انتخابات؛ "حال استمراري" يا "گذشته ساده" ؟
نمی توان مشارکت مستقیم و مستمری برای همه مردم در امور حکومتی، در تک تک تصمیم های موثر در سرنوشت دنیا و آخرت در نظر گرفت. بنابراین، مردم در قلمرو حقوق خود، کسانی را به نمایندگی از خود، به خدمت می گیرند تا اهداف آنان را تامین کنند.
پس هدف از انتخاب نماینده، آن است که وکیل، بتواند هدف های موکل را بشناسد و به همان شرطی که به وکالت برگزیده شده است، انجام ماموریت کند؛ وگرنه تصرفات وی نامشروع بوده، بهره مندی از امتیازات اقتصادی، اجتماعی و ... جایز نیست.
درآمدی بر « ضرورت حال استمراری بودن انتخابات »:
یک کلید واژه مهمی در کلام امام راحل و امام خامنه ای وجود دارد که متاسفانه به اندازه ارزشش در رسانه ها برجسته سازی و فرمول بندی نشده است؛ و آن هم « حضور در صحنه » است. حضور در صحنه به معنای حال استمراری بودن زندگی است. قلب شما باید همواره بتپد و در صحنه حضور داشته باشد، وگرنه به سکته قلبی دچار شده ايد.
متاسفانه در طول تاریخ، بسیاری از انسان هایی که مدال افتخار حمایت و مدح معصومین و شخص رسول الله را داشته اند، به سرنوشت بلعم باعورا و طلحه و زبیر دچار شده اند تا ثابت شود که حیات فردی و اجتماعی هر فرد یا جامعه ای، « گذشته ساده » نیست؛ بلکه « حال استمراری » است.
امیرالمومنین درباره زبیر که شخصیت عظیم الشانی در صدر اسلام « بود » می فرماید: « لم یزل زبیر منا اهل البیت حتی نشأ ابنه المشئوم » ( همواره زبیر از ما اهل بیت بود تا اینکه عبدالله فرزند نحسش بزرگ شد.) براستی خیلی از زبیرهای تاریخ، آقازاده نحسی داشته اند که آنان را از آن « گذشته ساده » و خوبی که داشته اند، به « آینده » تجملاتی و التقاطی بدی درآورده اند.
نماینده ها، به خانه ملت راه یافتند و جزئی از اهل بیت المال مردم شده اند؛ آنان وارد فضای جدیدی شده اند، فضایی عظیم با خطرات بزرگ. آیا مردم می توانند بگویند که منتخب خوب در گذشته، در آینده هم خوب خواهد ماند ؟
آیا زبیر در پایان مجلس، در برابر علی و امامش هم خواهد ایستاد ؟ راستی مگر دویست نفری را که مردم برای مجلس هشتم، شیره جانشان و فرمان آخرتشان را سفید امضاء در اختیار آنان قرار داده بودند، از مجلس نهم خط نزدند ؟ چرا ؟
اگر ما به رسالت خود در تبیین « گذشته ساده » نبودن انتخابات و « حال استمراری » بودن آن عمل کرده بودیم، مردم هم عنایت می کردند که باید ناظر نمایندگانشان باشند و طرح نیم بند نظارت بر نمایندگان مجلس که در مجلس هشتم به احتضار رفت، برای رسیدن به ظهور امام زمان کافی نیست.
اگر هر کسی که به نماینده اش رای داده است، در طول دوران چهارساله نمایندگی یک پیامک تشکر و تذکر به نماینده اش بدهد، و او را بر پایداری و استقامت در راه حق، و بر اشتباهاتی چون وقف دانشگاه آزاد و تصویت حقوق مادام العمر برای خویش، تشر بزند،
آیا مجالی برای جولان اطرافیان فرصت طلب و سودجو فراهم می شود ؟ اگر انتخابات را حال استمراری بدانیم و همواره در صحنه باشیم، آیا دویست نماینده از نظر ما اوت می شوند ؟
یکی از نمایندگان شریف مجلس، در برابر برخی تشکر و تذکراتی که تحویلشان دادیم، گفتند که براستی این تذکرات و تشکرات در انسان تاثیر می گذارد و شما باید چشم بصیر ما باشید. قطعا انسان در برابر تشکر از زحمات خوبش، تشویق می شود و در برابر تذکر نسبت به ابهامات، بازنگری می کند.
پس انتخابات حقیقتا « حال استمرای » است و نیازمند به حضور در صحنه. اين مسأله بر اساس آیه شریف « ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا » ضروری است و ریختن رای در صندوق، به نریختن خود در صحنه نیست؛ و صندوق، جای صحنه را نمی گیرد و رای هم جای صاحب رای را پر نمی کند.
دست کم هر کسی که به نماینده اش را داده است، یک پیامک در طول چهار سال نمایندگی به وکیلش بزند و بگوید ممنون که رهبرم را یاری کردي و افسوس که چنان کردی. مطمئنا چنین نماینده ای، با این حجم مسئولانه حضور در صحنه موکلین، جرأت اشتباه نمی کند و آنگاه نباید دوباره نصف مجلس نهم را خط زد.
ارسال کردن دیدگاه جدید