حقیقتهایی شنیدنی درباره صادق هدایت
تبيين: مقاله «حقیقتهایی شنیدنی درباره صادق هدایت (سهگانههای استاد محمدرضا سرشار درباره صادق هدایت و آثارش)» كه توسط آقاي مهدی فیروزجایی نوشته شده در اختيار سايت تبيين قرار داده شده است.
مقدمه
صادق هدایت نامی مشهور در حوزه ادبیات داستانی است. کتابهایی نظیر بوف کور، سگ ولگرد، داش آکل و... نوشته اویند. شهرتش بیش از برخی داستان نویسان دیگر تاریخ ادبیات داستانی کشورمان است، اما تواناییاش در خلق داستان به مراتب کمتر از اکثرِ دیگر نویسندگان است. حاشیه ها در زندگی صادق هدایت سهمی بهسزا در مشهور شدنش داشتند. اندیشههای دینستیزانهاش نیز عاملی برای ایجاد انگیزه در دشمنان فرامرزیمان بوده تااز وی چهره ساخته و داستانهایش را موضوع تحلیلهای بخش ادبی برخی رسانهها نظیر بی.بی.سی کنند. کتابهای متعددی نیز در ستایش و تعریف کاذب از وی نوشته شده تا مرد شماره یک و مرجع ادبیات داستانی و رمانتیک کشور معرفی شود؛ تا آنجا که استاد محمدرضا سرشار، نویسنده و منتقد متعهد عرصه ادبیات داستانی کشورمان، برای بیان تواناییهای واقعی و نیز راز شهرت کاذب صادق هدایت،دست بر قلم برده و کتابهایی نظیر: «راز شهرت صادق هدایت»، «حقیقت بوف کور» و «داش آکل، حواشی و تبعات» را تألیف نموده است. در این نوشته بنا داریم این سه اثر را بازخوانی کنیم.
درباره کتاب «راز شهرت صادق هدایت»:
کتاب «راز شهرت صادق هدایت»، همانطور که از نامش بر می آید به علل و عوامل مشهور شدن هدایت از زوایای متعدد می پردازد. این کتاب که به سال 1385در دویست صفحه توسط انشارات کانون اندیشه جوان چاپ شده است، علاوه بر پیشگفتار و مقدمه شامل سر فصلهایی نظیر:شهرت مشکوک، ساز و کار چهره سازی در دنیای امروز، چرا صادق هدایت؟ دورانهای سه گانه اندیشه ای هدایت، علل و موجبات توجه ویژه غربیان به صادق هدایت.کفر محض، غرب زدگی و نفرت از ایران، نیست انگاری، عوامل بیرونی به شهرت رساننده صادق هدایت و ختام کلام می باشد.
شهرت مشکوک
نویسنده در بخش مربوط به شهرت مشکوک که در بر دارنده مطالب صفحه 13-20کتاب است به ناتوانیها و ضعفهای ادبی و گمنامی صادق هدایت از زبان دوستان و نزدیکانش قبل از دست به کار شدن بی بی سی برای چهره سازی صادق هدایت می پردازد.
سازو کار شهرت:
همچنین صفحه 21-32 کتاب، به بحث ساز و کار و اهداف چهره سازی از افرادِ مورد نظر در کشورهای غیر غربی توسط استعمار اختصاص دارد.
چرا صادق هدایت؟
در بخش چرا صادق هدایت؟ نویسنده به این سئوال پاسخ می دهد که چطور همزمان یا در زمانهای نزدیک به هم، علاوه صادق هدایت نویسندگانی نظیر جمال زاده و بزرگ علوی نیز حضور داشتند که اتفاقاً از هدایت قویتر نیز بودند، ولی استعمار و عوامل داخلیاش از هدایت چهره ساختند؟ نویسنده در جواب این سئوال به سبقه دین ستیزی و.... صادق هدایت نسبت به آندو اشاره میکند و ... .
دورانهای سه گانه اندیشهای صادق هدایت:
نویسنده در این موضوع که شامل صفحه 39 میشود، مینویسد: «دوستان و طرفداران هدایت اغلب سه دوره فکری و اعتقادی برای او قائل شدهاند:
1- گرایش افراطی و متعصبانه به ایران باستان و مظاهر شاخص فرهنگی آن، از جمله زرتشتیگری . این مرحله مترادف با ستایش کور کورانه و محض از دوران مذکور و مظاهر آن ، ودر مقابل دشمنی ورزیدن با اعراب و حمله به آنان در واقع به عنوان نمادها و نمایندگان اسلام در کشور و بعدها حجو اسلام و مسلمانان و حمله به ایشان است.
2- انتر ناسیونالیسم توأم با تحقیر فرهنگ خودی و گرایش شیفته وار به فرهنگ و سر زمین غرب.
3- نیست انگاری.»
علل و موجبات توجه ویژه غربیان به صادق هدایت:
نویسنده ی کتاب از صفحه 41-115 در بیان علل و موجبات توجه ویژه غربیان به صادق هدایت، موارد زیر که در آثار و اندیشههایش موج میزند را با ذکر منبع برمیشمرد و به تفصیل توضیح میدهد:
ملیتگرائیِ باستانگرا، عرب ستیزی،تلاش برای ترویج فرهنگ ایران باستان، برتر نمایی فرهنگ ایران باستان و تحقیر اعراب مسلمان و فرهنگ آنان، مشارکت در تلاش برای تغییر خط فارسی، اهانت به مقدسات اسلامی، طرح اسلام به عنوان وسیله تحمیق توده مردم، شیوه طرح روحانیان، روش طرح حاجیان، نحوه طرح زائران عتبات عالیات، خوار شماری توده مردم مسلمان، تمسخر و تحقیر حجاب و زنان مسلمان، طرح محرومیت جنسی به عنوان عامل گرایش افراد به اسلام، زشت نمایی مردان و زنان مسلمان، پلشت نمایی مذهبیها، تمسخر سینه زنی و عزاداری برای امام حسین (ع)، خشن نمایی مذهبیها در اجرای احکام شرع و نفی اسلام در عین بی اطلاعی از آن.
کفر محض
صفحات 115- 127 کتاب دربردارنده مطالبی است که نشان میدهد که نه تنها صادق هدایت هیچگونه باوری به وجود خدای متعال نداشته، بلکه مرتباً باور توحید و... را مورد تمسخر و استهزاء قرار میداده است!
غربزدگی و نفرت از ایران:
همچنین در بخش غربزدگی و نفرت از ایران که در بر دارنده مطالب صفحه 127-147 میباشد، نویسنده به این موارد اشاره میکند که در آثار هدایت موج میزند: نفرت از سرزمین ایران،نفرت فرهنگ ایرانی و تجلیل از فرهنگ غربی، نفرت از موسیقی ایرانی و تجلیل از موسیقی غربی، نفرت از زن ایرانی و شیفتگی نسبت به زن غربی و عشق به سرزمین اوپا.
محمد رضا سرشار در ختام کلام در صفحه 185-186 مطالبی از پرویز ناتل خانلر در مورد علت احتمالی خودکشی صادق هدایت نقل می کند.
×××××
درباره کتاب «حقیقت بوف کور»:
دومین کتابی که استاد سرشار در نقد آثار صادق هدایت نوشته است «حقیقت بوف کور» نام دارد.
«حقیقت بوف کور» در نقد کتاب «بوف کور» مشهورترین اثر صادق هدایت نوشته شدهاست. نویسنده در این اثر، رمان بوف کور را از زوایای متعدد مورد نقد و بررسی قرار دادهاست.
این کتاب نیز شامل بخشهایی نظیر: پیشگفتار، پیشدرآمد، زندگی نامه صادق هدایت، تاریخچه نگارش و انتشار بوف کور، منابع و ماخد ادبی بوف کور، نوع بوف کور(ژانر)، دلایل پیچیده و دشوار فهم نمایی برخی آثار، عقده ادیپ یا مادینه جان، نمادها، ساختار و درونمایه.
زندگی نامه صادق هدایت
نویسنده در حقیقت بوف کور بعد از پیش گفتار و پیش در آمد از صفحه پانزده تا بیست و هفت به بیان زندگی نامه صادق هدایت می پردازد و خواننده را اجمالا با زندگی نامه و برخی از بستگان صادق هدایت نظیر پدر، مادر، برادر و .... آشنا می کند.همچنین در این بخش، مخاطب با کتابهای هدایت نیز آشنا میشود.
تاریخچه بوف کور
از صفحه 27-30 کتاب حقیقت بوف کور به تاریخچه و زمان انتشار کتاب اخصاص دارد.
شناختنامه بوف کور
صفحه 31-40 کتاب به شناختنامه بوف کور اختصاص یافته است.در این قسمت نویسنده اطلاعاتی از محل نشر اولیه، تعداد نسخ و چاپ را ارائه میدهد و شخصیتهای مهم رمان را نیز معرفی میکند. زمان ، مکان و طول زمان جاری داستان و خلاصه داستان نیز بیان شده است.
منابع و مآخذ ادبی بوف کور:
در این بخش که دربر دارنده مطالب صفحه 41-64 کتاب است، نویسنده ثابت میکند که بوف کور به اثری تألیفی نزدیکتر است تا خلّاقه. عناوین زیر این بخش را شامل است:
1- تأثر بوف کور از برخی آثار پیشین صادق هدایت
2- تأثیر بوف کور از آثاردیگران:
الف: برداشت از دفترچه خاطرات ریلکه
ب: رونویسی از اثری از ویر جینیاولف
ج: شباهتهای حیرت انگیز با ماجرای دانشجوی آلمانی واشینگتن آیروینگ
د: شباهتهای چشمگیر با اورلیای ژرار دونرال
ه: شباهت با هورلای موپاسان
ط: تأثیر از سینمای صامت و اکسپرسیونیستی.
در پایان این بخش و بعد از بیان تقلیدهای صادق هدایت در بوف کور، آقای سرشار، گریزی نیز به دیدگاه صادق هدایت به تقلید میزند.
نوع ژانر بوف کور
در این بخش که شامل مطالب صفحه 65-76است، نویسنده با دلایلی متقن، رمان بودن بوف کور را نفی و اثبات میکند که بوف کور یک داستان بلند و یا با اغماض، رمانی کوتاه است.
دلایل پیچیده و دشوار فهمنمایی برخی از آثارِ هدایت.
ناگفته نماند بوف کور، کتابی مبهم و غیر قابل فهم است. آقای سرشار در این بخش که از صفحه 77-84 میباشد، با شش دلیل ثابت میکند که مشکل دشواری فهم، از اثر است نه مخاطب. دلائل شش گانه عبارتند از:
1- ناکامل و ناقص بودن اثر
2- وجود تناقض در اثر
3- نداشتن آشنایی کافی نویسنده با اقتضائات قالب و عناصر ساختاری یا درونمایهای اثر
4- نارسایی در زبان و بیان
5- انباشتن اثر از عناصر غیر ادبی
6- استفاده از نمادهای کاملا شخصی و خصوصی.
عقده ادیپ یا مادینه جان
1- در این بخش به شیفتگی صادق هدایت به آرای فروید پرداخته میشود. مطالب این بخش از صفحه 85-128 میباشد و شامل بخشهای ذیل است:
2- بوف کور و عقده ادیپ
3- مادینه جان(آنیما)
4- بوف کور ومادینه جان
5- دختر یا زن اثیری در بوف کور
6- لکاته
7- وجوه اشتراک لکاته با زن اثیری
8- نوع رابطه راوی و دختر اثیری
9- تناقضهای موجود درباره زن اثیری.
نمادها:
نویسنده مطالب صفحه 129-232 را به نوعی به نمادشناسی و تفسیر نمادهای«بوف کور»اختصاص داده است که بیشترین حجم کتاب را در بر دارد. نمادهای بررسی شده عبارتند از:
1- سایه
2- نقاشی روی قلمدان و صحنه های مشابه آن
3- گلدان راغه و بغلی شراب موروثی
4- شراب موروثی
5- دو ماه و چهار روز
6- در زندگی اول
7- در زندگی دوم راوی
8- گل نیلوفر
9- بقایای شهر ویران
10- نهر سورن
11- مهر گیاه
12- اتاق تنگ
13- صورتک
14- رجالهها.
ساختار:
در این بخش نیز نوسنده از صفحه 225-244، ساختار بخشهای مختلفِ کتاب «بوفکور» را در قالب سر فصلهای زیر مورد بررسی قرار داده است: 1- هدف راوی از نوشتن زندگی خودش چیست؟2- ناخوشی و عوالم ویژه آن3- تغییر و تحولهای نا گهانی راوی.
نثر
نویسنده از صفحه 245-258 به ایرادها و اشکالات زبانی و نثر هدایت مخصوصا در بوف کور میپردازد. در صفحه 249کتاب آمده است: «واقعیت این است که نثر بوف کور -که قاطبه ستایندگان هدایت آن را شاهکار او می دانند- به قدری ضعیف، سست و پر اشکال است که خواننده آشنا با ادبیات و زبان داستان، احساس میکند این متن یا توسط شخصی عامی و بیگانه با ادبیات نوشته شده، یا آنکه متنی یک بار نویس است، که نویسنده مجال یا امکان اصلاح یا باز خوانی آن را نیافته است.»
درونمایه:
بحث درونمایه نیز شامل صفحات 259-290 است. نویسنده فراگیرترین درونمایه بوف کور را پوچ گرائی، سیاهبینی و یأسانگاری میداند و به نقدش می پردازد. همچنین به دیگر درونمایههایش نیز میپردازد که عبارتند از:
1- ذم دنیا و مردم آن
2- خیانت همسر و تحقیر شدن توسط او
3- مسخ
4- تردید و عدم قطعیت
5- دِلمُرگی و مرگ اندیشی
6- رمانتیسیسم
7- تناسخ
8- میل به خود آزاری و ستایش رنج
9- ستایش از تریاک
10- اسلام ستیزی.
پایان کتاب در صفحه303 سخنی از خود هدایت است که می گوید: «کدام شاهکار، همهاش سوء تفاهم....!»
درباره کتاب «داش آکل، حواشی و تبعات»
کتاب دیگری که استاد سرشار در نقد آثار صادق هدایت نوشته است «داش آکل حواشی و تبعات» نام دارد. این کتاب، نقد داستان کوتاه «داش آکل» است که در 104 صفحه و در سال 1388 توسط «کانون اندیشه جوان» منتشر شده است. این کتاب، شامل اصل داستان داش آکل در صفحات13-31، نقد داستان در صفحات 33-100 و موخره در صفحات 101-102 میباشد.
آقای سرشار در پایان این کتاب، معانی برخی واژههای خاص در داستان را نیز ذکر کرده است.نویسنده در بخش نقد داستان،علاوه بر بیان کلیات، خلاصه داستان، عوامل جاذبه داستان داش آکل، مختصات کلی داستان، سیمای مواقعی داش آکل، عشق داش آکل به مرجان، همچنین به نقد و تبیین ساختار داستان پرداخته است و این سئوال را مطرح نموده است که آیا اساسا داش آکل یک داستان کوتاه است؟ ساختار و پرداخت روایی و پیرنگ، جنبههای نمادین داستان، پرداخت، درونمایه داستان، زاویه دید و نثر از جمله مواردی هستند که در نقد داش آکل مورد بررسی قرار می گیرند.
نویسنده در موخره کتاب در صفحه 101 مینویسد: «اکنون که این داستان از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفت، قاعدتاً بر خوانندگان اهل فن، آشکار شده است که داش آکل نه تنها نمونهای کامل و تامّ در زمینه داستانکوتاه برای الگوگیری و پیروی رهپویان این عرصه نیست، بلکه به لحاظ ساختار دراماتیک و استفاده صحیح و مناسب از عناصر داستانی دارای اشکالها و ضعفهای متعدد و چشمگیر است. به این ترتیب، شاید درک این نکته چندان دشوار نباشد که یکی از اسرار عقب ماندگی داستان نویسی در کشورمان و جهانی نشدن این هنر ما، ناشی از همین آموزشها و نشانیهای غلطی است که در طول دهه های متمادی، از سوی عدهای داستان ناشناس یا مغرض، به مخاطبان داده می شده است.
امید که با افزایش و رواج نقدهای علمی، دقیق ، مستدل و مستند به متن، این جریان غلط و انحرافی روبه اصلاح بگذارد.ُّْْ»
کتابهای سه گانه ذکر شده، منبعی خوب ومناسب برای شناخت حقیقی صادق هدایت و تواناییهای علمی و ادبی اوست. امید که این مختصر، تشویقی باشد بر دیدن این سه اثر استاد سرشار و راهی باشد به سوی دیدن حقیقت امور از ورای تبلیغات پروپاگاندایی روشنفکران و رسانههای غربی و غربزده.
تشکر و پیشنهاد
با سلام و سپاس از شما بخاطر مطلب ارزشمندتان
خوب بود جملاتی از افرادی که در حمایت و ضد ایشان مطلب نوشته اند را می آوردید
تا مشخص شود چه کسانی از این شخص حمایت کردند
و چه کسانی مخالفش بودند و هستند
ارسال کردن دیدگاه جدید