ماهیت فعالیت های حقوق بشر در جهان اسلام
حقوق بشر يکي ازمهم ترين مولفه هاي مورد توجه غرب در مبارزه با فرهنگ اسلامی است.حقوق بشر همانند يک دشمن مي کوشد با پوشيدن لباس خودي به درون مرزاسلام سياسي واردشده ودربلندمدت ازدرون اين انديشه را استحاله کند.
چنين تجربه اي را غرب درمورد اتحاد شوروي نيز دارد.غربي ها با عنوان نمودن مساله نقض حقوق بشردراتحاد جماهيرشوري بازيگران سياسي بلوک شرق را تحت فشارقراردادند که درمورد حقوق بشر اقداماتي را به انجام برسانند.
يکي ازاين راهکارها،راهکاربه توافق رسيدن با روس هابود که فعاليت هاي حقوق بشري دردرون اتحادجماهير شوروي به انجام رسانند.
موفقيت غرب در انجام طرح هاي براندازانه نسبت به بلوک شرق درقالب حقوق بشرموجب شد که غربي ها ازاين موضوع حد اکثربهره برداري را بنمايند.براين اساس در اواسط دهه 1980، غالب کشور هاي غربي توافق کردند که مسئله حقوق بشر بايد به عنوان يکي ازموضوعات پايه در سياست خارجي غرب تبديل شود و بر کنترل و ِاعمال آن تأکيد ورزيدند.در دهه 1970، سازمان هاي غير دولتي مربوط به حقوق بشر، که قدرت سياسي و بين المللي قابل توجهي داشتند، شکل گرفتند.
در سال 1980 حدود 200 سازمان غیر دولتی(NGO) در آمريکا و همين تعداد هم در انگلیس تشکيل شده بود، که به امور مربوط به حقوق بشر رسيدگي مي کردند.
پس ازفروپاشي بلوک شرق با مطرح شدن خطرسبز به جاي خطرسرخ،کانون اين فعاليت ها به جهان اسلام انتقال داده شد وتمرکزفعاليت حقوق بشر دراين منطقه صورت گرفت.بطورنمونه کميتهي «خطر جاري» در سومين گزارش خود زير پروژهي «دلتا»، که تحت عنوان «ايران ـ آمريکا، رهيافت جديد» توسط «مارک پالمر» جمع بندي و تدوين شد، در چندين محور نسبت به موضوع حقوق بشر در ايران راهکار ارايه داده است.
غرب براي رسيدن به اين هدف ازچند راهبردکلان استفاد ه مي نمايد؛استفاده از رسانه ها،سازمان هاي بين المللي،نهادهاي مربوط به سازمان ملل، تشويق ها وتهديدهاي دولتي،تاسيس نهادهاي مربوطه درداخل کشورها، استفاده ازاپوزيسيون وسرانجام دخالت درتدوين قوانين، ازمهم ترين راهکارهاي غرب درپيشبرد موضوع حقوق بشر مي باشد.
سازمان هاي بين المللي ازاساسي ترين راهبردهاي غرب درانجام حقوق بشراست.اين سازمان ها چندويژگي دارند که سبب مي شود اين هدف را به خوبی تامین نمایند:نخست اين سازمان ها وصف بين المللي دارند به اين معنا که متکي به يک کشورخاص نيستند ومردم مي توانند برآنها اعتمادنمايند.دوم اين سازمان ها اکثرا غيردولتي هستند وچنين وانمود مي شود که درراس اين سازمان ها کساني قراردارند که ازاهداف دولتي تبعيت نمي نمايند وفعاليت آنها کاملا اهداف انساني دارند.اين رياکاري سبب مي شود که افراد، درمورد اهداف واقعي سازمان هاي غيردولتي بي خبربمانند وبه همين جهت درقبال آنان حساسيت به خرج ندهد.سوم اين سازمانها به دليل بين المللي بودنشان دارايي محدوديت هاي که دولت هادارند، نيستند.
بخش عمده اي ازفعاليت هايي مربوط به حقوق بشررا سازمان ملل متحد عهده داراست ويکي ازوظايف اين سازمان به شمارمي رود.چنانکه اعلاميه جهاني حقوق بشرنيزبخشي از اساساسنامه سازمان ملل را تشکيل مي دهد.سازمان ملل همراه با تحولات بوجودآمده درسياست خارجي آمریکا خودرا هماهنگ نموده واز1994 تا 2004 را دههسازمان ملل براي آموزش حقوق بشر ناميد. درتوضيح اين برنامه آمده است:«دهه سازمان ملل براي آموزش حقوق بشر(1995-2004) مي کوشد آگاهي جهاني را افزايش وفرهنگ جهاني حقوق بشر را پرورش دهد.» اين دهه تاکنون باعث شده است حدود 40 کشور اصول حقوق بشر را، ازجمله با گنجاندن آن ها دربرنامه هاي درسي مدارس خود ترويج کنند.
از ديگرسازوکارهاي رسيدن به منافع غرب تاسيس وراه اندازي نهادهاي ملي دردرون کشورهاي اسلامي است که به فعاليت هاي موسوم به حقوق بشرفعالند.دراين خصوص غرب درچندسال اخيرتوجه ويژه اي ازخودنشان داده است وتلاش نموده درهرکشوري نهادهاي مربوط به حقوق بشررا ايجادنمايد.این نهادهای ملی بسته به ميزان تسلط کشورها براين گونه نهادها فعاليت خودرا تنظيم مي نمايند.درايران عمده کاراين گونه نهادها ماهيت رسانه اي وسياسي دارد.باتوجه به آثارمنتشرشده ازسوي اين سازمان هاي ملي چنين وانمود مي شود که درايران نقض حقوق بشربطور وسيعي انجام گرفته است درحاليکه همين سازمان ها درافغانستان بيشتربه فعاليت هاي فرهنگي رآورده اند ومي کوشند فرهنگ حقوق بشررادرميان مردم افغانستان ترويج نمايند.کميسيون مستقل حقوق بشرافغانستان درشرايط کنوني بيشتر ازيک وازارت خانه جايگاه سياسي دارد ومسئولان عالي رتبه آن ازجمله صاحب منصبان طرازبالاي کشوربه حساب مي آيند.
تاکتيک ديگردراين خصوص ايجادرسانه هاي وابسته وحمايت ازرسانه هاي جمعي است که بطورمداوم مشغول فعاليت هستند.درماجراهاي اخير که بعدازانتخابات رياست جمهوري درايران اتفاق افتاد رسانه هاي چون بي بي سي.راديوفردا وبرخی از تلویزیون های فارسی زبان نقش عمده ايفا کردند.دربسياري ازکشورها که رسانه هاي خصوصي درآنها فعال هستند نهادهاي غربي با اختيار گذاشتن منابع مالي اين شبکه هارا خريداري ودرراستاي تبليغ حقوق بشر ودموکراسي ليبرال به کارمي گيرند.درافغانستان امروز که فرايندبازسازي با روندي بسيار کندي به پيش مي رودولي تاسيس رسانه هاي خصوصي بطورفزاينده اي پيش رفته است.
اکثرفعالان حقوق بشردرکشورهاي اسلامي کساني هستند که به نحوي بادولت متبوع خودمشکل دارند وهمين نارضايتي آنان سبب مي شود که ازسوي رسانه هاي غربي بزرگ شوند.نهادهاي حقوق بشرنيزبا اعطاي پول هاي کلان تحت عنوان جوايز ازادامه فعاليت آنان حمايت مي کند.در ایران به خانم شیرین عبادی جایزه نوبل تعلق گرفت ودرپارلمان افغانستان خانم ملالي جويا درمقابل مجاهدين جبهه گرفت وبا عنوان نمودن اين که مجاهدين جنگ سالار هستند خواهان اين موضوع شد که رهبران جهاديبايد ازپارلمان افغانستان اخراج شوند.نهادهاي غربي به عنوان يک قهرمان ازاوتجليل کردند وهزارهادلار به عنوان جايزه فعال حقوق بشردرافغانستان به وي دادند. سر انجام دخالت در فرایند تدوین قوانین کشورها و برنامه های آموزشی و پژوهشی نیز از محور های مهم است که در کانون توجه غرب قرار دارد.
ارسال کردن دیدگاه جدید