خاتمي يادش آمد كه براندازي نظام غيرممكن است

روزنامه کیهان در ستون ویژه های امروز دوشنبه خود چنین نوشت:

 خاتمي يادش آمد كه براندازي نظام غيرممكن است (خبر ويژه)

وب سايت خاتمي اظهارات اخير وي را با ويرايش و حذف اظهارات خاتمي درباره ساختارشكنان و شركت در انتخابات مجلس منتشر كرد.

خاتمي چند روز پيش ديداري با برخي اصلاح طلبان داشت كه نكاتي از آن به بيرون درز كرد. وب سايت منسوب به خاتمي با چند روز تاخير گزيده اي از اظهارات خاتمي را منتشر كرد كه موضوع مربوط به شركت در انتخابات از متن آن حذف شده است.

با اين وجود سايت «خبرنگاران سبز» به نقل از حاضران در اين ديدار نوشت: اين ملاقات با انتقاد جمعي از جوانان اصلاح طلب از اقدام خاتمي براي حضور در انتخابات دهم اسفند 90 كه باعث شوك دوستان قديم و ديگر بخش هايي از جامعه شده بود همراه بود. اغلب مباحث مطرح شده حول محور بازخورد تحريم جمعي انتخابات گذشته مجلس و ترديد و پرسش در مورد برنامه اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري سال آينده بود.

خاتمي با صراحت اعلام كرد كه «ما از نظام عبور نكرده ايم، خود را در نظام مي دانيم. چنانچه كساني عبور كرده اند و به دنبال براندازي هستند،- همانطور كه از برخي سخنان برمي آيد- بدانند كه آب در هاون كوبيدن است.»

براساس اين گزارش، خاتمي همچنين در جواب انتقادهايي كه از جانب حاضرين از جريان اصلاح طلبي ابراز شده بود تاكيد كرد «بايد خود اصلاحات را هم آسيب شناسي كنيم. آزادي خواهي شعار مهم ما در دوم خرداد بود، همينطور شعار آقايان موسوي و كروبي. اما آزادي به معناي ولنگاري نيست، بي قانوني به معناي آزادي نيست. در دوره اصلاحات برخي حرف ها زده شد كه به دينداران برخورد، به حكومت برخورد، حتي به خود ما برمي خورد و اين باعث سوء استفاده مخالفان قرار مي گرفت. به نام اصلاحات نمي شود بداخلاقي كرد و تهمت زد؛ اما در مواردي چنين شد، حتي در مورد قتل هاي زنجيره اي حرف هاي ناجوري زده شد. در آن دوره، بسياري از ما توقعات را بالا برديم، بخشي از شعارهاي غيرعملي هم سر داديم، و لذا دچار جنگ رواني از سوي ضد اصلاحات شديم. اكثريت مردم به ارزش هاي انقلاب و اسلام پايبندند.»

به گزارش «خبرنگاران سبز»، خاتمي همچنين درباره راي دادن خود گفته است: بعد از انتخابات مجلس انتظار داشتم گشايشي بشود اما تا امروز نشده. قبول دارم كه راي دادن من احساسات بخشي از دوستان را جريحه دار كرد. آنچه در 48 ساعت آخر به آن رسيديم را مي شد تبيين كرد. ما هيچ وقت تحريم نكرديم البته تحريم به خودي خود به معناي براندازي نيست. كسي هم كه مي خواست راي بدهد اشكال نداشت. اما ما كوتاهي كرديم و شوك وارد شد. نتوانستيم به خوبي تبيين كنيم.

با وجود فراز اخير سخنان خاتمي، وب سايت منتسب به وي ترجيح داده اين بخش از اظهارات وي را كلا سانسور و حذف كند!

به گزارش «وب سايت خاتمي»، وي در اين ملاقات گفته است «هرگز نبايد آزادي را با ولنگاري و بخصوص ولنگاري اخلاقي يا هرج و مرج طلبي اشتباه كرد. امكان اين اشتباه سبب ابراز بزرگترين سفسطه ها و مغلطه ها عليه آزادي خواهي و اصلاحات شده است. آزادي از سوي ديگر راهش با آنارشيسم جدا مي شود و با قانون و قانونگرايي هم عنان است... بسياري از مطالبي كه به نظر ما و به نظر اصلاحات نادرست بود [در دوره اصلاحات] و طبع جامعه هم آن را نمي پذيرفت، به نام اصلاحات مطرح شد. نمي شود اصلاحات را پذيرفت ولي همه چيز و همه كس حتي نظام را زير سؤال برد. مي شود پرسش كرد ولي تخريب و اهانت هرگز. در حالي كه چنين اقدام هايي صورت گرفت و متاسفانه به نام اصلاحات هم تمام شد.

خاتمي همچنين با پيش كشيدن بحث جنگ رواني عليه اصلاح طلبان گفته است: حتي بعد از انتخابات رياست جمهوري كه مردم واقعا رفتار مدني و بي خشونت داشتند و به علت رفتار نادرست عده اي ساختارشكن كه نسبتي هم با مردم معترض نداشتند، متهم كردند كه ساختارشكنند، ضد امام حسين و ضد امام خميني و آلت دست اجانب هستند.

خاتمي در اين سخنان طبق معمول مبهم و به روش يكي به ميخ و يكي به نعل حرف زده است؛ چه اينكه معلوم است مردم، ساختارشكن و ضد امام حسين(ع) و امام خميني(ره) نيستند اما موضوع اين است كه بانيان فتنه- از جمله طيفي از اصلاح طلبان- فضايي را فراهم كردند كه ساختارشكنان و هتاكان و گروهك هاي ضدانقلاب ميداندار شوند و حتي در ميانه راه حاضر نشدند با اين جريان مرزبندي كنند تا كار به ماجراي روز عاشورا كشيد و خود مردم، بساط فتنه و آشوب را با حركت حماسي 9 دي جمع كردند حال آن كه در آن روز هم اثري از اصلاح طلبان نبود.

بدين ترتيب واقعيت اين است كه طيف اصلاح طلبان نه تنها راه خود را با آنارشيست ها و ولنگاران جدا نكردند بلكه مسير قانون شكني را هموار كردند. آنها نه در دوره اصلاحات و نه پس از تكوين فتنه سبز حاضر نشدند با ساختارشكنان و حرمت شكنان، مرزبندي كنند بلكه اغلب پشتيباني كننده اين جريان ضدانقلابي بودند و در ائتلاف سياسي به سر مي بردند.

نكته عجيب در اين ميان مشي مردّد خاتمي است كه يا به خاطر روحيات شخصي و يا تحت فشار اطرافيان حاضر نيست درباره اقدام درست شركت در انتخابات مجلس روشنگري و علنا اعلام كند كه روند «آشوب خياباني تا تحريم انتخابات مجلس» ماهيتا حركتي ضدانقلابي و به زيان طيف اصلاح طلبان بود. خاتمي اين مطلب را چند بار در جلسات محفلي و خصوصي عنوان كرده اما گويا هنوز جسارت علني كردن موضع خود را ندارد.

به تازگي محمد صادق جوادي حصار (مشاور تندرو كروبي در حزب اعتماد ملي و مدير روزنامه توقيف شده توس) در مصاحبه با ايلنا اعلام كرد: راي خاتمي باعث موجي از يأس در برخي اصلاح طلبان شد و موجي از يأس آنها را فرا گرفت.

نيك آهنگ كوثر كاريكاتوريست زنجيره اي دوره اصلاحات نيز كه اكنون در خارج كشور به سر مي برد، در «خودنويس» از خاتمي به عنوان «پاي طاووسي كه زيبا نيست» ياد كرد و با اشاره به ملاقات اخير طيفي از اصلاح طلبان نوشت: بخشي از بدنه روزنامه نگاران ما را فعالان سياسي اشغال كرده اند كه بيشتر براساس منافع مي نويسند يا سانسور مي كنند. آنها فقط به نتيجه فكر مي كنند نه درستي عمل و بنا به مصالح و منافع گروه هاي سياسي مي نويسند. وقتي روزنامه نگار براي عرض تبريك و زيارت سيدمحمد خاتمي مي رود، آدم مي ماند كه همكاران عزيز ما نياموخته اند كه اين كار زشت است؟ اما بزرگترين فايده اين ديدارها حداقل ثبت حرف هايي است كه زده شده! از جمله درباره علت راي دادن خاتمي! وقتي زيدآبادي از خاتمي خواسته بود استعفا دهد، روزنامه نگاراني كه فعال سياسي بودند به زيدآبادي تاختند به جاي اينكه به خاتمي انتقاد كنند؟ وقتي عباس عبدي پيشنهاد كرد خاتمي در سال 80 نامزد نشود، جماعتي كه نفعي در ماندگاري خاتمي داشتند، چه اعتراض هايي كردند. پارسال از خاتمي نقل كردند كه گفته شركت در انتخابات سال 84 اشتباه بوده است. گفتند در جلسه اي غيرعمومي گفته شده، اما چون فايل صوتي اش وجود داشته، امكان تكذيب را از خاتمي گرفتند. كساني كه سعي در ناديده گرفتن تناقض هاي خاتمي داشته اند، سعي كرده اند پاهاي طاووس را زيبا جلوه دهند.

 

شكست خورديم چون ديگه خيلي شير تو شير شده بود (خبر ويژه)

يك عضو مركزيت گروهك منافقين معتقد است جنبش سبز شكست خورد چون ناهمگون بود و هدف مشتركي نداشت.

بهمن نيرومند در روزنامه آلماني تاتس و درباره اينكه دوباره جنبش سبز ديگر چيزي به گوش نمي خورد، نوشت: جنبش سبز ناهمگون بود. نه هدف مشتركي داشت و نه برنامه واحدي در حالي كه سكولارها و چپ گرايان دنبال تغيير رژيم بودند، طيف اصلاح طلب در پي ليبراليزه كردن خدمت بودند و كروبي و موسوي شعار وفاداري به قانون اساسي مي دادند. اين حركت از اقشار محروم جامعه دور ماند و نتوانست آنها را جلب كند. سال گذشته هم حركت همبستگي با بهار عربي در تهران رضايت بخش نبود.

در همين حال روزنامه وينرسايتونگ از قول يكي از عناصر ضد انقلاب كه او را «فيروز .م» معرفي كرده، نوشت: متاسفانه ديگر قادر نيستيم در جنبش سبز مصمم حركت كنيم و به همين دليل سر و صدايي نيست. مخالفان خسته تر و گرفتارتر از آن هستند كه دوباره به خيابان بيايند.

خاطرنشان مي شود در اوج فتنه سبز برخي محافل فعال در سازماندهي آشوب اعلام كرده بودند اين حركت از سروش تا گوگوش را شامل مي شود كه البته اين يك ارزيابي توأم با اغماض بود وگرنه به مرور زمان معلوم شد در كنار كساني چون موسوي و كروبي (مدعي طرفداري از انقلاب و خط امام)، طيف هايي نظير تروريست ها، عناصر ملحد ضددين، بهايي ها، حاميان هم جنس بازي و اوباش حامي هتاكي به ساحت ائمه معصومين (عليهم السلام) و... هم حضور دارند.

 

رونمايي از جريان مستقل در روزنامه شهرام و شركا! (خبر ويژه)

يك روزنامه زنجيره اي مدعي شد «جريان سوم مستقل از اصلاح طلبي و اصولگرايي رايج در راه است».

اين مطلب را روزنامه زنجيره اي اعتماد مدعي شده كه به روشني در طيف افراطيون مدعي اصلاحات قرار دارد و ضمن آلودگي به بخشش هاي ويژه شهرام جزايري، سابقه كپي كردن و انتشار مطالب شبكه دولتي انگليس (بي بي سي) را در كارنامه خود دارد.

نويسنده يادداشت اعتماد «ت.ع.ع» نماينده مجلس هفتم است كه نامزد انتخابات اخير مجلس از حوزه تهران بود اما نتوانست به مجلس راه پيدا كند.

ادعاي اين نماينده سابق مبني بر مستقل بودن از دو جريان اصلاح طلب و اصولگرا در نوع خود جالب توجه است چرا كه اسم نامبرده حداقل در 6 فهرست انتخاباتي و از جمله «جبهه مردمي اصلاحات»، «جبهه مردم سالاري (كواكبيان)»، «صداي ملت»، «حزب تمدن اسلامي»، «جبهه ايستادگي» و... ديده مي شد.

اين تقلاي روزنامه زنجيره اي در حالي است كه نامزد ياد شده پيش از اين در 21 اسفند از خاتمي به عنوان چهره اي معتدل و نجيب و سوپاپ اطمينان نظام ياد كرده و او را به مراتب بهتر از گفتمان اصولگرايي معرفي كرده بود!

نكته جالب ديگر اينكه تحركات مشابهي براي القاي انشعاب در ميان اصولگرايان مجلس و ترويج «جريان نوظهور»!؟ تحت عنوان «مستقلين مجلس» انجام مي شود كه با اقليت اصلاح طلب مجلس و فراكسيون 3-2 نفره صداي ملت مرتبط است. سازمان دهندگان اين اقدام با يارگيري از چند چهره قدرت طلب درصددند تقابل اصلي اصولگرايي با جريان هاي فتنه گر و انحرافي را به سناريوي فتنه انگيز و انحرافي «دو قطبي در ميان اصولگرايان» تبديل كنند و در نهايت نيز پس از تخريب اعتبار كليت اصولگرايان، پروژه «جريان سوم» را در ايستگاه انتخابات رياست جمهوري به پيش بكشند. اين عمليات رواني در انتخابات 3 سال پيش نيز به اجرا گذاشته شد اما به سرانجام نرسيد.

سؤال روشني كه مي توان پيش كشيد اين است كه چرا صداي فريبكاران جريان سوم و مستقل، از نشريات زنجيره اي يا سايت هاي آلوده به فتنه سبز بلند مي شود؟!

 

گاردين: بهار عربي آبروي شبكه هاي ماهواره اي را برد (خبر ويژه)

همكار جدا شده شبكه الجزيره معتقد است انقلاب ملت هاي منطقه آبروي بسياري از تلويزيون ها و شبكه هاي ماهواره اي را برد.

«علي هاشم» در روزنامه گاردين با اشاره به اينكه بودجه شبكه هايي نظير بي بي سي عربي از سوي رژيم عربستان تامين مي شود، نوشت: در سال 1996 شبكه خبري تازه اي پا به عرصه حيات گذاشت. قطر شبكه الجزيره را راه اندازي كرد و بسياري از خبرنگاران بي بي سي عربي را به استخدام خود درآورد. حالا همه مطمئن بودند كه هيچ چيز نمي تواند ايستگاه تلويزيوني جديد را از فعاليت باز دارد زيرا نه محدوديت و خط قرمزي وجود داشت، و نه محدوديتي در بودجه و سرمايه شبكه. در كشورهاي عرب، جايي كه مردم عادت داشتند تا سخنان رهبران و اعضاي حكومت هاي خود را هر روز گوش بدهند اكنون شبكه اي راه افتاده بود كه بحث هاي داغ و آتشين را برگزار مي كرد، مستندهاي مختلفي را پخش مي كرد و به بررسي مسائل بحث برانگيز مي پرداخت. در عرض 16 سال الجزيره به عنوان يك شبكه خبري معتبر در منطقه پديدار گشت. در حالي كه طي اين زمان كانال هاي خبري ديگري نيز پا به عرصه گذاشته بودند. شبكه هايي مانند العربيه توسط عربستان، الحره آمريكا، روسيا اليوم و ديگر كانال ها.

گاردين مي افزايد: اين كانال ها در جذب مخاطبان و اعتبار به موفقيت هايي دست يافتند، تا آن كه بهار عربي از راه رسيد و كار پوشش روزانه انقلاب ها از سوي اين تلويزيون ها آغاز شد. از تونس به مصر، ليبي، يمن و بحرين مردم انتظار داشتند كه اين كانال ها روياها و خواست هاي آن ها را به خوبي به تصوير بكشند و از آن ها دفاع كنند. اما اين گونه به نظر مي رسد كه بيشتر اين كانال ها تصميم گرفتند تا به برخي از اين حركت ها توجه بيشتري نشان دهند و برخي ديگر از اين انقلاب ها را ناديده بگيرند. نمونه، نحوه برخورد و تعامل اين كانال ها با انقلاب مردم بحرين است. بسيار واضح بود كه براي تلويزيون هاي خبري كه با بودجه كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس راه اندازي شده بودند، ثبات در منطقه با اهميت تر از روياي بحريني ها و دموكراسي و قيام عليه استبداد است.

همكار جدا شده الجزيره نوشت: در عين حال شبكه هاي خبري عربي بخش بزرگي از جريان اصلي برنامه هاي خود را مصروف پوشش و حمايت از رويداد سوريه كردند. اما همه چيز آن گونه نبود كه اين كانال ها پوشش مي دادند و يا مي خواستند. به عنوان مثال، من شخصا از جمله كساني بودم كه اين مورد را تجربه كردم؛ زماني كه الجزيره ، شبكه اي كه من با آن كار مي كردم از پخش تصاوير افراد مسلح سوري در مرز ميان سوريه و لبنان خودداري كرد. من ده ها مرد نظامي را ديده بودم كه در ماه مه سال گذشته در مرز سوريه و لبنان در حال تردد بودند. چيزي كه به وضوح نشان از نظامي بودن حركت مي داد، روايتي كه نشان مي داد اين حركت صلح خواهي و تناسب ندارد اما چندين مقام به من گفتند كه «مردان مسلح را فراموش كن.» برايم روشن بود كه اين دستور العمل از خود الجزيره نرسيده، تصميمي است سياسي كه توسط كساني خارج از مركز تلويزيون اتخاذ شده است. همان كساني كه مي خواهند تا بر قيام بحرين سرپوش بگذارند. احساس كردم كه رويايم براي كار كردن در اصلي ترين شبكه خبري منطقه در حال تبديل شدن به يك كابوس است.

علي هاشم در گاردين نوشت: تمام اصولي كه طي ده سال فعاليت خبري آموخته بودم توسط يك دولت ناديده گرفته شد. گرچه برخي از مقامات عالي رتبه شبكه معتقد بودند كه خبرنگار بايد چيزي را انجام بدهد كه صاحبان رسانه از آن ها انتظار دارند و مي خواهند. آنچه روشن است اين حقيقت است كه سرمايه گذاري براي اعتبار بخشيدن به رسانه هاي مذكور طي دو دهه گذشته اكنون زير سوال رفته است و نخبگان يك بار ديگر همان تعاملي را با اين شبكه هاي خبري دارند كه پيش از اين با شبكه هاي تلويزيوني دولتي عربي داشته اند.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی