زمینه برای شایعه پردازی بدخواهان و دشمنان پیش نمی‌امد. و می‌بینید كه چقدر زمینه سازی هست و چقدر شایعه پردازی هست. این برای خاطر این است كه هنوز برادران همرزم آنچنانكه باید، با یكدیگر آشنا نیستند. این تفاهم ها را بیشتر كنید. این آشنائی ها را بیشتر كنید. در زمینه‌ی مسائل بسیاری سخن گفتنی است. فهرستی یكی از برادران در جلسه‌ای كه داشتیم به¬عنوان سئوال برای روشن شدن خط امام مطرح كرد. قصدم این بود كه در پاسخ به آن سئوال‌ها امروز اینجا بحث كنم. در یكی دو نقطه نظر امروز بیشتر نتوانستم بحث كنم و وقت تمام شده است. یك سری سئوال هم آمد. كه این سوال ها را باید جواب بدهم.... جلسات مشترك تشكیل بدهیم. جلسات با هدف، جلسات منضبط، در چارچوب خاصی بحث كنیم. مانعی ندارد، چارچوب بحث این جلسه مثلاً اگر محدود است و احساس می‌كنید كه اشباع نمی‌شوید بحث را تجدید كنید. اما چارچوب بحث ها را مشخص كنید تا بتوانید به نتیجه برسید. در مدرسه‌های علمیه، در دانشگاه، در مساجد دور هم جمع بشوید اجتماعتان را، گرد هم‌آئی‌های‌تان را كه نشانه و وسیله‌ی وحدت واقعی و قلبی و فكری خواهد بود زیاد كنید. ما در برابرمان حوادثی كه دشمن در برابر آن حوادث می‌تواند توطئه كند بسیار داریم. امروز همانطور كه گفتیم هر لحظه‌ای از لحظات و حتی همین لحظه‌ای كه ما داریم صحبت می‌كنیم در آینده از لحظات خاطره انگیز خواهد بود. از این لحظه‌ها به آسانی، با سهل انگاری عبور نكنید. این لحظه‌ها بسیار حساس و مهم است این لحظه‌ها را از دست ندهید.

 ما امروز در دوران انتقالیم، انتقال از یك فرهنگ عمیق ریشه داری در روح و جان مردم و در خلقیات و خصلتهای مردم ما، فرهنگ طاقوتی، فرهنگ استعماری، فرهنگ دیكتاتوری و استبدادی، فرهنگ تبعیض، فرهنگ باور تبعیض، به سوی جامعه‌ای كه در آن جامعه الله حكومت می كند، توحید حكومت می كند. تبعیض وجود ندارد تلاش و مبارزه به صورت مبارزه‌ی مثبت و بصورت مسابقه در خیرات خواهد بود. ما در حال انتقال از آن دوران به این دوره هستیم. البته به دستگاه های اجرائی موجود به چشم دستگاههای اجرائی ایده آل اسلامی نگاه نمی كنیم. این چیز واضحی است نه ادعا می‌كنیم و نه توقع داریم كه كسی قبول كند و بپذیرد كه سیستمهای حاكم بر جامعه‌ی ما سیستمهای صد در صد اسلامی است. اعتراف داریم كه اینها هیچ كدام بصورت كاملا و ایده‌ال اسلامی نیست. و هنوز به سوی جامعه اسلامی و توحیدی راه بسیاری داریم. اما معتقدیم كه در آن جهت و در آن خط داریم حركت می كنیم و باید حركت كنیم. كشمكش‌ها را هم داریم می‌بینیم و احساس می‌كنیم، انگیزه‌ی مخالف‌ها را هم خوب می‌فهمیم، و بالاتر از همه و خطرناكتر از همه، تلقینات همان فرهنك استعماری و سلطه طلبانه را هم مشاهده می‌كنیم، پس باید تلاش كنیم و پیش برویم. این سمینارها را تشكیل بدهیم، این جلسات بحث آزاد را تشكیل بدهیم، با بلند نظری و بزرگ منشی همچنانكه قرآن گفته است: " اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما " با آنچه كه صد در صد بر طبق اندیشه‌ی ما نیست برخورد كنیم. در هر حال بیاد الله باشید، ذكر الله را فراموش نكنید. +یعنی در یاد داشته باشید كه ما در این مبارزه به سوی جامعه‌ی الهی و توحیدی داریم حركت می كنیم. و معنویت اسلام و روح اسلاح، ضامن پیروزی این مبارزه است. و بالاتر ضامن رستگاری انسان و انسانیت است. این را فراموش نكنید های و هوها، جنجال ها، هوچیگری ها، استفاده از تیترها و نام‌های درخشنده برای به خورد دادن غلط‌ترین حرف‌ها و اندیشه‌ها ما را دستپاچه نكند. خیال نكنیم كه در مقابل هوچیگری باید هوچیگری كرد، این اشتباه است، خیال نكنیم در مقابل فریب و نیرنگ باید فریب و نیرنگ بكار برد. كار مثبت كنیم، كار سازنده كنیم، با قرآن،‌با حدیث، با احكام اسلام، با روشهای اسلام، با تاریخ اسلام بیشتر آشنا شویم. و بر روی سخنان حكمت آموز امام و رهبر این امت بیشتر مطالعه كنیم. انها جهت دهنده‌ی ماست،‌آنها فلش حركت ما و مبارزه ما را مشخص می كند، اجازه می خواهم از برادران و خواهران كه عرایضم را پایان بدهم بعد از آنكه به این چند تا سوالی كه رسیده پاسخ داده باشم،

منبع: جنبش عدالت خواه دانشجویی

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی